روزگار پررونق خرافه!
گروه اجتماعی- حسن طباطبایی
آخرین آمار وزارت بهداشت مربوط به سال ۹۳ است که نشان میدهد، حدود 10 درصد از جمعیت کشور یعنی هشت میلیون نفر، دستکم سالانه یکبار به خرافاتی مثل فالگیری و رمالی پناه میبرند! همچنان نمونههای بسیاری برای آن در لابهلای اخبار نشریات و شبکههای اجتماعی وجود دارد و سالهاست بهعنوان کسبوکاری پررونق سر از فضای آنلاین هم درآورده است.
این اتفاق با قدمتی طولانی مختص به ایران نیست و در بسیاری از کشورهای دنیا طرفداران بسیاری دارد. اما آنچه داغی بازار فالگیری و خرافات در ایران را از بقیه نقاط جهان متمایز میکند، فراگیری این تجارت پرسود در شهرهای کوچک و بزرگ است، بهنحویکه فرد فالگیر برای خود دفتر و منشی دارد و با تعیین وقت قبلی، هزینه گزافی از مراجعانش دریافت میکند. ازقضا اغلب مراجعهکنندگان را زنان و از میان آنها هم قشر تحصیلکرده و مرفه جامعه تشکیل میدهند.
یافتن توضیحی برای علت گسترش این پدیده که به نظر میرسد در سالهای اخیر وسیعتر هم شده، در حیطه کاری متخصصین علوم اجتماعی است و جامعه روزبهروز بیشتر در این باتلاق فرو میرود. با نیمنگاهی بر خبرهایی که در این زمینه منتشرشده به زنی در اصفهان میرسیم که «برای جلب محبت همسرش، چهار گنجشک مرده را به مبلغ 600 هزارتومان از یک رمال خرید، به توصیه رمال با گنجشکهای مرده برای همسرش غذا پخت، و پس از خوردن گنجشکهای محبت افزا مسموم شد و کارش به بیمارستان کشید، اما درنهایت جان سالم به دربرد. در قم زنی برای جلوگیری از ازدواج مجدد همسرش و نجات خانوادهاش از خطر اجنه، 900 میلیون تومان به یک رمال پول داد و بعدازآنکه فهمید چه کلاهی بر سرش رفته از رمال شکایت کرد. یک باند ۱۸ نفره تحت پوشش فالگیری و رمالی با ایجاد تصادفات ساختگی به کلاهبرداری از شرکتهای بیمه اشتغال داشتند، این گروه به کلاهبرداری به مبلغ ۶۰۰ میلیارد ریال از شرکتهای بیمه در شهرستان نجفآباد اعتراف کردند.» خبرهایی ازایندست در شبکههای اجتماعی یا سایتهای خبری به فراوانی موجود است و طبیعتا دلیل اصلی فراگیری طالعبینی و فالگیری آنلاین این است که آدمی در شرایط مبهم و پراضطراب و گاهی برای غلبه بر ناتوانیهایش، به فالگیری و کفبینی روی میآورد.
تسلیم شدن در برابر مشکلات!
مریم امیری، روانشناس بالینی دراینباره معتقد است که معمولا افراد بهصورت آگاهانه تصمیم میگیرند به فالگیر مراجعه کنند. اما علت اصلی مراجعه افراد میتواند انگیزههای مختلفی باشد که فرد از آنها آگاهی ندارد. علتهایی که در ناخودآگاه فرد وجود دارد. افراد باورمند به فال و فالگیری، احتمالا به تواناییهای خود برای تغییر زندگیشان اعتمادی ندارند. گاهی اوقات این حس ناتوانی به حدی در فرد قوی است که تسلیم مشکلات میشود و تلاشی برای حل آن نمیکند. احتمالا این نوع افراد تصور میکنند همهچیز در این دنیا از پیشساخته شده و خود فرد، نقشی در ساختن آیندهاش ندارد. با چنین ذهنیتی است که برای دانستن آینده کنجکاو میشوند. از طرف دیگر به اتفاقاتی که در زندگیشان میافتد، اطمینانی ندارند و تلاش میکنند از طریق مراجعه به فالگیر عدم اطمینانشان را از بین ببرند که همین امر به کاهش استرسشان منجر میشود. اگرچه همین افراد هراسانند که چیزهای نگرانکنندهای درباره زندگی خود بشنوند.
این روانشناس تأکید میکند: گاهی اوقات برخی افراد عمیقا به فاگیری باور دارند و بر اساس اظهارات فالگیر برنامه زندگیشان را تنظیم و یا بر آن اساس تصمیمگیری میکنند. معمولا افرادی که به شکل افراطی به دنبال فال و فالگیری هستند، احساس میکنند از درون کنترلی بر زندگی خود ندارند و همین نقطهضعف میتواند منبع و انگیزهای قوی باشد که فرد را وادار کند تا به فال و یا شانس باور داشته باشد. افرادی با چنین ویژگیهایی از فال و یا فالگیر بهعنوان نیروی بیرونی و غیر استفاده میکنند که میتواند به آنها در کنترل زندگی و آنچه که آرزو دارند کمک کند!اقدام به رمالی، دعانویسی، فال چهره، ارتباط با اجنه، فال برنج، دعای مجرب، انجام طلسم و ابطال سحر، فال چایی، فال قهوه، فال ترکیبی آینده، جفت بودن ستاره بخت و بختگشایی، پیشبینی اتفاقات آینده، فال رسیدن دو عاشق و بسیاری از رمز و راز خوانیهای فریبنده دیگر، در سالهای اخیر با ادعای حل مشکلاتی مانند بیکاری، ازدواج، طلاق و افزایش مهر و محبت در فضای مجازی رشد فزایندهای داشته است.
مطابق گزارش منتشرشده از سوی مرکز تشخیص و پیشگیری از جرائم سایبری پلیس ناجا، در سال ۹۸، تعداد ۱۳۴۶ مورد از صفحههای اینستاگرامی و کانالهای تلگرامی فعال در حوزه فالگیری توسط این نیرو رصد شد که این آمار پس از شیوع ویروس کرونا در کشور، افزایشیافته که بیش از همه از بی اطمینانی روندهای اقتصادی و اجتماعی حکایت دارد.
چه كسانی سراغ فالگیری میروند؟
متین رمضانخواه، جامعهشناس و پژوهگر اجتماعی سالها پیش دلایل گرایش مردم به فالگیری را تبیین كرده است. او در پاسخ به پرسش فرارو که چه كسانی سراغ فالگیری میروند، این موضوع را از دو وجه قابلبررسی دانسته و عنوان کرده، پیشبینی آینده و خبر از وضعیت پیش روی همواره در تمامی جوامع مطرح بوده، چراکه از یكسو ذات انسانی به دنبال مطلع شدن از آینده پیشرو است، و از طرفی پیشبینی آینده به افراد و به جوامع امكان برنامهریزی میدهد. زمانی كه فرد میداند وضعیت او در ماه، سال و یا دهه آتی چه خواهد بود، دست به انتخابهایی میزند كه بیشترین منافع را برایش فراهم كند و جوامعی موفقترند كه امكان پیشبینی روندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه خود و دیگر جوامع را در اختیار داشته باشند.
رمضانخواه با تفكیك افرادی كه توان پیشبینی آینده رادارند و كسانی كه این توان را ندارند گفته است: افرادی كه فرصتها و موقعیتهای بیشتری را در اختیاردارند، و توان پیشبینی پذیری بالاتری را در دست دارند جزو گروهی قرار میگیرند كه كمتر به این روشها متوسل میشوند
بنابراین کسانی که توان بیشتری در درك و پیشبینی روندهای آتی سیاسی و اقتصادی دارند، مردان و پسازآن زنانی كه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی دارند به دلیل دسترسی به اطلاعات و آگاهی از تغییرات و حضور در گفت وگوهای متن در جامعه، گروههای سیاسی و فعالان اقتصادی-اجتماعی كه در كنار دسترسی اطلاعاتی امكان اعمال تصمیم رادارند، در این دسته قرار میگیرند.
این موضوع را میتوان اینگونه هم تبیین کرد که انسان در سطح خرد و جامعه در سطح كلان مجموعهای از نیازها و خواستهها دارند و آنجایی كه جامعه نتواند فرصت مناسب و مكفی برای تحقق این نیازها برای اعضایش فراهم آورد و نهادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توان پاسخگویی به این نیازها را نداشتهباشد، این افراد هستند كه بهصورت فردی و بر مبنای توان شخصی و دسترسیهای فردیشان سراغ حل مسئله خواهند رفت و بالطبع راهحل كاهش پیشگوییها و فالگیریها رشد اقتصادی و بالا رفتن سطح رفاه عمومی، توسعه سیاسی، تقویت فرصتهای اجتماعی و امكان دسترسی فرهنگی در جامعه است چراكه افراد امکانی برای رفع نیازهایشان دارند و بهتبع آن نیازشان به پیشگویی و آگاهی از آینده نامعلوم كاهش مییابد، اما باتوجه به شرایطی كه در جامعه ما حاكم است افراد توان مقابله با اتفاقات و رخدادهای لحظهای را ندارند.
ازاینرو رمضانخواه تأکید کرده است: در این نوع جوامع ترس از تغییر برنامههای سیاستی دستگاههای اجرایی و دولتی، تغییر در شیوه عملكرد نهادهای عمومی و اضطراب ناشی از تصمیمات فردی موجب خواهد شد تا افراد خود را در مواجه با اتفاقات و وقایع غیرقابل مترقبه ناتوان، بیدفاع و بدون پشتیبان تصور كنند، بنابراین با توسل به پیشگویی و آگاهی ازآنچه در انتظارشان است، از دلنگرانی و عدم اطمینانی كه تجربه میكنند، میكاهند.
مروری بر نتایج مطالعات
برآیند برخی مطالعات نشان میدهد، افراد در هنگام کم اطمینانی و غیرقابلپیشبینی بودن شرایط جامعه، برای کاهش تنش و اضطراب سعی میکنند محیط اطرافشان را کنترل کنند و برای این کار از روشهای مختلفی چون فالگیری استفاده میکنند. مریم امیری، روانشناس بالینی با اشاره به این پژوهشها و مطالعات میگوید، ازجمله این مطالعات میتوان به نتایج تحقیق هامرمان (۲۰۱۰) و مک گریکور (۲۰۰۸) اشاره کرد که نشان میدهد هرچه محیط جامعه قابل پیشبینیتر باشد به همان اندازه افراد آن جامعه تمایل کمتری به خرافات دارند. مطالعات جانعلیزاده و همکارانش (۱۳۸۸) نیز نشان میدهد میزان خرافهپرستی در زنان بالاتر از مردان است که البته مطالعات خارج از ایران نیز مؤید نتایج این تحقیق است که میزان تمایل به باورهای خرافی در زنان بیشتر از مردان است. تحقیقات فاضلی (۱۳۸۷) هم نشان میدهد که فالگیری نهتنها در خانوادههای سنتی رایج است بلکه قشر مدرن را هم درگیر کرده است. ادوارد هانیز (روانشناس) نیز معتقد است افرادی که به فال تمایل دارند و به فالگیر رجوع میکنند ازنظر احساسی و هیجانی افرادی ضعیفاند و به تواناییهایشان اعتمادی ندارند و در ترس و نگرانی زندگی میکنند. این مسئله سبب میشود که به تصمیمات خود شک کنند و فالگیر در اینجا نقشی را ایفا میکند که راحتتر شک و تردیدشان را برطرف کنند. آنتونی گیدنز (جامعهشناس معروف) نیز معتقد است زمانی که فرد از درون احساس امنیت روانی نداشته باشد، دچار ترس و اضطراب میشود میترسد و احساس میکند که در مشکلاتش غرقشده و به آن تجربه فردی «مرگ درونی» نام میدهد. گیدنز میگوید: در این مواقع فرد تصمیمات شتابزده میگیرد و سادهترین و سریعترین راه را برای به دست آوردن آرامش موقتی انتخاب میکند.»
این روانشناس یکی از دلایل مراجعه به فالگیر را ناشی از عدم مراجعه به روانشناس میداند و بیان میکند: فقدان درک و آگاهی کافی درباره اختلالات روحی و روانی باعث گسترش مراجعه به فالگیرها شده و این عدم آگاهی و شناخت از اختلالات روانی سبب میشود که فرد مشکلات شایعی چون استرس و افسردگی را بهعنوان مشکلی عمومی چون ضعف بدن تفسیر کند. علت دیگر میتواند احساس ننگ و شرم (استیگما) باشد که در کشورهای خاورمیانه، بهخصوص در ایران، این حساسیت نسبت به اختلالات روحی و روانی وجود دارد و افراد از اینکه به آنها برچسب مشکل روحی و روانی بخورد، به روانشناس مراجعه نمیکنند. از طرفی دیگر فرد با مراجعه به روانشناس با دردهای روحی، درونی و تعارضاتش مواجه میشود و با کمک روانشناس به سمتی میرود که افکار و عقاید نامعقول را تغییر دهد. اما ازآنجاییکه برخی از افراد توان روبه رویی با مشکلات درونیشان و از آن مهمتر اعتمادی به توان خود ندارند، ترجیح میدهند به فالگیر مراجعه کنند.
علت دیگر هم به گفته این روانشناس، عدم پذیرش جایگاه روانشناس و روانپزشک در جامعه است و حتی برخی از افراد تفاوت بین روانشناس، مشاور و روانپزشک را نمیدانند. در مقابل فالگیری در فرهنگ ایران قدمتی چند صدساله دارد و در فرهنگ ایران جاافتاده و رایج هم است و افراد بدون نگرانی از برچسب به فالگیر مراجعه میکنند. درنهایت با توجه به نتایج تحقیقات انجامشده میتوان دلایل اصلی مراجعه به فالگیر و تمایل به فال را در این موارد خلاصه کرد: «فشار اجتماعی، فقدان حمایت اجتماعی، کلیشههای جنسیتی، احساس روزمرگی، ناامیدی اجتماعی، تمایل به آیندهنگری، مشکلگشایی، تفریح». این موارد گاه بهصورت توأمان و گاه در قالب تک عامل بسترهایی را فراهم میکنند که موجب مراجعه و یا بهرهگیری فرد از فال میشود.» براساس گزارشها و تحقیقات صورت گرفته پیشین، آمار مراجعه به فالگیر در میان ایرانیان و هزینههای مالی صرف شده در این راه، قابلتوجه است و ایرانیها بالغبر387 میلیارد تومان برای فالگیری هزینه میکنند. بااینحال در مقاله «بررسی تجربه زیسته زنان تهرانی از پدیده فالگیری» تأکید شده که پدیده فالگیری در جامعه امروز ایران، اغلب در معرض نگاهها و تحلیلهای یکجانبه و سوگیرانه فراوانی قرارگرفته و همین امر باعث شده است که درک الکن و ناقصی از آن به وجود بیاید. بدین ترتیب، نگارنده مقاله برای رسیدن به فهمی عمیقتر و واقعیتر نسبت به این پدیده، تلاش کرده که از نگاه آسیبشناسانه، جنسیتزده و سوگیرانه دوری کند و بهصورت همدلانه و بدون پیشداوری به روایات مراجعهکنندگان گوش فراداده و از خلال نقطه نظرات، تفاسیر و تجربه زیسته آنان به یافتههای نوینی دست پیدا کند تا درنهایت ابعاد ناشناخته و مغفول این مسئله آشکار شود. به بیانی دیگر، بهمنظور نقض باورهای کلیشهای در خصوص پدیده فالگیری، با انجام یک مطالعه میدانی تلاش شده تا تحلیلهای معتبرتری دراینباره ارائه شود.
جامعه موردمطالعه، زنان تهرانی بین سنین ۲۰ تا ۴۰ سال (نسل پس از انقلاب ۵۷) هستند که سابقه چندین بار مراجعه به فالگیر را داشتند. اولین و پررنگترین یافته این مقاله، بحث روابط عاطفی و ازدواج است. بدین شکل که فرد با مراجعه به فالگیر درمییابد که یک رابطه عاشقانه جدید یا ازدواج را پیشِ رو دارد و یا اینکه باید بهزودی خود را برای گسست رابطه عاطفی و طلاق و جدایی آماده کند. از سوی دیگر، آنها برای کسب آگاهی از پایداری یا ناپایداری رابطه فعلی خود به سراغ فالگیر میروند تا به یک نوعی از سرمایهگذاری عاطفی خود اطمینان کسب کنند. نکته جالبتوجه دیگری که وجود دارد، این است که فالگیر این توانمندی را دارد که مسائل مخفی معشوق و نیتهای پنهانی او را برای مراجعهکننده آشکار و برملا کند؛ بهعبارتدیگر، از طریق فال میتوان به واقعیتهای ناپیدای روابط عاطفی دست پیدا کرد و از آنها آگاه شد و حتی ممکن است هشدارهایی را دراینباره دریافت کند. گاهی مراجعهکننده بهمنظور حل اختلافات و مشکلات رابطه عاطفی یا زناشویی خود به فالگیر رجوع میکند تا از راهنماییهای او بهره ببرد. موضوع بعدی، فرزندآوری و آینده فرزندان است. مسئله سوم، بحث روابط کاری و اجتماعی است که در اینجا به او راهنمایی میکند که در صورت بروز تنش و کشمکش در محیط کار، چه رویهای در پیش بگیرد تا آسیبی متوجه او نشود. موضوع چهارم مسائل شغلی و اقتصادی است که درواقع فرد از آینده شغلی و وضعیت مالی خود اطلاعاتی کسب میکند و درخصوص انجام یک معامله یا شراکت، ممکن است مشورتهایی از فالگیر بگیرد تا بیگدار به آب نزند.
نکته مهمی که در این مقاله مورداشاره قرارگرفته، این است که مراجعهکننده ممکن است نسبت به توصیهها و هشدارهای فالگیر در تمامی این زمینهها کاملا بیتفاوت باشد و بر اساس امیال، خواستهها و منطق خود پیش برود. بهعبارتدیگر، او همیشه یک شنونده منفعل نیست، بلکه این قدرت را دارد که گفتههای فالگیر را سبکسنگین کند، تفسیر کند و بر زندگی خود مطابقت دهد و در آخر انتخاب کند که به گفتههای او توجه کند و یا آنها را نادیده بگیرد. مورد پنجم اشاره دارد به مسائل تحصیلی و آموزشی. به این صورت که فالگیر آینده، موفقیتها و مشکلات تحصیلی مراجعهکننده را پیشگویی میکند و یا نتیجه یک آزمون مهم و سرنوشتسازی همچون کنکور را پیشاپیش به اطلاع وی میرساند. موضوع بعدی، به جابه جاییهای مکانی، مثل مهاجرت به شهر یا کشوری دیگر، سفر و یا نقلمکان به یکخانه و کاشانه جدید اشاره دارد.
پیشگویی وقایع بد و شوم مثل وقوع یک سانحه در آیندهای نزدیک، فوت یکی از نزدیکان و یا بیمار شدن مراجعهکننده یا یکی از عزیزان او از دیگر موضوعات مطرح در فالگیری است. با ذکر این واقعیت، درمییابیم که رجوع به فالگیر میتواند پر ریسک باشد، چراکه ممکن است خبرهای خوشایندی از آینده نصیبمان نشود. و اما آخرین موضوع، این است که گاهی افراد با گرهها و موانعی در زندگی روزمره مواجه میشوند و بهتبع آن به فالگیر مراجعه میکنند و او ریشه تمامی این مشکلات را به امور فرامادی چون طلسم و جادو نسبت میدهد. بهعبارتدیگر، فالگیر حال بد جسمی و روحی، شکستهای عشقی، بدبیاریهای خانوادگی و... را بر اساس این پدیده تحلیل میکند و درمواردی هم راههایی برای ابطال آنها پیشنهاد میکند. گاهی بهمنظور تصاحب یک شخص، مثل بازگشت معشوق ازدسترفته، جلبتوجه و مطیع کردن او و... از طلسم و دعا استفاده میشود.
