بازار کار فارغالتحصیلان رشته مرمت دچار چالش شده است
اگرچه رشته مرمت آثار و بناهای تاریخی چندان در جامعه شناختهشده نیست، اما برای محا فظت از آثار تاریخی و میراث فرهنگی نیازِ روزافزون به مرمتکاران ماهر و متعهد احساس میشود. داوود امامی از فارغالتحصیلان کارشناسی ارشد رشته مرمت و احیای بناهای تاریخی است. او کارشناسی عمران و دکترای پژوهش هنر نیز دارد. امامی در کنار نظارت و طراحی در نظام مهندسی، در میراث فرهنگی نیز کارهای حفاظت و مرمتی انجام میدهد. این فارغالتحصیل کارشناسی ارشد با تأکید بر این نکته که برای فارغالتحصیلان این رشته زمینه کاری هست، به شرطی که شرایط فراهم باشد، درباره طراحی، مرمت و نظارت آثار و بناهای تاریخی و خانههای قدیمی که خود در آن دخیل بوده است، میگوید: «در زمانی که اداره میراث بودم، بناهای زیادی طراحی و مرمت و نظارت کردم. اما اگر به صورت شخصی آنهم در این زمانه که تورم بیداد میکند، در حوزه میراث بخواهی کار کنی، یا باید در شهرهایی که دارای بافتهای فرهنگی و تاریخی هستند بود که در این صورت هم فرد باید برای جامعه فنی آن شهر شناخته شده باشد وگرنه کار سخت میشود. معمولا پس از فارغالتحصیلی هم کار سخت است و تا فرد شناخته شود زمان میبرد. باید از کارهای مرمت و طراحی شروع کرد و پس از چند سال اگر شرایط فرهنگی شهر يا بافت قدیمی اجازه داد، آن وقت میشود کار خصوصی را شروع کرد. بچههایی که در شهرهای شمالی فارغالتحصیل شدند، همه بیکار هستند.»
از نظر اقتصادی، فارغالتحصیلان این رشته اگر به استخدام دولت درآمده باشند، مطابق تعرفهبندی حقوق کارکنان دولت از ماهانهای برخوردارند. تنها در بخش خصوصی از طریق مرمت خانههای قدیمیاست که میتوان درآمد نسبتا خوبی داشت که این امکان برای همه فارغالتحصیلان در بسیاری از شهرها فراهم نیست. امامی در این زمینه میگوید: «بچههای کارشناسی که فارغالتحصل میشوند معمولا به کاری غیر از کار مرمت وارد میشوند مثل حوزههای معماری با شاخههای جنبی آن، که معمولا در ارتباط با بازار مسکن و بازار خصوصی املاک است.»
سهم ناچیز میراث فرهنگی از بودجه دولت
این روزها که از یکسو تورم بالاست و از سوی دیگر، صنعت گردشگری نیازمند اقداماتی برای بهبود وضعیت است، فارغالتحصیلان رشته مرمت و احیای آثار تاریخی روزهای بسیار سختی را میگذرانند. این درحالی است که سهم بسیار پایین وزارت میراث فرهنگی از بودجه عمومی چیزی حدود ۰/۱۴ درصد (سههزار و ۱۶ میلیارد تومان) است. به همین دلیل محوطههای تاریخی پرشماری به دلیل نبود بودجه به حال خود رها شده است. امامی در این زمینه میگوید: «سازمان میراث فرهنگی حتی بودجه جاری برای کارمندانش ندارد، چه برسد به بودجههای عمرانی. نسبت به ۱۵ سال پیش، ما بسیار افت کردهایم. سطح کارها بسیار تنزل پیدا کرده است. عدمِ تزریقشدگی نیروی جوان و به روز و کارآمد، خسارت بار خواهد بود.»
فرید احمدیبیداخویدی از دانشگاه هنر تهران در کارشناسی فرش و کارشناسی ارشد مرمت اشیای فرهنگی و تاریخی فارغالتحصیل شده و یک دهه است که در زمینه مرمت بناهای تاریخی در استان یزد مشغول به کار است. به دلیل تخصصیبودن این رشته در دو مقطع کارشناسی و ارشد، و اینکه برخی از دانشجویان از مقطع کارشناسی ارشد وارد این رشته میشوند، امکان ورود به بازار کار برای همه نیست. احمدیبیداخویدی میگوید: «چون دانشجویان از همان اوایل ورودشان به دانشگاه تخصص لازم را ندارند، بهطور عملی نمیتوانند وارد بازار این کار و کسب درآمد شوند. برای من در ابتدا به صورت عملی، زمان پایاننامه ارشد بود. اولین اثر باارزشی که مرمت کردم، تابلوی نقاشی در کاخ نیاوران بود که یک سال زمان بُرد و الان در معرض بازدید عموم قرار گرفته است.»
