سر عظمت مصیبت سالار شهیدان
جواد شاملو
مصیبت شهادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را اعظم مصیبتها خواندهاند. نه فقط در دایره اسلام و مسلمین، بلکه در تمام کائنات؛ در زمین و آسمان. هرچند هویداست مصیبتی که در اسلام سنگینترین باشد در تمام جهان نیز سنگینترین است. چه اسلام حامل بزرگترین و نازنینترین پیشوایان است. اما وجوه این عظمت قابل تأمل است. چه عواملی این مصیبت را از تمام مصیبتها بزرگتر میگرداند؟ حتی از مصیبت حضرت امیرالمؤمنین یا صدیقه کبری و یا حتی شخص رسول خدا صلوات الله علیهم اجمعین؟ در اینجا میتوان به چند عامل اشاره کرد که شهادت حضرت اباعبدالله را از تمام غمها و شداید جهان متمایز میگرداند.
اولین عامل، عظمت شخص سیدالشهدا سلام الله علیه است. امام حسین به عنوان خامس آل عبا عصاره انوار پیش از خود بود. همچنین به عنوان پدر 9 معصوم که از نسل اویند، سرسلسله ائمه به شمار میرود. وجودی بود لطیف و به طور ویژه دوستداشتنی و دلربا. چنین شخصیتی حتی اگر مورد کوچکترین بیاحترامی قرار بگیرد؛ میتوان سالها برایش سوگواری کرد.
عامل دیگر، عظمت جهاد حضرت بود. امام حسین علیهالسلام ظاهرا میتوانست با بیعتی خشک و خالی سایه جنگ را از خود و خاندان و اصحاب خود دور کند. رهبر انقلاب از جهاد امام حسین به عنوان «جهاد کبیر» یاد کردند. جهاد کبیر به طور خلاصه به معنای زیر بار ظلم نرفتن و به ظلم نه گفتن است. در این جهاد، مجاهد آغازگر جنگ نیست اما به بهای نجنگیدن زیر بار ظلم هم نمیرود. جهادی به این صورت در تمام تاریخ احیای دین توسط ائمه بینظیر است. چون هیچ زمان امکان این وجود نداشت که ذوات مقدسه تا حد جنگ، در برابر ظلم ایستادگی کنند. هرچند که همگی تا سر حد شهادت با طاغوت مقابله کردند؛ اما این شهادت در دل جنگ نبود. جنگ امام حسین، جهادی بود که تنها در حد امکان تحقق امکانات داشت و هیچ کورسوی پیروزی ظاهری و نظامی در آن دیده نمیشد.
عامل سوم، عظمت مظلومیت حضرت است. چراکه امام شهید را کسانی کشتند که حضرت را دعوت کرده بودند؛ به او وعده یاری داده بودند، برایش آغوش باز کرده بودند و خود را آماده نشان داده بودند. امام حسین را گروهی کشتند که مشتاق حضرت بودند امابا تطمیع و تهدید قاتل او شدند. این رنگ عوض کردن ناگهانی، ابعاد مظلومیت امام حسین علیهالسلام را به کلی دگرگون و متفاوت میکند.
در نهایت آنچه مصیبت اباعبدالله را عظیم و سنگین میکند؛ شدت جنایات دشمن است. مردمانی بیرحم، بیدین، بیدرک و خشن به جان لطیفترین خلائق خدا افتادند. مشروح این سخن را در این شبهای دهه اول میشنویم و زار میزنیم. حیرت میکنیم و زار میزنیم. در خود میشکنیم و زار میزنیم. اما مهم است که متوجه باشیم عظمت مصیبت امام حسین فقط به دلیل شدت جنایات دشمن نیست. کربلا در وحشیگری لشکر اشقیا خلاصه نمیشود؛ بلکه عظمت وجودی اباعبدالله علیهالسلام، نوع جهاد ایشان، مظلومیت ایشان در مواجهه با مردم و در نهایت شدت جنایات است که کربلا را کربلا میکند. کربلا اینقدر زیبا و حماسی نبود اگر تنها داستانهایی خشونتآمیز بود. کربلا دلکشترین تابلو از عظمت روح انسانی نبود اگر تنها داستانی خونآلود بود. آنچه کربلا را بیمانند میکند انسانی بیمانند، جهادی بیمانند، مظلومیتی بیمانند و در نهایت جنایتی بیمانند است.
مصیبت شهادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را اعظم مصیبتها خواندهاند. نه فقط در دایره اسلام و مسلمین، بلکه در تمام کائنات؛ در زمین و آسمان. هرچند هویداست مصیبتی که در اسلام سنگینترین باشد در تمام جهان نیز سنگینترین است. چه اسلام حامل بزرگترین و نازنینترین پیشوایان است. اما وجوه این عظمت قابل تأمل است. چه عواملی این مصیبت را از تمام مصیبتها بزرگتر میگرداند؟ حتی از مصیبت حضرت امیرالمؤمنین یا صدیقه کبری و یا حتی شخص رسول خدا صلوات الله علیهم اجمعین؟ در اینجا میتوان به چند عامل اشاره کرد که شهادت حضرت اباعبدالله را از تمام غمها و شداید جهان متمایز میگرداند.
اولین عامل، عظمت شخص سیدالشهدا سلام الله علیه است. امام حسین به عنوان خامس آل عبا عصاره انوار پیش از خود بود. همچنین به عنوان پدر 9 معصوم که از نسل اویند، سرسلسله ائمه به شمار میرود. وجودی بود لطیف و به طور ویژه دوستداشتنی و دلربا. چنین شخصیتی حتی اگر مورد کوچکترین بیاحترامی قرار بگیرد؛ میتوان سالها برایش سوگواری کرد.
عامل دیگر، عظمت جهاد حضرت بود. امام حسین علیهالسلام ظاهرا میتوانست با بیعتی خشک و خالی سایه جنگ را از خود و خاندان و اصحاب خود دور کند. رهبر انقلاب از جهاد امام حسین به عنوان «جهاد کبیر» یاد کردند. جهاد کبیر به طور خلاصه به معنای زیر بار ظلم نرفتن و به ظلم نه گفتن است. در این جهاد، مجاهد آغازگر جنگ نیست اما به بهای نجنگیدن زیر بار ظلم هم نمیرود. جهادی به این صورت در تمام تاریخ احیای دین توسط ائمه بینظیر است. چون هیچ زمان امکان این وجود نداشت که ذوات مقدسه تا حد جنگ، در برابر ظلم ایستادگی کنند. هرچند که همگی تا سر حد شهادت با طاغوت مقابله کردند؛ اما این شهادت در دل جنگ نبود. جنگ امام حسین، جهادی بود که تنها در حد امکان تحقق امکانات داشت و هیچ کورسوی پیروزی ظاهری و نظامی در آن دیده نمیشد.
عامل سوم، عظمت مظلومیت حضرت است. چراکه امام شهید را کسانی کشتند که حضرت را دعوت کرده بودند؛ به او وعده یاری داده بودند، برایش آغوش باز کرده بودند و خود را آماده نشان داده بودند. امام حسین را گروهی کشتند که مشتاق حضرت بودند امابا تطمیع و تهدید قاتل او شدند. این رنگ عوض کردن ناگهانی، ابعاد مظلومیت امام حسین علیهالسلام را به کلی دگرگون و متفاوت میکند.
در نهایت آنچه مصیبت اباعبدالله را عظیم و سنگین میکند؛ شدت جنایات دشمن است. مردمانی بیرحم، بیدین، بیدرک و خشن به جان لطیفترین خلائق خدا افتادند. مشروح این سخن را در این شبهای دهه اول میشنویم و زار میزنیم. حیرت میکنیم و زار میزنیم. در خود میشکنیم و زار میزنیم. اما مهم است که متوجه باشیم عظمت مصیبت امام حسین فقط به دلیل شدت جنایات دشمن نیست. کربلا در وحشیگری لشکر اشقیا خلاصه نمیشود؛ بلکه عظمت وجودی اباعبدالله علیهالسلام، نوع جهاد ایشان، مظلومیت ایشان در مواجهه با مردم و در نهایت شدت جنایات است که کربلا را کربلا میکند. کربلا اینقدر زیبا و حماسی نبود اگر تنها داستانهایی خشونتآمیز بود. کربلا دلکشترین تابلو از عظمت روح انسانی نبود اگر تنها داستانی خونآلود بود. آنچه کربلا را بیمانند میکند انسانی بیمانند، جهادی بیمانند، مظلومیتی بیمانند و در نهایت جنایتی بیمانند است.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
تحقق رشد اقتصادی بالا در حوزه معدن شدنی است
-
ظرفیت عظیم معدنی کشور همچنان مغفول است
-
حمایت از مقاومت با قدرت تداوم خواهد داشت
-
شکست دشمن در جنگ و پساجنگ غزه
-
غرب و شبکهسازی بحران
-
سر عظمت مصیبت سالار شهیدان
-
مانور قدرت حزبالله در شمال اراضی اشغالی
-
لزوم تسهیلگری در صادرات و بهروزرسانی ماشینآلات فرسوده
-
سایه سنگین هوش مصنوعی بر مشاغل
-
گره کور اقتصادی در پاریس
-
تب دنگی در کمین