صدای پای بحران در لندن
درحالیکه لندن درصحنه بینالمللی به یکی از حامیان پرحرارت ادامه جنگ اوکراین بدل شده و بیوقفه کییف را به استمرار جنگ در برابر مسکو ترغیب میکند، در درون مرزهای بریتانیا واقعیتی متفاوت و نگرانکننده در حال شکلگیری است: بحران جذب نیرو در ارتش این کشور.
سیاستهای دولت محافظهکار در حمایت گسترده از عملیات نظامی خارجی و نقشآفرینی در درگیریهای بینالمللی، نه تنها برای شهروندان بریتانیایی الهامبخش نبوده، بلکه نوعی بدبینی و دلزدگی عمیق نسبت به نهاد نظامی را در میان جوانان ایجاد کرده است. از نگاه نسل تازهای از انگلیسیها، ارتش دیگر نه نمادی از افتخار ملی، بلکه ابزاری در خدمت اهداف سیاسی دولتهایی است که هزینهاش را مردم عادی میپردازند.
گزارشهای رسمی وزارت دفاع نشان میدهد که اکنون ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی بریتانیا با دشواری بیسابقهای برای جذب نیروهای تازه و حفظ پرسنل فعلی مواجهاند. در چنین وضعیتی، طرحی موسوم به «سال وقفه نظامی» (Military Gap Year) از سوی دولت ارائه شده تا شاید بخشی از این بحران را مهار کند.
بر اساس این طرح، فارغالتحصیلان مدارس و دانشگاهها میتوانند بدون تعهدات بلندمدت برای مدتی محدود در یکی از شاخههای نیروهای مسلح خدمت کنند. این برنامه که ویژه افراد زیر ۲۵ سال طراحی شده، قرار است از بهار آینده با تنها ۱۵۰ جایگاه آغاز شود و در سالهای بعد به ظرفیت هزار نفر در سال برسد.
هدف رسمی این طرح، ارائه آموزشهای مهارتی و ارتقای سطح آمادگی جوانان عنوان شده است، اما واقعیت آن است که دولت ناچار شده بهجای ایجاد انگیزه پایدار برای دفاع از کشور، به دنبال راهحلهای موقت و تبلیغاتی برای پر کردن شکاف انسانی ارتش باشد؛ شکافی که ریشه در تغییر نگرش جامعه نسبت به مفهوم جنگ و خشونت دارد.سیاستمداران بریتانیایی در حالی بر مشارکت فعال ارتش در پروندههایی چون اوکراین و خاورمیانه پافشاری میکنند که نتیجه این خط مشی، افزایش احساس ناامنی و بیاعتمادی در داخل کشور بوده است.بخش بزرگی از افکار عمومی معتقدند که احزاب حاکم با ادامه حمایت مالی و نظامی از جنگهای فرامرزی، سایه جنگ را دوباره بر سر خود بریتانیا بازگردانده اند، سایهای که بسیاری از جوانان نمیخواهند دوباره زیر آن زندگی کنند. در واقع، در جامعهای که بحران اقتصادی، نابرابری طبقاتی و بیثباتی سیاسی روزبهروز پررنگتر میشود، سخن گفتن از «وظیفه ملی برای جنگیدن» دیگر جذابیتی ندارد. جوانان بریتانیایی بهجای پیوستن به ارتش، به دنبال امنیت شغلی، آموزش تخصصی و فرصتهای زندگی بهترند.
در تلاش برای تغییر این روند، وزارت دفاع وعده داده است که برنامه «سال وقفه نظامی» آموزشهای کاربردی و حتی امکان دریافت گواهی مهارتهای فنی را در اختیار داوطلبان قرار میدهد. بااینحال، کارشناسان نظامی هشدار میدهند که چنین طرحهایی در بهترین حالت تسکینی موقت برای بیماری مزمن در ساختار جذب نیرو است.ریشه بحران، نه در نظام آموزش نظامی بلکه در فاصله روزافزون میان سیاست جنگطلبانه دولت و روحیه ضدجنگ نسل جدید نهفته است. نسلی که خشونت را نه افتخار، بلکه عقبماندگی میداند و نمیخواهد بهای جاهطلبیهای بینالمللی سیاستمدارانش را با جان خود بپردازد.امروز ارتش بریتانیا در بحران هویتی و انسانی عمیقی گرفتار شده است؛ بحرانی که صرفاً با طرحهای مقطعی حل نخواهد شد. تا زمانی که دولت لندن منافع شهروندان خود را بر ماجراجوییهای نظامی اولویت ندهد، هیچ سیاست ترغیبی قادر نخواهد بود جوان بریتانیایی را به یونیفورم نظامی قانع کند.بهبیان دیگر، ریشه بحران ارتش نه در کمبود بودجه یا نیروی انسانی، بلکه در فقدان باور ملی بهضرورت جنگ است .
سیاستهای دولت محافظهکار در حمایت گسترده از عملیات نظامی خارجی و نقشآفرینی در درگیریهای بینالمللی، نه تنها برای شهروندان بریتانیایی الهامبخش نبوده، بلکه نوعی بدبینی و دلزدگی عمیق نسبت به نهاد نظامی را در میان جوانان ایجاد کرده است. از نگاه نسل تازهای از انگلیسیها، ارتش دیگر نه نمادی از افتخار ملی، بلکه ابزاری در خدمت اهداف سیاسی دولتهایی است که هزینهاش را مردم عادی میپردازند.
گزارشهای رسمی وزارت دفاع نشان میدهد که اکنون ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی بریتانیا با دشواری بیسابقهای برای جذب نیروهای تازه و حفظ پرسنل فعلی مواجهاند. در چنین وضعیتی، طرحی موسوم به «سال وقفه نظامی» (Military Gap Year) از سوی دولت ارائه شده تا شاید بخشی از این بحران را مهار کند.
بر اساس این طرح، فارغالتحصیلان مدارس و دانشگاهها میتوانند بدون تعهدات بلندمدت برای مدتی محدود در یکی از شاخههای نیروهای مسلح خدمت کنند. این برنامه که ویژه افراد زیر ۲۵ سال طراحی شده، قرار است از بهار آینده با تنها ۱۵۰ جایگاه آغاز شود و در سالهای بعد به ظرفیت هزار نفر در سال برسد.
هدف رسمی این طرح، ارائه آموزشهای مهارتی و ارتقای سطح آمادگی جوانان عنوان شده است، اما واقعیت آن است که دولت ناچار شده بهجای ایجاد انگیزه پایدار برای دفاع از کشور، به دنبال راهحلهای موقت و تبلیغاتی برای پر کردن شکاف انسانی ارتش باشد؛ شکافی که ریشه در تغییر نگرش جامعه نسبت به مفهوم جنگ و خشونت دارد.سیاستمداران بریتانیایی در حالی بر مشارکت فعال ارتش در پروندههایی چون اوکراین و خاورمیانه پافشاری میکنند که نتیجه این خط مشی، افزایش احساس ناامنی و بیاعتمادی در داخل کشور بوده است.بخش بزرگی از افکار عمومی معتقدند که احزاب حاکم با ادامه حمایت مالی و نظامی از جنگهای فرامرزی، سایه جنگ را دوباره بر سر خود بریتانیا بازگردانده اند، سایهای که بسیاری از جوانان نمیخواهند دوباره زیر آن زندگی کنند. در واقع، در جامعهای که بحران اقتصادی، نابرابری طبقاتی و بیثباتی سیاسی روزبهروز پررنگتر میشود، سخن گفتن از «وظیفه ملی برای جنگیدن» دیگر جذابیتی ندارد. جوانان بریتانیایی بهجای پیوستن به ارتش، به دنبال امنیت شغلی، آموزش تخصصی و فرصتهای زندگی بهترند.
در تلاش برای تغییر این روند، وزارت دفاع وعده داده است که برنامه «سال وقفه نظامی» آموزشهای کاربردی و حتی امکان دریافت گواهی مهارتهای فنی را در اختیار داوطلبان قرار میدهد. بااینحال، کارشناسان نظامی هشدار میدهند که چنین طرحهایی در بهترین حالت تسکینی موقت برای بیماری مزمن در ساختار جذب نیرو است.ریشه بحران، نه در نظام آموزش نظامی بلکه در فاصله روزافزون میان سیاست جنگطلبانه دولت و روحیه ضدجنگ نسل جدید نهفته است. نسلی که خشونت را نه افتخار، بلکه عقبماندگی میداند و نمیخواهد بهای جاهطلبیهای بینالمللی سیاستمدارانش را با جان خود بپردازد.امروز ارتش بریتانیا در بحران هویتی و انسانی عمیقی گرفتار شده است؛ بحرانی که صرفاً با طرحهای مقطعی حل نخواهد شد. تا زمانی که دولت لندن منافع شهروندان خود را بر ماجراجوییهای نظامی اولویت ندهد، هیچ سیاست ترغیبی قادر نخواهد بود جوان بریتانیایی را به یونیفورم نظامی قانع کند.بهبیان دیگر، ریشه بحران ارتش نه در کمبود بودجه یا نیروی انسانی، بلکه در فقدان باور ملی بهضرورت جنگ است .
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه



