هیچ قوانین و مقررات خاصی برای کنترل آفرودسواری در طبیعت ایران وجود ندارد
تفریحی به قیمت تخریب طبیعت!
گروه اجتماعی
فرقی نمیکند که زمستان باشد یا تابستان، طبیعتگردی و بیراههنوردی که به آن آفرود میگویند در هر فصلی علاقهمندان و طرفداران خاص خودش را دارد، اما رونق پرشتاب آفرود، زیستگاهها و رویشگاههای کشور را نشانه رفته و از اهم تهدیدات زیستبومها محسوب میشود. در این میان کنشگران محیطزیست بارها هشدار دادهاند که «آفرودسواری به دلیل ترد کردن خاک، جابهجایی سنگها، فرسودگی گیاهان و کاهش اندازه و پوشش گیاهی، به انهدام محیط طبیعی و اکوسیستمهای زیستی میانجامد. فعالیتهای آفرودسواری در محیط طبیعی ممکن است به تخریب زیستگاه حیوانات و تخریب ارتباطات طبیعی آنها منجر شود. این امر موجب کاهش تعداد حیوانات، ازبینرفتن گونهها و اضمحلال تعادل زیستی منطقه خواهد شد. استفاده از خودروهای سنگین و با قدرت بالا در مناطق طبیعی میتواند به تولید گازهای آلاینده و آلودگی آبوهوا منتهی شود.»
«آفرود»، واژهای غیرایرانی که بهترین ترجمه برای آن «بیراهه» است. از همین رو به معادل فارسی آفرود، بیراههنورد هم میگویند. یعنی خروج از مسیرهای همیشگی و جادههای آسفالته و رانندگی در زمینی که جادهای در آن وجود ندارد. این زمینها میتواند در دل کویر و شنهای روان باشد یا وسط منابع طبیعی و جنگلهای انبوه و یا در روزهایی که بارش برف، مردم برخی از مناطق کشور را به دردسر میاندازد، آفرودبازها به دل کوه و دشت میزنند. اما در اغلب موارد، اصول زیستمحیطی رعایت نمیشود و جالب این است که در ذهن آفرودسواران مقداری خودنمایی توأم با رفع هیجانات وجود دارد تا مهارت رانندگی خود را برجسته کنند و متأثر از آن بیشتر از مسیرهای سخت که عموما بکر هستند، عبور میکنند و این ذهنیت باعث میشود از مسیرهای تعریفشده کمتر عبور کرده و رخساره و بومسازگان مختلفی را مورد هجوم چرخهای خودرو قرار دهند؛ بنابراین به نظر میرسد که آنان مکانیسم آفرود را بهدرستی نمیدانند، آفرود به این معنی نیست که در مناطق بکر تردد کنیم، در سایر کشورها نیز این چنین نبوده و نیست.
بهمن ایزدی، فعال محیط زیست با اشاره به این موضوع میگوید: «در سایر کشورها آفرود در یک منطقه مشخص چند ده هکتاری یا بیشتر اجرا میشود و مناطقی را برای آن در نظر میگیرند که در گذشته آسیبهای زیستمحیطی جدی یا به وسیله عوامل طبیعی یا دخالتهای انسانی دیده است و تقریبا تعادل و توازن اکولوژیکیاش از دست رفته است و احیاشدن آن نیز بهراحتی میسر نمیشود؛ و چنین محیطی را برای انجام برنامه آفرود آمادهسازی میکنند. کسانی که علاقه به آفرود و هیجاناتش دارند، فقط در این فضاها به فعالیت میپردازند. طراحی تورهای رالی را نیز بهگونهای ترسیم میکنند که اتومبیلها در طول صدها کیلومتر از جادههای فرعی و متروکه و مسیرهای مواصلاتی کم رفتوآمد بین روستاها استفاده کنند تا از خدمات بینراهی مراکز اجتماعی کوچک نیز بهرهمند شوند و جوامع محلی هم از درآمد حاصله برخودار شوند.»
