طوفان‌الاقصی؛ بمب ساعتی نابودی غاصب
سعید نجفی
عضو هیئت‌علمی دانشگاه ارومیه
عملیات طوفان‌الاقصی از سوی حماس در سرزمین‌های اشغالیِ فلسطین را می‌توان سرآغازِ تسریع در فرآیندهای تاریخی و سیاسی در مقیاس بین‌المللی ازجمله افول تمدن غربی دانست. واکنش دیوانه‌وار رژیم صهیونیستی به این عملیات و همراهی ترسناک و شگفت‌آور کشورهای غربی و در رأس آن‌ها آمریکا و اروپا، مردم جهان را با حقایقی مواجه ساخته که شاید بیش از یک قرن از دید آن‌ها دورنگه داشته شده است. اکنون مردم دنیا، به‌ویژه غرب متوجه شده‌اند که جهان با معیارهای دوگانه، متناقض و اساسا مستکبرانه اداره می‌شود به‌طوری‌که صهیونیست‌ها بیش از ۱۸۰۰۰ انسان را طی دو ماه در فلسطین سلاخی می‌کنند، آنگاه از ۸۰ سال پیش به بهانه‌ای چون وقوع هولوکاست! در جغرافیایی چون اروپا، کشوری در آسیا را اشغال کرده‌اند. دهه‌هاست در غرب شعار آزادی و آزادی‌بیان سر می‌دهند و با بهانه هدیه آزادی، به چند کشور آسیای غربی نیز حمله کرده‌اند اما روسای دانشگاه‌هایی چون هاروارد، ام‌آی‌تی و پنسیلوانیا را تنها به‌دلیل اعتراض دانشجویانشان به نسل‌کشی اسرائیل در فلسطین، مجبور به استعفا می‌کنند. غربی‌ها حتی هنرپیشه‌های مطرحی چون سوزان ساراندون و ملیسا بارِرا را به دلیل حمایت صرفا گفتاری و نه عملی از مردم فلسطین، از هالیوود اخراج کردند. درعین‌حال تلاش‌های البته کم‌رمق دولت‌ها در سازمان ملل برای محکومیت نسل‌کشی مردم فلسطین توسط اسرائیل، برای چندمین بار از سوی آمریکا وتو شد. با همه این موارد و ده‌ها مورد از این قبیل طی دو ماه گذشته از آغاز کشتار مردم فلسطین از سوی اسرائیل، پایه‌های ارزش‌های دروغین غربی که بر اساس آن مردم دنیا را فریفته‌اند بیش‌ازپیش به سستی گراییده است. در این میان علاوه بر موارد فوق، شواهدی نیز وجود دارد که اثبات ترمیم‌ناپذیری شکست رژیم اشغالگر قدس در عملیات طوفان‌الاقصی است:
الف) امنیت داخلی و احساس امنیت شهروندان رژیم صهیونیستی به‌دلیل ماهیت اشغالگری آن، بر نظامی‌گری و عملکرد نهادهای متنوع اطلاعاتی (آمان، شاباک و موساد) با محوریت اصل غافلگیری دشمن بنانهاده شده است. اکنون با عملیات طوفان‌الاقصی اسرائیل نه‌تنها غافلگیر شده بلکه اعتبار نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آن در پیش‌بینی و پیش‌گیری از عملیاتی این‌چنین وسیع، به‌شدت مخدوش شده است. شهرک‌نشینان اسرائیل دیگر به امید نهادهای اطلاعاتی و نظامی آسوده نمی‌خوابند.
ب) عملیات زیادی از زمان تأسیس رژیم نامشروع اسرائیل از سوی فلسطینی‌ها برای بازپس‌گیری کشورشان از صهیونیست‌ها صورت گرفته است اما در هیچ‌کدام از آن‌ها تلفات انسانی و روانی وسیعی در این حد بر اسرائیل وارد نشده بود. نباید فراموش کرد که جنگ ۳۳ روزه لبنان با اسرائیل، به بهانه دو اسیر صهیونیستی که در اختیار حزب‌الله قرارگرفته بود آغاز شد این در حالی است که در عملیات اخیر بیش از ۱۰۰۰ صهیونیست کشته‌شده‌اند و علی‌رغم چند نوبت تبادل اسرا در آتش‌بس یک‌هفته‌ای بین حماس و اسرائیل، هنوز ده‌ها صهیونیست در اختیار حماس قرار دارد و صهیونیست‌ها بعد از بیش از دو ماه جنگ، ناتوان از آزادی آن‌ها هستند. از طرفی بخش قابل‌توجهی از اسرا نیز به دست خود صهیونیست‌ها طی بمباران‌های سنگین کشته شدند درحالی‌که صهیونیست‌ها طبق تجربه موجود، در جنگ‌های گذشته حساسیت خاصی حتی در تبادل جنازه نیروهای خود داشته‌اند. بنابراین وضعیت موجود به همراه اعداد فوق‌الذکر یک پیام محوری را مخابره می‌کنند؛ این‌بار وضعیت فرق می‌کند.
ج) در جنگ‌ها و درگیری‌های قبلی در معادله‌ای یک‌طرفه این‌طرف فلسطینی بود که آواره می‌شد، اردوگاه آوارگان تشکیل می‌داد و مردم از خانه و کاشانه رانده می‌شدند. اما این‌بار صهیونیست‌ها نیز اردوگاه آوارگان چند‌ده‌هزار نفری تأسیس کرده‌اند و اکنون طعم آوارگی را که دهه‌ها بر مردم فلسطین تحمیل کرده‌اند را خود نیز می‌چشند. تشکیل اردوگاه آوارگان صهیونیستی یک وجه معنادار دیگری نیز داسرد و آن این‌که بسیاری از شهرک‌های صهیونیستی از بیم حملات جبهه مقاومت به‌ویژه حزب‌الله، تخلیه‌شده است. امری که تاکنون در این وسعت سابقه نداشته و رؤیای اسرائیل و تشکیل سرزمینی امن برای یهودیانِ مهاجر آن‌طور که اسرائیل برای جذب یهودیان تبلیغ کرده بود را مانند ذوب برف در گرمای تابستان نابود کرده است.
د) بین سال‌های ۱۹۴۸ تا ۲۰۲۲ حدود ۹۰۰۰۰۰ صهیونیست با مهاجرت معکوس اسرائیل را ترک گفته‌اند. یعنی به‌طور میانگین سالانه یک‌دهم درصد از جمعیت ۹ میلیون نفری رژیم صهیونیستی! این در حالی است که طی دو ماه پس از عملیات طوفان‌الاقصی، بیش از ۵۰۰۰۰۰ صهیونیست از اسرائیل خارج‌شده و به کشورهای مبدأ خود بازگشته‌اند که معادل
۵ درصد از جمعیت این رژیم می‌باشد. احتمالا بیش از این لازم به گفتن دراین‌باره نیست! اعداد خبر از بروز تَرَک‌های بزرگی بر پیکر این رژیم می‌دهند. حقیقتی که بخشی از دیوانگی رفتاری صهیونیست‌ها در غزه را تفسیر می‌کند. موضوع مهاجرت معکوس برای رژیم صهیونیستی به دلیل ماهیت اشغالگری آن‌ها، حکم مرگ وزندگی را دارد. بنابراین شاید علنی بیان نمی‌کنند اما تلفات طوفان‌الاقصی برای اسرائیل را می‌توان بیش از ۵۰۱ هزار نفر فاکتور کرد!
و) با کشتار احمقانه‌ای که صهیونیست‌ها در غزه با بیش از ۱۸۰۰۰ شهید فلسطینی به راه انداختند، افکار عمومی جهان به‌ویژه در کشورهای غربی با محوریت نسل‌های جوان -که با بمباران اطلاعاتی شبکه‌های مجازی گرفتار بودند- را با سؤالاتی بنیادین در مورد مشروعیت اسرائیل مواجه کرده است. اکنون یکی از سؤالات اصلی این است: رژیمی که در قرن ۲۱ و باوجوداین همه رسانه می‌تواند طی دو ماه بیش از ۱۸۰۰۰ انسان را با حمایت آمریکا و دروغ‌گویی، کشتار کند از کجا معلوم که در مورد وقایع تاریخی گذشته (مانند هولوکاست) و فلسفه وجودی خود، دروغ‌های بزرگی نگفته باشد!
طبیعی است با این پیامدهای منفی و خردکننده، اسرائیل بعد از ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) هر گز اسرائیل قبل از آن نخواهد بود.
عضو هیئت‌علمی دانشگاه ارومیه
عملیات طوفان‌الاقصی از سوی حماس در سرزمین‌های اشغالیِ فلسطین را می‌توان سرآغازِ تسریع در فرآیندهای تاریخی و سیاسی در مقیاس بین‌المللی ازجمله افول تمدن غربی دانست. واکنش دیوانه‌وار رژیم صهیونیستی به این عملیات و همراهی ترسناک و شگفت‌آور کشورهای غربی و در رأس آن‌ها آمریکا و اروپا، مردم جهان را با حقایقی مواجه ساخته که شاید بیش از یک قرن از دید آن‌ها دورنگه داشته شده است. اکنون مردم دنیا، به‌ویژه غرب متوجه شده‌اند که جهان با معیارهای دوگانه، متناقض و اساسا مستکبرانه اداره می‌شود به‌طوری‌که صهیونیست‌ها بیش از ۱۸۰۰۰ انسان را طی دو ماه در فلسطین سلاخی می‌کنند، آنگاه از ۸۰ سال پیش به بهانه‌ای چون وقوع هولوکاست! در جغرافیایی چون اروپا، کشوری در آسیا را اشغال کرده‌اند. دهه‌هاست در غرب شعار آزادی و آزادی‌بیان سر می‌دهند و با بهانه هدیه آزادی، به چند کشور آسیای غربی نیز حمله کرده‌اند اما روسای دانشگاه‌هایی چون هاروارد، ام‌آی‌تی و پنسیلوانیا را تنها به‌دلیل اعتراض دانشجویانشان به نسل‌کشی اسرائیل در فلسطین، مجبور به استعفا می‌کنند. غربی‌ها حتی هنرپیشه‌های مطرحی چون سوزان ساراندون و ملیسا بارِرا را به دلیل حمایت صرفا گفتاری و نه عملی از مردم فلسطین، از هالیوود اخراج کردند. درعین‌حال تلاش‌های البته کم‌رمق دولت‌ها در سازمان ملل برای محکومیت نسل‌کشی مردم فلسطین توسط اسرائیل، برای چندمین بار از سوی آمریکا وتو شد. با همه این موارد و ده‌ها مورد از این قبیل طی دو ماه گذشته از آغاز کشتار مردم فلسطین از سوی اسرائیل، پایه‌های ارزش‌های دروغین غربی که بر اساس آن مردم دنیا را فریفته‌اند بیش‌ازپیش به سستی گراییده است. در این میان علاوه بر موارد فوق، شواهدی نیز وجود دارد که اثبات ترمیم‌ناپذیری شکست رژیم اشغالگر قدس در عملیات طوفان‌الاقصی است:
الف) امنیت داخلی و احساس امنیت شهروندان رژیم صهیونیستی به‌دلیل ماهیت اشغالگری آن، بر نظامی‌گری و عملکرد نهادهای متنوع اطلاعاتی (آمان، شاباک و موساد) با محوریت اصل غافلگیری دشمن بنانهاده شده است. اکنون با عملیات طوفان‌الاقصی اسرائیل نه‌تنها غافلگیر شده بلکه اعتبار نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آن در پیش‌بینی و پیش‌گیری از عملیاتی این‌چنین وسیع، به‌شدت مخدوش شده است. شهرک‌نشینان اسرائیل دیگر به امید نهادهای اطلاعاتی و نظامی آسوده نمی‌خوابند.
ب) عملیات زیادی از زمان تأسیس رژیم نامشروع اسرائیل از سوی فلسطینی‌ها برای بازپس‌گیری کشورشان از صهیونیست‌ها صورت گرفته است اما در هیچ‌کدام از آن‌ها تلفات انسانی و روانی وسیعی در این حد بر اسرائیل وارد نشده بود. نباید فراموش کرد که جنگ ۳۳ روزه لبنان با اسرائیل، به بهانه دو اسیر صهیونیستی که در اختیار حزب‌الله قرارگرفته بود آغاز شد این در حالی است که در عملیات اخیر بیش از ۱۰۰۰ صهیونیست کشته‌شده‌اند و علی‌رغم چند نوبت تبادل اسرا در آتش‌بس یک‌هفته‌ای بین حماس و اسرائیل، هنوز ده‌ها صهیونیست در اختیار حماس قرار دارد و صهیونیست‌ها بعد از بیش از دو ماه جنگ، ناتوان از آزادی آن‌ها هستند. از طرفی بخش قابل‌توجهی از اسرا نیز به دست خود صهیونیست‌ها طی بمباران‌های سنگین کشته شدند درحالی‌که صهیونیست‌ها طبق تجربه موجود، در جنگ‌های گذشته حساسیت خاصی حتی در تبادل جنازه نیروهای خود داشته‌اند. بنابراین وضعیت موجود به همراه اعداد فوق‌الذکر یک پیام محوری را مخابره می‌کنند؛ این‌بار وضعیت فرق می‌کند.
ج) در جنگ‌ها و درگیری‌های قبلی در معادله‌ای یک‌طرفه این‌طرف فلسطینی بود که آواره می‌شد، اردوگاه آوارگان تشکیل می‌داد و مردم از خانه و کاشانه رانده می‌شدند. اما این‌بار صهیونیست‌ها نیز اردوگاه آوارگان چند‌ده‌هزار نفری تأسیس کرده‌اند و اکنون طعم آوارگی را که دهه‌ها بر مردم فلسطین تحمیل کرده‌اند را خود نیز می‌چشند. تشکیل اردوگاه آوارگان صهیونیستی یک وجه معنادار دیگری نیز داسرد و آن این‌که بسیاری از شهرک‌های صهیونیستی از بیم حملات جبهه مقاومت به‌ویژه حزب‌الله، تخلیه‌شده است. امری که تاکنون در این وسعت سابقه نداشته و رؤیای اسرائیل و تشکیل سرزمینی امن برای یهودیانِ مهاجر آن‌طور که اسرائیل برای جذب یهودیان تبلیغ کرده بود را مانند ذوب برف در گرمای تابستان نابود کرده است.
د) بین سال‌های ۱۹۴۸ تا ۲۰۲۲ حدود ۹۰۰۰۰۰ صهیونیست با مهاجرت معکوس اسرائیل را ترک گفته‌اند. یعنی به‌طور میانگین سالانه یک‌دهم درصد از جمعیت ۹ میلیون نفری رژیم صهیونیستی! این در حالی است که طی دو ماه پس از عملیات طوفان‌الاقصی، بیش از ۵۰۰۰۰۰ صهیونیست از اسرائیل خارج‌شده و به کشورهای مبدأ خود بازگشته‌اند که معادل
۵ درصد از جمعیت این رژیم می‌باشد. احتمالا بیش از این لازم به گفتن دراین‌باره نیست! اعداد خبر از بروز تَرَک‌های بزرگی بر پیکر این رژیم می‌دهند. حقیقتی که بخشی از دیوانگی رفتاری صهیونیست‌ها در غزه را تفسیر می‌کند. موضوع مهاجرت معکوس برای رژیم صهیونیستی به دلیل ماهیت اشغالگری آن‌ها، حکم مرگ وزندگی را دارد. بنابراین شاید علنی بیان نمی‌کنند اما تلفات طوفان‌الاقصی برای اسرائیل را می‌توان بیش از ۵۰۱ هزار نفر فاکتور کرد!
و) با کشتار احمقانه‌ای که صهیونیست‌ها در غزه با بیش از ۱۸۰۰۰ شهید فلسطینی به راه انداختند، افکار عمومی جهان به‌ویژه در کشورهای غربی با محوریت نسل‌های جوان -که با بمباران اطلاعاتی شبکه‌های مجازی گرفتار بودند- را با سؤالاتی بنیادین در مورد مشروعیت اسرائیل مواجه کرده است. اکنون یکی از سؤالات اصلی این است: رژیمی که در قرن ۲۱ و باوجوداین همه رسانه می‌تواند طی دو ماه بیش از ۱۸۰۰۰ انسان را با حمایت آمریکا و دروغ‌گویی، کشتار کند از کجا معلوم که در مورد وقایع تاریخی گذشته (مانند هولوکاست) و فلسفه وجودی خود، دروغ‌های بزرگی نگفته باشد!
طبیعی است با این پیامدهای منفی و خردکننده، اسرائیل بعد از ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) هر گز اسرائیل قبل از آن نخواهد بود.
