نوسازی نیروگاههای فرسوده چگونه ظرفیت تولید برق را افزایش میدهد؟
سرمایهگذاری برای ظرفیتسازی
گروه اقتصادی
برق، نیرو و پایه تمامی زیرساختهای کشور بهویژه در بخش تولید است؛ نیرویی که اگر در تأمین آن اختلالی رخ دهد، تولید، اشتغال و آسایش جامعه همزمان با آن دچار چالش میشود. به همین دلیل در کشورهای توسعهمحور، پایداری تولید برق در ردیف مهمترین اولویتهای اقتصادی قرار دارد و سرمایهگذاری در صنعت نیروگاهی بهعنوان سرمایهگذاری مادر شناخته میشود.
در سالهای اخیر، افزایش مصرف برق، توسعه صنایع جدید، رشد جمعیت و گسترش شبکههای تولید و انتقال، ضرورت بازنگری در ساختار نیروگاههای موجود را بیش از گذشته برجسته کرده است.
در این میان یکی از موضوعات کلیدی، نوسازی نیروگاههای فرسوده و کمبازده است. این نیروگاهها که بخش قابلتوجهی از انرژی کشور را تأمین میکنند، اکنون به دلیل عمر بالا، مصرف زیاد سوخت و بازدهی پایین، هزینههای سنگینی را به شبکه تحمیل میکنند.
شایانذکر است تا بگوییم که میانگین راندمان نیروگاههای حرارتی کشور حدود ۳۹/۷ درصد است؛ رقمی که طبق هدفگذاری برنامه هفتم توسعه باید به ۴۴ درصد افزایش یابد. بیشک تحقق این هدف بدون نوسازی جدی واحدهای قدیمی و توسعه نیروگاههای سیکل ترکیبی امکانپذیر نیست و اینجاست که نقش سرمایهگذاری، تسهیلات، پشتیبانی مالی و ثبات تصمیمگیری مشخص میشود.
همچنین گفتنی است که صنعت برق صنعتی سرمایهبر است؛ بهگونهای که اجرای یک واحد بخار سیکل ترکیبی بین ۳۰ تا ۵۰ ماه زمان نیاز دارد و ۲/۵ برابر یک واحد گاز هزینه میبرد. بنابراین هیچ توسعهای بدون پشتوانه مالی قدرتمند امکان وقوع ندارد.
مطابق آمارهای رسمی و موجود، بیش از ۷ هزار مگاوات از ظرفیت نیروگاهی کشور در وضعیت فرسوده قرار دارد؛ واحدهایی که با بازدهی پایین فعالیت میکنند و بخشی از سوخت کشور را هدر میدهند. این نیروگاهها در حالی همچنان بار تأمین برق کشور را بر دوش میکشند که فناوریهای روز جهان در حال حرکت به سمت بهرهوریهای بالای ۵۵ درصد است.
شایانذکر است تا بگوییم که وجود این واحدها دو پیامد مهم ازجمله اتلاف سوخت و فشار بر منابع گازی و مایع کشور و کاهش ظرفیت عملی تولید برق و تهدید پایداری شبکه دارد به همین دلیل برنامه نوسازی نیروگاههای فرسوده و جایگزینی آنها با واحدهای نو، یکی از مهمترین پروژههای راهبردی صنعت برق است.
سازمان برنامهوبودجه نیز در گام نخست با طرح پیشنهادی وزارت نیرو موافقت اولیه کرده و مقرر شده است فهرست نیروگاههای اولویتدار برای دریافت مصوبه شورای اقتصاد تدوین شود. نکته مهم آن است که نوسازی تنها به کاهش هزینهها کمک نمیکند بلکه در کنار افزایش بازدهی، ظرفیت عملی تولید برق را افزایش میدهد بدون آنکه نیاز به مصرف سوخت بیشتر باشد. این نکتهای است که در شرایط ناترازی گاز اهمیت دوچندان پیدا میکند.
سیکل ترکیبی، مسیر ناگزیر افزایش بازدهی
یکی از موفقترین مسیرها برای ارتقای فناوری نیروگاهی، توسعه واحدهای بخار نیروگاههای سیکل ترکیبی است. این واحدها با استفاده از گرمای اتلافی بخش گاز، بدون مصرف سوخت جدید، برق بیشتری تولید میکنند و راندمان نیروگاه را به شکل چشمگیری افزایش میدهند. طبق اعلام شرکت مادرتخصصی برق حرارتی ۵ هزار و ۳۰۰ مگاوات از بخش بخار نیروگاههای سیکل ترکیبی هنوز احداث نشدهاند و برای تکمیل این ظرفیت، ۳۳ واحد بخار جدید باید ساخته شود. گفتیست که زمان اجرای هر واحد بین ۳۰ تا ۵۰ ماه است و هزینه احداث هر واحد بخار، ۲/۵ برابر بخش گاز نیروگاه است.این اعداد نشان میدهد که عملیات توسعه بخش بخار نه پروژهای ساده، بلکه یک برنامه ملی بلندمدت و نیازمند پشتیبانی مالی است. در صورت تکمیل این ظرفیتها، نه تنها بازدهی شبکه افزایش چشمگیری خواهد یافت، بلکه بخش مهمی از ناترازی گاز کشور نیز جبران میشود؛ زیرا انرژی بیشتر با مصرف ثابت سوخت تولید خواهد شد.
نقش سرمایهگذاری و تسهیلات در جهش صنعت نیروگاهی
صنعت نیروگاهسازی در دنیا یکی از پرهزینهترین صنایع است. در کشورمان نیز این صنعت همواره با چالش تأمین مالی روبهرو بوده است. اجرای طرحهای نیروگاهی با منابع داخلی وزارت نیرو بهتنهایی امکانپذیر نیست و نیاز به سرمایهگذاری بخش خصوصی، صندوق توسعه ملی، سازمان برنامهوبودجه و بانکهای توسعهای دارد. در سالهای اخیر با توافقات صورت گرفته با صندوق توسعه ملی، مسیر تازهای برای تأمین سرمایه آغاز شده است اما برای اینکه طرحها با سرعت جلو برود، باید چند پیششرط مهم فراهم شود که در ادامه این گزارش بررسی خواهیم کرد.
ثبات تصمیمگیری اقتصادی: هیچ سرمایهگذاری در پروژهای ۴۰ تا ۵۰ ماهه حاضر نمیشود مگر آنکه نسبت به آینده اقتصاد اطمینان داشته باشد. بنابراین ثبات در قوانین، تعرفهها و قراردادهای خرید تضمینی برق، مهمترین عامل جلب سرمایهگذاران داخلی و خارجی است.
افزایش جذابیت اقتصادی پروژهها: نرخ بازگشت سرمایه در پروژههای نیروگاهی باید متناسب با هزینههای آن تعیین شود. اگر سرمایهگذار مطمئن باشد که درآمد او پایدار است، ورود به این حوزه نیز توجیهپذیر میشود.
توسعه تسهیلات بانکی و خطوط اعتباری: با توجه به سرمایهبر بودن پروژههای بخار و سیکل ترکیبی، تسهیلات ارزی و ریالی نقش کلیدی دارند. تأخیر در تخصیص این منابع، پروژهها را ماهها عقب میاندازد و بهتبع آن پروژههای توسعهای بهصرفه نخواهد بود.
مشارکت فعال بخش خصوصی: اکنون برخی نیروگاهها مانند نیروگاه تبریز بهعنوان اولین پروژه نوسازی در قالب همکاری با بخش خصوصی انتخاب شدهاند. توسعه این الگو میتواند سرعت اجرای برنامههای نوسازی را چند برابر کند.
افزایش ظرفیت ۳ هزار مگاواتی؛ گامی مثبت برای سال آینده
طبق اعلام وزارت نیرو، ظرفیت نیروگاههای حرارتی در سال آینده بیش از ۳ هزار مگاوات افزایش خواهد یافت. این افزایش ظرفیت میتواند تابستان آینده را با کمترین تنش سپری کند، برق پایدار برای صنایع تأمین نماید، از خاموشیهای پراکنده جلوگیری کند و کشورمان را باری دیگر به صادرکننده برق تبدیل کند. افزایش ظرفیت تولید برق، نهتنها ضامن پایداری شبکه است، بلکه پیشران اصلی توسعه صنعتی کشور نیز به شمار میرود. هیچ سرمایهگذاری صنعتی بدون تضمین تأمین برق پایدار انجام نمیشود. بنابراین رشد بخش نیروگاهی همراستا با رشد بخش تولید و جهش اقتصادی است.
