نسخه‌ای برای چالش‌های تغذیه‌ در معلولان

افراد معلول به دلیل محدودیت‌های جسمانی، با مشکلات تغذیه‌ای مختلفی مواجه هستند. حال اینکه پیروی از یک رژیم غذایی سالم و متعادل و دریافت تمام مواد مغذی موردنیاز بدن برای هر فردی مهم است اما رژیم غذایی سالم و مغذی برای افرادی که دارای معلولیت هستند از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که می‌تواند به بهبود وضعیت و تأمین انرژی روزانه آنان کمک کند. 
بنابر اعلام دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، دسترسی به تغذیه و غذای مناسب، برای افراد دارای معلولیت ممکن است دشوار باشد و این موضوع را می‌توان به وضعیت مالی، سلامت روان، محدودیت‌های حرکتی، دسترسی به حمل‌ونقل، انزوای اجتماعی، دسترسی به فناوری برای خرید آنلاین، جغرافیا و دسترسی و ثبات حمایت‌های غیررسمی و رسمی مرتبط دانست. 
مطابق تأکیدات کارشناسان تغذیه، شرایط فیزیکی افراد دارای معلولیت‌های جسمی، آنان را در معرض خطر مشکلاتی نظیر سوءتغذیه، از دست دادن آب بدن (که در درازمدت به عفونت‌های ادراری و سنگ‌های کلیوی منجر می‌شود)، بی‌اشتهایی، کمبود ویتامین‌ها، چاقی و یبوست قرار می‌دهد. بی‌اشتهایی می‌تواند در اثر افسردگی که امری شایع در میان معلولان به شمار می‌رود، جذاب نبودنِ غذا برای معلولان، زخم بستر و ناتوانی در ورزش کردن به وجود بیاید. همچنین کاهش میزان تحرک و ضعیف بودن عضلات معلولان، باعث شکل‌گیری یبوست می‌گردد که یبوست هم می‌تواند سببی برای بی‌اشتهایی آنان باشد. از سوی دیگر استفاده بیش‌ازحد از غذاهای نرم و آبکی و استفاده نکردن از میوه‌ و سبزی‌های تازه در رژیم غذایی معلولان، آنان را با کمبود جدی ویتامین‌ها به‌ویژه ویتامین «سی» مواجه می‌سازد. برای معلولان جسمی، کنترل وزن بخش مهمی از مراقبت‌های تغذیه‌ای را به خود اختصاص می‌دهد. زیرا ممکن است این افراد از یک‌سو به دلیل پرخوری و از سوی دیگر، به دلیل نداشتن تحرک کافی دچار چاقی ‌شوند. ازاین‌رو باید رژیم غذایی‌شان با دقت تنظیم شود تا مواد مغذی روزانه موردنیاز این افراد بدون دریافت کالری اضافی، مورد مصرف آنان قرار گیرد. 
بیماران معلول ذهنی، علاوه بر موارد فوق می‌توانند در معرض مشکلاتی چون آنمی یا کم‌خونی قرار بگیرند، چراکه در رژیم غذایی آنان، اغلب از غذاهای نرم و یا عصاره‌ها استفاده می‌شود. از طرفی مصرف بالای شیر که ازنظر آهن منبع فقیری است می‌تواند به کم‌خونی منجر شود. آلرژی‌های غذایی، نبود تحمل‌های غذایی، خرابی دندان، کاهش حس چشایی به دلیل کاهش بزاق، کاهش احساس عطش و تمایل نداشتن به مصرف آب، اختلال در بلع و خطر ابتلا به آسپیراسیون-ورود غذا به مجرای ریوی- و تداخلات غذا و دارو از دیگر مشکلات افراد دارای معلولیت است. داروهای ضدتشنج نیز سبب اختلال در جذب اسیدفولیک، ویتامین «دی»، «سی»، «ب 12» و «ب 6»، کلسیم، منیزیم، روی و فسفر می‌شود که درنهایت بر سلامت استخوان و دندان اثر منفی می‌گذارد. متخصصان برای تحریک ترشح بزاق و بلع آسان، استفاده از غذاهای سرد و شیرین در معلولان را توصیه می‌کنند. همچنین کودکان مبتلا به عقب‌ماندگی ذهنی، دارای نیازهای انرژی متفاوتی هستند. به‌عنوان‌مثال، ازآنجایی‌که کودکان مبتلا به نشانگان داون و فلج مغزی فعالیت بدنی اندکی دارند، نیاز به انرژی در این افراد کاهش می‌یابد و به‌طورمعمول دچار چاقی می‌شوند.