ایران به عنوان یک کشور کهنسال با بناهای تاریخی متعدد میبایست بازار خوبی برای فارغالتحصیلان رشته مرمت و احیای آثار تاریخی فراهم میکرد. احمدیبیداخویدی اما میگوید: «اگر با یک مدیریت خوب برای حفاظت، مرمت و نگهداری همه آثار و اشیای تاریخی برنامهریزی بلندمدت شود، برای فارغالتحصیلان بازار کار خوبی فراهم میآید. من به دلیل اینکه ساکن یزد هستم و یزد هم مملو از خانههای قدیمی، از دوران آل مظفر تا پهلوی اول و دوم است، شرایط کاری بهتری است. من از سال ۹۱ به صورت جدی وارد کار شدم، چون یک خواهر بزرگتر از خودم دارد که بیش از ۲۰ سال است که کارگاه مرمت دارد. تا امروز بالای ۲۰ پروژه تاریخی انجام دادم، از جمله آبانبار و حمام کاکامیر در شهرستان بافق، میدان خانه بافق، دیوارهای نارنینقلعه میبد، گنبدهای نظامی ابرکوه که مربوط به قرن هشتم است و...»
کار فصلی، نبود مهارت
یکی از مشکلات مرمتکاران ،کار فصلی است در این معنا که معمولا زمستانها ساخت و سازها متوقف میشود. احمدی با اشاره به این نکته میگوید: «این شغل برای مردم و حتی مسئولین چندان عمومیت ندارد. بنابراین بیشتر سروکارش با کسانی است که در زمینه مرمت اشیای تاریخی فعالاند، مثل مجموعهدارها یا مرمت خانههای قدیمی در شهرهایی که بافت تاریخی دارند، مثل یزد و کاشان، و یا بناها، آثار و اشیای تاریخی که جنبه ملی دارند. این وظیفه فارغالتحصیلان این رشته است که تصویری روشن از این میراث کهن به مردم و دولتها بدهند، پیش از اینکه این آثار و بناها در معرض خطر جدی قرار بگیرند.» محسن قانونی کارشناسی و کارشناسی ارشد مرمت آثار از دانشگاههای هنر اصفهان و تهران دارد و درحال حاضر در کنار تحصیل در رشته دکترای پژوهش هنر،کارمند مؤسسه فرهنگی موزههای بنیاد، رئیسِ اداره مرمت و مدیرِ برنامهریزی، پژوهش و توسعه خدمات موزهای است. این مرمتکار از اندک فارغالتحصیلان خوششانس است که توانسته در حوزه تخصصی خود مشغول به کار شود. او میگوید: «بعد از کارشناسی وارد کار مرمت موزه مجلس شدم. پنج شش سال آنجا بودم و در کنارش یک شرکت مرمتی خصوصی هم داشتم. مثلا پروژه شرکت نقشه را داشتم. پروژه هنرهای معاصر کرمان را کار کردم. با میراث فرهنگی کار کردم و با بنیاد مستضعفان هم موزه زمان و پروژههای دیگر را کار کردم. آدم پرکاری هستم، اما میدانم همدورهایها و دانشجویان قبل و بعد از من، نمیتوانند این گستره کاری را در اختیار داشته باشند. با وجود آنکه زمینههای مرمت بسیار متنوع است اما امکان درآمدزایی و اشتغال محدود است. مشکل این است که فضای کار بسیار محدود است و عموما ختم میشود به میراث فرهنگی، مؤسسهها وکتابخانههایی که درگیر نسخ خطی هستند و موزه های خصوصی، شبهخصوصی و بناهای تاریخی. جامعه و نهادهای فرهنگی مرمت را نمیشناسد با اینکه پنجاه سال در دانشگاههای ما سابقه دارد. حتی خود میراث هم با پیمانکارهای تجربی و استادکاران سنتی کار میکند. البته حق هم دارند، چون خروجی مرمت از دانشگاهها، مهارتِ چندانی ندارند و تنها دانش کسب کردهاند و این نیازِ اشیا و آثار و ابنیههای تاریخی ما را برآورده نمیکند. هرچه گذشته، کمتر خروجی مطلوبی داشته است. دورههای قبل مهارت را بیشتر کسب میکردند، الان دانش غالب است.» محسن قانونی درباره چگونگی بهوجودآمدن موقعیت شغلی برای یک مرمتکار میگوید: «موقعیت شغلی به دو دلیل به وجود میآید: یکی توانمندی فنی در مرمت اثر، و در وهله دوم دانشِ لازم در مواجه با اثر. کسی موفق است که ترکیبی از این دو را با هم دارد. متأسفانه هماهنگکردن این دو برای یک فارغالتحصیل بسیار سخت است؛ برای اینکه یا به شدت دانشمحورند و برخورد با شی تاریخی را بلد نیستند یا تنها مهارت دارند و دانشِ مواجه با اثر را ندارند. تقریبا ۸۰ تا ۹۰ درصد فارغالتحصیلان این رشته، درگیر رشتههای دیگر میشوند. این روزها با این شرایط اقتصادی وضعیت فارغالتحصیلان این رشته بدتر هم شده است.»
