زمــیـن هر روز گرمتر از دیروز
مدتهاست که تب خبرهای مربوط به تغییرات آبوهوایی و گرمایش جهانی داغ است و «این موضوع ذهن بسیاری از محققان را به خود معطوف داشته و به مهمترین چالشهای قرن حاضر تبدیل شده است. ماهیت مسائل زیستمحیطی به گونهای است که مرزبندیهای سیاسی، در مورد آن صادق نیست؛ زیرا اجزای تشکیلدهنده آن دارای پیوستگی، پویایی و تحرک زیادی هستند. ازاین رو هرگونه اختلال، در هر یک از اجزای محیطزیست در یک محدوده جغرافیایی، سایر اجزا و مناطق جغرافیایی را در اقصی نقاط جهان تحت تأثیر قرار میدهد. تغییرات اقلیمی نیز از این قاعده مستثنا نیست و ماهیت این پدیده به گونهای است که آثار و پیامدهای آن تمام جهان را متأثر میسازد؛ لذا تمامی ارکان جامعه از سطوح ملی، منطقهای و جهانی برای کاهش آثار و پیامدهای این پدیده، باید با یکدیگر همکاری کنند.» (١) گرمایش جهانی بیش از هر زمان دیگری زندگی و معیشت مردم را در معرض خطر جدی قرار داده و هرروز ابعاد آن به دلیل دخالتهای انسانی و انتشار بیرویه گازهای گلخانهای گسترده شده و تغییر روندهای طبیعی اقلیم در کره زمین، روند جدیدی را در اقلیم جهانی موجب شده است. این پدیده تمامی کشورهای جهان ازجمله ایران را تهدید میکند و آثار و پیامدهای آن را میتوان بهصورت خشکسالیهای ممتد و طولانی مشاهده کرد تا بدانجا که برخی از مناطق به دلیل شدت بیابانزایی ناشی از خشکسالی بلندمدت عملا غیرقابل سکونت شدهاند و پدیدههایی همچون آتشسوزیهای ویرانگر جنگلها، وقوع طوفان و سیلهای سهمگین، کمبود آب آشامیدنی، خشکسالیهای بلندمدت، ذوب شدن یخهای قطبی و بالا آمدن سطح آب دریاها و اقیانوسها برای بشر حاوی یک هشدار مهم و جدی است: «فرصت بسیار کوتاهی برای نجات زمین از این وضعیت باقی مانده است.»
سازمان ملل از مدتها قبل آژیر قرمز تغییرات آبوهوا را به صدا درآورده و دبیرکل سازمان جهانی هواشناسی با اعلام اینکه تغییرات اقلیمی ناشی از مصرف سوختهای فسیلی به همراه ظهور الگوی آبوهوایی پدیده النینو، باعث ثبت رکوردهای جهانی طی سال ۲۰۲۳ شده، هشدار میدهد: «احتمال بسیار زیادی وجود دارد» که گرما در سال ۲۰۲۴ رکوردهای جدیدی بر جای بگذارد، به این دلیل که سال بعد از ظهور النینو معمولا گرمتر میشود و مطابق برآوردهای صورت گرفته اگر تغییرات اقلیمی و روند گرم شدن زمین با همین سرعت ادامه یابد تا سال ۲۱۰۰ تابستانهایی با امواج گرمای طولانیتر، شدیدتر و دمای بالاتر از رکوردهای تاریخی میتواند برای نیمی از سال ادامه داشته باشد!
به تازگی این احتمال مطرح شده است که شهرهای ایران در تابستان سال جاری بهطور میانگین گرمای ۱ تا ۲ درجه بیشتر را تجربه خواهند کرد. احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی با اعلام این خبر گفته است: مناطق جنوبی در استانهای فارس و هرمزگان تا شمال شرق در خراسان رضوی و همچنین سمنان، تهران، البرز تا زنجان و مرکزی ۱۰ تا ۳۰ درصد کمتر از نرمال بارش دریافت کردهاند و بهطور مشخص این میزان در استانهای تهران، سمنان و قزوین ۲۵ تا ۳۵ درصد زیر نرمال بوده است. رئيس مرکز ملی اقلیم تأکید کرده بهدلیل کاهش مقدار آب تأمین شده طی سال آبی در استانهای تهران، سمنان و قزوین و کاهش آورد آبی و سطح رودخانهها، خشکسالی در این استانها برای چهارمین سال تداوم پیدا کرده است و وارد مرحله خشکسالی هیدرولوژیک شدهاند بنابراین در جریان تغییرات اقلیمی با در نظر داشتن افزایش دما و کاهش بارش، تخریب عرصههای منابع طبیعی و دیگر منابع حیاتی محتمل است و زیستپذیری به شدت کاهش خواهد یافت.
