آیا شبکه منوتو با اعلام خبر تعطیلی و ورشکستگی به دنبال جلب دوباره نظر کارفرمایان و مخاطبان خود است؟
نـــــه مــــن نــــه تـــو
گروه فرهنگی
یک روز خبر رسید پلیس آلبانی به مقر منافقین حمله کرده و کاسه و کوزه آنها را جمع کرده است. یک روز خبر رسید پاریس شلوغ شده و عرصه اعتراض و اغتشاش مردم از یک سو و سرکوبگری پلیس از سویی دیگر. یک روز خبر رسیده خیابانهای تلآویو شده عرصه اعتراض علیه نتانیاهو. چند ماه بعد طوفانالاقصی آمد و از پی آن سگ هار شیطانالاکبر رم کرد و باز از پی آن کل جهان عرصه اعتراض و انزجار علیه اسرائیل غاصب شد. روزی خبر آمد روابط تنشآلود میان ایران و عربستان پایان یافته. روزی خبر آمد عرصه بر تروریستهای کُرد ساکن کردستان عراق تنگ شده. روزی خبر آمد فلان مجری معروف ایراناینترنشنال به دلیل «مشکلات شخصی» استعفا داده. روزی خبر آمد ائتلاف اپوزیسیون از هم گسیخته. حالا جدیدترین خبر این است که شبکه من وتو پس از 13 سال فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران به دلیل «مشکلات مالی» از ادامه فعالیت ناتوان است. شبکهای که در این 13 سال بارها لحن عوض کرد، بسته به اینکه کارفرمایش چه کسی باشد. باری به افق سلطنتطلبان و تفالههای پهلوی بود و روزی زیر بلیت قصابان خاشقچی رفت. همه این خبرها در این یک سال بود.
در این یک سالی که قرار بود آخرین سال حکومت جمهوری اسلامی ایران باشد. اینجاست که میفهمیم «اشتباه محاسباتی» صرفا یک ناسزای سیاسی نیست. حقیقتی است که بهتر است همه آن را بپذیرند. پاییز 1401 را بسیاری زمستان 57 میپنداشتند اما حتی اگر خارج از گفتمان حق و باطل بخواهیم سخن بگوییم؛ آنکه به براندازی نزدیکتر است دشمنان این نظام هستند نه این نظام. با ادبیات حق و باطل هم که میدانستیم و میگفتیم باطل کف روی آب است و حق دریا. شبهای طوفانی میگذرد و طلوع آرام خورشید از راه میرسد؛ آن وقت دیگر اثری از آن کفها نیست. موج باطل محکوم به سقوط است؛ هرچقدر بلندتر برخیزد محکمتر سقوط میکند و صدای متلاشیشدنش بلندتر است. بیا و همه جوایز موسیقی دنیا را بده به خواننده آهنگ «برای»؛ باز آنچه از حنجره مردم دنیا فریاد میشود: «فلسطین را آزاد کنید است». جایزه صلح نوبل را بده آنکه «فعال حقوق زنان» میخوانیاش. باز مردم دنیا جایزه جنگ نوبل را به مجسمه واقعی جنگ میدهند: صهیونیسم. آخر دروغ تا یک جایی زور دارد.
شبکه «««منوتو»»» در بیانیه تعطیلیاش آورده است: «من و تو ایده بزرگ ما بود که سال ۲۰۰۷ پخش اینترنتی و از اکتبر سال ۲۰۱۰ پخش ماهوارهای آن را شروع کردیم. طولی هم نکشید که ما با بهره برداری از ایدههای نوین برنامهسازی و استعدادهای جوان موفق شدیم به خانههای شما راه پیدا کنیم و اعتماد شما را به دست آوریم.
در نتیجه همین اعتماد شما خیلی زود بسیاری از برندهای مطرح بینالمللی برای پخش تبلیغات محصولات خود به سراغ تلویزیون ««منوتو»» آمدند. در همان ماههای ابتدایی درآمد تلویزیون ما از محل پخش تبلیغات فراتر از انتظارمان بود و بیش از پیش ما را به موفقیت مدل تجاری تلویزیون امیدوار کرد. اما تداوم بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه ادامه این مدل تلویزیون تجاری را ناممکن کرد و ما را از رشد، گسترش و درآمدزایی در این صنعت در حال تحول ناتوان ساخت. ما میدانیم که این خبر برای شما نیز مایه تأسف و اندوه است. ما نیز از این موضوع ناراحت و دلگیر هستیم. اما میخواهیم به شما اطمینان دهیم که این تصمیم را با نهایت تأمل و مشورت اتخاذ کردهایم».