اما در ایران اینطور نیست و مبتنی بر اظهارات بهمن ایزدی، گاهی تعداد زیادی خودرو در رودخانه حرکت کرده و به طرز وحشتناکی اکوسیستم هیدرولوژی و اکولوژی رودخانه را لگدکوب میکنند، حال اینکه چرخ خودرو زیستگاه و مأمن بسیاری از جانوران در رودخانه را نابود میکند. صدها گونه گیاهی و جانوری آبزی و کنارآبزی را از بین میبرد. مأمن و محل تغذیه پرندگان کنارآبزی که حفظ زندگی آنان وابسته به حفظ تعادل زیستگاه آن رودخانه است را نابود میکنند. برخی فکر میکنند اگر در آب حرکت کنند هیچگونه اتفاق مخربی رخ نمیدهد در صورتی که فعالیتی خانمانسوز را رقم زدهاند. در بوم ناحیههای خشک بیابانی که منابع آب محدود است و گرمای زیاد در بسیاری از فصول، شرایط زیستی را محدود میکند، گیاهان به عنوان پایه اکولوژی و چرخه حیات از اهمیت بسیار ارزشمندی برخوردارند و با محدودیتهای زیستی سازگاری کردهاند. بنابراين حیات و زندگی بسیاری از جانوران مناطق خشک به وجود گیاهان وابسته است. از سویی دیگر گیاهان در مناطق بیابانی در تثبیت بستر خاک و جلوگیری از پیشرفت ماسهبادیها نقش تعادلی ویژهای دارند که به راحتی با عبور خودرو آفرودها از بین میروند و طبعا مأمن و زیستگاه جانوران متعددی که از ریشه، برگ و ساقه آن تغذیه میکنند، تخریب میشود و توازن زیست پالای بیابان تخریب میشود.
هیچ سازمانی بر تورهای آفرودسواری نظارت نمیکند
مهران حسنی، فعال حوزه گردشگری، در این زمینه هشدار میدهد که در نبود ضوابط خاص برای برگزاری برنامههای تفریحی در مناطق طبیعی، افراد و گروههای آفرودباز آزادانه فعالیت میکنند. این فعال گردشگری با اذعان بر اینکه آفرودسواری از برنامههای تفریحی موردعلاقه گردشگران است، میگوید که با این حال، هنوز هیچ سازمانی به عنوان متولی برگزاری تورهای آفرودسواری معرفی نشده و نظارتی بر فعالیت آفرودبازها وجود ندارد.
سازمانهای حفاظت از محیط زیست و جنگلها و منابع طبیعی به عنوان متولیان اصلی محافظت از عرصههای طبیعی وظیفه دارند از مناطق بکر و جنگلهای ایران محافظت و در عین حال، مقدمات لازم را برای گردشگری امن در این مناطق فراهم کنند. با این وجود، آنطور که فعالان محیط زیست میگویند هیچیک از نهادهای دولتی با در نظر گرفتن مسائل زیستمحیطی بر کار آژانسها و شرکتهایی که تورهایی مانند آفرودسواری را برگزار میکنند، نظارت ندارند. در چنین شرایطی، بهمن آقایی، فعال بومگردی و گردشگری استان مازندران، پیامدهای برنامههای تفریحی مانند آفرودسواری در جنگلهای هیرکانی را «نگرانکننده» توصیف کرده و بیان میکند که «ورود تورهای آفرودسواری و موتورسواری به دل جنگلها و بیابانها بدون رعایت ملاحظات زیستمحیطی به منزله به جا گذاشتن زخم رد پای چرخ خودروها بر پیکره طبیعت است. بوتهای را که زیر چرخهای خودرو له میکنیم، تنها آن گیاه را نابود نکردهایم بلکه تاریخی از همزیستی و سازگاری گونهای است که در سالیان سال با شرایط بیابان و کویر تطبیق یافته و زیستگاه خزندگان و پرندگانی است که بدون توجه به حقوق آنان به راحتی آنها را نابود کردهایم.»
این فعال حوزه گردشگری در ادامه تأکید میکند که برنامههای تفریحی باید با رعایت چارچوبهای زیستمحیطی برگزار شوند، حالآنکه رویه فعلی خلاف این موضوع را نشان میدهد.