مطابق داده های آماری، بین سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۸۰ دمای جهانی به میزان ۰/۰۷ درجه سانتیگراد در هر دهه افزایش یافت و از سال ۱۹۸۱ سرعت گرمایش جهانی به ۰/۱۸ درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرد. روند صعودی دما، افزایش دمای کنونی زمین به میزان ۲ درجه سانتیگراد در مقایسه با دوران پیش از صنعتیشدن را بههمراه داشت، اما اقدامات کشورها تناسبی با سرعت گرمایش زمین ندارد.
کاهش فرصت های شغلی
البته باید به این نکته توجه کرد که در بسیاری از موارد علاوه بر اینکه تعریف نادرستی از دو عنوان تغییر اقلیم و گرمایش زمین صورت گرفته، بعضا واژه اقلیم با آب و هوا نیز اشتباه گرفته میشود.
هوا، وضعیت جوی یک منطقه در گوشهای از جهان در یک بازه زمانی کوتاه مدت، از چند ساعت تا چند روز یا حداکثر تا چند هفته است. مانند؛ تعیین حرارت هوا، سرعت وزش باد و رطوبت در یک لحظه زمانی خاص. اما اقلیم، میانگین هوای منطقهای یا جهانی در یک بازه زمانی طولانی مدت (حداقل ۳۰ سال) است. اقلیم از سوی اقلیمشناسان برای اثبات تغییر، در شکل وسیعتری مورد جستوجو و ارزیابی قرار میگیرد.
ناظر بر داده های کارشناسی، تغییر اقلیم، تغییری غیرقابل بازگشت در متوسط شرایط آب و هوایی است و تغییر اقلیم به مجموعهای وسیع از پدیدههای جهانی گفته میشود که دلیل اصلی وقوع آنها استفاده از سوختهای فسیلی و رها شدن گازهای مختلف در اتمسفر زمین است اما به افزایش دمای میانگین کره زمین در بلند مدت گرمایش جهانی گفته میشود.
از پیامدهای گرمایش جهانی، تغییر اقلیم است. دامنه اثرگذاری گسترده این پدیده بر بخشهای مختلف اقتصادی از جمله منابع آب و کشاورزی مشهودتر است.
تغییر اقلیم و گرمتر شدن زمین به سبب تأثیرات گسترده و مخربی که طی سالیان اخیر به زیستبوم وارد آورده است، بزرگترین چالش و تهدیدِ حال حاضر و آینده زمین و حیات انسان محسوب میشود و بیش از هر زمان دیگری زندگی و معیشت مردم را در سرتاسر جهان در معرض خطر جدی قرار داده است؛
گزارشهای پراکندهای از سازمان جهانی بهداشت و سازمانهای مختلف سندیکاهای کارگری نشان میدهد، گرما و تنشهای دمایی فرصتهای شغلی را از بین میبرد. پیش بینی میشود در سال ۲۰۳۰، ۲/۲ درصد از کل ساعاتی که امکان کار در آن وجود دارد در سراسر جهان از دست برود که معادل از دست دادن ۸۰ میلیون شغل تمام وقت است. آمار تأثیر متغیرهای اقلیمی بر سلامت و امنیت کارگران درگیر چالشهای مهمی است. افزایش بلندمدت میانگین دمای جهانی با همین روند بیش از ۱/۵ درجه سانتیگراد خواهد بود، و فعالیتهای کشاورزی و ساختمانی و ساعات و قراردادهای غیر دائم در محاسبات بسیار کم در نظر گرفته میشوند. میدانیم که کارهای کشاورزی و ساختمانی در روزهای ابری و بارانی هم معمولا نیمه تعطیل هستند. این اعداد همینطور در کشورهای خاورمیانه و کشورهای آفریقایی که اغلب تنشهای گرمایی و نبود اصناف و سندیکاهای حامی حقوق کارگری را با هم تجربه میکنند بسیار بیشتر است و همچنان رو به افزایش است.
اما از دست رفتن موقعیتها و ساعات کار نیز موضوع مهم دیگری است، در سال ۲۰۳۰ میزان از دست دادن ساعات کار در سراسر جهان بسیار بیش از این افزایش خواهد یافت. اثر این تأثیر تنش حرارتی بهطور نابرابر در سطح جغرافیایی توزیع شده است. گزارش سازمان جهانی پیش از این از بین رفتن دست کم ۳درصد مشاغل در جنوب آسیا و غرب آفریقا را پیشبینی کرده بود.
