آیا واقعا توپ در زمین مقاومت است؟!
خبرگزاری ترکیهای آناتولی در یکی از یادداشتهای اخیر خود به قلم حقی اویغور، معاون رئیس آکادمی اطلاعات ملی ترکیه به تشریح سیاست رژیم اشغالگر صهیونیستی جهت به انزوا راندن جبهه مقاومت پرداخته است. در بخشی از این یادداشت آمده است :
«حوادثی که طی یک سال اخیر در منطقه رخ داده است ، به یک معنا گامی علیه ایران بوده و تمامی دستاوردها و سياستهایی را که ایران از سال 1979 میلادی
( زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران ) به خطر میاندازد.نتانیاهو که تصور میشود زندگی سیاسیاش پس از 7 اکتبر به پایان رسیده است، بهقولمعروف تلاش میکند تا بحران را به فرصت تبدیل کند و توانسته حمایت آمریکا را از استراتژی خود جلب کند. اما آنچه در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که خطوط قرمز واقعی را آمریکا تعیین میکند.»
این نویسنده ترکیهای که به نظر میرسد بیش از واقعیات منطقه، مقهور روایتسازی غرب و صهیونیستها از قدرت بازیسازی آنها در نظام بینالملل شده است، مدعی شده که راه مواجهه جمهوری اسلامی ایران با وقایع جاری، تن دادن به انحلال منظومه مقاومت و تن دادن به نظم منطقهای جدید است:نظمی که حدودوثغور راهبردی و حتی جزئیات آن را واشنگتن تعیین خواهد کرد.
واقعیات سالهای گذشته و جاری منطقه نشان میدهد که واشنگتن از یکسو قدرت راهبردی خود و از سوی دیگر، قدرت بازیسازی خود در منطقه غرب آسیا را ازدستداده است. اگر پیشفرضهای القا شده در یادداشت مذکور بخواهد مورد استناد قرار گیرد، قطعا تا این لحظه نوار غزه باید کاملا توسط رژیم صهیونیستی و آمریکا اشغال میشد و خبری نیز از حماس و حزبالله نبود! بااینحال شکست سیاستهای منطقهای آمریکا و رژیم اشغالگر قدس بهاندازهای محرز است که طی هفتههای اخیر، افرادی مانند رایان کراکر، دیپلمات برجسته و سفیر سابق آمریکا در لبنان و عراق نسبت به آینده تحولات منطقه و سوء محاسبه خطرناکی که واشنگتن و تلآویو به آن دچار شدهاند، شدیدا هشدار دادهاند. این هشدارها، منبعث از مناسبات کلیدی و تثبیت شده ایاست که نه محصول دوران پس از عملیات طوفان الاقصی، بلکه محصول تثبیت و تقویت منظومه مقاومت در نقاط گوناگون منطقه است. بدون شک جمهوری اسلامی ایران و دیگر اضلاع مقاومت نهتنها ثوابت راهبردی خود را در قبال تحولات اخیر منطقه کنار نخواهند گذاشت، بلکه ثوابت و قواعد جدیدی را به این منظومه راهبردی و عملیاتی اضافه خواهند کرد که محصول نهایی آن، شکست دشمنان غربی-صهیونیستی امنیت منطقه خواهد بود.
برخلاف آنچه نویسنده خبرگزاری آناتولی مدعی شده است، توپ اکنون در زمین ایران و گروههای مقاومت نیست و اتفاقا این واشنگتن و تلآویو هستند که با تثبیت موازنه وحشت علیه خود مواجه هستند. در تحلیلهای منطقهای و بینالمللی، درک صحنه بازی و مناسبات عمیق حاکم بر آن، مهمترین پیششرط ارائه تصویر و تحلیلی صحیح از حال و آینده ماجراست. این همان عنصر مفقود شده ایاست که بهوضوح در تحلیل رئیس آکادمی اطلاعات ملی ترکیه و افرادی مانند او به چشم میخورد....
«حوادثی که طی یک سال اخیر در منطقه رخ داده است ، به یک معنا گامی علیه ایران بوده و تمامی دستاوردها و سياستهایی را که ایران از سال 1979 میلادی
( زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران ) به خطر میاندازد.نتانیاهو که تصور میشود زندگی سیاسیاش پس از 7 اکتبر به پایان رسیده است، بهقولمعروف تلاش میکند تا بحران را به فرصت تبدیل کند و توانسته حمایت آمریکا را از استراتژی خود جلب کند. اما آنچه در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که خطوط قرمز واقعی را آمریکا تعیین میکند.»
این نویسنده ترکیهای که به نظر میرسد بیش از واقعیات منطقه، مقهور روایتسازی غرب و صهیونیستها از قدرت بازیسازی آنها در نظام بینالملل شده است، مدعی شده که راه مواجهه جمهوری اسلامی ایران با وقایع جاری، تن دادن به انحلال منظومه مقاومت و تن دادن به نظم منطقهای جدید است:نظمی که حدودوثغور راهبردی و حتی جزئیات آن را واشنگتن تعیین خواهد کرد.
واقعیات سالهای گذشته و جاری منطقه نشان میدهد که واشنگتن از یکسو قدرت راهبردی خود و از سوی دیگر، قدرت بازیسازی خود در منطقه غرب آسیا را ازدستداده است. اگر پیشفرضهای القا شده در یادداشت مذکور بخواهد مورد استناد قرار گیرد، قطعا تا این لحظه نوار غزه باید کاملا توسط رژیم صهیونیستی و آمریکا اشغال میشد و خبری نیز از حماس و حزبالله نبود! بااینحال شکست سیاستهای منطقهای آمریکا و رژیم اشغالگر قدس بهاندازهای محرز است که طی هفتههای اخیر، افرادی مانند رایان کراکر، دیپلمات برجسته و سفیر سابق آمریکا در لبنان و عراق نسبت به آینده تحولات منطقه و سوء محاسبه خطرناکی که واشنگتن و تلآویو به آن دچار شدهاند، شدیدا هشدار دادهاند. این هشدارها، منبعث از مناسبات کلیدی و تثبیت شده ایاست که نه محصول دوران پس از عملیات طوفان الاقصی، بلکه محصول تثبیت و تقویت منظومه مقاومت در نقاط گوناگون منطقه است. بدون شک جمهوری اسلامی ایران و دیگر اضلاع مقاومت نهتنها ثوابت راهبردی خود را در قبال تحولات اخیر منطقه کنار نخواهند گذاشت، بلکه ثوابت و قواعد جدیدی را به این منظومه راهبردی و عملیاتی اضافه خواهند کرد که محصول نهایی آن، شکست دشمنان غربی-صهیونیستی امنیت منطقه خواهد بود.
برخلاف آنچه نویسنده خبرگزاری آناتولی مدعی شده است، توپ اکنون در زمین ایران و گروههای مقاومت نیست و اتفاقا این واشنگتن و تلآویو هستند که با تثبیت موازنه وحشت علیه خود مواجه هستند. در تحلیلهای منطقهای و بینالمللی، درک صحنه بازی و مناسبات عمیق حاکم بر آن، مهمترین پیششرط ارائه تصویر و تحلیلی صحیح از حال و آینده ماجراست. این همان عنصر مفقود شده ایاست که بهوضوح در تحلیل رئیس آکادمی اطلاعات ملی ترکیه و افرادی مانند او به چشم میخورد....
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه