سم آلتمن، مدیر عامل سابق اپنایآی:
چت جیپیتی تنها یک اعلان خبر برای آینده هوش مصنوعی بود
سم آلتمن، مدیرعامل سیوهشت سالۀ شرکت اُپنایآی، این روزها مهمترین فرد جهان در زمینۀ هوش مصنوعی بهشمار میرود. مشهورترین محصولِ شرکت او، چتجیپیتی، پرسروصداترین دستاورد تکنولوژیک سال گذشته بوده است و هنوز این اول راه است. به گزارش ترجمان راس اندرسن، روزنامهنگار پرتجربۀ حوزۀ فناوری، در مجموعهای از مصاحبهها با آلتمن و همکارانش در اپنایآی، که طی چندماه انجام شدهاند، گزارشی مفصل دربارۀ او، ایدههای او، نگرانیهایش و آیندهای که پیش روی خود میبیند، نوشته است.
صبح دوشنبهروزی در ماه آوریل، سَم آلتمن در دفتر اُپناِیآی در سانفرانسیسکو نشست و دربارۀ هوش مصنوعی خطرناکی با من صحبت کرد که شرکتش ساخته اما هرگز منتشر نخواهد کرد. کمی بعد گفت کارمندانش خیلی شبها نمیتوانند پلک روی پلک بگذارند، بس که نگراناند مبادا بدون درکِ خطرها هوشهای مصنوعیای را منتشر کنند. پاهایش را روی لبۀ صندلی اداریاش گذاشته بود و ظاهری خونسرد داشت. هوش مصنوعی قدرتمندی که شرکتش در ماه نوامبر منتشر کرد طوری توجه جهانیان را به خود معطوف کرد که در تاریخ اخیرِ فناوری سابقه نداشت. در بعضی محافل، گلایههایی وجود داشت دربارۀ کارهایی که چتجیپیتی هنوز نمیتوانست خوب انجام بدهد و در بعضی دیگر از محفلها از آیندهای که این فناوری رقم میزد ابراز نگرانی میکردند، اما آلتمن عین خیالش نبود؛ لحظه را لحظۀ پیروزی میدانست.
میگفت کاری به این ندارد که هوش مصنوعی درنهایت چه خطراتی ممکن است داشته باشد، و اصلاً و ابداً از انتشار چتجیپیتی پشیمان نیست. بالعکس، آن را یک خدمت عمومی بزرگ میداند: «میتونستیم فعلاً صداش رو درنیاریم و تا پنج سال دیگه هم همینجا توی ساختمانمون روش کار کنیم. اونوقت یک چیزی ساخته میشد که همه از تعجب شاخ دربیارند». اما مردم در آن صورت نمیتوانستند آمادۀ بهتزدگیِ بعدش باشند، پیامدی که به نظر آلتمن «تصورش هم بهشدت ناخوشایند است». او معتقد است مردم به زمان نیاز دارند تا با این فکر کنار بیایند که شاید بهزودی با هوش جدید و قدرتمندی همزیستی کنیم که همهچیز را، از کار گرفته تا روابط انسانی، از نو خواهد ساخت. چتجیپیتی نوعی اعلانِ هدف بود.
سال ۲۰۱۵، آلتمن، ایلان ماسک و چند پژوهشگر برجستۀ حوزۀ هوش مصنوعی اُپناِیآی را تأسیس کردند چون باور داشتند هوش عمومی مصنوعی (چیزی که قابلیتهای فکریاش بهاندازۀ یک فارغالتحصیل دانشگاهی باشد) بالاخره در دسترس قرار گرفته است. میخواستند به آن دست یابند و پا را از آن هم فراتر بگذارند: میخواستند یک اَبَرهوش را به عرصۀ وجود احضار کنند، قوۀ تفکری بسیار فراتر از انسانها. ضمناً اگرچه شرکتهای فناوری بزرگ بیپروا میشتافتند تا برای مقاصد خودْ اول از همه به آنجا برسند، اما آنها میخواستند جانب احتیاط و ایمنی را هم رعایت کنند «تا به تمام بشریت فایده برسانند». اُپناِیآی را بهصورت یک سازمان غیرانتفاعی بنیان گذاشتند تا در قیدوبند «نیاز به ایجاد بازده مالی» نباشند و عهد بستند که پژوهشهای خود را در اوج شفافیت انجام دهند، که خبری از آن آزمایشگاههای فوقسری در فلان بیابان نیومکزیکو نباشد.تا چند سال، مردم چیز زیادی از اُپنایآی نشنیدند. در سال ۲۰۱۹ که آلتمن مدیرعامل شد (اتفاقی که میگویند بعد از کشمکش با ایلان ماسک بر سر قدرت رخ داد) چندان خبرساز نشد. اُپنایآی مقالاتی منتشر میکرد، ازجمله مقالهای که همان سال دربارۀ یک هوش مصنوعی جدید به انتشار رساند. آن مقاله توجه کامل اجتماع فناوریدوستان سیلیکونولی را به خود جلب کرد، اما قابلیتهای این فناوری هنوز بر عموم مردم آشکار نبود، تا پارسال، یعنی زمانی که مردم شروع به بازی با چتجیپیتی کردند.موتوری که امروزه چتجیپیتی را به کار میاندازد جیپیتی-۴ نام دارد. آلتمن در گفتوگویی که با او داشتم این موتور را یک هوش فضایی معرفی میکرد. خیلیهای دیگر نیز چنین احساسی داشتهاند، بهویژه وقتی میبینند هنگام نوشتن آن نوشتههای سلیس گاهی سریع عمل میکند و گاهی (عمداً) مکثهای کوتاهی میکند تا تفکرِ لحظهای را به ذهن متبادر سازد. این هوش مصنوعی، طی چند ماهی که از عمرش گذشته، برپایۀ نظریهای که در زمینۀ ترکیب مزهها دارد دستورهای جدیدی را برای کوکتل پیشنهاد داده؛ بیشمار مقالۀ دانشگاهی نوشته و اساتید را به استیصال انداخته؛ اشعاری به انواعواقسام سبکها نوشته، گاهی نسبتاً خوب، ولی همیشه سریع؛ و آزمون وکالت را با موفقیت پشت سر گذاشته است. اشتباهاتی در فکتها انجام میدهد، اما خیلی بامزه اشتباهاتش را میپذیرد. آلتمن به یاد دارد اولین باری که دید جیپیتی-۴ کدهای کامپیوتری پیچیدهای نوشته، کاری که دقیقاً برای آن طراحی نشده بود، چه حسی داشته: «پیش خودم گفتم ‘بالاخره رسیدیم’».چتجیپیتی، 9 هفته پس از انتشار، حدود ۱۰۰میلیون کاربر ماهانه داشت، یعنی در آن زمان احتمالاً ازحیث سرعت گسترش کاربران در میان محصولات مصرفی تاریخ بیسابقه بود. موفقیتهای این هوش مصنوعیْ جنون توسعهطلبی را در میان اهالی فناوری برانگیخت: کلانسرمایهگذاران و شرکتهای بزرگ آمریکا و چین سریعاً دهها میلیارد دلار را صرف تحقیق و توسعۀ الگوگرفته از رویکرد اُپنایآی کردند. متاکیولِس، که یک سایت پیشبینی است، از سالها پیش حدس پیشبینیکنندگان را ردیابی کرده که چه زمانی یک هوش عمومی مصنوعی فرا میرسد. سه سال و نیم پیش، میانگین حدسها حوالی سال ۲۰۵۰ بود؛ امروزه این عدد به حدود ۲۰۲۶ رسیده است.
من از اُپنایآی بازدید کردم تا بفهمم چه فناوریای این شرکت را قادر ساخته از غولهای حوزۀ فناوری پیشی بگیرد، تا بفهمم اگر روزی در آیندۀ نزدیک یک اَبَرهوش در یکی از سرورهای ابری این شرکت به واقعیت بپیوندد تمدن بشر دستخوش چه تغییراتی میشود. از نخستین روزهای انقلاب رایانشی، رنگوبویی اسطورهای به هوش مصنوعی دادهاند و آن را فناوریای معرفی کردهاند که مقدر شده است تا تحولی اساسی به وجود بیاورد. فرهنگ ما چه خیالبافیهایی نکرده دربارۀ هوشهای مصنوعیای که بهنحوی تاریخ را به پایان خواهند رساند. برخی از آنها موجوداتی خداگونهاند که قطرههای اشک را پاک میکنند، بیماران را شفا میدهند، رابطۀ ما با زمین را التیام میبخشند و درنهایت روزگاری ابدی سرشار از برکت و زیبایی را رقم میزنند. برخی دیگر چند نفری را ارباب و بقیۀ انسانها را به رعیت تبدیل میکنند یا ما را به انقراض میکشانند.آلتمن نامتعارفترین سناریوها را چیده است. میگوید «وقتی جوانتر بودم، هم میترسیدم و اضطراب داشتم و هم، راستش را بخواهید، کمی هیجانزده بودم که میخواهیم این پدیده را بسازیم که از خودمان با اختلاف جلو میزند و میترکاند و در کل جهان هستی پخش میشود، درحالیکه انسانها محدود به همین منظومۀ شمسی میمانند».
پرسیدم «یعنی زمین بشود مثل یک منطقۀ حفاظتشده؟».
گفت «دقیقاً. ولی حالا این به نظرم خیلی سادهلوحانه است».
آلتمن، طی چندین گفتوگو در ایالاتمتحده و آسیا، چشمانداز جدید خود دربارۀ آیندۀ هوش مصنوعی را با شیوۀ پرهیجان مخصوص اهالی میدوِست توضیح داده است. گفته است انقلاب هوش مصنوعی با تمام تحولات فناورانۀ قبلی فرق خواهد داشت و بیشتر «مثل نوع جدیدی از جامعه» خواهد بود. گفته است او و همکارانش خیلی به پیامدهای اجتماعی هوش مصنوعی فکر کردهاند، به اینکه دنیا «بَعدش» چطور خواهد شد.
اما هرچه بیشتر با او حرف زدم، آن «بَعدش» گنگ و گُنگتر شد. آلتمنِ سیوهشتساله امروزه قدرتمندترین فرد در حوزۀ توسعۀ هوش مصنوعی است؛ دیدگاهها، گرایشها و انتخابهای او چهبسا برای آیندۀ همۀ ما مهم باشد، شاید حتی بیشتر از رئیسجمهور ایالاتمتحده. اما خودش اقرار میکند که این آینده در هالهای از ابهام قرار دارد و خطراتی جدی در کمینش نشستهاند. آلتمن نمیداند هوش مصنوعی چقدر قدرت خواهد گرفت، اوجگیری آن چه نتایجی برای آدمهای معمولی خواهد داشت و اینکه آیا انسانها را در معرض خطر قرار خواهد داد یا نه. به او خرده نمیگیرم؛ به نظرم هیچکس نمیداند این ماجرا به کجا میانجامد. قدر مسلم این است که، چه به صلاحمان باشد و چه نباشد، داریم با سرعت به پیش میرویم.
صبح دوشنبهروزی در ماه آوریل، سَم آلتمن در دفتر اُپناِیآی در سانفرانسیسکو نشست و دربارۀ هوش مصنوعی خطرناکی با من صحبت کرد که شرکتش ساخته اما هرگز منتشر نخواهد کرد. کمی بعد گفت کارمندانش خیلی شبها نمیتوانند پلک روی پلک بگذارند، بس که نگراناند مبادا بدون درکِ خطرها هوشهای مصنوعیای را منتشر کنند. پاهایش را روی لبۀ صندلی اداریاش گذاشته بود و ظاهری خونسرد داشت. هوش مصنوعی قدرتمندی که شرکتش در ماه نوامبر منتشر کرد طوری توجه جهانیان را به خود معطوف کرد که در تاریخ اخیرِ فناوری سابقه نداشت. در بعضی محافل، گلایههایی وجود داشت دربارۀ کارهایی که چتجیپیتی هنوز نمیتوانست خوب انجام بدهد و در بعضی دیگر از محفلها از آیندهای که این فناوری رقم میزد ابراز نگرانی میکردند، اما آلتمن عین خیالش نبود؛ لحظه را لحظۀ پیروزی میدانست.
میگفت کاری به این ندارد که هوش مصنوعی درنهایت چه خطراتی ممکن است داشته باشد، و اصلاً و ابداً از انتشار چتجیپیتی پشیمان نیست. بالعکس، آن را یک خدمت عمومی بزرگ میداند: «میتونستیم فعلاً صداش رو درنیاریم و تا پنج سال دیگه هم همینجا توی ساختمانمون روش کار کنیم. اونوقت یک چیزی ساخته میشد که همه از تعجب شاخ دربیارند». اما مردم در آن صورت نمیتوانستند آمادۀ بهتزدگیِ بعدش باشند، پیامدی که به نظر آلتمن «تصورش هم بهشدت ناخوشایند است». او معتقد است مردم به زمان نیاز دارند تا با این فکر کنار بیایند که شاید بهزودی با هوش جدید و قدرتمندی همزیستی کنیم که همهچیز را، از کار گرفته تا روابط انسانی، از نو خواهد ساخت. چتجیپیتی نوعی اعلانِ هدف بود.
سال ۲۰۱۵، آلتمن، ایلان ماسک و چند پژوهشگر برجستۀ حوزۀ هوش مصنوعی اُپناِیآی را تأسیس کردند چون باور داشتند هوش عمومی مصنوعی (چیزی که قابلیتهای فکریاش بهاندازۀ یک فارغالتحصیل دانشگاهی باشد) بالاخره در دسترس قرار گرفته است. میخواستند به آن دست یابند و پا را از آن هم فراتر بگذارند: میخواستند یک اَبَرهوش را به عرصۀ وجود احضار کنند، قوۀ تفکری بسیار فراتر از انسانها. ضمناً اگرچه شرکتهای فناوری بزرگ بیپروا میشتافتند تا برای مقاصد خودْ اول از همه به آنجا برسند، اما آنها میخواستند جانب احتیاط و ایمنی را هم رعایت کنند «تا به تمام بشریت فایده برسانند». اُپناِیآی را بهصورت یک سازمان غیرانتفاعی بنیان گذاشتند تا در قیدوبند «نیاز به ایجاد بازده مالی» نباشند و عهد بستند که پژوهشهای خود را در اوج شفافیت انجام دهند، که خبری از آن آزمایشگاههای فوقسری در فلان بیابان نیومکزیکو نباشد.تا چند سال، مردم چیز زیادی از اُپنایآی نشنیدند. در سال ۲۰۱۹ که آلتمن مدیرعامل شد (اتفاقی که میگویند بعد از کشمکش با ایلان ماسک بر سر قدرت رخ داد) چندان خبرساز نشد. اُپنایآی مقالاتی منتشر میکرد، ازجمله مقالهای که همان سال دربارۀ یک هوش مصنوعی جدید به انتشار رساند. آن مقاله توجه کامل اجتماع فناوریدوستان سیلیکونولی را به خود جلب کرد، اما قابلیتهای این فناوری هنوز بر عموم مردم آشکار نبود، تا پارسال، یعنی زمانی که مردم شروع به بازی با چتجیپیتی کردند.موتوری که امروزه چتجیپیتی را به کار میاندازد جیپیتی-۴ نام دارد. آلتمن در گفتوگویی که با او داشتم این موتور را یک هوش فضایی معرفی میکرد. خیلیهای دیگر نیز چنین احساسی داشتهاند، بهویژه وقتی میبینند هنگام نوشتن آن نوشتههای سلیس گاهی سریع عمل میکند و گاهی (عمداً) مکثهای کوتاهی میکند تا تفکرِ لحظهای را به ذهن متبادر سازد. این هوش مصنوعی، طی چند ماهی که از عمرش گذشته، برپایۀ نظریهای که در زمینۀ ترکیب مزهها دارد دستورهای جدیدی را برای کوکتل پیشنهاد داده؛ بیشمار مقالۀ دانشگاهی نوشته و اساتید را به استیصال انداخته؛ اشعاری به انواعواقسام سبکها نوشته، گاهی نسبتاً خوب، ولی همیشه سریع؛ و آزمون وکالت را با موفقیت پشت سر گذاشته است. اشتباهاتی در فکتها انجام میدهد، اما خیلی بامزه اشتباهاتش را میپذیرد. آلتمن به یاد دارد اولین باری که دید جیپیتی-۴ کدهای کامپیوتری پیچیدهای نوشته، کاری که دقیقاً برای آن طراحی نشده بود، چه حسی داشته: «پیش خودم گفتم ‘بالاخره رسیدیم’».چتجیپیتی، 9 هفته پس از انتشار، حدود ۱۰۰میلیون کاربر ماهانه داشت، یعنی در آن زمان احتمالاً ازحیث سرعت گسترش کاربران در میان محصولات مصرفی تاریخ بیسابقه بود. موفقیتهای این هوش مصنوعیْ جنون توسعهطلبی را در میان اهالی فناوری برانگیخت: کلانسرمایهگذاران و شرکتهای بزرگ آمریکا و چین سریعاً دهها میلیارد دلار را صرف تحقیق و توسعۀ الگوگرفته از رویکرد اُپنایآی کردند. متاکیولِس، که یک سایت پیشبینی است، از سالها پیش حدس پیشبینیکنندگان را ردیابی کرده که چه زمانی یک هوش عمومی مصنوعی فرا میرسد. سه سال و نیم پیش، میانگین حدسها حوالی سال ۲۰۵۰ بود؛ امروزه این عدد به حدود ۲۰۲۶ رسیده است.
من از اُپنایآی بازدید کردم تا بفهمم چه فناوریای این شرکت را قادر ساخته از غولهای حوزۀ فناوری پیشی بگیرد، تا بفهمم اگر روزی در آیندۀ نزدیک یک اَبَرهوش در یکی از سرورهای ابری این شرکت به واقعیت بپیوندد تمدن بشر دستخوش چه تغییراتی میشود. از نخستین روزهای انقلاب رایانشی، رنگوبویی اسطورهای به هوش مصنوعی دادهاند و آن را فناوریای معرفی کردهاند که مقدر شده است تا تحولی اساسی به وجود بیاورد. فرهنگ ما چه خیالبافیهایی نکرده دربارۀ هوشهای مصنوعیای که بهنحوی تاریخ را به پایان خواهند رساند. برخی از آنها موجوداتی خداگونهاند که قطرههای اشک را پاک میکنند، بیماران را شفا میدهند، رابطۀ ما با زمین را التیام میبخشند و درنهایت روزگاری ابدی سرشار از برکت و زیبایی را رقم میزنند. برخی دیگر چند نفری را ارباب و بقیۀ انسانها را به رعیت تبدیل میکنند یا ما را به انقراض میکشانند.آلتمن نامتعارفترین سناریوها را چیده است. میگوید «وقتی جوانتر بودم، هم میترسیدم و اضطراب داشتم و هم، راستش را بخواهید، کمی هیجانزده بودم که میخواهیم این پدیده را بسازیم که از خودمان با اختلاف جلو میزند و میترکاند و در کل جهان هستی پخش میشود، درحالیکه انسانها محدود به همین منظومۀ شمسی میمانند».
پرسیدم «یعنی زمین بشود مثل یک منطقۀ حفاظتشده؟».
گفت «دقیقاً. ولی حالا این به نظرم خیلی سادهلوحانه است».
آلتمن، طی چندین گفتوگو در ایالاتمتحده و آسیا، چشمانداز جدید خود دربارۀ آیندۀ هوش مصنوعی را با شیوۀ پرهیجان مخصوص اهالی میدوِست توضیح داده است. گفته است انقلاب هوش مصنوعی با تمام تحولات فناورانۀ قبلی فرق خواهد داشت و بیشتر «مثل نوع جدیدی از جامعه» خواهد بود. گفته است او و همکارانش خیلی به پیامدهای اجتماعی هوش مصنوعی فکر کردهاند، به اینکه دنیا «بَعدش» چطور خواهد شد.
اما هرچه بیشتر با او حرف زدم، آن «بَعدش» گنگ و گُنگتر شد. آلتمنِ سیوهشتساله امروزه قدرتمندترین فرد در حوزۀ توسعۀ هوش مصنوعی است؛ دیدگاهها، گرایشها و انتخابهای او چهبسا برای آیندۀ همۀ ما مهم باشد، شاید حتی بیشتر از رئیسجمهور ایالاتمتحده. اما خودش اقرار میکند که این آینده در هالهای از ابهام قرار دارد و خطراتی جدی در کمینش نشستهاند. آلتمن نمیداند هوش مصنوعی چقدر قدرت خواهد گرفت، اوجگیری آن چه نتایجی برای آدمهای معمولی خواهد داشت و اینکه آیا انسانها را در معرض خطر قرار خواهد داد یا نه. به او خرده نمیگیرم؛ به نظرم هیچکس نمیداند این ماجرا به کجا میانجامد. قدر مسلم این است که، چه به صلاحمان باشد و چه نباشد، داریم با سرعت به پیش میرویم.