سخن پایانی
در دنیای امروز که مصرف انرژی با سرعت افزایش مییابد و فناوریها بهسمت بازدهی بالاتر میروند، تکیه بر نیروگاههای فرسوده یک انتخاب پرهزینه است. کشورهایی که نوسازی نیروگاهها را به تعویق انداختهاند، اکنون با چالشهای جدی در بخش تولید برق مواجه هستند. ازاینرو نوسازی نیروگاهها نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت راهبردی برای تقویت حوزه انرژی است. این نوسازی سه دستاورد بزرگ همچون افزایش بازدهی تولید و کاهش مصرف سوخت، افزایش ظرفیت عملی تولید برق بدون نیاز به احداث نیروگاههای جدید و ایجاد بستر مناسب برای جذب به همراه دارد. درحقیقت نوسازی نیروگاههای فرسوده و توسعه واحدهای بخار سیکل ترکیبی، یکی از مهمترین پروژهها در سالهای آینده است. این پروژهها اگرچه سرمایهبر و زمانبر هستند، اما دستاوردهای آنها برای اقتصاد و بخش انرژی بسیار ارزشمند است. در پایان ضرورت دارد تا بگوییم که آینده صنعت برق در گرو تصمیمهای شجاعانه و سرمایهگذاری هدفمند است. امروز بخش انرژی در نقطهای قرار دارد که ادامه فعالیت نیروگاههای فرسوده نه دیگر بهصرفه است و نه با نیازهای روبهرشد مصرف همخوانی دارد. بنابراین نوسازی واحدهای فرسوده، توسعه نیروگاههای با بازدهی بالا و تکمیل واحدهای بخار، تنها یک برنامه فنی نیست؛ بلکه یک ضرورت راهبردی برای امنیت انرژی، کاهش هزینههای سوخت و افزایش بهرهوری است. روشن است که در این مسیر هر میزان ثبات، پیشبینیپذیری و افزایش حمایتهای مالی و تسهیلاتی فراهم شود، به همان میزان نیز بخش خصوصی فعالتر خواهد شد و مسیر رسیدن به ظرفیت پایدار برق هموارتر میگردد؛ مسیری که امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم و میتواند توسعه اقتصادی پایدار را نیز عملیاتی سازد.
برق، نیرو و پایه تمامی زیرساختهای کشور بهویژه در بخش تولید است؛ نیرویی که اگر در تأمین آن اختلالی رخ دهد، تولید، اشتغال و آسایش جامعه همزمان با آن دچار چالش میشود. به همین دلیل در کشورهای توسعهمحور، پایداری تولید برق در ردیف مهمترین اولویتهای اقتصادی قرار دارد و سرمایهگذاری در صنعت نیروگاهی بهعنوان سرمایهگذاری مادر شناخته میشود.
در سالهای اخیر، افزایش مصرف برق، توسعه صنایع جدید، رشد جمعیت و گسترش شبکههای تولید و انتقال، ضرورت بازنگری در ساختار نیروگاههای موجود را بیش از گذشته برجسته کرده است.
در این میان یکی از موضوعات کلیدی، نوسازی نیروگاههای فرسوده و کمبازده است. این نیروگاهها که بخش قابلتوجهی از انرژی کشور را تأمین میکنند، اکنون به دلیل عمر بالا، مصرف زیاد سوخت و بازدهی پایین، هزینههای سنگینی را به شبکه تحمیل میکنند.
شایانذکر است تا بگوییم که میانگین راندمان نیروگاههای حرارتی کشور حدود ۳۹/۷ درصد است؛ رقمی که طبق هدفگذاری برنامه هفتم توسعه باید به ۴۴ درصد افزایش یابد. بیشک تحقق این هدف بدون نوسازی جدی واحدهای قدیمی و توسعه نیروگاههای سیکل ترکیبی امکانپذیر نیست و اینجاست که نقش سرمایهگذاری، تسهیلات، پشتیبانی مالی و ثبات تصمیمگیری مشخص میشود.
همچنین گفتنی است که صنعت برق صنعتی سرمایهبر است؛ بهگونهای که اجرای یک واحد بخار سیکل ترکیبی بین ۳۰ تا ۵۰ ماه زمان نیاز دارد و ۲/۵ برابر یک واحد گاز هزینه میبرد. بنابراین هیچ توسعهای بدون پشتوانه مالی قدرتمند امکان وقوع ندارد.
مطابق آمارهای رسمی و موجود، بیش از ۷ هزار مگاوات از ظرفیت نیروگاهی کشور در وضعیت فرسوده قرار دارد؛ واحدهایی که با بازدهی پایین فعالیت میکنند و بخشی از سوخت کشور را هدر میدهند. این نیروگاهها در حالی همچنان بار تأمین برق کشور را بر دوش میکشند که فناوریهای روز جهان در حال حرکت به سمت بهرهوریهای بالای ۵۵ درصد است.
شایانذکر است تا بگوییم که وجود این واحدها دو پیامد مهم ازجمله اتلاف سوخت و فشار بر منابع گازی و مایع کشور و کاهش ظرفیت عملی تولید برق و تهدید پایداری شبکه دارد به همین دلیل برنامه نوسازی نیروگاههای فرسوده و جایگزینی آنها با واحدهای نو، یکی از مهمترین پروژههای راهبردی صنعت برق است.
سازمان برنامهوبودجه نیز در گام نخست با طرح پیشنهادی وزارت نیرو موافقت اولیه کرده و مقرر شده است فهرست نیروگاههای اولویتدار برای دریافت مصوبه شورای اقتصاد تدوین شود. نکته مهم آن است که نوسازی تنها به کاهش هزینهها کمک نمیکند بلکه در کنار افزایش بازدهی، ظرفیت عملی تولید برق را افزایش میدهد بدون آنکه نیاز به مصرف سوخت بیشتر باشد. این نکتهای است که در شرایط ناترازی گاز اهمیت دوچندان پیدا میکند.
سیکل ترکیبی، مسیر ناگزیر افزایش بازدهی
یکی از موفقترین مسیرها برای ارتقای فناوری نیروگاهی، توسعه واحدهای بخار نیروگاههای سیکل ترکیبی است. این واحدها با استفاده از گرمای اتلافی بخش گاز، بدون مصرف سوخت جدید، برق بیشتری تولید میکنند و راندمان نیروگاه را به شکل چشمگیری افزایش میدهند. طبق اعلام شرکت مادرتخصصی برق حرارتی ۵ هزار و ۳۰۰ مگاوات از بخش بخار نیروگاههای سیکل ترکیبی هنوز احداث نشدهاند و برای تکمیل این ظرفیت، ۳۳ واحد بخار جدید باید ساخته شود. گفتیست که زمان اجرای هر واحد بین ۳۰ تا ۵۰ ماه است و هزینه احداث هر واحد بخار، ۲/۵ برابر بخش گاز نیروگاه است.این اعداد نشان میدهد که عملیات توسعه بخش بخار نه پروژهای ساده، بلکه یک برنامه ملی بلندمدت و نیازمند پشتیبانی مالی است. در صورت تکمیل این ظرفیتها، نه تنها بازدهی شبکه افزایش چشمگیری خواهد یافت، بلکه بخش مهمی از ناترازی گاز کشور نیز جبران میشود؛ زیرا انرژی بیشتر با مصرف ثابت سوخت تولید خواهد شد.
نقش سرمایهگذاری و تسهیلات در جهش صنعت نیروگاهی
صنعت نیروگاهسازی در دنیا یکی از پرهزینهترین صنایع است. در کشورمان نیز این صنعت همواره با چالش تأمین مالی روبهرو بوده است. اجرای طرحهای نیروگاهی با منابع داخلی وزارت نیرو بهتنهایی امکانپذیر نیست و نیاز به سرمایهگذاری بخش خصوصی، صندوق توسعه ملی، سازمان برنامهوبودجه و بانکهای توسعهای دارد. در سالهای اخیر با توافقات صورت گرفته با صندوق توسعه ملی، مسیر تازهای برای تأمین سرمایه آغاز شده است اما برای اینکه طرحها با سرعت جلو برود، باید چند پیششرط مهم فراهم شود که در ادامه این گزارش بررسی خواهیم کرد.
ثبات تصمیمگیری اقتصادی: هیچ سرمایهگذاری در پروژهای ۴۰ تا ۵۰ ماهه حاضر نمیشود مگر آنکه نسبت به آینده اقتصاد اطمینان داشته باشد. بنابراین ثبات در قوانین، تعرفهها و قراردادهای خرید تضمینی برق، مهمترین عامل جلب سرمایهگذاران داخلی و خارجی است.
افزایش جذابیت اقتصادی پروژهها: نرخ بازگشت سرمایه در پروژههای نیروگاهی باید متناسب با هزینههای آن تعیین شود. اگر سرمایهگذار مطمئن باشد که درآمد او پایدار است، ورود به این حوزه نیز توجیهپذیر میشود.
توسعه تسهیلات بانکی و خطوط اعتباری: با توجه به سرمایهبر بودن پروژههای بخار و سیکل ترکیبی، تسهیلات ارزی و ریالی نقش کلیدی دارند. تأخیر در تخصیص این منابع، پروژهها را ماهها عقب میاندازد و بهتبع آن پروژههای توسعهای بهصرفه نخواهد بود.
مشارکت فعال بخش خصوصی: اکنون برخی نیروگاهها مانند نیروگاه تبریز بهعنوان اولین پروژه نوسازی در قالب همکاری با بخش خصوصی انتخاب شدهاند. توسعه این الگو میتواند سرعت اجرای برنامههای نوسازی را چند برابر کند.
افزایش ظرفیت ۳ هزار مگاواتی؛ گامی مثبت برای سال آینده
طبق اعلام وزارت نیرو، ظرفیت نیروگاههای حرارتی در سال آینده بیش از ۳ هزار مگاوات افزایش خواهد یافت. این افزایش ظرفیت میتواند تابستان آینده را با کمترین تنش سپری کند، برق پایدار برای صنایع تأمین نماید، از خاموشیهای پراکنده جلوگیری کند و کشورمان را باری دیگر به صادرکننده برق تبدیل کند. افزایش ظرفیت تولید برق، نهتنها ضامن پایداری شبکه است، بلکه پیشران اصلی توسعه صنعتی کشور نیز به شمار میرود. هیچ سرمایهگذاری صنعتی بدون تضمین تأمین برق پایدار انجام نمیشود. بنابراین رشد بخش نیروگاهی همراستا با رشد بخش تولید و جهش اقتصادی است.
سخن پایانی
در دنیای امروز که مصرف انرژی با سرعت افزایش مییابد و فناوریها بهسمت بازدهی بالاتر میروند، تکیه بر نیروگاههای فرسوده یک انتخاب پرهزینه است. کشورهایی که نوسازی نیروگاهها را به تعویق انداختهاند، اکنون با چالشهای جدی در بخش تولید برق مواجه هستند. ازاینرو نوسازی نیروگاهها نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت راهبردی برای تقویت حوزه انرژی است. این نوسازی سه دستاورد بزرگ همچون افزایش بازدهی تولید و کاهش مصرف سوخت، افزایش ظرفیت عملی تولید برق بدون نیاز به احداث نیروگاههای جدید و ایجاد بستر مناسب برای جذب به همراه دارد. درحقیقت نوسازی نیروگاههای فرسوده و توسعه واحدهای بخار سیکل ترکیبی، یکی از مهمترین پروژهها در سالهای آینده است. این پروژهها اگرچه سرمایهبر و زمانبر هستند، اما دستاوردهای آنها برای اقتصاد و بخش انرژی بسیار ارزشمند است. در پایان ضرورت دارد تا بگوییم که آینده صنعت برق در گرو تصمیمهای شجاعانه و سرمایهگذاری هدفمند است. امروز بخش انرژی در نقطهای قرار دارد که ادامه فعالیت نیروگاههای فرسوده نه دیگر بهصرفه است و نه با نیازهای روبهرشد مصرف همخوانی دارد. بنابراین نوسازی واحدهای فرسوده، توسعه نیروگاههای با بازدهی بالا و تکمیل واحدهای بخار، تنها یک برنامه فنی نیست؛ بلکه یک ضرورت راهبردی برای امنیت انرژی، کاهش هزینههای سوخت و افزایش بهرهوری است. روشن است که در این مسیر هر میزان ثبات، پیشبینیپذیری و افزایش حمایتهای مالی و تسهیلاتی فراهم شود، به همان میزان نیز بخش خصوصی فعالتر خواهد شد و مسیر رسیدن به ظرفیت پایدار برق هموارتر میگردد؛ مسیری که امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم و میتواند توسعه اقتصادی پایدار را نیز عملیاتی سازد.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
تعرفه واردات خودرو را در بودجه سال آتی کاهش میدهیم
-
سنگاندازیها واردات خودرو را نیمهجان کرده است
-
سرمایهگذاری برای ظرفیتسازی
-
ناترازی مزمن در عرضه خودرو
-
بانک مرکزی و جسارت حکمرانی
-
حکمرانی باید فرهنگپایه باشد
-
تصاعد بحرانهای داخلی و سیاسی در اراضی اشغالی
-
رسوایی جدید مدعیان حقوق بشر
-
چهل دزد بغداد در پاریس چه میکنند؟!
-
آیا ایالات قرمز دوباره آبی میشوند؟
-
ضرورت قبحزدایی از مصرف داروهای ضدافسردگی



