چگونه افزایش سرمایه‌گذاری اشتغال پایدار روستایی را تضمین می‌کند؟

نجات اشتغال روستایی با سرمایه‌گذاری

گر‌وه اقتصادی
مسئله ماندگاری نیروی کار در روستاها، سال‌هاست که به یکی از دغدغه‌های اصلی کارشناسان توسعه و سیاست‌گذاران کشور تبدیل شده است. درحقیقت مادامی‌که بخش قابل‌توجهی از امنیت غذایی و تولید داخلی وابسته به روستاهاست، نمی‌توان نسبت به روند رو به افزایش مهاجرت روستائیان، خالی شدن روستاها از نیروی انسانی و کاهش جذابیت فعالیت‌های روستایی بی‌تفاوت ماند. امروز کشور در حالی با چالش نیروی کار روستایی روبه‌روست که نقش روستاها در تأمین امنیت غذایی و جلوگیری از وارداتِ نامتوازن، بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. به همین دلیل، هرگونه کاهش جمعیت شاغل در روستاها به معنای آسیب‌دیدن تولید و افزایش فشار بر بازارهای شهری است. باوجود ظرفیت‌های عظیم روستاها در حوزه کشاورزی، دامداری، صنایع کوچک و مشاغل بومی، هنوز این بخش نتوانسته جایگاه واقعی خود را در اقتصاد ملی پیدا کند. یکی از دلایل اصلی این وضعیت، کمبود سرمایه‌گذاری هدفمند و عقب‌ماندگی در مکانیزاسیون است. چرخه تولید روستایی، در بسیاری از موارد، همچنان متکی بر روش‌های سنتی، بهره‌وری پایین و ابزارهای ابتدایی است؛ درحالی‌که رقبای منطقه‌ای و جهانی با اتکا به فناوری‌های نوین و ماشین‌آلات پیشرفته، هم هزینه تولید را کاهش داده‌اند و هم انگیزه نیروی کار را برای فعالیت در مناطق روستایی تقویت کرده‌اند. واقعیت آن است که اگر امروز جوان روستایی تصمیم به مهاجرت می‌گیرد، این تصمیم نه از سر تمایل، بلکه ناشی از نبود زیرساخت‌های حمایتی، درآمد ناپایدار، نبود فناوری‌های جدید و محدودیت در مقیاس‌پذیری فعالیت‌های اقتصادی است. بنابراین یکی از ضروری‌ترین اقدامات برای حفظ اشتغال پایدار در روستا، سرمایه‌گذاری گسترده در زیرساخت‌ها، تجهیزات نوین و توسعه صنایع تبدیلی است؛ امری که هم بهره‌وری را افزایش می‌دهد، هم هزینه تولید را کاهش می‌بخشد و هم روستا را به محیطی قابل زندگی و قابل توسعه تبدیل می‌کند.از سوی دیگر، تجربه کشورهای موفق نشان می‌دهد که مکانیزاسیون نه تنها کیفیت و سرعت تولید را بالا می‌برد، بلکه اشتغال را پایدارتر و جذابیت کار را بیشتر می‌کند. برخلاف تصور عمومی، ورود فناوری‌های جدید موجب حذف نیروی کار نمی‌شود؛ بلکه آن را از فعالیت‌های فرسایشی به فعالیت‌های تخصصی‌تر و ارزش‌افزوده‌محور هدایت می‌کند. این تحول می‌تواند مسیر مهاجرت معکوس را هموار کند و امکان تثبیت جمعیت روستایی را فراهم آورد. با توجه به شرایط امروز کشور و نیاز روزافزون به امنیت غذایی، اکنون زمان آن رسیده است که مردم، دولت و مجلس با یک نگاه مشترک، توسعه روستاها را بیش‌ازپیش اولویت راهبردی بدانند. ماندگاری نیروی کار در روستا تنها با شعار محقق نمی‌شود؛ بلکه نیازمند برنامه، سرمایه، فناوری و مدیریت دقیق است. این گزارش تلاش دارد ابعاد این موضوع را بررسی کند و نشان دهد که چگونه با سرمایه‌گذاری و مکانیزاسیون می‌توان روستا را به محور اصلی تولید و اشتغال پایدار تبدیل کرد. گفتنی است که در سال‌های اخیر، شکاف میان هزینه تولید و درآمد روستایی، رشد کند سرمایه‌گذاری و افزایش حساسیت بخش کشاورزی نسبت به نوسانات آب‌و‌هوا باعث شده انگیزه ماندن در روستا کاهش یابد. برای جوان روستایی که با هزینه بالا، سود پایین و نبود امکان توسعه شخصی مواجه است، ادامه فعالیت روستایی بیش از گذشته دشوار شده است. در چنین فضایی، شهر باوجود همه مشکلات، جذاب‌تر به نظر می‌رسد. اما مسئله اینجاست که کشور نمی‌تواند بدون نیروی کار روستایی، امنیت غذایی پایدار داشته باشد. اگر روستا خالی شود، بار تأمین اقلام اساسی بر دوش واردات می‌افتد؛ وارداتی که هم پرهزینه و هم آسیب‌پذیر است. بنابراین باقی ماندن روستائیان در محل زندگی‌شان تنها یک موضوع اجتماعی نیست و مسئله‌ای راهبردی به شمار می‌رود. وقتی عوامل اصلی مهاجرت یا عدم ماندگاری نیروی کار در روستا بررسی می‌شود، سه نکته برجسته است که در ادامه بررسی خواهیم کرد. درآمد ناکافی و غیرقابل‌پیش‌بینی: درآمد کشاورز در بسیاری از مناطق کشور هنوز به شرایط اقلیمی وابسته است. نبود بیمه کارآمد، نوسانات قیمت نهاده‌ها و هزینه‌های سنگین تولید، ثبات اقتصادی فعالیت را پایین آورده است.
فقدان زیرساخت‌های توسعه‌ای: در بسیاری از روستاها همچنان زیرساخت‌هایی مانند راه مناسب، انبار، سردخانه، اینترنت پایدار، مراکز فرآوری کوچک و شبکه‌های حمل‌ونقل در حد مطلوب نیست. نبود زیرساخت، سرمایه‌گذار خصوصی را نیز دلسرد می‌کند.
کمبود سرمایه‌گذاری و سختی تأمین مالی: بخش کشاورزی باوجود نقش حیاتی، از دریافت تسهیلات کافی محروم بوده است. تسهیلات کم‌بهره، وام ارزان‌قیمت و طرح‌های حمایت از سرمایه‌گذاری طی سال‌های گذشته کمتر به دست کشاورزان کوچک رسیده است. این سه عامل موجب شده کار روستایی جذابیت اقتصادی لازم را نداشته باشد و همین ویژگی، مهاجرت را به گزینه‌ای ناگزیر تبدیل کرده است.
ضرورت سرمایه‌گذاری هدفمند برای بازگرداندن رونق واقعی
برای آنکه روستایی بماند، روستا باید سودآور شود. سودآور شدن یعنی چه؟ یعنی کشاورز بداند که ثمره زحماتش قابل‌اتکا است؛ بداند که اگر امروز سرمایه‌گذاری کند، زنجیره تولید آن‌قدر قوی هست که محصولش هدر نرود. سرمایه‌گذاری هدفمند شامل چند محور بنیادین همچون سرمایه‌گذاری در زیرساخت روستایی اعم از راه دسترسی مناسب، سردخانه و مراکز جمع‌آوری، صنایع تبدیلی کوچک، آبیاری نوین، گلخانه‌ها و باغ‌های مدرن ‌و شبکه حمل‌ونقل و لجستیک روستایی است. همچنین ایجاد صنایع تبدیلی کوچک در روستا چه‌بسا در مقیاس کارگاهی می‌تواند حداقل ۲۰ تا ۳۰ درصد اشتغال جدید ایجاد کند و از خام‌فروشی محصولات جلوگیری نماید. از سوی دیگر باید سرمایه‌گذاری در زنجیره ارزش صورت گیرد نه فقط تولید خام. اگر محصول کشاورزی تنها در همان مرحله اولیه فروخته شود، سود اصلی به دلالان می‌رسد اما اگر در روستا فرآوری شود؛ مثل بسته‌بندی، خشک‌کردن، تبدیل به محصول ثانویه، ارزش‌افزوده آن چند برابر افزایش می‌یابد. لازم ذکر است تا بگوییم که کشوری مانند ترکیه توانسته با سرمایه‌گذاری در زنجیره ارزش روستایی، صادرات کشاورزی خود را چندین برابر کند. ایران نیز با توجه به تنوع اقلیمی چنین ظرفیتی را دارد.
تسهیلات ارزان‌قیمت و سرمایه‌گذاری مشترک با بخش خصوصی
به گفته بسیاری از کارشناسان، سود بانکی بالا، امکان توسعه کشاورزی را از بین می‌برد و اینجاست که نقش دولت حیاتی به‌ویژه برای ارائه وام کم‌بهره، ضمانت برای بخش خصوصی، مشارکت در پروژه‌های زیرساختی، حمایت از صنایع تبدیلی روستایی ‌ و توسعه شهرک‌های کشاورزی و دامپروری ضروری می‌شود.  اگر دولت بخشی از ریسک سرمایه‌گذاری را پوشش دهد، بخش خصوصی نیز وارد میدان می‌شود.
مکانیزاسیون؛ کلید طلایی برای نگه‌داشتن نسل جوان در روستا
یکی از بزرگ‌ترین عوامل خروج جوانان از روستا، سختی کار سنتی و فرسایشی بودن کار کشاورزی است اما وقتی کشاورزی مکانیزه شود، کار سریع‌تر،سودآورتر، کم‌زحمت‌ترو قابل مدیریت برای نسل تحصیل‌کرده می‌شود. مزایای مکانیزاسیون که ماندگاری را افزایش می‌دهد نیز کاهش وابستگی به نیروی انسانی فصلی، کاهش تلفات محصول، افزایش بهره‌وری آب، کاهش هزینه تمام‌شده، افزایش درآمد کشاورز و جذابیت کار برای نسل جوان است. امروز بسیاری از جوانان روستایی به‌دلیل تحصیلات دانشگاهی، کار سنتی را نمی‌پسندند اما اگر همان کار به‌صورت مکانیزه و علمی انجام شود، انگیزه آنان برای ماندن چند برابر خواهد شد.
نقش دولت و مجلس؛ از سیاست‌گذاری تا هدایت سرمایه
به اعتقاد بسیاری از نمایندگان مجلس، مهم‌ترین نقص موجود در حوزه روستا، فقدان نگاه توسعه‌محور و راهبردی در سرمایه‌گذاری است. دولت در برنامه هفتم پیشرفت نیز تأکید کرده که باید سهم مکانیزاسیون و سرمایه‌گذاری در کشاورزی افزایش یابد. اقدامات کلیدی که می‌تواند معادله را تغییر دهد؛ شامل افزایش بودجه مکانیزاسیون کشاورزی، معافیت مالیاتی برای بنگاه‌های سرمایه‌گذار در روستا، گسترش بیمه کشاورزی، حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان حوزه کشاورزی، توسعه صادرات محصولات روستایی ‌و ارائه تسهیلات بلندمدت برای صنایع تبدیلی است. بی‌شک چنین اقداماتی می‌تواند فضای اقتصادی روستا را به‌طورکامل متحول کند.
سخن پایانی
اگر قرار است روستا بماند و مهاجرت کاهش یابد، باید آینده اقتصادی روستایی روشن باشد. روشن شدن آینده روستا تنها زمانی ممکن خواهد شد که سرمایه‌گذاری به‌صورت جدی افزایش یابد، زیرساخت‌های اقتصادی کامل شود، مکانیزاسیون گسترده شود، زنجیره ارزش ایجاد گردد، بخش خصوصی وارد میدان شود و دولت نقش تسهیل‌گر و حمایتی ایفا کند. روستا نه یک نقطه جغرافیایی، بلکه پایه تولید ملی، پشتوانه امنیت غذایی و بازوی اقتصادی کشور است. بنابراین هر ریالی که در روستا سرمایه‌گذاری می‌شود، در حقیقت سرمایه‌گذاری برای پایداری اقتصاد کلان خواهد بود.
 نجات اشتغال روستایی با سرمایه‌گذاری