از سوی دیگر، کودکان بیش‌فعال و کودکان دچار فلج‌مغزی که مبتلا به بی‌قراری هستند، به افزایش انرژی نیاز دارند و اگر محاسبه کالری موردنیاز این افراد به‌طور صحیح انجام نگیرد، به لاغری این کودکان منجر می‌شود. در این افراد باید مراحل بلوغ سنی را نیز در نظر گرفت، زیرا ممکن است بلوغ زودرس یا دیررس داشته باشند.
با توجه به موارد ذکر شده، به نظر می‌رسد در دسترس بودن انواع مواد غذایی و رژیم‌های غذایی مناسب معلولان، امری ضروری است و نبود آن می‌تواند در سلامت معلولان تأثیرات منفی زیادی داشته باشد. پرسش اساسی این است که معلولان ازنظر دسترسی به مواد غذایی موردنیازشان در چه شرایطی قرار دارند؟ نتایج پژوهش‌هایی که در این زمینه صورت گرفته‌، به شکل عجیبی نادرند و شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسند. باوجود این در پژوهشی که در سال ۱۳۹۱ در مجله علوم تغذیه و صنایع غذایی ایران چاپ شده، این‌گونه نتیجه‌گیری شده است: «وضعیت تغذیه در كودكان معلول در مقایسه بـا كودكان تندرست نامطلوب است. در كودكان معلول، شیوع كم‌وزنی به‌ویژه در دختران بالاتر است و كوتاه‌قدی نیز در بـیش از۳۸ درصد ملاحظه شد. تردیدی نیست كـه كم‌وزنی و لاغری نشان‌دهنده وضع تغذیه نامطلوب است. اما در یک كودک معلول جسمی-حركتی بـا دامنه حركتی محدود، مشخصا توده ماهیچه‌ای كمتری بـه نسـبت یک كودک تندرست وجود دارد و می‌توان انتظار داشت كـه افزایش وزن، عمدتا ناشی از رشد استخوانی و انباشـت بافت چربی باشد و این تجمع تـوده چربی، مـی‌تواند از طریق تحمیل وزن اضافی بر اندام‌های حركتیِ نحیف كودک معلول جسمی، دامنه حركتی او را باز هم محدودتر كنـد. بـه نظـر می‌رسد برای قضاوت صحیح‌تر در مورد وضعیت وزن كودک معلول به روش‌های دقیق‌تری نیاز باشـد كـه بتواننـد مقـدار بافت چربی را نیز با دقت بالا در این كودكان برآورد كند. شیوع چشمگیر و بسیار بـالای كوتـاه‌قـدی در كودكـان معلول جسمی-حركتی، به‌خصوص در دختران در مقایسه با كودكان تندرست به‌خوبی حاكی از كمبودهای تغذیه‌ای مزمن در آنان است. اهمیت كوتاه‌قامتی تغذیه‌ای بـا توجـه به عوارض و ابتلائاتی كه ممكن اسـت در درازمـدت در پـی داشته باشد، دو چندان می‌شود. به نظـر مـی‌رسـد عوامل دیگری به‌ویژه تركیب رژیم غذایی نیز در این مسئله دخالت داشته باشد. شیوع بالای كم‌وزنی و كوتـاه‌قدی در كودكان معلول جسمی-حركتـی نشان‌دهنده ضرورت برنامه‌ریزی و مداخلات تغذیه‌ای مناسـب بـرای این گروه آسیب‌پذیر است.»
سال ۱۳۹۴ نیز حسین نحوی‌نژاد، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی در ارتباط با وضعیت تغذیه در میان معلولان گفته بود در حال حاضر هیچ آماری در این زمینه در دست نداریم، اما می‌توان پیش‌بینی کرد که تمامی معلولان تحت پوشش مستمری سازمان بهزیستی به‌نوعی دچار سوءتغذیه باشند. 