ولنگاری در رها بودن طبیعت
محمد الموتی، فعال محیط زیست و دبیر شورای هماهنگی شبکه سازمانهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور، با دستهبندی آفرودسواران به مخرب و محافظ محیط زیست به تجارت نیوز میگوید: «ما در ایران هیچ قوانین و مقررات خاصی برای کنترل آفرودسواری در طبیعت ایران نداریم. از اوایل دهه 90 کمیته طبیعتگردی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شکل گرفت که چارچوبهایی را برای طبیعتگردی تنظیم میکرد و بخشی از آن هم به همین فعالیت آفرودسواران در طبیعت برمیگشت. در نهایت کمیته طبیعتگردی در معاونت گردشگری سازمان وقت مثل یک زائده بود و اشکال ساختاری داشت و بهرغم اینکه کارهای جدی و مطالعات دقیقی هم در این حوزه صورت داده بود اما هیچ وقت به یک جریان یا فرآیند مدیریتشده تبدیل نشد و عملا حذف شد. از طرفی یگانهای حفاظتی در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری رویکرد حفاظت از ابنیههای میراثی دارند و عمدتا در بخش حفاظت از طبیعت و کنترل گردشگران مخرب طبیعت توان و امکان فعالیت ندارند. در نهایت برخلاف کشورهایی که کنترل فعالیت در طبیعت را سختگیرانه دنبال میکنند در ایران عملا چنین سختگیری وجود ندارد. در سایتهای گردشگری جهان قوانین سفت و سختی وجود دارد. از سویی مسائل فرهنگی در مدیریت و کنترل وندالیسم و تخریب طبیعت دخیل است. در ایران همه این مسائل رها شده است. سازمان حفاظت از محیط زیست نیز به تنهایی توان مدیریت همان 10 درصد حفاظتشده خود را ندارد. از سویی سازمان منابع طبیعی که مدیریت 90 درصد دیگر طبیعت آزاد ایران را به عهده دارد، اساسا رویکرد حفاظتی ندارد و همه چیز به حال خود رهاست و هر کس با هر ترفند و روشی میتواند در طبیعت فعالیت کند. از سویی این ذهنیت وجود دارد که طبیعت بیصاحب است و به کسی ارتباط ندارد که خودرو دودیفرانسیل آفرود کجا وارد میشود. اگر یک مرور ساده داشته باشیم متوجه میشویم که تقریبا آفرودسواران در ایران در همه مناطق طبیعت ایران از کویر تا کوهستان و دریا و... حضور دارند و عمدتا حضور مخربی هم دارند. بیشک در هیچ نقطهای از دنیا که دولتی مسئول مستقر باشد، شاهد چنین ولنگاری در رها بودن طبیعت نخواهیم بود. حتی در کشورهای پیشرفته مسیر گردشگر مشخص است، چه برسد به اینکه آفرودسوار باشد. اگر از منظر کلان قصه را نگاه کنیم، گردشگری در ایران به عنوان تفرج در نظر گرفته شده و چه گردشگر پیاده، چه گردشگر آفرودسوار، هیچکدام قاعده خاصی برای مدیریت آنها در طبیعت وجود ندارد. نتیجه این ولنگاری نیز حجم بالای پلاستیک و زباله رهاشده در طبیعت است، همچنین تخریب و فرسایش خاک در هر نقطهای که آفرودبازها حضور دارند.»
جای خالی آموزش
«آفرودسواری یک نوع گردشگری هیجانانگیز است که در همه جای جهان وجود دارد اما برای اینکه باعث تخریب طبیعت نشود باید دربارهاش آموزش داده شود. این آموزش در ایران نیست، و درعینحال علاقه به آ فرود هم زیاد شده است.» این چکیدهای از اظهارات فرهاد احمدی، پژوهشگر محیطزیست است که در گفتوگو با «ما» عنوان میکند: «گاهی در جادهها، درختان سوختهای را میبینیم که به احتمال زیاد با تهسیگار رانندگان و گردشگران در آتش سوخته و یا در کنار دریا، اولین صحنهای که به چشمم میخورد فقط و فقط زباله است. زباله جای سبزی و پوشش گیاهی را گرفته. از طرفی حضور ماشینهای شاسی بلند که موتورهایشان تقویت شده تا صدای بلند داشته باشند، برای موجودات زنده محیط زیست ترس ایجاد میکند. بنابراین بدترین آسیبی که آفرودها دارند آلودگی صوتی است. صداهای وحشتناکی که ایجاد میکنند باعث میشود حیواناتی که سالهاست با آرامش زندگی کردهاند، زیستگاه خود را ترک کنند و یا آلودگی صوتی این ماشینها به ویژه در فصل جفتگیری حیات وحش باعث صدمه جدی به تنوع زیستی مناطق شده و آسیب در تنوع زیستی باعث برهم خوردن نظم طبیعت میشود و هیچ مرجع قانونی دراینباره پاسخگو نیست.»
