تداوم زیست گل‌سنگ‌ها، خطری جدی برای تخت‌جمشید محسوب می‌شود

گل‌سنگ آفت آثار باستانی

گروه اجتماعی- حسن طباطبایی 
شناسایی گل‌سنگ در تخت‌جمشید و پاسارگاد مدت‌هاست که نگرانی جدی کارشناسان میراث فرهنگی را برانگیخته است و آنان دست‌کم از دو دهه قبل در مورد رشد گل‌سنگ به‌عنوان وخیم‌ترین و مخرب‌ترین عامل تهدیدکننده آثار باستانی هشدار داده بودند. البته این پدیده طبیعی تنها مختص آثار تاریخی ما نیست، بلکه در سایر کشورها نیز سطح نقوش سنگ‌ها، کتیبه‌ها و صخره‌های باستانی از خطرات گل‌سنگ در امان نمانده‌اند و گویا هرقدر بناهای سنگی از شهرها دورتر باشند، ساختار ایجاد گل‌سنگ بیشتر خواهد شد و شرایط برای ایجاد آن بیشتر فراهم می‌شود. 
گل‌سنگ از هم‌زیستی سنگ و قارچ به وجود می‌آید و مطابق تعاریف علمی ارائه‌شده از سوی کارشناسان، این پدیده مخرب «نوعی قارچ‌ هم‌زیست با جلبک‌ها و سیانوباکتری‌هاست که روی سنگ‌ها، صخره‌ها، تنه و ساقه درختان می‌روید و می‌تواند تا چهار هزار سال عمر کند.» این نخستین بار نیست که شناسایی گل‌سنگ و تهدید نقش‌برجسته‌ها، کتیبه‌های سنگی و نقوش در این بنای تاریخی خبرساز شده و نگرانی‌هایی به وجود آورده است، چراکه مطابق پژوهش‌های انجام‌شده تا سال ۱۳۸۲ حدود ۶۵ نمونه گل‌سنگ در این مجموعه تاریخی شناسایی‌شده بود اما در یک ماه گذشته با انتشار خبری درخصوص انتشار نوعی جدید از گل‌سنگ در تخت‌جمشید، حساسیت‌ها دراین‌باره افزایش‌یافته است.
محمد سهرابی، متخصص گل‌سنگ شناس در رابطه با کشف گونه جدید این پدیده طبیعی که به طرز چشمگیری در نقوش تخت‌جمشید پراکنده است، عنوان کرده: کشف این‌گونه بر پایه یافته‌های «دی ان ای» استوار بوده و پراکنش آن بانام علمی «سیرسیناریا پرسپولینتا» نشان می‌دهد که این‌گونه جدید درواقع یک‌گونه بومی ایران است که در تمام محوطه باستانی تخت‌جمشید گسترده شده اما تاکنون خارج از ایران دیده نشده است. وفور بلورهای وددلیت در پیکره این‌گونه جدید و قدرت جذب رطوبت بالا، سبب تولید اسید اگزالیک می‌شود و به گفته سهرابی، این اسید به لحاظ قدرت اسیدی، بسیار قوی‌تر از اسید استیک است. اسید اگزالیک در فرآیند فرسودگی زیستی نقش خورندگی بیشتری دارد. این درحالی است که زیر همین‌گونه جدید کشف‌شده که فقط روی سطح بسترهای سنگی رویش دارد ریز زیستگاهی وجود دارد که فرسودگی زیستی مانند سیانوباکتری ‌را نیز فراهم کرده و این سیانوباکتری‌ها از تأثیرات تابش نور خورشید فرار و در زیر این گل‌سنگ به داخل سنگ نفوذ می‌کنند. 
مطالعات درباره گل‌سنگ‌ها در محوطه‌های باستانی تخت‌جمشید و پاسارگاد از اوایل دههٔ ۱۳۸۰ آغازشده است و مبتنی بر اظهارات متخصصان و کارشناسان رطوبت، باران‌های اسیدی و شرایط اقلیمی منطقه و روش‌های غیراصولی نگهداری از عمده‌ترین دلایل رشد گل‌سنگ‌ها در محوطه‌های تاریخی به شمار می‌رود. 
 تخریب نقوش باستانی و محو کتیبه‌ها در کمتر از 6 دهه
طبق تخمین کارشناسان، تخریب و نابودی خطوط و نقوش باستانی و محو کتیبه‌ها براثر رشد گل‌سنگ‌ها کمتر از 6 دهه زمان خواهد برد. اگرچه از سال‌های گذشته اقداماتی برای جلوگیری از گسترش گل‌سنگ انجام‌شده است، اما هنوز برای مقابله با این پدیده طبیعی به‌صرف تلاش و بودجه بیشتری نیاز است، در غیر این صورت تداوم زیست گل‌سنگ‌ها، خطری جدی برای تخت‌جمشید محسوب می‌شود. 
طبق اعلام متخصصان میراث‌فرهنگی گل‌سنگ‌ها سالیانه خسارتی معادل ۱۰۰ میلیارد تومان به آثار سنگی تاریخی در ایران وارد می‌کنند که حداقل  ۲۰ میلیارد آن مربوط به تخت‌جمشید است. 
اهمیت جهانی تخت‌جمشید به نقش و نگارها، خطوط میخی و گل‌های لوتوس و تصویر سربازان هخامنشی است که در صورت تخریب آن‌ها آسیب جدی به اعتبار این بنا و میراث بزرگ تاریخی ایران و جهان وارد می‌شود. تحقیقات انجام‌شده نشان داده‌اند سنگ‌های مرمر، آهک و ماسه‌سنگ‌های حاوی کلسیت براثر آلودگی هوا و بارش‌های اسیدی بیشترین آسیب را دیده و در معرض رشد گل‌سنگ‌ها قرار دارند. 
در خصوص شرایط تخت‌جمشید و آسیب‌های واردشده به آن در اثر رشد گل‌سنگ، مسعود رضایی منفرد، سرپرست پایگاه تخت‌جمشید سال ۱۳۹۵ اعلام کرد یک گروه ایتالیایی به‌موجب تفاهم‌نامه‌ای موفق شده است برخی گل‌سنگ‌ها را با لیزر و برخی را با شستشو از بین ببرد. او به این موضوع هم اشاره‌کرده بود که به خاطر حساسیت تخت جمشید نباید خطا کنیم و در این خصوص به دنبال راهبرد علمی و جامع برای مبارزه با گل‌سنگ‌ها هستیم. برخی از این گل‌سنگ‌ها را می‌توان با لیزر و شستشو از بین ببریم اما برای برخی دیگر این اقدامات بی‌فایده است و  برای مقابله با این پدیده باید خطا را به حداقل برسانیم.
بر اساس اعلام کارشناسان، ازنظر ریخت‌شناسی و صفت‌های ظاهری بالغ‌بر ۱۲۵ گونه از قارچ‌های گل‌سنگی و گل‌سنگ‌دوست در تخت جمشید و پاسارگاد شناسایی‌شده و به‌تناسب میزان فعالیت آن‌ها بر سطوح سنگی به سه گروه گل‌سنگ‌های خطرناک، کم‌خطر و بی‌خطر تقسیم‌بندی شده‌اند. بر اساس تحقیقاتی که سال ۱۳۸۳ انجام شد، درمجموع ۶۵ گونه‌ گل‌سنگ‌ در میراث جهانی تخت جمشید و پاسارگاد شناسایی‌شده بود. در سال‌های اخیر در اثر بی‌توجهی به این محوطه باستانی تعداد این گونه‌ها به ۱۲۵ گونه رسیده است. 
البته 6 سال قبل نتایج تحقیقات صورت گرفته در دانشگاه الزهرا (س) که توسط پریسا محمدی، عضو هیئت‌علمی گروه میکروبیولوژی این دانشگاه با همکاری مهناز قلی‌پور شهرکی دانش‌آموخته دکتری صورت گرفت، نشان داد، علیرغم تصور قبلی، بسیاری از گل‌سنگ‌ها، نقش محافظتی برای بستر سنگی خوددارند و همانند چتری، سطوح سنگی را از باران‌های اسیدی و تنش‌های محیطی در امان نگه می‌دارند. بااین‌حال چرخی در محوطه تخت جمشید نشان می‌دهد این گل‌سنگ‌ها همچنان در قسمت‌های مختلف این بنای ارزشمند تاریخی در حال رشد و نمو و تخریب نقش برجسته‌های بنا‌های تاریخی هستند.  
آن‌گونه که در کتب علمی زیست‌شناسی آمده است گل‌سنگ‌ها به دو روش فیزیکی و شیمیایی قادر به تخریب بستر خود هستند. درروش فیزیکی ریسه یا بافت گل‌سنگ‌ به درون سنگ نفوذ می‌کند و به‌واسطه فشار مکانیکی که به لایه‌های سنگ وارد می‌کند باعث خرد شدن و تخریب سنگ می‌شود که این عمل را می‌توان به کارکرد مته‌ای تشبیه کرد که با فشار، به لایه‌های درونی راه پیدا می‌کند و باعث خردشدن بستر می‌شود.
از طرفی بنا بر عقیده تعدادی دیگر از کارشناسان و آن‌گونه که نتیجه برخی پژوهش‌ها در این زمینه نشان می‌دهد نمی‌شود گل‌سنگ‌ها را به‌طور کامل از روی آثار تاریخی برداشت و آن را از بین برد بلکه تنها می‌توان رشد آن‌ها را متوقف کرد به همین دلیل باید بر اساس نوع و مدل هر گل‌سنگی برای برداشتن آن اقدام کرد. باوجوداین هنوز راهکار مشخص و دقیقی برای جلوگیری از تخریب گل‌سنگ‌ها در
 تخت جمشید پیدا نشده است. 
در همین حال پریسا محمدی، عضو هیئت‌علمی گروه میکروبیولوژی دانشگاه الزهرا معتقد است، با توجه به اثرات نامطلوبی که بسیاری از روش‌های پاک سازی متداول بر بستر سنگی بنای تاریخی و سازه‌های اطراف آن باقی می‌گذارند، می‌توان در پاک سازی به حذف موردی گل‌سنگ‌های مهاجم از سطح بنای سنگی فکر کرد که موجب خرد شدن بستر سنگی خود می‌شوند. در ارزیابی کمی فرسایش گل‌سنگ‌ها به محققان و مرمت‌گران کمک خواهد کرد در گام نخست، زمان‌بندی مناسب اقدامات مرمتی را به دست آورند و از میان گل‌سنگ‌های مختلف استقراریافته، انواع مخرب در فرسودگی زیستی را مشخص کنند.
«با توجه به تنوع گل‌سنگ ها، تاکنون یک درمان قطعی و واحد برای آن ارائه نشده است.» این را علیرضا عسگری، مدیر پایگاه پژوهشی میراث جهانی تخت جمشید در گفت‌و‌گو با «رسانه‌ها» مطرح کرده و می‌گوید: «کشورهای مختلف راه‌حل‌های متفاوتی برای پاک سازی آن‌ها پیشنهاد می‌کنند هرچند استفاده از بعضی از روش‌ها مناسب بوده است اما انتقادهایی هم درباره آن‌ها وجود دارد. درگذشته مرمتگران تجربی با آب و برس اقدام به پاک سازی گل‌سنگ‌ها می‌کردند که این‌روش راحت‌ترین روش است اما معایب زیادی دارد که عبارت است از انتشار گل‌سنگ، از بین نرفتن لیف گل‌سنگ و به وجود آمدن انواع جدیدی از گل‌سنگ که از شروع کار بنیاد پژوهشی پارسه- پاسارگاد روش  پاک سازی با روش شستشو و برس در  تخت جمشید منسوخ شد.»
عسگری بابیان اینکه پایگاه تخت جمشید از  ۱۷ سال پیش تاکنون مطالعات بسیار گسترده‌ای در خصوص نوع و روش‌های پاک سازی گل‌سنگ‌ها آغاز کرده است و این مطالعات با همکاری مراکز بین‌المللی و مراکز تخصصی ایرانی همچنان در حال انجام است، عنوان می‌کند: «تخت جمشید نخستین سایت ایرانی است که گل‌سنگ‌ها مورد بررسی‌های تخصصی قرار گرفتند و نخستین مکانی است که با گل‌سنگ‌ها به‌صورت علمی برخورد شده و مقدار زیادی از این عوامل آسیب‌رسان از سطح آثارسنگی زدوده شده است، در سال ۱۳۹۰ تنها بخشی به‌عنوان آزمایش توسط هیئت مرمت و باستان‌شناسی ایرانی- ایتالیایی انجام شد و در این پروژه کارشناسان ایرانی و کارشناسانی از دانشگاه بلونیا، موسسه ایزیائو و ایکروم فعالیت داشتند. پس‌ازاینکه نتایج استفاده از یک نوع مواد گل سنگ‌زدا مثبت تشخیص داده شد در سال ۱۳۹۸ کاخ شورا و کاخ تچر توسط مرمتگران بدون مرز و با همکاری نزدیک کارشناسان ایرانی گل‌سنگ‌ها پاک سازی و آثار سنگی مرمت شد.»  
مدیر پایگاه پژوهشی میراث جهانی تخت جمشید خاطرنشان می‌کند: «هیئت باستان‌شناسی و مرمت ایرانی- ایتالیایی آزمایش‌هایی روی یکی از دیواره‌های بدون نقش در تخت جمشید انجام دادند تا پس از چند سال دوباره موردبررسی قرار گیرد. نکته حائز اهمیت اینکه پاک سازی گل‌سنگ‌ها و رویش آن‌ها بسیار پیچیده است و برای دیدن نتایج منتج از پاک سازی‌ها نیاز به یک دوره چندساله است، به‌عنوان نمونه ممکن است مواد گل سنگ‌زدا در ایتالیا مفید تشخیص داده‌شده باشد اما در ایران با توجه به نوع گل‌سنگ و جنس‌سنگ و شرایط آب و هوایی مناسب نباشد. بنابراین نمی‌توان بدون انجام مطالعات مستمر و تخصصی دارویی را استفاده کرد. ازاین‌رو کارشناسان و مدیریت تخت‌جمشید استفاده از هرگونه مواد گل سنگ‌زدا را با توجه به سوابق مفید آن در تخت جمشید تجویز و استفاده می‌کنند.» 
وی با اشاره به اینکه معمولا پاک سازی گل‌سنگ‌ها باید هم‌زمان با اقدامات حفاظتی و مرمتی انجام شود، تأکید می‌کند: «ضروری است برای  پاک سازی هر بخش، یک کارگاه مرمتی تعریف شود تا پس از پاک سازی گل‌سنگ‌ها، اقدامات حفاظتی و مرمتی انجام شود، در غیر این صورت پاک سازی‌ها ممکن است نه‌تنها مثبت نباشد بلکه برای آثار تاریخی زیان‌بار هم باشد.» 
همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، در یک ماه گذشته کشف نوعی جدید از گل‌سنگ در تخت‌جمشید، حساسیت‌ها دراین‌باره را افزایش داده است. متخصصان گل‌سنگ‌شناس با تأکید بر اینکه اگر رفتار گونه‌های گل‌سنگی بر آثار سنگی تاریخی با دقت ارزیابی نشود بیشترین آسیب متوجه آثار سنگی تاریخی خواهد بود، تصریح می‌کنند: «کارشناسان میراث‌فرهنگی اگر رفتار گونه جدید گل‌سنگ تخت‌جمشید را نشناسند و بدون استناد به مطالعات علمی و راهکارهای درست شروع به از بین بردن آن کنند باعث می‌شوند زیستگاهی که زیر این‌گونه مخرب گل‌سنگ به‌وجود آمده عواملی مانند سیانوباکتری‌ها و باکتری‌ها عمیق‌تر به سطح سنگ فرورود و این یعنی یک گام حرکت به سمت فاجعه و تخریب بیشتر.»
به باور این متخصصان، در بخش‌هایی باید بپذیریم که گل‌سنگ طی سالیان متمادی رشد کرده و ما تنها اجازه تداوم رشد و توسعه را به آن‌ها نمی‌دهیم و نقوش را همراه با گل‌سنگ داریم؛ زیرا اگر به دنبال گل‌سنگ‌زدایی در این بخش‌ها باشیم، نقوشی مانند «گل لوتوس و خط میخی» همراه با گل‌سنگ برداشته و محو می‌شود. برخی ازنوشته‌های روی کتیبه‌ها یک تا ۲/۵ میلی‌متر عمق دارد و با برداشته شدن گل‌سنگ آسیب جدی خواهد دید و دیگر قابل‌خواندن نخواهد بود، به همین دلیل روی نقوش و کتیبه‌ها و نگاره‌های ظریف، کار پاک سازی
 انجام نمی‌شود، چه با مواد شیمیایی و چه با روش‌های فیزیکی. بنابراین ﻫﺪف از ﺑﯿﻦ ﺑﺮدن گل‌سنگ‌ها در نقاطی است که ضرورت دارد؛ یا کنترل گل‌سنگ‌ خصوصا روی سطوحی که اگر گل‌سنگ‌زدایی شود نقوش از بین خواهد رفت. در بعضی ﺳﻄﻮح اﮔﺮ گل‌سنگ زداﯾﯽ کنیم ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﻦ از ﺑﯿﻦ ﺑﺮدن آن ﻧﻘﺶ و ﭘﺎﮐ ﺴﺎزی ﯾﮑﯽ را اﻧﺘﺨﺎب کرد و ﻣﺎ در ﺑﺮﺧﯽ از ﺟﺎﻫﺎ اﮔﺮ برای پاکسازی گل‌سنگ‌ها اقدام کنیم، باید با برخی نقوش خداحافظی کنیم.  (محمد سهرابی- متخصص گل سنگ‌شناس در گفت‌وگو با ایسنا)
