چرا نباید با گروسی مدارا کرد؟

رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان اخیرا به نکات قابل تاملی در خصوص رویکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی در تقابل مطلق با ایران اشاره نموده است.دکتر علیرضا اسلامی در این خصوص می گوید:
"آژانس  باید حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران را محکوم می‌کرد که محکوم نکرده است.همچنین آژانس در تضمین حفاظت از اطلاعات مربوط به صنعت هسته‌ای کشور هم هیچ اعلامیه‌ای صادر نکرده که متعهد باشد اطلاعات صنایع هسته‌ای ایران حفظ شود."
همان گونه که از اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان بر می آید، گروسی حتی به تعهدات اساسنامه ای مسلم خود در قبال یکی از اعضای ان پی تی( ایران )
 عمل نکرده و فعلا نیتی برای عمل به آنها نیز ندارد! در این خصوص دو نکته مهم وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه در جریان برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، گروسی عامدانه به دستور آمریکا و رژیم صهیونیستی کمترین اقدامی در راستای ابراز محکومیت حمله به تاسیسات هسته ای کشورمان صورت نداد و صرفا خواستار شفاف سازی یکطرفه ایران در قبال "شرایط پساجنگ"شد. این رویکرد گروسی منبعث از خصومت ذاتی وی در مواجهه با ماهیت هرگونه پیشرفت هسته ای در ایران تلقی می شود. این نه یک پیام غیرمستقیم، بلکه اذعان مستقیم و بدون واسطه وی در این روند عداوت آمیز است. پس از وقوع حملات وقیحانه آمریکا به تاسیسات هسته ای نطنز و فردو، کمترین مسئولیت و وظیفه مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، محکومیت این حمله غیرقانونی ، نامشروع و خطرناک بوده است:مسئولیتی که گروسی آن را نادیده انگاشته و بیشتر در صدد کشف ابهامات هسته ای موجود ( در دوران پساجنگ )به سود منافع مثلث "واشنگتن-تل آویو-بروکسل"برآمده است. بدیهی است که هرگونه عادی سازی روابط ایران و آژانس منوط به اعلام برائت مدیر کل آژانس از حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا به خاک مقدس کشورمان بوده و گروسی نمی تواند برای فرار از این مسئولیت حقوقی ، تن به گذشت زمان بسپارد! 
نکته دوم اینکه گروسی قبلا صراحتا جاسوسی عده ای از بازرسان آژانس 
بین المللی انرژی اتمی و ارائه اطلاعات مربوط به برنامه هسته ای ایران توسط آنها به سازمان های سیا و موساد را تایید کرده است. نتیجه این پذیرش اولیه، قاعدتا باید جبران مافات گذشته و تعهد برای صیانت از اسرار هسته ای ایران ( حتی در بازرسی های پادمانی) باشد. عدم صدور اعلامیه ای دال بر این تعهد مسلم از سوی گروسی نشان می دهد که مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی وقیحانه به دنبال بازتعریف همان چرخه و سیکل گذشته است. در چنین شرایطی مدارا با گروسی نه تنها توجیه راهبردی -حقوقی، بلکه توجیه انسانی و عقلانی ندارد. بدون شک آژانس در بازتعریف روابط خود با ایران ( که خود باعث تقلیل و از بین رفتن آنها بوده) ناچار است تن به اقتضائات و پیش شرطهایی دهد. راه دیگری در این خصوص پیش روی گروسی و همراهانش در وین قرار ندارد! 
چرا نباید با گروسی مدارا کرد؟