این پژوهشگر تأکید میکند: «دوستان زیادی هستند که سعی در ترویج و آموزش فرهنگ صحیح آفرودسواری دارند! قواعد و عرفی که بین جامعه طبیعتگردی و آفرود رواج دارد، معمولا به استفاده درست از طبیعت منتهی میشود ولی حتی اگر تعداد آفرودسوارانی که محیط زیست را تخریب کرده و یا بدون هیچگونه آموزش و تجربه و تخصص این کار را میکنند و باعث تخریب طبیعت میشوند، کم هم باشد که البته به نظر من اینطور نیست ـ سؤال اینجاست که مسئولیت تعیین حدود و شرایط تفریحاتی همچون آفرود برعهده چه کسی است و چرا مسئولان دراینباره به آموزش و تعیین سیاستهایی دست نمیزنند که در آنها رفاه حال مردم محلی و حفظ محیط زیست به شکل توأمان در نظر گرفته شود؟ چرا آرامش طبیعت و زیست حیوانات باید تحت تأثیر شرایطی قرار بگیرد که در آن یک عده میخواهند به قول خودشان طبیعتگردی کنند؟»
احمدی خاطرنشان میکند: «قبل از هر چیز گردشگران و مدیران آژانسها و راهنمایان گردشگری باید تحت آموزش جدی قرار گیرند و با ایجاد بسترهای آموزشی، رویکرد ورود به برخی از مناطق تعیینشده بهطور منطقی ساماندهی شود. خیلی از آژانسها با من تماس میگیرند و میگویند ما قرار است تور گردشگری به فلان منطقه ببریم من هم به آنها راهنمایی میکنم که از چه مسیری باید به آنجا دسترسی پیدا کنند. نکات ایمنی و محیط زیستی را نیز به آنها میگویم. اما وقتی میگویم باید از کدام مسیر بروند آنها میگویند این مسیر کجاست. میگویم از فلان روستا باید بروید باز هم میپرسند آن روستا کجاست میگویم مثلا 30 کیلومتری فلان شهرستان است، بعد در کمال تعجب میگوید آن شهرستان را هم هنوز نرفتم! خب برای چه در منطقهای که هیچچیزی از آن نمیدانید، مونوگرافی منطقه و جوامع محلی آنجا را نمیشناسید، تورگردشگری برگزار میکنید؟ صرفا خبری از جاذبه منطقهای شنیدهاند و فقط به قصد کسب درآمد در آن مناطق تور برگزار میکنند. این کار اصلا درست نیست و با روح مکانیسم اصولی گردشگری در تعارض است. تورهای گردشگری که بدون هیچ آگاهی و تنها به قصد کسب درآمد وارد مناطق مختلف میشوند میتوانند آسیبهای زیادی به طبیعت بزنند. صدها فرد و مؤسسه بدون مجوز قانونی گردشگری با بهرهگرفتن از شبکههای اجتماعی، بدون رعایت اصول گردشگری و اخلاقی، جمعیت بیشماری را بدون درنظرگرفتن ظرفیت مناطق به بکرترین جاذبههای طبیعی کشور میبرند و بیشترین لطمهها را به تن نحیف طبیعت محتضرمان وارد میکنند و از جانبی دیگر موجب بههمریختگی تعادلات اخلاقی و اجتماعی جوامع محلی میشوند.»
فرقی نمیکند که زمستان باشد یا تابستان، طبیعتگردی و بیراههنوردی که به آن آفرود میگویند در هر فصلی علاقهمندان و طرفداران خاص خودش را دارد، اما رونق پرشتاب آفرود، زیستگاهها و رویشگاههای کشور را نشانه رفته و از اهم تهدیدات زیستبومها محسوب میشود. در این میان کنشگران محیطزیست بارها هشدار دادهاند که «آفرودسواری به دلیل ترد کردن خاک، جابهجایی سنگها، فرسودگی گیاهان و کاهش اندازه و پوشش گیاهی، به انهدام محیط طبیعی و اکوسیستمهای زیستی میانجامد. فعالیتهای آفرودسواری در محیط طبیعی ممکن است به تخریب زیستگاه حیوانات و تخریب ارتباطات طبیعی آنها منجر شود. این امر موجب کاهش تعداد حیوانات، ازبینرفتن گونهها و اضمحلال تعادل زیستی منطقه خواهد شد. استفاده از خودروهای سنگین و با قدرت بالا در مناطق طبیعی میتواند به تولید گازهای آلاینده و آلودگی آبوهوا منتهی شود.»
«آفرود»، واژهای غیرایرانی که بهترین ترجمه برای آن «بیراهه» است. از همین رو به معادل فارسی آفرود، بیراههنورد هم میگویند. یعنی خروج از مسیرهای همیشگی و جادههای آسفالته و رانندگی در زمینی که جادهای در آن وجود ندارد. این زمینها میتواند در دل کویر و شنهای روان باشد یا وسط منابع طبیعی و جنگلهای انبوه و یا در روزهایی که بارش برف، مردم برخی از مناطق کشور را به دردسر میاندازد، آفرودبازها به دل کوه و دشت میزنند. اما در اغلب موارد، اصول زیستمحیطی رعایت نمیشود و جالب این است که در ذهن آفرودسواران مقداری خودنمایی توأم با رفع هیجانات وجود دارد تا مهارت رانندگی خود را برجسته کنند و متأثر از آن بیشتر از مسیرهای سخت که عموما بکر هستند، عبور میکنند و این ذهنیت باعث میشود از مسیرهای تعریفشده کمتر عبور کرده و رخساره و بومسازگان مختلفی را مورد هجوم چرخهای خودرو قرار دهند؛ بنابراین به نظر میرسد که آنان مکانیسم آفرود را بهدرستی نمیدانند، آفرود به این معنی نیست که در مناطق بکر تردد کنیم، در سایر کشورها نیز این چنین نبوده و نیست.
بهمن ایزدی، فعال محیط زیست با اشاره به این موضوع میگوید: «در سایر کشورها آفرود در یک منطقه مشخص چند ده هکتاری یا بیشتر اجرا میشود و مناطقی را برای آن در نظر میگیرند که در گذشته آسیبهای زیستمحیطی جدی یا به وسیله عوامل طبیعی یا دخالتهای انسانی دیده است و تقریبا تعادل و توازن اکولوژیکیاش از دست رفته است و احیاشدن آن نیز بهراحتی میسر نمیشود؛ و چنین محیطی را برای انجام برنامه آفرود آمادهسازی میکنند. کسانی که علاقه به آفرود و هیجاناتش دارند، فقط در این فضاها به فعالیت میپردازند. طراحی تورهای رالی را نیز بهگونهای ترسیم میکنند که اتومبیلها در طول صدها کیلومتر از جادههای فرعی و متروکه و مسیرهای مواصلاتی کم رفتوآمد بین روستاها استفاده کنند تا از خدمات بینراهی مراکز اجتماعی کوچک نیز بهرهمند شوند و جوامع محلی هم از درآمد حاصله برخودار شوند.»