 توقف تحقیقات گل‌سنگ‌شناسی به دلیل فقدان حمایت‌های مالی لازم
  کارکرد و اهمیت تخت‌ جمشید برای تفاخر به گذشته‌های دور و ازیادرفته نیست. بلکه این پهنه برای درک شکل‌گیری فرهنگ‌ها در بخش بزرگی از خاورمیانه اهمیت دارد. بنای جهانی تخت جمشید همواره در طول دوره‌های مختلف درخطر تهدیدات طبیعی و انسانی قرار داشته است. پدیده‌هایی نظیر گل‌سنگ‌ نیز یکی از خطراتی است که نقوش این بنای جهانی را با خطر زوال و محو شدن روبه‌رو کرده و این درحالی است که خبرگزاری مهر فروردین دو سال گذشته به نقل از «کارشناسان» اعلام کرده بود که تنها برای مطالعه گل‌سنگ‌ها به ۶۰۰ میلیون تومان بودجه نیاز است. با این مبلغ حتی نمی‌توان سه دانگ آپارتمان در حاشیه تهران خرید و بااین‌حال قرار بود همین مبلغ مختصر از طریق بلیت‌فروشی در اختیار پایگاه تخت جمشید قرار گیرد. اما حتی این مبلغ ناچیز را هم دریغ کردند. مدتی قبل هم علیرضا عسگری‌چاوردی، مدیر پایگاه تخت‌جمشید و نقش رستم ضمن اشاره به اینکه از دوسال قبل بودجه تخت‌جمشید قطع‌شده است، گفته بود: سازمان برنامه‌وبودجه، ردیف اعتباری تخت‌جمشید را دوسال است قطع کرده، درصورتی‌که باید این بودجه دست‌کم از محل فروش بلیت به تخت‌جمشید برگردد. حالا ما باید از محل اعتبار استانی خواهش کنیم که اگر بودجه‌شان اضافه آمد به تخت‌جمشید بدهند. حتما باید برنامه‌وبودجه مصوب برای تخت‌جمشید و نقش رستم داشته باشیم، اگر این اتفاق رخ دهد، بهتر می‌توان در این محوطه‌ها کارکرد. 
به‌رغم تعداد و تنوع بالای گل‌سنگ‌ها، آن‌طور که پژوهش‌گران میراث فرهنگی می‌گویند، برای شناسایی و زدودن آن‌ها از آثار باستانی اقدام مؤثری انجام نمی‌شود و این هم به دلیل فقدان حمایت‌های مالی لازم از سوی نهادهایی است که وظیفه مراقبت و محافظت از آثار تاریخی و باستانی را برعهده دارند. 
محمد سهرابی، گل‌سنگ‌شناس و سرپرست پیشین پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی که سال‌ها وقت خود را صرف شناسایی، پایش و رویش گل‌سنگها بر آثار تاریخی و کتیبه‌های باستانی ایران کرده، به ایلنا گفته است که باوجودآنکه آثار و بناهای تاریخی ایران مملو از گونه‌های ناشناخته گل‌سنگ است، تحقیقات گل‌سنگ‌شناسی در ایران سال‌هاست به دلیل نبود بودجه و امکانات کافی در پایگاه‌های میراث فرهنگی، متوقف‌شده است. 
سهرابی در این گفت‌و‌گو، وضعیت بناهای تاریخی را ازنظر فرسودگی زیستی، بسیار آسیب‌زا و ناپایدار توصیف کرده و درباره خطرناک‌ترین و شدیدترین فرسودگی زیستی ناشی از رشد گل‌سنگ در محوطه باستانی بی‌ستون هشدار داده است. گویا براثر فعالیت شرکت‌های پتروشیمی مرودشت و بیستون و تصاعد گازهایی با ترکیبات نیتروژنی، کتیبه‌های دو محوطه جهانی تخت‌جمشید و بیستون تخریب‌شده و این‌طور به نظر می‌رسد که میان آلاینده‌های ناشی از تولیدات پتروشیمی و رشد فزاینده گل سنگ‌ها در مناطق باستانی و تاریخی ارتباطی وجود دارد. 