از نظر اقتصادی، فارغالتحصیلان این رشته اگر به استخدام دولت درآمده باشند، مطابق تعرفهبندی حقوق کارکنان دولت از ماهانهای برخوردارند. تنها در بخش خصوصی از طریق مرمت خانههای قدیمیاست که میتوان درآمد نسبتا خوبی داشت که این امکان برای همه فارغالتحصیلان در بسیاری از شهرها فراهم نیست. امامی در این زمینه میگوید: «بچههای کارشناسی که فارغالتحصل میشوند معمولا به کاری غیر از کار مرمت وارد میشوند مثل حوزههای معماری با شاخههای جنبی آن، که معمولا در ارتباط با بازار مسکن و بازار خصوصی املاک است.»
سهم ناچیز میراث فرهنگی از بودجه دولت
این روزها که از یکسو تورم بالاست و از سوی دیگر، صنعت گردشگری نیازمند اقداماتی برای بهبود وضعیت است، فارغالتحصیلان رشته مرمت و احیای آثار تاریخی روزهای بسیار سختی را میگذرانند. این درحالی است که سهم بسیار پایین وزارت میراث فرهنگی از بودجه عمومی چیزی حدود ۰/۱۴ درصد (سههزار و ۱۶ میلیارد تومان) است. به همین دلیل محوطههای تاریخی پرشماری به دلیل نبود بودجه به حال خود رها شده است. امامی در این زمینه میگوید: «سازمان میراث فرهنگی حتی بودجه جاری برای کارمندانش ندارد، چه برسد به بودجههای عمرانی. نسبت به ۱۵ سال پیش، ما بسیار افت کردهایم. سطح کارها بسیار تنزل پیدا کرده است. عدمِ تزریقشدگی نیروی جوان و به روز و کارآمد، خسارت بار خواهد بود.»
فرید احمدیبیداخویدی از دانشگاه هنر تهران در کارشناسی فرش و کارشناسی ارشد مرمت اشیای فرهنگی و تاریخی فارغالتحصیل شده و یک دهه است که در زمینه مرمت بناهای تاریخی در استان یزد مشغول به کار است. به دلیل تخصصیبودن این رشته در دو مقطع کارشناسی و ارشد، و اینکه برخی از دانشجویان از مقطع کارشناسی ارشد وارد این رشته میشوند، امکان ورود به بازار کار برای همه نیست. احمدیبیداخویدی میگوید: «چون دانشجویان از همان اوایل ورودشان به دانشگاه تخصص لازم را ندارند، بهطور عملی نمیتوانند وارد بازار این کار و کسب درآمد شوند. برای من در ابتدا به صورت عملی، زمان پایاننامه ارشد بود. اولین اثر باارزشی که مرمت کردم، تابلوی نقاشی در کاخ نیاوران بود که یک سال زمان بُرد و الان در معرض بازدید عموم قرار گرفته است.»
ایران به عنوان یک کشور کهنسال با بناهای تاریخی متعدد میبایست بازار خوبی برای فارغالتحصیلان رشته مرمت و احیای آثار تاریخی فراهم میکرد. احمدیبیداخویدی اما میگوید: «اگر با یک مدیریت خوب برای حفاظت، مرمت و نگهداری همه آثار و اشیای تاریخی برنامهریزی بلندمدت شود، برای فارغالتحصیلان بازار کار خوبی فراهم میآید. من به دلیل اینکه ساکن یزد هستم و یزد هم مملو از خانههای قدیمی، از دوران آل مظفر تا پهلوی اول و دوم است، شرایط کاری بهتری است. من از سال ۹۱ به صورت جدی وارد کار شدم، چون یک خواهر بزرگتر از خودم دارد که بیش از ۲۰ سال است که کارگاه مرمت دارد. تا امروز بالای ۲۰ پروژه تاریخی انجام دادم، از جمله آبانبار و حمام کاکامیر در شهرستان بافق، میدان خانه بافق، دیوارهای نارنینقلعه میبد، گنبدهای نظامی ابرکوه که مربوط به قرن هشتم است و...»