اما در ایران اینطور نیست و مبتنی بر اظهارات بهمن ایزدی، گاهی تعداد زیادی خودرو در رودخانه حرکت کرده و به طرز وحشتناکی اکوسیستم هیدرولوژی و اکولوژی رودخانه را لگدکوب میکنند، حال اینکه چرخ خودرو زیستگاه و مأمن بسیاری از جانوران در رودخانه را نابود میکند. صدها گونه گیاهی و جانوری آبزی و کنارآبزی را از بین میبرد. مأمن و محل تغذیه پرندگان کنارآبزی که حفظ زندگی آنان وابسته به حفظ تعادل زیستگاه آن رودخانه است را نابود میکنند. برخی فکر میکنند اگر در آب حرکت کنند هیچگونه اتفاق مخربی رخ نمیدهد در صورتی که فعالیتی خانمانسوز را رقم زدهاند. در بوم ناحیههای خشک بیابانی که منابع آب محدود است و گرمای زیاد در بسیاری از فصول، شرایط زیستی را محدود میکند، گیاهان به عنوان پایه اکولوژی و چرخه حیات از اهمیت بسیار ارزشمندی برخوردارند و با محدودیتهای زیستی سازگاری کردهاند. بنابراين حیات و زندگی بسیاری از جانوران مناطق خشک به وجود گیاهان وابسته است. از سویی دیگر گیاهان در مناطق بیابانی در تثبیت بستر خاک و جلوگیری از پیشرفت ماسهبادیها نقش تعادلی ویژهای دارند که به راحتی با عبور خودرو آفرودها از بین میروند و طبعا مأمن و زیستگاه جانوران متعددی که از ریشه، برگ و ساقه آن تغذیه میکنند، تخریب میشود و توازن زیست پالای بیابان تخریب میشود.
هیچ سازمانی بر تورهای آفرودسواری نظارت نمیکند
مهران حسنی، فعال حوزه گردشگری، در این زمینه هشدار میدهد که در نبود ضوابط خاص برای برگزاری برنامههای تفریحی در مناطق طبیعی، افراد و گروههای آفرودباز آزادانه فعالیت میکنند. این فعال گردشگری با اذعان بر اینکه آفرودسواری از برنامههای تفریحی موردعلاقه گردشگران است، میگوید که با این حال، هنوز هیچ سازمانی به عنوان متولی برگزاری تورهای آفرودسواری معرفی نشده و نظارتی بر فعالیت آفرودبازها وجود ندارد.
سازمانهای حفاظت از محیط زیست و جنگلها و منابع طبیعی به عنوان متولیان اصلی محافظت از عرصههای طبیعی وظیفه دارند از مناطق بکر و جنگلهای ایران محافظت و در عین حال، مقدمات لازم را برای گردشگری امن در این مناطق فراهم کنند. با این وجود، آنطور که فعالان محیط زیست میگویند هیچیک از نهادهای دولتی با در نظر گرفتن مسائل زیستمحیطی بر کار آژانسها و شرکتهایی که تورهایی مانند آفرودسواری را برگزار میکنند، نظارت ندارند. در چنین شرایطی، بهمن آقایی، فعال بومگردی و گردشگری استان مازندران، پیامدهای برنامههای تفریحی مانند آفرودسواری در جنگلهای هیرکانی را «نگرانکننده» توصیف کرده و بیان میکند که «ورود تورهای آفرودسواری و موتورسواری به دل جنگلها و بیابانها بدون رعایت ملاحظات زیستمحیطی به منزله به جا گذاشتن زخم رد پای چرخ خودروها بر پیکره طبیعت است. بوتهای را که زیر چرخهای خودرو له میکنیم، تنها آن گیاه را نابود نکردهایم بلکه تاریخی از همزیستی و سازگاری گونهای است که در سالیان سال با شرایط بیابان و کویر تطبیق یافته و زیستگاه خزندگان و پرندگانی است که بدون توجه به حقوق آنان به راحتی آنها را نابود کردهایم.»
این فعال حوزه گردشگری در ادامه تأکید میکند که برنامههای تفریحی باید با رعایت چارچوبهای زیستمحیطی برگزار شوند، حالآنکه رویه فعلی خلاف این موضوع را نشان میدهد.
ولنگاری در رها بودن طبیعت
محمد الموتی، فعال محیط زیست و دبیر شورای هماهنگی شبکه سازمانهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور، با دستهبندی آفرودسواران به مخرب و محافظ محیط زیست به تجارت نیوز میگوید: «ما در ایران هیچ قوانین و مقررات خاصی برای کنترل آفرودسواری در طبیعت ایران نداریم. از اوایل دهه 90 کمیته طبیعتگردی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شکل گرفت که چارچوبهایی را برای طبیعتگردی تنظیم میکرد و بخشی از آن هم به همین فعالیت آفرودسواران در طبیعت برمیگشت. در نهایت کمیته طبیعتگردی در معاونت گردشگری سازمان وقت مثل یک زائده بود و اشکال ساختاری داشت و بهرغم اینکه کارهای جدی و مطالعات دقیقی هم در این حوزه صورت داده بود اما هیچ وقت به یک جریان یا فرآیند مدیریتشده تبدیل نشد و عملا حذف شد. از طرفی یگانهای حفاظتی در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری رویکرد حفاظت از ابنیههای میراثی دارند و عمدتا در بخش حفاظت از طبیعت و کنترل گردشگران مخرب طبیعت توان و امکان فعالیت ندارند. در نهایت برخلاف کشورهایی که کنترل فعالیت در طبیعت را سختگیرانه دنبال میکنند در ایران عملا چنین سختگیری وجود ندارد. در سایتهای گردشگری جهان قوانین سفت و سختی وجود دارد. از سویی مسائل فرهنگی در مدیریت و کنترل وندالیسم و تخریب طبیعت دخیل است. در ایران همه این مسائل رها شده است. سازمان حفاظت از محیط زیست نیز به تنهایی توان مدیریت همان 10 درصد حفاظتشده خود را ندارد. از سویی سازمان منابع طبیعی که مدیریت 90 درصد دیگر طبیعت آزاد ایران را به عهده دارد، اساسا رویکرد حفاظتی ندارد و همه چیز به حال خود رهاست و هر کس با هر ترفند و روشی میتواند در طبیعت فعالیت کند. از سویی این ذهنیت وجود دارد که طبیعت بیصاحب است و به کسی ارتباط ندارد که خودرو دودیفرانسیل آفرود کجا وارد میشود. اگر یک مرور ساده داشته باشیم متوجه میشویم که تقریبا آفرودسواران در ایران در همه مناطق طبیعت ایران از کویر تا کوهستان و دریا و... حضور دارند و عمدتا حضور مخربی هم دارند. بیشک در هیچ نقطهای از دنیا که دولتی مسئول مستقر باشد، شاهد چنین ولنگاری در رها بودن طبیعت نخواهیم بود. حتی در کشورهای پیشرفته مسیر گردشگر مشخص است، چه برسد به اینکه آفرودسوار باشد. اگر از منظر کلان قصه را نگاه کنیم، گردشگری در ایران به عنوان تفرج در نظر گرفته شده و چه گردشگر پیاده، چه گردشگر آفرودسوار، هیچکدام قاعده خاصی برای مدیریت آنها در طبیعت وجود ندارد. نتیجه این ولنگاری نیز حجم بالای پلاستیک و زباله رهاشده در طبیعت است، همچنین تخریب و فرسایش خاک در هر نقطهای که آفرودبازها حضور دارند.»
جای خالی آموزش
«آفرودسواری یک نوع گردشگری هیجانانگیز است که در همه جای جهان وجود دارد اما برای اینکه باعث تخریب طبیعت نشود باید دربارهاش آموزش داده شود. این آموزش در ایران نیست، و درعینحال علاقه به آ فرود هم زیاد شده است.» این چکیدهای از اظهارات فرهاد احمدی، پژوهشگر محیطزیست است که در گفتوگو با «ما» عنوان میکند: «گاهی در جادهها، درختان سوختهای را میبینیم که به احتمال زیاد با تهسیگار رانندگان و گردشگران در آتش سوخته و یا در کنار دریا، اولین صحنهای که به چشمم میخورد فقط و فقط زباله است. زباله جای سبزی و پوشش گیاهی را گرفته. از طرفی حضور ماشینهای شاسی بلند که موتورهایشان تقویت شده تا صدای بلند داشته باشند، برای موجودات زنده محیط زیست ترس ایجاد میکند. بنابراین بدترین آسیبی که آفرودها دارند آلودگی صوتی است. صداهای وحشتناکی که ایجاد میکنند باعث میشود حیواناتی که سالهاست با آرامش زندگی کردهاند، زیستگاه خود را ترک کنند و یا آلودگی صوتی این ماشینها به ویژه در فصل جفتگیری حیات وحش باعث صدمه جدی به تنوع زیستی مناطق شده و آسیب در تنوع زیستی باعث برهم خوردن نظم طبیعت میشود و هیچ مرجع قانونی دراینباره پاسخگو نیست.»
این پژوهشگر تأکید میکند: «دوستان زیادی هستند که سعی در ترویج و آموزش فرهنگ صحیح آفرودسواری دارند! قواعد و عرفی که بین جامعه طبیعتگردی و آفرود رواج دارد، معمولا به استفاده درست از طبیعت منتهی میشود ولی حتی اگر تعداد آفرودسوارانی که محیط زیست را تخریب کرده و یا بدون هیچگونه آموزش و تجربه و تخصص این کار را میکنند و باعث تخریب طبیعت میشوند، کم هم باشد که البته به نظر من اینطور نیست ـ سؤال اینجاست که مسئولیت تعیین حدود و شرایط تفریحاتی همچون آفرود برعهده چه کسی است و چرا مسئولان دراینباره به آموزش و تعیین سیاستهایی دست نمیزنند که در آنها رفاه حال مردم محلی و حفظ محیط زیست به شکل توأمان در نظر گرفته شود؟ چرا آرامش طبیعت و زیست حیوانات باید تحت تأثیر شرایطی قرار بگیرد که در آن یک عده میخواهند به قول خودشان طبیعتگردی کنند؟»
احمدی خاطرنشان میکند: «قبل از هر چیز گردشگران و مدیران آژانسها و راهنمایان گردشگری باید تحت آموزش جدی قرار گیرند و با ایجاد بسترهای آموزشی، رویکرد ورود به برخی از مناطق تعیینشده بهطور منطقی ساماندهی شود. خیلی از آژانسها با من تماس میگیرند و میگویند ما قرار است تور گردشگری به فلان منطقه ببریم من هم به آنها راهنمایی میکنم که از چه مسیری باید به آنجا دسترسی پیدا کنند. نکات ایمنی و محیط زیستی را نیز به آنها میگویم. اما وقتی میگویم باید از کدام مسیر بروند آنها میگویند این مسیر کجاست. میگویم از فلان روستا باید بروید باز هم میپرسند آن روستا کجاست میگویم مثلا 30 کیلومتری فلان شهرستان است، بعد در کمال تعجب میگوید آن شهرستان را هم هنوز نرفتم! خب برای چه در منطقهای که هیچچیزی از آن نمیدانید، مونوگرافی منطقه و جوامع محلی آنجا را نمیشناسید، تورگردشگری برگزار میکنید؟ صرفا خبری از جاذبه منطقهای شنیدهاند و فقط به قصد کسب درآمد در آن مناطق تور برگزار میکنند. این کار اصلا درست نیست و با روح مکانیسم اصولی گردشگری در تعارض است. تورهای گردشگری که بدون هیچ آگاهی و تنها به قصد کسب درآمد وارد مناطق مختلف میشوند میتوانند آسیبهای زیادی به طبیعت بزنند. صدها فرد و مؤسسه بدون مجوز قانونی گردشگری با بهرهگرفتن از شبکههای اجتماعی، بدون رعایت اصول گردشگری و اخلاقی، جمعیت بیشماری را بدون درنظرگرفتن ظرفیت مناطق به بکرترین جاذبههای طبیعی کشور میبرند و بیشترین لطمهها را به تن نحیف طبیعت محتضرمان وارد میکنند و از جانبی دیگر موجب بههمریختگی تعادلات اخلاقی و اجتماعی جوامع محلی میشوند.»
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
دولت بستر مشارکت بخش خصوصی درروند تولید مسکن را عملیاتی سازد
-
یک رژیم شکستخورده و دهها چالش
-
دستور كار چیست؟
-
اعلام زمان تشییع پیکر سید مقاومت
-
رونق تولید مسکن در گرو کاهش دیوانسالاری است
-
کاهش هزینهها و تقویت رقابتپذیری
-
تفریحی به قیمت تخریب طبیعت!
-
کارنامه داخلی اردوغان
-
سیلی سخت صنعا به صهیونیستها
-
بخش خصوصی کلید افزایش تولید مسکن
-
خنثیسازی تحریم در ذات جوان ایرانی است