سال ۱۳۹۵ هم علیرضا وارثی، معاون وقت توانبخشی بهزیستی استان قزوین اعلام کرده بود: آمارها نشان می‌دهد بیشتر کودکان معلول در خانواده‌ای کم‌درآمد زندگی می‌کنند و از سوی دیگر کودکان دارای معلولیت به دلیل هزینه‌های درمان، نگهداری و سایر هزینه‌هایی که به خانواده تحمیل می‌شود ممکن است از رژیم غذایی مناسب بهره‌مند نباشند. اکثر کودکان دارای معلولیت به دلایل متعددی ازجمله مشکلات غذا خوردن، نداشتن رژیم تغذیه‌ای مناسب و اختلالات متابولیکی در معرض کمبود تغذیه‌ای قرار دارند.
 چه باید کرد؟
البته در سال‌های اخیر، برای حل مشکلات تغذیه معلولان، راهکارهایی ارائه شده که ناکافی و موقتی بوده یا اصلا به مرحله اجرا نرسیده است، ازجمله این اقدامات می‌توان به توزیع غذا اشاره کرد که معمولا یک یا دو مرتبه در سال توسط سازمان‌هایی نظیر بهزیستی اجرایی می‌شود اما کافی نیست و عملا دردی را دوا نمی‌کند. در دولت یازدهم و دوازدهم نیز چندین بار از سوی مسئولین وقت، وعده اختصاص سبدهای غذایی به معلولان مطرح شد که در حد همان وعده باقی ماند. در آذرماه ۱۳۹۴، محمودنژاد، رئیس انجمن دفاع از حقوق معلولان گفته بود، وزیر رفاه در ماه رمضان قول داده بود که تا پایان ماه، سبد موادغذایی به دست معلولان برسد. درصورتی‌که تاکنون پس از گذشت سه ماه، این موضوع محقق نشده است. این سبد به‌منظور خرید و رفع نیازهای پروتئینی معلولان و خانواده‌های آنان در نظر گرفته شده بود که متأسفانه چنین سبدغذایی به معلولان تعلق نگرفت. در سال ۱۳۹۶ هم که در چهار نوبت، تعدادی سبد غذایی به افراد تحت پوشش بهزیستی و کمیته‌امداد تعلق گرفت، معلولان، مشمول دریافت این سبدهای غذایی نشدند.
نتایج پژوهش‌های اندکی که به مسئله تغذیه معلولان در دهه ۹۰ خورشیدی پرداخته‌اند، از تغذیه نامطلوب معلولان حکایت دارد. اما رسانه‌ها در سال‌های اخیر به این حوزه ورود نکرده‌اند. به بیان دیگر از سال ۱۳۹۹ به این‌سو که تورم و گرانی به میزان زیادی در کشور رشد کرده، نتیجه منطقی این است که مشکلات معلولان و خانواده آنان در تأمین موادغذایی مورد نیازشان چند برابر شده باشد. علاوه بر این، وضعیت سلامت غذایی معلولانی که در مراکز نگهداری به سر می‌برند نیز مساعد نیست. به همین دلیل عدم انجام پژوهش‌های علمی و نپرداختن رسانه‌ها به این موضوع، جای بحث و نگرانی دارد.
 راهکارهای جهانی
سلامت غذایی معلولان در سایر کشورها نیز مطلوب نیست. بااین‌حال در برخی از کشورها نظیر کانادا و انگلیس، راهکارهایی ارائه و عملی شده‌اند که در درازمدت می‌تواند تأثیرات زیادی در روند بهبود تغذیه معلولان داشته باشد. یکی از مهم‌ترین راهکارها برای حل مشکل تغذیه معلولان، فعالیت بانک‌های غذایی در راستای غذارسانی به معلولان است. بانک‌های غذایی در اصل سازمان‌هایی غیردولتی‌اند که از طریق جمع‌آوری غذاهایی که اضافی به‌حساب می‌آیند و با جمع‌آوری کمک‌های مالی خیرین، به تهیه سبدهای غذایی و رساندن آنان به نیازمندان و معلولان می‌پردازند.
بانک‌های موادغذایی عمدتا توسط سازمان‌های خیریه اداره می‌شوند و متکی به کمک‌های مردمی هستند. دسترسی مردم برای کمک به این مراکز، در مکان‌های زیادی ازجمله مدارس، فروشگاه‌ها و بنگاه‌های اقتصادی، کلیساها و سوپرمارکت‌ها فراهم شده است. روند فعالیت بانک‌های موادغذایی به این صورت است که پس از جمع‌آوری کمک‌های مردمی، غذا و اقلام ضروری توسط افراد داوطلب، در بسته‌های غذایی مختلف دسته‌بندی می‌شود و نهایتا به دست کسانی که به آن نیاز دارند می‌رسد. لازم به ذکر است که این بسته‌های غذایی معمولا حاوی اقلامی هستند که تاریخ انقضای بیشتری دارند. سازمان مردمی تراسل تراست یکی از بزرگترین بانک‌های غذایی را در انگلیس مدیریت می‌کند که شعار اصلی آنان این است: «یک مؤسسه خیریه ضدفقر و جامعه بانک‌های موادغذایی هستیم که از افرادی که نمی‌توانند مایحتاج ضروری خود را فراهم کنند، حمایت عملی می‌کنیم. برای آینده‌ای که در آن هیچ‌کدام از ما نیازی به استفاده از غذای اضطراری برای گذراندن زندگی خود نداریم، مبارزه می‌کنیم.» 
این سازمان در پژوهشی که در سال ۲۰۲۳ منتشر کرد، اعلام نمود در بین افرادی که به بانک‌های مواد غذایی مراجعه می‌کنند، تعداد معلولان بسیار بالا است. بر اساس این پژوهش، ۶۹ درصد از افرادی که به این شبکه از بانک‌های موادغذایی مراجعه می‌کنند، معلول‌اند و حتی بیش از این مقدار یعنی ۷۵ درصد گفته‌اند که خود یا یکی از اعضای خانواده‌شان معلول است. همچنین اکثر افراد معلول مراجعه‌کننده به بانک‌های موادغذایی، بیکار هستند و می‌گویند که وضعیت سلامتی آنان به گونه‌ای است که توانایی کار کردن ندارند. درحالی‌که برخی از معلولانی که به بانک‌های موادغذایی مراجعه می‌کنند، توانایی و اراده‌  کار کردن را دارند ولی یافتن شغلی که با وضعیت سلامتی آنان سازگار باشد دشوار است.
این پژوهش اشاره می‌کند که افزایش استفاده از بانک‌های موادغذایی تا حدی ناشی از مسائل ساختاری است. مهم‌ترین مسائلی که معلولان را به سمت فقر سوق داده، عبارتند از موانعی که افراد در هنگام کار با آن روبه‌رو هستند، ماهیت کم دستمزد و ماهیت کار پاره‌وقت. 
بر اساس آنچه در این پژوهش منتشر شده، مهم‌ترین نگرانی این سازمان و احتمالا تشکل‌های مشابه، مراجعه بالای معلولان به این مراکز برای دریافت غذاست که این‌گونه پژوهش‌ها در راستای پی بردن به چرایی نیاز معلولان به بانک‌های غذایی، به دنبال یافتن مشکلات ریشه‌ای در جامعه است. بااین‌وجود نباید از این واقعیت مهم غافل شد که در درجه نخست، مراکزی وجود دارد تا معلولان بتوانند تا حدودی مایحتاج غذایی خود را از این طریق فراهم کنند و در مرحله بعد است که امکان پژوهش، نقد و تلاش برای بهبود ساختاری مشکلات معلولان فراهم می‌شود. به‌هرروی چنین اقداماتی به‌منظور حمایت از جامعه معلولان بسیار اثرگذار است. 
اما در ایران علیرغم اینکه شرایط اقتصادی مطلوب نیست، تشکیلاتی همانند بانک‌های غذایی راه‌اندازی نشده است. همچنین به دلیل فراگیری مشکلات معیشتی و بی‌تفاوتی قشر سرمایه‌دار نسبت به معلولان، ایده‌ 
راه‌اندازی سازمان‌های مردمی وجود ندارد. از طرف دیگر، پژوهش‌ها و اقدامات عملی موردنیاز جهت برآورد و رفع مشکلات تغذیه‌ای معلولان صورت نپذیرفته است. این موضوعات به همراه سایر مشکلات ما را به این نتیجه می‌رساند که معلولان ایران نیز همانند معلولان در بسیاری از کشورهای جهان قادر به تأمین موادغذایی موردنیاز برای بهبود سلامتی‌شان نیستند. 
نسخه‌ای برای چالش‌های تغذیه‌ در معلولان