نیاز جبهه مقاومت به تحلیل امروز و ترسیم فردا


گروه فرهنگی
تحلیل عمدتا ناظر بر گذشته است. تحلیل‌گر تلاش می‌کند یک واقعه را در زنجیره‌ای از وقایع گذشته بگنجاند تا پرده از معنا و پشت پرده آن واقعه برداشته باشد. ما اما علاوه‌بر تحلیل به ترسیم و پیش‌بینی آینده نیز محتاجیم. در سال‌های اخیر وقایع غرب آسیا همچون یک‌سریال بوده است. قسمتی از پی قسمتی دیگر رخ داد و هیچ‌یک از وقایع منفرد و منقطع از واقعه دیگر نبود. این همان تحلیلی بود که سید مقاومت از شهادت سردار دل‌ها داشت: یک نقطه شروع.
اگر رفتار رژیم صهیونی بعد هفت اکتبر سال گذشته را مرور کنیم، احساس می‌کنیم مواجهه دشمن با تهدید بزرگی همچون شکست سهمگین از حماس در عملیات طوفان‌الاقصی، مواجهه با تهدیدی است که باید به فرصت تبدیل شود و ضربه‌ای که می‌تواند بهانه‌ای برای رسیدن زودهنگام به اهداف و آمال او. در حقیقت دشمن از ابتدا در پی واکنش به این عملیات نبود، در پی بهانه‌سازی از آن برای ترتیب دادن سلسله‌ای از کنش‌ها بود که از نظر ابعاد، نسبتی با طوفان‌الاقصی نداشتند. همان‌گونه که اشغال فلسطین هیچ ربط و نسبت منطقی‌ای با هولوکاست نداشت؛ حتی اگر فرض را بر حقیقت داشتن هولوکاست بگذاریم. هولوکاست و دیگر داستان‌های مبتنی بر یهودستیزی، راست یا دروغ، بهانه‌هایی کوچک بودند برای هدفی بزرگ: تشکیل دولت یهودی-صهیونی در فلسطین. طوفان‌الاقصی هم بهانه‌ای بود برای هدفی جاه‌طلبانه، که تثبیت دولت غاصب باشد؛ از طریق ایجاد خاورمیانه جدید، غرب آسیایی بدون حماس، بدون حزب‌الله، بدون سوریه همسو با مقاومت و بدون ایران فعال؛ ایرانی که در یک‌دهه گذشته پروژه غربی-عبری-عربی داعش را کأن لم یکن کرد. با در نظر گرفتن این چشم‌انداز است که تدمیر غزه، خیز برداشتن برای ریشه‌کن‌سازی حزب‌الله، فعال‌سازی تکفیری‌های سوری و حملات چندباره به خاک ایران قابل فهم است. چشم‌اندازی که چندین بار در سخنان سران رژیم اشغالگر نیز انعکاس یافت.  در مقابل دست‌فرمان محور مقاومت و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران، ظاهرا کنترل تنش و نگه‌داشت میدان در مرحله زد و خوردهای مدیریت‌شده بود. این شاید همان نگرشی باشد که باعث شد رهبر انقلاب مختصات عملیات وعده صادق۳ را به گونه‌ای تعریف کنند که پس از آن «محاسبات» دشمن دگرگون شود. به این ترتیب به نظر می‌رسد خیز دشمن با خیز مقاومت یکسان نبود و شاید در حالی که فردای هفت اکتبر برای محور روز شادی بود، برای صهیونیست‌ها روز اجرای برنامه‌ای از پیش طراحی‌شده بود، علاوه‌بر آنکه روز حزن و نکبت هم بود.
در حقیقت معنای سخن ما این نیست که هفت اکتبر به نفع دشمن تمام شد و بهتر بود انجام نمی‌شد، سخن بر سر آن است که هم ما می‌خواهیم از تهدیدها فرصت بسازیم و هم دشمن و تاکنون دشمن در این تبدیل تهدید به فرصت، اگر از ما بهتر عمل نکرده باشد، بد هم عمل نکرده است. مگر نه اینکه فتنه داعش بود که نفوذ منطقه‌ای ایران چندبرابر گذشته کرد؟ چه بعدی دارد که دشمن هم تلاش کند پس از تحمل یک شکست غیرقابل ترمیم چهره غرب آسیا را دگرگون کند؟
در این شرایط، وظیفه محور مقاومت توقف تسلسل وقایع از راه به هم ریختن محاسبات دشمن است.
نیاز جبهه مقاومت به تحلیل امروز و ترسیم فردا