یافته دیگری که در این مقاله شرح دادهشده، نقش فال در زندگی مراجعهکنندگان است و به این واقعیت اشاره دارد که در لحظات سخت و طوفانی زندگی، فالگیر در نقش یک مأمن آرامش ظاهر میشود و به مراجعهکننده تسکین میدهد. همچنین فال، در مواقعی که فرد در وضعیت دوراهی و بلاتکلیفی قرارگرفته کمککننده است و به او درزمینه تصمیمگیری یاری میرساند. اما مسئله متناقضی که دراینباره وجود دارد، این است که در مواردی فالگیر میتواند بر سردرگمی مراجعهکننده دامن بزند و وضعیت دشوار او را با مطرح کردن مسائل جدید بیشازپیش پیچیده کند. نقش مهم دیگری که فال در زندگی مشارکتکنندگان دارد، ابهامزدایی از منطق گنگ روابط انسانی است؛ بدین معنا که مراجعهکننده ممکن است از رفتار مبهم شخص خاصی در ذهنش سؤالات زیادی شکل بگیرد و لذا فال برای او وسیلهای برای رفع ابهام میشود. از سوی دیگر، آگاهی زودهنگام از سرانجام هر امری، مثل سرانجام یک رابطه، شغل، دوره تحصیلی و... یکی دیگر از دغدغههای بنیادین است که در اینجا فال، راه میانبری برای پاسخ به این دغدغهها است. امیدبخشی به مراجعهکننده یکی دیگر از نقشهای مهم فال است. به این شکل که فالگیر به فرد این نوید را میدهد که وضعیت نامطلوب، یکنواخت و راکد فعلی بهزودی تغییر میکند و اوضاع بر وفق مراد میشود. در حقیقت، فالگیری میتواند راهی برای برونرفت از روزمرگیهای ملالآور باشد. در آخر، فال میتواند یک نوع تفریح و سرگرمی باشد و همیشه اینطور نیست که افراد برای مسائل جدی و بغرنج زندگی خود به فالگیر مراجعه کنند؛ بلکه امکان دارد به همراه دوستان خود به نزد وی بروند تا صرفا برای لحظاتی خوش باشند و یک انبساط خاطر و تنوعی در احوالاتشان ایجاد شود. فال قهوه در این زمینه دست بالاتری دارد، چراکه به دلیل خصلت رمزآلودی که فالگیر با تماشا در قهوه و نقش و نگارهای آن به فرد متقاضی فال میگوید، فضایی از انتظار و اشتیاق را در افراد دامن میزند و بهنوعی کنجکاوی فرد را درباره آینده نیز ارضاء میکند.
مسئله دیگری که در این مقاله شرح دادهشده، بحث عناصر و انگیزههایی است که افراد را به فالگیری سوق میدهد. نخستین و بدیهیترین مورد، تمایل به آگاهی از آینده و رمزگشایی از آن است و واضح است که تنها راه آگاهی زودهنگام از این مسئله، رجوع به فالگیر است. دومین مورد، کنجکاوی نسبت به ماوراءالطبیعه و پدیده فالگیری است؛ بدین معنا که مراجعهکنندگان فالگیری را یک تجربه خاص، هیجانانگیز و وسوسه کننده میدانند که همین امر باعث میشود به سمت آن گرایش پیدا کنند.
نیاموختن رویكرد مسئلهمحور
مطلب اساسی دیگر، بحث مواجهه با فال و تأثیرپذیری از آن است. در این رابطه، واضح است که مراجعهکننده هنگام مواجهشدن با فال مثبت و مطلوب احساس شادابی و شعف میکند و بالعکس، پس از شنیدن فال منفی و ناخوشایند آشفته و پریشان میشود. علاوه بر این، مراجعهکنندگان عمل فالگیری را بهنوعی اعتیادآور قلمداد میکردند؛ بدین معنا که این تمایل و وسوسه شدید در آنان به وجود میآمد که دفعات زیادتری به فالگیر رجوع کنند و از او اطلاعات بیشتری برای آیندهشان کسب کنند، اما هنگامیکه فرد پس از گذر زمان درمییابد که پیشگوییهای فالگیر تماما غلط و کذب بوده است، او را ناکارآمد قلمداد میکند و چنین حرفهای را اساسا بیمعنا و پوچ میپندارد. همچنین، مراجعهکنندگان دربرابر رفتارهای سودجویانه و متقلبانه فالگیر آگاه و هوشیار هستند و در برابر این تهدیدها و سوءاستفادههای احتمالی از خود محافظت میکنند. نکته جالبتوجه دیگری که در این رابطه وجود دارد، این است که آنها هنگامیکه بازندگی فالگیران مواجه میشوند و سطح زندگی نامطلوب آنان را میبینند، دچار تناقض میشوند و این پرسش را با خود مطرح میکنند که چگونه کسی ادعای قدرتهای ماورایی و گرهگشایی از مشکلات را دارد و درعینحال در چنین وضعیت اسفباری زندگی میکند.
این تناقض همچون تیر خلاصی بر اعتبار و آبروی ازدسترفته فالگیر در نزد مراجعهکننده است. با توجه به آنچه تاکنون توضیح داده شد، درمییابیم که فالگیری، نوعی کنجکاوی و تلاش برای واکاوی و تفحص پیرامون مسائل خطیر زندگی و ابعاد پنهان و مخفی زیست جهان مراجعهکنندگان است. در حقیقت، نفس عمل جستوجوگری درخصوص نادانستهها و مجهولات زندگی یک کنش فعالانه است، چراکه فرد با تمام قوا در پی آن است که به کمک فال یک امر غایبی را بر خود آشکار و معلوم و آن را معنا و تفسیر کند، اما مبتنی بر اظهارات روانشناسان مهمترین خلأ افراد علاقهمند به فالگیری، نیاز به تبیین، پیشبینی و كنترل موقعیتهای استرسزا است كه این افراد به دلیل نیاموختن رویكرد مسئلهمحور و مهارت حل مسئله قادر به انجام آن به لحاظ عقلی نیستند و طبیعتا بهترین راهكار روانی برای كاهش گرایش به این مسائل آموختن مهارت حل مسئله از كودكی به فرزندان است؛ اینكه هر موضوع نگرانکنندهای میتواند راهكار مقابلهای عقلانی داشته باشد.
آخرین آمار وزارت بهداشت مربوط به سال ۹۳ است که نشان میدهد، حدود 10 درصد از جمعیت کشور یعنی هشت میلیون نفر، دستکم سالانه یکبار به خرافاتی مثل فالگیری و رمالی پناه میبرند! همچنان نمونههای بسیاری برای آن در لابهلای اخبار نشریات و شبکههای اجتماعی وجود دارد و سالهاست بهعنوان کسبوکاری پررونق سر از فضای آنلاین هم درآورده است.
این اتفاق با قدمتی طولانی مختص به ایران نیست و در بسیاری از کشورهای دنیا طرفداران بسیاری دارد. اما آنچه داغی بازار فالگیری و خرافات در ایران را از بقیه نقاط جهان متمایز میکند، فراگیری این تجارت پرسود در شهرهای کوچک و بزرگ است، بهنحویکه فرد فالگیر برای خود دفتر و منشی دارد و با تعیین وقت قبلی، هزینه گزافی از مراجعانش دریافت میکند. ازقضا اغلب مراجعهکنندگان را زنان و از میان آنها هم قشر تحصیلکرده و مرفه جامعه تشکیل میدهند.
یافتن توضیحی برای علت گسترش این پدیده که به نظر میرسد در سالهای اخیر وسیعتر هم شده، در حیطه کاری متخصصین علوم اجتماعی است و جامعه روزبهروز بیشتر در این باتلاق فرو میرود. با نیمنگاهی بر خبرهایی که در این زمینه منتشرشده به زنی در اصفهان میرسیم که «برای جلب محبت همسرش، چهار گنجشک مرده را به مبلغ 600 هزارتومان از یک رمال خرید، به توصیه رمال با گنجشکهای مرده برای همسرش غذا پخت، و پس از خوردن گنجشکهای محبت افزا مسموم شد و کارش به بیمارستان کشید، اما درنهایت جان سالم به دربرد. در قم زنی برای جلوگیری از ازدواج مجدد همسرش و نجات خانوادهاش از خطر اجنه، 900 میلیون تومان به یک رمال پول داد و بعدازآنکه فهمید چه کلاهی بر سرش رفته از رمال شکایت کرد. یک باند ۱۸ نفره تحت پوشش فالگیری و رمالی با ایجاد تصادفات ساختگی به کلاهبرداری از شرکتهای بیمه اشتغال داشتند، این گروه به کلاهبرداری به مبلغ ۶۰۰ میلیارد ریال از شرکتهای بیمه در شهرستان نجفآباد اعتراف کردند.» خبرهایی ازایندست در شبکههای اجتماعی یا سایتهای خبری به فراوانی موجود است و طبیعتا دلیل اصلی فراگیری طالعبینی و فالگیری آنلاین این است که آدمی در شرایط مبهم و پراضطراب و گاهی برای غلبه بر ناتوانیهایش، به فالگیری و کفبینی روی میآورد.
تسلیم شدن در برابر مشکلات!
مریم امیری، روانشناس بالینی دراینباره معتقد است که معمولا افراد بهصورت آگاهانه تصمیم میگیرند به فالگیر مراجعه کنند. اما علت اصلی مراجعه افراد میتواند انگیزههای مختلفی باشد که فرد از آنها آگاهی ندارد. علتهایی که در ناخودآگاه فرد وجود دارد. افراد باورمند به فال و فالگیری، احتمالا به تواناییهای خود برای تغییر زندگیشان اعتمادی ندارند. گاهی اوقات این حس ناتوانی به حدی در فرد قوی است که تسلیم مشکلات میشود و تلاشی برای حل آن نمیکند. احتمالا این نوع افراد تصور میکنند همهچیز در این دنیا از پیشساخته شده و خود فرد، نقشی در ساختن آیندهاش ندارد. با چنین ذهنیتی است که برای دانستن آینده کنجکاو میشوند. از طرف دیگر به اتفاقاتی که در زندگیشان میافتد، اطمینانی ندارند و تلاش میکنند از طریق مراجعه به فالگیر عدم اطمینانشان را از بین ببرند که همین امر به کاهش استرسشان منجر میشود. اگرچه همین افراد هراسانند که چیزهای نگرانکنندهای درباره زندگی خود بشنوند.
این روانشناس تأکید میکند: گاهی اوقات برخی افراد عمیقا به فاگیری باور دارند و بر اساس اظهارات فالگیر برنامه زندگیشان را تنظیم و یا بر آن اساس تصمیمگیری میکنند. معمولا افرادی که به شکل افراطی به دنبال فال و فالگیری هستند، احساس میکنند از درون کنترلی بر زندگی خود ندارند و همین نقطهضعف میتواند منبع و انگیزهای قوی باشد که فرد را وادار کند تا به فال و یا شانس باور داشته باشد. افرادی با چنین ویژگیهایی از فال و یا فالگیر بهعنوان نیروی بیرونی و غیر استفاده میکنند که میتواند به آنها در کنترل زندگی و آنچه که آرزو دارند کمک کند!اقدام به رمالی، دعانویسی، فال چهره، ارتباط با اجنه، فال برنج، دعای مجرب، انجام طلسم و ابطال سحر، فال چایی، فال قهوه، فال ترکیبی آینده، جفت بودن ستاره بخت و بختگشایی، پیشبینی اتفاقات آینده، فال رسیدن دو عاشق و بسیاری از رمز و راز خوانیهای فریبنده دیگر، در سالهای اخیر با ادعای حل مشکلاتی مانند بیکاری، ازدواج، طلاق و افزایش مهر و محبت در فضای مجازی رشد فزایندهای داشته است.
مطابق گزارش منتشرشده از سوی مرکز تشخیص و پیشگیری از جرائم سایبری پلیس ناجا، در سال ۹۸، تعداد ۱۳۴۶ مورد از صفحههای اینستاگرامی و کانالهای تلگرامی فعال در حوزه فالگیری توسط این نیرو رصد شد که این آمار پس از شیوع ویروس کرونا در کشور، افزایشیافته که بیش از همه از بی اطمینانی روندهای اقتصادی و اجتماعی حکایت دارد.