«منوتو» انحلال خود را تقصیر نابهسامانیهای اقتصادی منطقه انداخته است. گویی این متن هم در ادامه رسالت خودتخریبی این برنامه، تلاش میکند مخاطبان این شبکه را از غرب آسیا متنفر سازد. اما پر واضح است که تعطیلی «منوتو» به عدم تأمین مالی این شبکه توسط کارفرمایان بر میگردد. معلوم نیست این اعلام تعطیلی چه نیاتی در پس پرده خود دارد. آیا متصدیان «منوتو» به دنبال قراردادی بهتر هستند؟ آیا این خبر یک مانور تبلیغاتی است که نام این شبکه را دوباره بر سر زبانها میاندازد؟ یا اینکه آیا این شبکه یک بار هم آمده راست بگوید و قرار است واقعا در بهمنماه امسال با آنتنها وداع کند؟
در این بیانیه همچنین آمده است: «ما بر این باوریم که تلویزیون ««منوتو»» در طی ۱۴ سال فعالیت خود، نقش مهمی در ایجاد فضایی آزاد و متنوع برای بیان افکار و اندیشههای آزاد در ایران و منطقه ایفا کرده است. ما به این میراث افتخار میکنیم و امیدواریم که این میراث همچنان به حیات خود ادامه دهد». این بند از این بیانیه احساسی بیشتر جنبه طنز دارد. میدانیم که این شبکه به «بازداشتگاه منوتو» هم مشهور بود. لقبی که به ماجرای بازداشت چندساعته فربد طلایی، یکی از مهمانان برنامه «رو در رو» توسط کیوان عباسی اشاره دارد. «اندیشههای آزاد»؟
خبرگزاری تابناک مینویسد: «شبکه «منوتو» که عملاً از ۲۰۱۰ راه اندازی شده، با تولید حجم بالایی از برنامههای سرگرمی، در لابلای آن، به ارائه یک تاریخ روتوش شده از دوره پهلوی میپرداخت و بدین ترتیب، به شدت دهه شصت، هفتاد و هشتادیها را ـ که درک مستقیمی از دوره پهلوی نداشتند ـ تحت تاثیر قرار داد. آرشیو سرقتی صداوسیما که از این شبکه سردرآورد، در پخش نسخه باکیفیت برنامههای تلویزیون در دوران پیش از انقلاب و تولید برنامههای تاریخ سازی نظیر تونل زمان کمک ویژهای کرد. صداوسیما نیز نتوانست با مجموعه آثاری چون در برابر طوفان که اقدامی واکنشی بود، تاثیر مشابه داشته باشد و این آثار بیش از آنکه برای تلویزیون دستاوردی داشته باشد، برای سازندگانش آورده داشت! به این ترتیب، هرچه پیش رفت، از حجم برنامههای سرگرمی این شبکه کاسته شد و بر حجم برنامههایی که صراحتاً سیاسی بودند، افزوده شد و به همین دلیل، بخشی از مخاطبانش که به دنبال سرگرمی سراغ «منوتو» آمده بودند، جذب سایر بستهها از جمله شبکه نمایش خانگی شدند.
راه اندازی شبکه ایران اینترنشنال، تیر خلاص را به «منوتو» زد؛ شبکهای که با برخورداری از بودجه سالیانه ۲۰۰ میلیون پوندی، بسیاری از خبرنگاران بی بی سی فارسی، «منوتو»، رادیو فردا و دویچه وله فارسی را جذب کرد و در این میان، «منوتو» سهم عمدهای در از دست دادن منابع انسانیاش داشت. این اطلاعیه در عین حال که از تعطیلی در بهمن ماه خبر داده، عملاً از حامیان سابقش خواسته با پرداخت رقمهای میلیون پوندی که سابقاً به این شبکه پرداخت میکردند و حالا با راه اندازی ایران اینترنشنال، مسیر تازهای یافته، مانع از تعطیلیاش شوند؛ خواستهای که غیرعلنی مطرح شده و پس از بینتیجه ماندن، در قالب این اطلاعیه به شکل علنی مطرح گشته است».
یک روز خبر رسید پلیس آلبانی به مقر منافقین حمله کرده و کاسه و کوزه آنها را جمع کرده است. یک روز خبر رسید پاریس شلوغ شده و عرصه اعتراض و اغتشاش مردم از یک سو و سرکوبگری پلیس از سویی دیگر. یک روز خبر رسیده خیابانهای تلآویو شده عرصه اعتراض علیه نتانیاهو. چند ماه بعد طوفانالاقصی آمد و از پی آن سگ هار شیطانالاکبر رم کرد و باز از پی آن کل جهان عرصه اعتراض و انزجار علیه اسرائیل غاصب شد. روزی خبر آمد روابط تنشآلود میان ایران و عربستان پایان یافته. روزی خبر آمد عرصه بر تروریستهای کُرد ساکن کردستان عراق تنگ شده. روزی خبر آمد فلان مجری معروف ایراناینترنشنال به دلیل «مشکلات شخصی» استعفا داده. روزی خبر آمد ائتلاف اپوزیسیون از هم گسیخته. حالا جدیدترین خبر این است که شبکه من وتو پس از 13 سال فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران به دلیل «مشکلات مالی» از ادامه فعالیت ناتوان است. شبکهای که در این 13 سال بارها لحن عوض کرد، بسته به اینکه کارفرمایش چه کسی باشد. باری به افق سلطنتطلبان و تفالههای پهلوی بود و روزی زیر بلیت قصابان خاشقچی رفت. همه این خبرها در این یک سال بود.
در این یک سالی که قرار بود آخرین سال حکومت جمهوری اسلامی ایران باشد. اینجاست که میفهمیم «اشتباه محاسباتی» صرفا یک ناسزای سیاسی نیست. حقیقتی است که بهتر است همه آن را بپذیرند. پاییز 1401 را بسیاری زمستان 57 میپنداشتند اما حتی اگر خارج از گفتمان حق و باطل بخواهیم سخن بگوییم؛ آنکه به براندازی نزدیکتر است دشمنان این نظام هستند نه این نظام. با ادبیات حق و باطل هم که میدانستیم و میگفتیم باطل کف روی آب است و حق دریا. شبهای طوفانی میگذرد و طلوع آرام خورشید از راه میرسد؛ آن وقت دیگر اثری از آن کفها نیست. موج باطل محکوم به سقوط است؛ هرچقدر بلندتر برخیزد محکمتر سقوط میکند و صدای متلاشیشدنش بلندتر است. بیا و همه جوایز موسیقی دنیا را بده به خواننده آهنگ «برای»؛ باز آنچه از حنجره مردم دنیا فریاد میشود: «فلسطین را آزاد کنید است». جایزه صلح نوبل را بده آنکه «فعال حقوق زنان» میخوانیاش. باز مردم دنیا جایزه جنگ نوبل را به مجسمه واقعی جنگ میدهند: صهیونیسم. آخر دروغ تا یک جایی زور دارد.
شبکه «««منوتو»»» در بیانیه تعطیلیاش آورده است: «من و تو ایده بزرگ ما بود که سال ۲۰۰۷ پخش اینترنتی و از اکتبر سال ۲۰۱۰ پخش ماهوارهای آن را شروع کردیم. طولی هم نکشید که ما با بهره برداری از ایدههای نوین برنامهسازی و استعدادهای جوان موفق شدیم به خانههای شما راه پیدا کنیم و اعتماد شما را به دست آوریم.
در نتیجه همین اعتماد شما خیلی زود بسیاری از برندهای مطرح بینالمللی برای پخش تبلیغات محصولات خود به سراغ تلویزیون ««منوتو»» آمدند. در همان ماههای ابتدایی درآمد تلویزیون ما از محل پخش تبلیغات فراتر از انتظارمان بود و بیش از پیش ما را به موفقیت مدل تجاری تلویزیون امیدوار کرد. اما تداوم بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه ادامه این مدل تلویزیون تجاری را ناممکن کرد و ما را از رشد، گسترش و درآمدزایی در این صنعت در حال تحول ناتوان ساخت. ما میدانیم که این خبر برای شما نیز مایه تأسف و اندوه است. ما نیز از این موضوع ناراحت و دلگیر هستیم. اما میخواهیم به شما اطمینان دهیم که این تصمیم را با نهایت تأمل و مشورت اتخاذ کردهایم».
«منوتو» انحلال خود را تقصیر نابهسامانیهای اقتصادی منطقه انداخته است. گویی این متن هم در ادامه رسالت خودتخریبی این برنامه، تلاش میکند مخاطبان این شبکه را از غرب آسیا متنفر سازد. اما پر واضح است که تعطیلی «منوتو» به عدم تأمین مالی این شبکه توسط کارفرمایان بر میگردد. معلوم نیست این اعلام تعطیلی چه نیاتی در پس پرده خود دارد. آیا متصدیان «منوتو» به دنبال قراردادی بهتر هستند؟ آیا این خبر یک مانور تبلیغاتی است که نام این شبکه را دوباره بر سر زبانها میاندازد؟ یا اینکه آیا این شبکه یک بار هم آمده راست بگوید و قرار است واقعا در بهمنماه امسال با آنتنها وداع کند؟
در این بیانیه همچنین آمده است: «ما بر این باوریم که تلویزیون ««منوتو»» در طی ۱۴ سال فعالیت خود، نقش مهمی در ایجاد فضایی آزاد و متنوع برای بیان افکار و اندیشههای آزاد در ایران و منطقه ایفا کرده است. ما به این میراث افتخار میکنیم و امیدواریم که این میراث همچنان به حیات خود ادامه دهد». این بند از این بیانیه احساسی بیشتر جنبه طنز دارد. میدانیم که این شبکه به «بازداشتگاه منوتو» هم مشهور بود. لقبی که به ماجرای بازداشت چندساعته فربد طلایی، یکی از مهمانان برنامه «رو در رو» توسط کیوان عباسی اشاره دارد. «اندیشههای آزاد»؟
خبرگزاری تابناک مینویسد: «شبکه «منوتو» که عملاً از ۲۰۱۰ راه اندازی شده، با تولید حجم بالایی از برنامههای سرگرمی، در لابلای آن، به ارائه یک تاریخ روتوش شده از دوره پهلوی میپرداخت و بدین ترتیب، به شدت دهه شصت، هفتاد و هشتادیها را ـ که درک مستقیمی از دوره پهلوی نداشتند ـ تحت تاثیر قرار داد. آرشیو سرقتی صداوسیما که از این شبکه سردرآورد، در پخش نسخه باکیفیت برنامههای تلویزیون در دوران پیش از انقلاب و تولید برنامههای تاریخ سازی نظیر تونل زمان کمک ویژهای کرد. صداوسیما نیز نتوانست با مجموعه آثاری چون در برابر طوفان که اقدامی واکنشی بود، تاثیر مشابه داشته باشد و این آثار بیش از آنکه برای تلویزیون دستاوردی داشته باشد، برای سازندگانش آورده داشت! به این ترتیب، هرچه پیش رفت، از حجم برنامههای سرگرمی این شبکه کاسته شد و بر حجم برنامههایی که صراحتاً سیاسی بودند، افزوده شد و به همین دلیل، بخشی از مخاطبانش که به دنبال سرگرمی سراغ «منوتو» آمده بودند، جذب سایر بستهها از جمله شبکه نمایش خانگی شدند.
راه اندازی شبکه ایران اینترنشنال، تیر خلاص را به «منوتو» زد؛ شبکهای که با برخورداری از بودجه سالیانه ۲۰۰ میلیون پوندی، بسیاری از خبرنگاران بی بی سی فارسی، «منوتو»، رادیو فردا و دویچه وله فارسی را جذب کرد و در این میان، «منوتو» سهم عمدهای در از دست دادن منابع انسانیاش داشت. این اطلاعیه در عین حال که از تعطیلی در بهمن ماه خبر داده، عملاً از حامیان سابقش خواسته با پرداخت رقمهای میلیون پوندی که سابقاً به این شبکه پرداخت میکردند و حالا با راه اندازی ایران اینترنشنال، مسیر تازهای یافته، مانع از تعطیلیاش شوند؛ خواستهای که غیرعلنی مطرح شده و پس از بینتیجه ماندن، در قالب این اطلاعیه به شکل علنی مطرح گشته است».