مبتنی بر اخبار منتشرشده در رسانه‌ها «شرکت پتروشیمی شیراز نیم‌قرن پیش آغاز به کارکرده است؛ مجموعه‌ای که از سال ۱۳۴۲ به بهره‌برداری رسید و در طول ۵۰ سال گذشته اندک‌اندک توسعه‌یافته و گسترده‌تر شد. این شرکت پتروشیمی در ۴۵ کیلومتری شهر شيراز، در مجاورت رودخانه «کُر» و در نزدیکی مرودشت، در مساحتی ۳۰۰ هکتاری ساخته شد؛ در دوره‌ای که سازه باستانی «تخت‌جمشید» هنوز در میراث فرهنگی جهانی ثبت‌نشده بود و پیوسته زمزمه‌هایی مبنی بر آسیب‌زا بودن آلاینده‌های پتروشیمی برای بنای تاریخی تخت‌جمشید شنیده شد و در سال‌های اخیر مجتمع جدیدی با عنوان «شرکت پتروشیمی شهدای مرودشت» نیز به این مجموعه اضافه شد؛ مجموعه‌ای که حالا با تغذیه گل سنگ‌ها، بلای جان تخت‌جمشید شده است.» 
البته مطابق گزارشی که از سوی برخی رسانه‌ها همچون «ایلنا» منتشرشده، هنوز هیچ تحقیق علمی مستمر و جامعی برای برآورد میزان تأثیرگذاری گازهای نیتروژن ناشی از فعالیت این دو واحد صنعتی و جلوگیری از تأثیرات آن‌ها بر رشد فزاینده گل سنگ‌ها و تشدید فرسودگی زیستی انجام‌نشده است. اما به گفته برخی از پژوهش‌گران و کنش‌گران محيط‌زيست، گل سنگ‌های روییده در این منطقه از گونه «نیتروژن‌خواه» هستند و به‌طورکلی وقتی صنایع در حریم آثار تاریخی و بناهای باستانی ساخته می‌شوند، می‌توانند علاوه بر این‌که به دلایل مختلف سرعت تخریب و فرسودگی این بناها را تشدید کنند، بر میزان و عمق تخریب‌ها هم اثرگذار باشند.
به گفته آنان، شرکت‌های پتروشیمی فعال در تخت‌جمشید و بیستون اغلب گازهای نیتروژن‌دار تولید می‌کنند که می‌تواند به‌عنوان یک آلاینده روی رشد این‌گونه تأثیر بگذارد: «تولیدات این پتروشیمی در نزدیکی بیستون منجر به رشد فزاینده گل سنگ‌ها شده و حتی توانسته است نوع و بافت آن‌ها را هم‌تغییر بدهد و تخریب این بناها را تشدید کند.» 
گروهی از پژوهشگران و کنشگران محيط‌زيست راهکار کوتاه‌مدت را حل این معضل و رصد مداوم تولید آلاینده‌ها دانسته و می‌گویند: «باید ایستگاه‌هایی در منطقه باشند که میزان آلاینده‌های تولیدشده توسط صنایعی که در حریم یک و دو آثار تاریخی و باستانی ساخته‌شده‌اند را پایش کنند. دستگاه تصفیه با فیلترهای مخصوص برای آلاینده‌ها نصب و تعبیه شوند و علاوه برپایش میزان تولید آلاینده‌ها، سطح و عمق تخریب هم باید به‌صورت پیوسته ارزیابی و بررسی شوند. این اقدامات به‌عنوان راهکارهای کوتاه‌مدت برای کنترل بحران تخریب بناهای باستانی و تاریخی مطرح است و راهکار بلندمدت هم می‌تواند برنامه‌ریزی برای جانمایی صنایع باشد. باید بار اضافی تخریب در این مناطق را کنترل کنیم. از ساخته‌شدن صنایع جدید در حریم آثار تاریخی خودداری شود و حتی بازدید عمومی در خصوص برخی از آثار که سرعت تخریب در آن بالاگرفته است را برای مدت‌زمانی بسته به تشخیص متخصصان لغو یا محدود کنیم تا ابزارهای محافظتی و مراقبتی مناسب برای آن نصب شود.» 
تحقق این موارد منوط  به آن است که به وضعیت آثار باستانی و تاریخی توجه شده و برنامه‌ای جامع، اصولی و کاربردی برای نگه‌داری و مرمت این آثار در دستور کار باشد. 
 گل‌سنگ  آفت آثار باستانی