کار فصلی، نبود مهارت
یکی از مشکلات مرمتکاران ،کار فصلی است در این معنا که معمولا زمستانها ساخت و سازها متوقف میشود. احمدی با اشاره به این نکته میگوید: «این شغل برای مردم و حتی مسئولین چندان عمومیت ندارد. بنابراین بیشتر سروکارش با کسانی است که در زمینه مرمت اشیای تاریخی فعالاند، مثل مجموعهدارها یا مرمت خانههای قدیمی در شهرهایی که بافت تاریخی دارند، مثل یزد و کاشان، و یا بناها، آثار و اشیای تاریخی که جنبه ملی دارند. این وظیفه فارغالتحصیلان این رشته است که تصویری روشن از این میراث کهن به مردم و دولتها بدهند، پیش از اینکه این آثار و بناها در معرض خطر جدی قرار بگیرند.» محسن قانونی کارشناسی و کارشناسی ارشد مرمت آثار از دانشگاههای هنر اصفهان و تهران دارد و درحال حاضر در کنار تحصیل در رشته دکترای پژوهش هنر،کارمند مؤسسه فرهنگی موزههای بنیاد، رئیسِ اداره مرمت و مدیرِ برنامهریزی، پژوهش و توسعه خدمات موزهای است. این مرمتکار از اندک فارغالتحصیلان خوششانس است که توانسته در حوزه تخصصی خود مشغول به کار شود. او میگوید: «بعد از کارشناسی وارد کار مرمت موزه مجلس شدم. پنج شش سال آنجا بودم و در کنارش یک شرکت مرمتی خصوصی هم داشتم. مثلا پروژه شرکت نقشه را داشتم. پروژه هنرهای معاصر کرمان را کار کردم. با میراث فرهنگی کار کردم و با بنیاد مستضعفان هم موزه زمان و پروژههای دیگر را کار کردم. آدم پرکاری هستم، اما میدانم همدورهایها و دانشجویان قبل و بعد از من، نمیتوانند این گستره کاری را در اختیار داشته باشند. با وجود آنکه زمینههای مرمت بسیار متنوع است اما امکان درآمدزایی و اشتغال محدود است. مشکل این است که فضای کار بسیار محدود است و عموما ختم میشود به میراث فرهنگی، مؤسسهها وکتابخانههایی که درگیر نسخ خطی هستند و موزه های خصوصی، شبهخصوصی و بناهای تاریخی. جامعه و نهادهای فرهنگی مرمت را نمیشناسد با اینکه پنجاه سال در دانشگاههای ما سابقه دارد. حتی خود میراث هم با پیمانکارهای تجربی و استادکاران سنتی کار میکند. البته حق هم دارند، چون خروجی مرمت از دانشگاهها، مهارتِ چندانی ندارند و تنها دانش کسب کردهاند و این نیازِ اشیا و آثار و ابنیههای تاریخی ما را برآورده نمیکند. هرچه گذشته، کمتر خروجی مطلوبی داشته است. دورههای قبل مهارت را بیشتر کسب میکردند، الان دانش غالب است.» محسن قانونی درباره چگونگی بهوجودآمدن موقعیت شغلی برای یک مرمتکار میگوید: «موقعیت شغلی به دو دلیل به وجود میآید: یکی توانمندی فنی در مرمت اثر، و در وهله دوم دانشِ لازم در مواجه با اثر. کسی موفق است که ترکیبی از این دو را با هم دارد. متأسفانه هماهنگکردن این دو برای یک فارغالتحصیل بسیار سخت است؛ برای اینکه یا به شدت دانشمحورند و برخورد با شی تاریخی را بلد نیستند یا تنها مهارت دارند و دانشِ مواجه با اثر را ندارند. تقریبا ۸۰ تا ۹۰ درصد فارغالتحصیلان این رشته، درگیر رشتههای دیگر میشوند. این روزها با این شرایط اقتصادی وضعیت فارغالتحصیلان این رشته بدتر هم شده است.»
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه