شهید محسن فخریزاده دانشمندی را با رزمندگی پیوند داده بود
سردار شهیدان علم
گروه فرهنگی
محسن فخریزاده نام یک معجزه است. افرادی مثل او ثابت میکنند انسان به چه عظمتی میتواند برسد و این فقط و فقط اسلام است که میتواند گوهر وجودی آدمیزاد را بیرون بکشد. انقلاب اسلامی از این معجزات کم ندارد. هر بار که در تاریخ نسیمی از اسلام بر جامعهای وزید ظرفیتهای آن جامعه شکوفا شد. در صدر اسلام، بلال حبشی بردهای بود که عمری به اربابانش چشم گفته بود. چه شد که سختترین شکنجهها بر او اثر نمیکرد؟ نه به او وعده جاه و مقامی داده شده بود و نه مال و حشمتی. او طعم ایمان را چشیده بود و در انسانیت شکوفا شده بود.
در همیشه تاریخ، دانشمندان به کار خود مشغول بودهاند و رزمندگان به کار خود. نه این که خط این دو از یکدیگر متفاوت باشد، اما حوزه کاری آنها با هم یکی نیست. کار رزمنده جنگیدن است و کار دانشمند آموختن و اندوختن علم. ممکن علم او به در خدمت رزمندگان هم قرار بگیرد اما او رزمنده نیست.
فخریزاده یک رزمنده بود. یعنی نفس علم برایش مسئله نبود، علم ابزار جنگش بود. او در حیطه دانش نمیجنگید، دشمنش نظریهها نبودند. دشمنش خود آمریکا و اسرائیل بود. جنگ او جنگ سخت بود؛ چیزی میساخت که دشمنکش باشد. از همین رو نیز او را به سختترین نوع ممکن کشتند، او را تیرباران کردند، مثل رزمندگان در گرماگرم رزمگاهی طوفانی. او از این جهت معجزه اسلام و انقلاب اسلامی است که در عین دانشمندی رزمنده بود، علمی میآفرید که در برابر دشمن سدی ایجاد کند. درست مثل آوینی؛ که در عین هنرمندی رزمنده بود. آوینی نیز به هنر به مثابه ابزاری برای دفاع از آیین و ملت مینگریست. دوربین را سلاح میدید و به پشت خاکریزها میرفت؛ برای به آغوش کشیدنش هیچ زمینی شایستهتر از فکه نبود.
شهید محسن فخریزاده از جهتی دیگر با شهید تهرانیمقدم قابل قیاس است؛ چه هر دو هم و غمشان نابودی اسرائیل بود. او با رژیم صهیونیستی چه کرد؟ پاسخ این سؤال را میتوان از نحوه شهادتش دریافت. دشمن صهیونیست اگر میتوانست از او چیزی باقی نمیگذاشت؛ از بس که از او کینه داشت. اما این کشتن چیزی جز یک انتقام نبود.اما میتوان او را با شخصیت دیگری هم مقایسه کرد. با مردی تاریک، بیمار و جنایتکار که هالیوود به تازگی سعی دارد از او یک قهرمان بسازد: رابرت اوپنهایمر. اوپنهایمر در برههای از زندگی خود از علم به عنوان ابزار رزمندگی بهره برد. اوپنهایمر فرزند صهیونیسم سرمایهداری است، چیزی میسازد که بشریت را نابود کند. فخریزاده فرزند اسلام شیعی است؛ چیزی میسازد چه بشریت را آزاد کند.
محسن فخریزاده نام یک معجزه است. افرادی مثل او ثابت میکنند انسان به چه عظمتی میتواند برسد و این فقط و فقط اسلام است که میتواند گوهر وجودی آدمیزاد را بیرون بکشد. انقلاب اسلامی از این معجزات کم ندارد. هر بار که در تاریخ نسیمی از اسلام بر جامعهای وزید ظرفیتهای آن جامعه شکوفا شد. در صدر اسلام، بلال حبشی بردهای بود که عمری به اربابانش چشم گفته بود. چه شد که سختترین شکنجهها بر او اثر نمیکرد؟ نه به او وعده جاه و مقامی داده شده بود و نه مال و حشمتی. او طعم ایمان را چشیده بود و در انسانیت شکوفا شده بود.
در همیشه تاریخ، دانشمندان به کار خود مشغول بودهاند و رزمندگان به کار خود. نه این که خط این دو از یکدیگر متفاوت باشد، اما حوزه کاری آنها با هم یکی نیست. کار رزمنده جنگیدن است و کار دانشمند آموختن و اندوختن علم. ممکن علم او به در خدمت رزمندگان هم قرار بگیرد اما او رزمنده نیست.
فخریزاده یک رزمنده بود. یعنی نفس علم برایش مسئله نبود، علم ابزار جنگش بود. او در حیطه دانش نمیجنگید، دشمنش نظریهها نبودند. دشمنش خود آمریکا و اسرائیل بود. جنگ او جنگ سخت بود؛ چیزی میساخت که دشمنکش باشد. از همین رو نیز او را به سختترین نوع ممکن کشتند، او را تیرباران کردند، مثل رزمندگان در گرماگرم رزمگاهی طوفانی. او از این جهت معجزه اسلام و انقلاب اسلامی است که در عین دانشمندی رزمنده بود، علمی میآفرید که در برابر دشمن سدی ایجاد کند. درست مثل آوینی؛ که در عین هنرمندی رزمنده بود. آوینی نیز به هنر به مثابه ابزاری برای دفاع از آیین و ملت مینگریست. دوربین را سلاح میدید و به پشت خاکریزها میرفت؛ برای به آغوش کشیدنش هیچ زمینی شایستهتر از فکه نبود.
شهید محسن فخریزاده از جهتی دیگر با شهید تهرانیمقدم قابل قیاس است؛ چه هر دو هم و غمشان نابودی اسرائیل بود. او با رژیم صهیونیستی چه کرد؟ پاسخ این سؤال را میتوان از نحوه شهادتش دریافت. دشمن صهیونیست اگر میتوانست از او چیزی باقی نمیگذاشت؛ از بس که از او کینه داشت. اما این کشتن چیزی جز یک انتقام نبود.اما میتوان او را با شخصیت دیگری هم مقایسه کرد. با مردی تاریک، بیمار و جنایتکار که هالیوود به تازگی سعی دارد از او یک قهرمان بسازد: رابرت اوپنهایمر. اوپنهایمر در برههای از زندگی خود از علم به عنوان ابزار رزمندگی بهره برد. اوپنهایمر فرزند صهیونیسم سرمایهداری است، چیزی میسازد که بشریت را نابود کند. فخریزاده فرزند اسلام شیعی است؛ چیزی میسازد چه بشریت را آزاد کند.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
مجلس به دنبال جلوگیری از فرارهای مالیاتی است و مالیات مردم را افزایش نخواهد داد
-
لایحه بودجه ۱۴۰۳ به دنبال کاهش ناترازیها
-
تقدیر از اقتدار دریایی
-
به بهانه ساخت ناوشکن دیلمان!
-
سردار شهیدان علم
-
تأسیس نیروگاههای برق اتمی مؤلفه ایران قوی است
-
رشد درآمدهای مالیاتی و شفافیت محل تأمین منابع
-
ساماندهی توزیع دارو در مراکز ترک اعتیاد
-
چقدر تا خودکفایی کاغذ فاصله داریم؟
-
آلودگی هوا علیه تحصیل
-
تقدیر وزیر صمت از فولاد مبارکه برای ارتباط مؤثر با دانشبنیانها