چه كسانی سراغ فالگیری میروند؟
متین رمضانخواه، جامعهشناس و پژوهگر اجتماعی سالها پیش دلایل گرایش مردم به فالگیری را تبیین كرده است. او در پاسخ به پرسش فرارو که چه كسانی سراغ فالگیری میروند، این موضوع را از دو وجه قابلبررسی دانسته و عنوان کرده، پیشبینی آینده و خبر از وضعیت پیش روی همواره در تمامی جوامع مطرح بوده، چراکه از یكسو ذات انسانی به دنبال مطلع شدن از آینده پیشرو است، و از طرفی پیشبینی آینده به افراد و به جوامع امكان برنامهریزی میدهد. زمانی كه فرد میداند وضعیت او در ماه، سال و یا دهه آتی چه خواهد بود، دست به انتخابهایی میزند كه بیشترین منافع را برایش فراهم كند و جوامعی موفقترند كه امكان پیشبینی روندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه خود و دیگر جوامع را در اختیار داشته باشند.
رمضانخواه با تفكیك افرادی كه توان پیشبینی آینده رادارند و كسانی كه این توان را ندارند گفته است: افرادی كه فرصتها و موقعیتهای بیشتری را در اختیاردارند، و توان پیشبینی پذیری بالاتری را در دست دارند جزو گروهی قرار میگیرند كه كمتر به این روشها متوسل میشوند
بنابراین کسانی که توان بیشتری در درك و پیشبینی روندهای آتی سیاسی و اقتصادی دارند، مردان و پسازآن زنانی كه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی دارند به دلیل دسترسی به اطلاعات و آگاهی از تغییرات و حضور در گفت وگوهای متن در جامعه، گروههای سیاسی و فعالان اقتصادی-اجتماعی كه در كنار دسترسی اطلاعاتی امكان اعمال تصمیم رادارند، در این دسته قرار میگیرند.
این موضوع را میتوان اینگونه هم تبیین کرد که انسان در سطح خرد و جامعه در سطح كلان مجموعهای از نیازها و خواستهها دارند و آنجایی كه جامعه نتواند فرصت مناسب و مكفی برای تحقق این نیازها برای اعضایش فراهم آورد و نهادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توان پاسخگویی به این نیازها را نداشتهباشد، این افراد هستند كه بهصورت فردی و بر مبنای توان شخصی و دسترسیهای فردیشان سراغ حل مسئله خواهند رفت و بالطبع راهحل كاهش پیشگوییها و فالگیریها رشد اقتصادی و بالا رفتن سطح رفاه عمومی، توسعه سیاسی، تقویت فرصتهای اجتماعی و امكان دسترسی فرهنگی در جامعه است چراكه افراد امکانی برای رفع نیازهایشان دارند و بهتبع آن نیازشان به پیشگویی و آگاهی از آینده نامعلوم كاهش مییابد، اما باتوجه به شرایطی كه در جامعه ما حاكم است افراد توان مقابله با اتفاقات و رخدادهای لحظهای را ندارند.
ازاینرو رمضانخواه تأکید کرده است: در این نوع جوامع ترس از تغییر برنامههای سیاستی دستگاههای اجرایی و دولتی، تغییر در شیوه عملكرد نهادهای عمومی و اضطراب ناشی از تصمیمات فردی موجب خواهد شد تا افراد خود را در مواجه با اتفاقات و وقایع غیرقابل مترقبه ناتوان، بیدفاع و بدون پشتیبان تصور كنند، بنابراین با توسل به پیشگویی و آگاهی ازآنچه در انتظارشان است، از دلنگرانی و عدم اطمینانی كه تجربه میكنند، میكاهند.
مروری بر نتایج مطالعات
برآیند برخی مطالعات نشان میدهد، افراد در هنگام کم اطمینانی و غیرقابلپیشبینی بودن شرایط جامعه، برای کاهش تنش و اضطراب سعی میکنند محیط اطرافشان را کنترل کنند و برای این کار از روشهای مختلفی چون فالگیری استفاده میکنند. مریم امیری، روانشناس بالینی با اشاره به این پژوهشها و مطالعات میگوید، ازجمله این مطالعات میتوان به نتایج تحقیق هامرمان (۲۰۱۰) و مک گریکور (۲۰۰۸) اشاره کرد که نشان میدهد هرچه محیط جامعه قابل پیشبینیتر باشد به همان اندازه افراد آن جامعه تمایل کمتری به خرافات دارند. مطالعات جانعلیزاده و همکارانش (۱۳۸۸) نیز نشان میدهد میزان خرافهپرستی در زنان بالاتر از مردان است که البته مطالعات خارج از ایران نیز مؤید نتایج این تحقیق است که میزان تمایل به باورهای خرافی در زنان بیشتر از مردان است. تحقیقات فاضلی (۱۳۸۷) هم نشان میدهد که فالگیری نهتنها در خانوادههای سنتی رایج است بلکه قشر مدرن را هم درگیر کرده است. ادوارد هانیز (روانشناس) نیز معتقد است افرادی که به فال تمایل دارند و به فالگیر رجوع میکنند ازنظر احساسی و هیجانی افرادی ضعیفاند و به تواناییهایشان اعتمادی ندارند و در ترس و نگرانی زندگی میکنند. این مسئله سبب میشود که به تصمیمات خود شک کنند و فالگیر در اینجا نقشی را ایفا میکند که راحتتر شک و تردیدشان را برطرف کنند. آنتونی گیدنز (جامعهشناس معروف) نیز معتقد است زمانی که فرد از درون احساس امنیت روانی نداشته باشد، دچار ترس و اضطراب میشود میترسد و احساس میکند که در مشکلاتش غرقشده و به آن تجربه فردی «مرگ درونی» نام میدهد. گیدنز میگوید: در این مواقع فرد تصمیمات شتابزده میگیرد و سادهترین و سریعترین راه را برای به دست آوردن آرامش موقتی انتخاب میکند.»
این روانشناس یکی از دلایل مراجعه به فالگیر را ناشی از عدم مراجعه به روانشناس میداند و بیان میکند: فقدان درک و آگاهی کافی درباره اختلالات روحی و روانی باعث گسترش مراجعه به فالگیرها شده و این عدم آگاهی و شناخت از اختلالات روانی سبب میشود که فرد مشکلات شایعی چون استرس و افسردگی را بهعنوان مشکلی عمومی چون ضعف بدن تفسیر کند. علت دیگر میتواند احساس ننگ و شرم (استیگما) باشد که در کشورهای خاورمیانه، بهخصوص در ایران، این حساسیت نسبت به اختلالات روحی و روانی وجود دارد و افراد از اینکه به آنها برچسب مشکل روحی و روانی بخورد، به روانشناس مراجعه نمیکنند. از طرفی دیگر فرد با مراجعه به روانشناس با دردهای روحی، درونی و تعارضاتش مواجه میشود و با کمک روانشناس به سمتی میرود که افکار و عقاید نامعقول را تغییر دهد. اما ازآنجاییکه برخی از افراد توان روبه رویی با مشکلات درونیشان و از آن مهمتر اعتمادی به توان خود ندارند، ترجیح میدهند به فالگیر مراجعه کنند.
علت دیگر هم به گفته این روانشناس، عدم پذیرش جایگاه روانشناس و روانپزشک در جامعه است و حتی برخی از افراد تفاوت بین روانشناس، مشاور و روانپزشک را نمیدانند. در مقابل فالگیری در فرهنگ ایران قدمتی چند صدساله دارد و در فرهنگ ایران جاافتاده و رایج هم است و افراد بدون نگرانی از برچسب به فالگیر مراجعه میکنند. درنهایت با توجه به نتایج تحقیقات انجامشده میتوان دلایل اصلی مراجعه به فالگیر و تمایل به فال را در این موارد خلاصه کرد: «فشار اجتماعی، فقدان حمایت اجتماعی، کلیشههای جنسیتی، احساس روزمرگی، ناامیدی اجتماعی، تمایل به آیندهنگری، مشکلگشایی، تفریح». این موارد گاه بهصورت توأمان و گاه در قالب تک عامل بسترهایی را فراهم میکنند که موجب مراجعه و یا بهرهگیری فرد از فال میشود.» براساس گزارشها و تحقیقات صورت گرفته پیشین، آمار مراجعه به فالگیر در میان ایرانیان و هزینههای مالی صرف شده در این راه، قابلتوجه است و ایرانیها بالغبر387 میلیارد تومان برای فالگیری هزینه میکنند. بااینحال در مقاله «بررسی تجربه زیسته زنان تهرانی از پدیده فالگیری» تأکید شده که پدیده فالگیری در جامعه امروز ایران، اغلب در معرض نگاهها و تحلیلهای یکجانبه و سوگیرانه فراوانی قرارگرفته و همین امر باعث شده است که درک الکن و ناقصی از آن به وجود بیاید. بدین ترتیب، نگارنده مقاله برای رسیدن به فهمی عمیقتر و واقعیتر نسبت به این پدیده، تلاش کرده که از نگاه آسیبشناسانه، جنسیتزده و سوگیرانه دوری کند و بهصورت همدلانه و بدون پیشداوری به روایات مراجعهکنندگان گوش فراداده و از خلال نقطه نظرات، تفاسیر و تجربه زیسته آنان به یافتههای نوینی دست پیدا کند تا درنهایت ابعاد ناشناخته و مغفول این مسئله آشکار شود. به بیانی دیگر، بهمنظور نقض باورهای کلیشهای در خصوص پدیده فالگیری، با انجام یک مطالعه میدانی تلاش شده تا تحلیلهای معتبرتری دراینباره ارائه شود.
جامعه موردمطالعه، زنان تهرانی بین سنین ۲۰ تا ۴۰ سال (نسل پس از انقلاب ۵۷) هستند که سابقه چندین بار مراجعه به فالگیر را داشتند. اولین و پررنگترین یافته این مقاله، بحث روابط عاطفی و ازدواج است. بدین شکل که فرد با مراجعه به فالگیر درمییابد که یک رابطه عاشقانه جدید یا ازدواج را پیشِ رو دارد و یا اینکه باید بهزودی خود را برای گسست رابطه عاطفی و طلاق و جدایی آماده کند. از سوی دیگر، آنها برای کسب آگاهی از پایداری یا ناپایداری رابطه فعلی خود به سراغ فالگیر میروند تا به یک نوعی از سرمایهگذاری عاطفی خود اطمینان کسب کنند. نکته جالبتوجه دیگری که وجود دارد، این است که فالگیر این توانمندی را دارد که مسائل مخفی معشوق و نیتهای پنهانی او را برای مراجعهکننده آشکار و برملا کند؛ بهعبارتدیگر، از طریق فال میتوان به واقعیتهای ناپیدای روابط عاطفی دست پیدا کرد و از آنها آگاه شد و حتی ممکن است هشدارهایی را دراینباره دریافت کند. گاهی مراجعهکننده بهمنظور حل اختلافات و مشکلات رابطه عاطفی یا زناشویی خود به فالگیر رجوع میکند تا از راهنماییهای او بهره ببرد. موضوع بعدی، فرزندآوری و آینده فرزندان است. مسئله سوم، بحث روابط کاری و اجتماعی است که در اینجا به او راهنمایی میکند که در صورت بروز تنش و کشمکش در محیط کار، چه رویهای در پیش بگیرد تا آسیبی متوجه او نشود. موضوع چهارم مسائل شغلی و اقتصادی است که درواقع فرد از آینده شغلی و وضعیت مالی خود اطلاعاتی کسب میکند و درخصوص انجام یک معامله یا شراکت، ممکن است مشورتهایی از فالگیر بگیرد تا بیگدار به آب نزند.
نکته مهمی که در این مقاله مورداشاره قرارگرفته، این است که مراجعهکننده ممکن است نسبت به توصیهها و هشدارهای فالگیر در تمامی این زمینهها کاملا بیتفاوت باشد و بر اساس امیال، خواستهها و منطق خود پیش برود. بهعبارتدیگر، او همیشه یک شنونده منفعل نیست، بلکه این قدرت را دارد که گفتههای فالگیر را سبکسنگین کند، تفسیر کند و بر زندگی خود مطابقت دهد و در آخر انتخاب کند که به گفتههای او توجه کند و یا آنها را نادیده بگیرد. مورد پنجم اشاره دارد به مسائل تحصیلی و آموزشی. به این صورت که فالگیر آینده، موفقیتها و مشکلات تحصیلی مراجعهکننده را پیشگویی میکند و یا نتیجه یک آزمون مهم و سرنوشتسازی همچون کنکور را پیشاپیش به اطلاع وی میرساند. موضوع بعدی، به جابه جاییهای مکانی، مثل مهاجرت به شهر یا کشوری دیگر، سفر و یا نقلمکان به یکخانه و کاشانه جدید اشاره دارد.
پیشگویی وقایع بد و شوم مثل وقوع یک سانحه در آیندهای نزدیک، فوت یکی از نزدیکان و یا بیمار شدن مراجعهکننده یا یکی از عزیزان او از دیگر موضوعات مطرح در فالگیری است. با ذکر این واقعیت، درمییابیم که رجوع به فالگیر میتواند پر ریسک باشد، چراکه ممکن است خبرهای خوشایندی از آینده نصیبمان نشود. و اما آخرین موضوع، این است که گاهی افراد با گرهها و موانعی در زندگی روزمره مواجه میشوند و بهتبع آن به فالگیر مراجعه میکنند و او ریشه تمامی این مشکلات را به امور فرامادی چون طلسم و جادو نسبت میدهد. بهعبارتدیگر، فالگیر حال بد جسمی و روحی، شکستهای عشقی، بدبیاریهای خانوادگی و... را بر اساس این پدیده تحلیل میکند و درمواردی هم راههایی برای ابطال آنها پیشنهاد میکند. گاهی بهمنظور تصاحب یک شخص، مثل بازگشت معشوق ازدسترفته، جلبتوجه و مطیع کردن او و... از طلسم و دعا استفاده میشود.
یافته دیگری که در این مقاله شرح دادهشده، نقش فال در زندگی مراجعهکنندگان است و به این واقعیت اشاره دارد که در لحظات سخت و طوفانی زندگی، فالگیر در نقش یک مأمن آرامش ظاهر میشود و به مراجعهکننده تسکین میدهد. همچنین فال، در مواقعی که فرد در وضعیت دوراهی و بلاتکلیفی قرارگرفته کمککننده است و به او درزمینه تصمیمگیری یاری میرساند. اما مسئله متناقضی که دراینباره وجود دارد، این است که در مواردی فالگیر میتواند بر سردرگمی مراجعهکننده دامن بزند و وضعیت دشوار او را با مطرح کردن مسائل جدید بیشازپیش پیچیده کند. نقش مهم دیگری که فال در زندگی مشارکتکنندگان دارد، ابهامزدایی از منطق گنگ روابط انسانی است؛ بدین معنا که مراجعهکننده ممکن است از رفتار مبهم شخص خاصی در ذهنش سؤالات زیادی شکل بگیرد و لذا فال برای او وسیلهای برای رفع ابهام میشود. از سوی دیگر، آگاهی زودهنگام از سرانجام هر امری، مثل سرانجام یک رابطه، شغل، دوره تحصیلی و... یکی دیگر از دغدغههای بنیادین است که در اینجا فال، راه میانبری برای پاسخ به این دغدغهها است. امیدبخشی به مراجعهکننده یکی دیگر از نقشهای مهم فال است. به این شکل که فالگیر به فرد این نوید را میدهد که وضعیت نامطلوب، یکنواخت و راکد فعلی بهزودی تغییر میکند و اوضاع بر وفق مراد میشود. در حقیقت، فالگیری میتواند راهی برای برونرفت از روزمرگیهای ملالآور باشد. در آخر، فال میتواند یک نوع تفریح و سرگرمی باشد و همیشه اینطور نیست که افراد برای مسائل جدی و بغرنج زندگی خود به فالگیر مراجعه کنند؛ بلکه امکان دارد به همراه دوستان خود به نزد وی بروند تا صرفا برای لحظاتی خوش باشند و یک انبساط خاطر و تنوعی در احوالاتشان ایجاد شود. فال قهوه در این زمینه دست بالاتری دارد، چراکه به دلیل خصلت رمزآلودی که فالگیر با تماشا در قهوه و نقش و نگارهای آن به فرد متقاضی فال میگوید، فضایی از انتظار و اشتیاق را در افراد دامن میزند و بهنوعی کنجکاوی فرد را درباره آینده نیز ارضاء میکند.
مسئله دیگری که در این مقاله شرح دادهشده، بحث عناصر و انگیزههایی است که افراد را به فالگیری سوق میدهد. نخستین و بدیهیترین مورد، تمایل به آگاهی از آینده و رمزگشایی از آن است و واضح است که تنها راه آگاهی زودهنگام از این مسئله، رجوع به فالگیر است. دومین مورد، کنجکاوی نسبت به ماوراءالطبیعه و پدیده فالگیری است؛ بدین معنا که مراجعهکنندگان فالگیری را یک تجربه خاص، هیجانانگیز و وسوسه کننده میدانند که همین امر باعث میشود به سمت آن گرایش پیدا کنند.
نیاموختن رویكرد مسئلهمحور
مطلب اساسی دیگر، بحث مواجهه با فال و تأثیرپذیری از آن است. در این رابطه، واضح است که مراجعهکننده هنگام مواجهشدن با فال مثبت و مطلوب احساس شادابی و شعف میکند و بالعکس، پس از شنیدن فال منفی و ناخوشایند آشفته و پریشان میشود. علاوه بر این، مراجعهکنندگان عمل فالگیری را بهنوعی اعتیادآور قلمداد میکردند؛ بدین معنا که این تمایل و وسوسه شدید در آنان به وجود میآمد که دفعات زیادتری به فالگیر رجوع کنند و از او اطلاعات بیشتری برای آیندهشان کسب کنند، اما هنگامیکه فرد پس از گذر زمان درمییابد که پیشگوییهای فالگیر تماما غلط و کذب بوده است، او را ناکارآمد قلمداد میکند و چنین حرفهای را اساسا بیمعنا و پوچ میپندارد. همچنین، مراجعهکنندگان دربرابر رفتارهای سودجویانه و متقلبانه فالگیر آگاه و هوشیار هستند و در برابر این تهدیدها و سوءاستفادههای احتمالی از خود محافظت میکنند. نکته جالبتوجه دیگری که در این رابطه وجود دارد، این است که آنها هنگامیکه بازندگی فالگیران مواجه میشوند و سطح زندگی نامطلوب آنان را میبینند، دچار تناقض میشوند و این پرسش را با خود مطرح میکنند که چگونه کسی ادعای قدرتهای ماورایی و گرهگشایی از مشکلات را دارد و درعینحال در چنین وضعیت اسفباری زندگی میکند.
این تناقض همچون تیر خلاصی بر اعتبار و آبروی ازدسترفته فالگیر در نزد مراجعهکننده است. با توجه به آنچه تاکنون توضیح داده شد، درمییابیم که فالگیری، نوعی کنجکاوی و تلاش برای واکاوی و تفحص پیرامون مسائل خطیر زندگی و ابعاد پنهان و مخفی زیست جهان مراجعهکنندگان است. در حقیقت، نفس عمل جستوجوگری درخصوص نادانستهها و مجهولات زندگی یک کنش فعالانه است، چراکه فرد با تمام قوا در پی آن است که به کمک فال یک امر غایبی را بر خود آشکار و معلوم و آن را معنا و تفسیر کند، اما مبتنی بر اظهارات روانشناسان مهمترین خلأ افراد علاقهمند به فالگیری، نیاز به تبیین، پیشبینی و كنترل موقعیتهای استرسزا است كه این افراد به دلیل نیاموختن رویكرد مسئلهمحور و مهارت حل مسئله قادر به انجام آن به لحاظ عقلی نیستند و طبیعتا بهترین راهكار روانی برای كاهش گرایش به این مسائل آموختن مهارت حل مسئله از كودكی به فرزندان است؛ اینكه هر موضوع نگرانکنندهای میتواند راهكار مقابلهای عقلانی داشته باشد.