احضار روح اپستین در کاخ سفید
ماجرای جفری اپستین، بار دیگر به کانون توجهات بازگشته و این بار، نه فقط به عنوان یک رسوایی اخلاقی، بلکه به عنوان یک اهرم سیاسی، کاخ سفید را به لرزه درآورده است. نگرانی اصلی در حال حاضر، متوجه دونالد ترامپ و جریان “ماگا” (MAGA) در حزب جمهوریخواه است. “اپستینگیت” به یک کابوس برای ترامپ تبدیل شده، زیرا نظرسنجیها نشان میدهند که این مسئله، شکاف عمیقی در میان هواداران او ایجاد کرده و وفاداری آنها را به چالش کشیده است.بخشی از کاهش سبد رای جمهوری خواهان در ایالات حساس و سرنوشت سازی مانند آریزونا و جورجیا ( که به صورت سنتی جمهوری خواه هستند ) ناشی از رسوایی هایی است که در پرونده جفری اپستین دامنگیر رئیس جمهور کنونی ایالات متحده شده است.
صورت مسئله مشخص است : ترامپ به خوبی میداند که این رسوایی، میتواند به یک بحران جدی برای کمپین انتخاباتی او تبدیل شود. او نگران است که تداوم این وضعیت، نه تنها پایگاه اصلی حامیانش را متزلزل کند، بلکه فرصت جذب آرای مردد را نیز از او بگیرد. در این میان، دموکراتها نیز بیکار ننشستهاند و قصد ندارند به ترامپ اجازه دهند به آسانی از این مخمصه فرار کند. آنها آگاهند که “اپستینگیت” یک فرصت طلایی برای تضعیف ترامپ و جمهوریخواهان است.هرچند که برخی از چهرههای سرشناس حزب دموکرات، از جمله بیل کلینتون، نیز در گذشته با اپستین ارتباط داشتهاند، اما این موضوع، از شدت تمرکز دموکراتها بر ترامپ و تلاش برای مرتبط کردن او با این رسوایی کم نمیکند. استراتژی دموکراتها این است که ترامپ را به عنوان نمادی از فساد و تباهی اخلاقی معرفی کنند و از این طریق، اعتماد عمومی به او را خدشهدار سازند.
دموکراتها در صدد هستند نخستین نتیجه مانور بی حد و حصر خود بر روی ارتباطات آشکار و پنهان ترامپ و اپستین را در انتخابات میاندوره ای کنگره در سال 2026 میلادی مشاهده کنند:جایی که تسخیر مجدد کنگره ( مجلس نمایندگان و سنا) برای ترامپ جنبه ای کاملا حیثیتی دارد.
در واقع، “احضار روح اپستین در کاخ سفید”، استعارهای از بازگشت سایههای تاریک گذشته است. این ماجرا، نه تنها ابعاد پنهان فساد در میان نخبگان سیاسی و اقتصادی را آشکار میسازد، بلکه نشان میدهد که چگونه این رسواییها میتوانند به ابزاری برای تسویه حسابهای سیاسی و ضربه زدن به رقبا تبدیل شوند.
ترامپ اکنون با یک چالش جدی روبه روست: او باید راهی برای مقابله با این بحران پیدا نموده و از تبدیل شدن “اپستینگیت” به یک باتلاق سیاسی که او و جریانش را در خود فرو میبرد، جلوگیری کند. در غیر این صورت، سایه اپستین تا مدتها بر سر کاخ سفید و آینده سیاسی ترامپ سنگینی خواهد کرد.
صورت مسئله مشخص است : ترامپ به خوبی میداند که این رسوایی، میتواند به یک بحران جدی برای کمپین انتخاباتی او تبدیل شود. او نگران است که تداوم این وضعیت، نه تنها پایگاه اصلی حامیانش را متزلزل کند، بلکه فرصت جذب آرای مردد را نیز از او بگیرد. در این میان، دموکراتها نیز بیکار ننشستهاند و قصد ندارند به ترامپ اجازه دهند به آسانی از این مخمصه فرار کند. آنها آگاهند که “اپستینگیت” یک فرصت طلایی برای تضعیف ترامپ و جمهوریخواهان است.هرچند که برخی از چهرههای سرشناس حزب دموکرات، از جمله بیل کلینتون، نیز در گذشته با اپستین ارتباط داشتهاند، اما این موضوع، از شدت تمرکز دموکراتها بر ترامپ و تلاش برای مرتبط کردن او با این رسوایی کم نمیکند. استراتژی دموکراتها این است که ترامپ را به عنوان نمادی از فساد و تباهی اخلاقی معرفی کنند و از این طریق، اعتماد عمومی به او را خدشهدار سازند.
دموکراتها در صدد هستند نخستین نتیجه مانور بی حد و حصر خود بر روی ارتباطات آشکار و پنهان ترامپ و اپستین را در انتخابات میاندوره ای کنگره در سال 2026 میلادی مشاهده کنند:جایی که تسخیر مجدد کنگره ( مجلس نمایندگان و سنا) برای ترامپ جنبه ای کاملا حیثیتی دارد.
در واقع، “احضار روح اپستین در کاخ سفید”، استعارهای از بازگشت سایههای تاریک گذشته است. این ماجرا، نه تنها ابعاد پنهان فساد در میان نخبگان سیاسی و اقتصادی را آشکار میسازد، بلکه نشان میدهد که چگونه این رسواییها میتوانند به ابزاری برای تسویه حسابهای سیاسی و ضربه زدن به رقبا تبدیل شوند.
ترامپ اکنون با یک چالش جدی روبه روست: او باید راهی برای مقابله با این بحران پیدا نموده و از تبدیل شدن “اپستینگیت” به یک باتلاق سیاسی که او و جریانش را در خود فرو میبرد، جلوگیری کند. در غیر این صورت، سایه اپستین تا مدتها بر سر کاخ سفید و آینده سیاسی ترامپ سنگینی خواهد کرد.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