تغییر ساعات کار در مناطق مختلف معنای متفاوتی دارد. این تغییر ساعات مفید کاردر جنوب اروپا و آمریکا منجر به کاهش بهرهوری و کیفیت کار میشود. در حالیکه در کشورهایی که بر اساس مدلهای پیشبینی افزایش دما آسیبپذیرتر هستند منجر به از بین رفتن بخش مهمی از مشاغل میشود و کارگران را به سمت عقد قراردادهایی برای کار در شرایطی غیر انسانی هل میدهد. نمونههای آن در برخی کشورهای خلیج فارس در مورد کارگران مهاجر یا در کارگاههای غیرقانونی پرشمار در اندونزی و پاکستان و هند رخ میدهد.
در سال ۱۹۹۵، بخش کشاورزی ۸۵ درصد از ساعات کار را به خود اختصاص داده بود. پیشبینی میشود در سراسر جهان به دلیل استرس گرمایی و کشاورزی احتمالا ۶۰ درصد از ساعات کاری از دست رفته در جهان را تشکیل دهد. افزایش بیشتر دما میتواند برخی از مناطق کشاورزی راغیر مولد کند. این موضوع میتواند منجر به جابهجایی بسیاری از کارگران در بخشهای مختلف و مهاجرت آنها در جغرافیایی متفاوت شود. جمعیت بیش از ۲۵ میلیون حاشیهنشین در کلانشهرهای ایران نمونهای از این دست است. برخی از مناطق به ویژه در خاورمیانه به دلیل شدت بیابانزایی ناشی از خشکسالی بلند مدت عملا قابلیت زیست خود را از دست دادهاند. بنابران این منطقه در برابر تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش زمین در شمار آسیبپذیرترین مناطق است و حتی برآورد شده تا سال ۲۰۳۰ دمای هوا در خاورمیانه بیش از دو برابر میانگین جهانی باشد. برهمین اساس گاردین به نقل از پژوهشگران این حوزه، گوشزد میکند: کاهش انتشار گازهای گلخانهای به مراتب ارزانتر از تغییر ندادن رویههای کنونی تمام میشود. هزینههای کاهش انتشار این گازها تا سال ۲۰۵۰ از طریق روشهایی مثل از رده خارج کردن سوختهای فسیلی و جایگزینیشان با انرژی تجدیدپذیر حدود 6 تریلیون دلار برآورد میشود. این رقم 6 برابر کوچکتر از هزینههای تغییرات اقلیمی تا میانه قرن است که حدود ۳۸ تریلیون دلار برآورد شده است.
براساس مطالعات مورد اجماع دانشمندان اقلیمشناس، آغاز انقلاب صنعتی با مصرف و سوزاندن سوختهای فسیلی – که مقدار زیادی دیاکسید کربن و سایر گازهای گلخانهای را آزاد میکنند – همراه بوده و ما با تغییر سبک کشاورزی و دامداری، حجم بالایی از گازهای گلخانهای را به جو زمین پمپاژ کرده ایم. نتیجه اینکه مقدار بیشتری از حرارتی که باید پس از برخورد با سطح، زمین را ترک میکرد، حالا در جو به دام میافتد و دمای میانگین زمین شروع به افزایش میکند. اما مشکل تنها در تغییر دمای میانگین نیست، این تغییر؛ ماشه سلسله رویدادهایی را فشار میدهد که تمام تعادل زیستی روی زمین را بر هم میزند.
تبخیر سطح آب دریاچههای کشور 15 درصد بیشتر از گذشته
محیط زیست زمین همانند شبکهای درهمتنیده و پیچیده به هم وابسته است و براساس شرایط شکنندهای شکل گرفته است. با تغییرات دما، شاهد تغییر الگوی فصلها، باروری گیاهان، هجوم گونههای ناشناس، تغییر سطح آب دریاها و به زیر آب رفتن نواحی ساحلی همچنین کاهش منابع آب شیرین خواهیم بود.
«گرمایش جهانی سبب تغییر در الگوهای جوی شده و علاوهبر کاهش بارندگی، سبب شده تا سطح آب دریاچههای کشور حدود ۱۵ درصد بیشتر از گذشته تبخیر شود.» این را «احد وظیفه»، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی میگوید. درحالیکه بهطور متوسط میزان بارش کشور در هر سال حدود یک میلی متر کاهش یافته است، عوامل دیگری در این مسئله دخیل هستند که استقرار صنایع آببر در مناطق مرکزی ایران از آن جمله است که بهعنوان یک اشتباه مدیریتی قلمداد میشود.
او عنوان می کند، مرکز کشور حدود ۲۵ درصد سهم آب کشور را دریافت میکند، درصورتیکه بیش از نیمی از جمعیت ایران در این مناطق ساکن هستند. در این شرایط از این به بعد نباید صنایع آببر را در بخشهای مرکزی کشور مستقر کنیم. چراکه اقداماتی مانند انحراف آب از مسیر اصلی، استخراج بیش از حد منابع آبهای زیرزمینی، رعایت نکردن حقابه تالابها و دریاچهها و غیره باعث فرونشست زمین و تغییرات گسترده شده است.
کارشناسان زیستمحیطی پیشاز این بارها نسبت به مشکلات مدیریت آب و تغییر الگوی آب و هوا در کشور هشدار دادهاند.
به گفته آنها، مواردی همچون کاهش بارشها، برداشت غیرمجاز آب و تغییر الگوی آبوهوا، ازجمله عواملی هستند که به خشک شدن دریاچهها منجر شدهاند. این پدیده، مشکلات جدیای را در تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی، و حتی برقتولیدی و تأثیرات بلندمدت بر محیطزیست و اقتصاد کشور به همراه داشته است. به بیان احد وظیفه در ۵۰ سال گذشته بهطور متوسط ۲ درجه دمای هوای کشور افزایش یافته است، یعنی حدود ۱۵ درصد شدت تبخیر بالاتر رفته است، به این معنا که سطح دریاچه در معرض تابش مستقیم خورشید، با سرعت و شدت بیشتری تبخیر میشود.
خشکسالی و سیلاب دو روی سکه تغییر اقلیم
معمولا کشورهای خشک و نیمهخشک و جوامع کمتر توسعه یافته و جوامعی که اقتصادشان بر منابع طبیعی متکی است با بیشترین و شدیدترین پیامدهای زیانبار و اثرات ناشی از این پدیده روبهرو خواهند شد. به این دلیل که ظرفیت پایینتری برای مقاومت و سازگاری دارند و در برابر اثرات ناشی از تغییر اقلیم نسبت به کشورهای توسعه یافته آسیبپذیرترند.
این مسئله، اقلیم ایران را نیز شامل میشود؛ اقلیمی که بیش از ۸۰ درصد آن در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد و میانگین بارندگی آن تقریبا ۲۵۰ میلیمتر، کمتر از یک سوم میانگین بارش در جهان (۸۶۰ میلیمتر) است. در ایران، بارزترین نشانههای تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر، افزایش دمای متوسط، کاهش بارش، بارشهای ناگهانی و سیلآسا، خشکسالی، خالی شدن زود هنگام سدها، افزایش طوفان و بروز پدیدههای گرد و غبار، بوده است. همینکه امروزه این موارد به وضوح قابل رویت هستند، خود گویای این است که اثر گرمایش زمین در ایران شروع شده است و دولت نباید نسبت به این مسئله بیتفاوت باشد، چراکه در صورت بی تفاوتی، رهایی از چنین وضعیتی کار چندان آسانی نخواهد بود.
البته وضعیت کنونی صرفا به تأثیرات گرمایش زمین محدود نمیشود، بلکه همراه است با چندین دهه مدیریت اشتباه و سیاستهای ضد محیط زیست با پیامدهای ناگواری که رد پای آن را میتوان این روزها در ابعاد مختلف جستوجو کرد. سالهاست که خشکسالی در سطح گستردهای از مناطق قابل مشاهده است و تغییرات آب و هوایی، عرضه آب را متغیر و نامطمئن ساخته، به طوریکه بروز خشکسالیها و معضلات کمآبی، احتمال تنش و درگیری بر سر آب را افزایش داده و تحقیقاتی که طی سالهای گذشته در این زمینه شده، نشان میدهد که هر ساله بخشی از ایران پدیده خشکسالی را تجربه میکند.
یکی از موضوعات دیگری که کارشناسان محیط زیست به آن اشاره دارند، مهاجرت روستائیان به حاشیه شهرهاست، که خشکسالیهای متوالی، از دلایلیست که تاکنون به گفته خود مقامات دولتی، از حدود ۶۲ هزار روستا در کشور، دستکم ۳۰ هزار روستا خالی از سکنه شدند.
در چند سال اخیر بارها شاهد وقوع طوفان و بارشهای سیلآسا در مناطق مختلف کشور بودیم ازجمله سیلهای ویرانگری که در مناطقی مانند شیراز، گلستان، مازندران، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی، همدان، زنجان، قزوین، کُردستان، خراسان رضوی، خوزستان و ایلام مرگ تعدادی از شهروندان را به دنبال داشت. بنا بر آمار جدید منتشر شده سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، در ۷۰ سال اخیر ۸۴۴۹ سیل در ایران رخ داده است؛ یعنی هر سه روز یک سیل اتفاق افتاده و مدتهاست آژیر خطر این پدیده برای بسیاری از ساکنان شهرها و روستاها به صدا درآمده است. خشکسالی و سیلاب دو روی سکه تغییر اقلیم هستند. بررسی آمار و اطلاعات بارش و رواناب طی ۶۰ سال گذشته در مناطق خشک و نیمه خشکی همانند ایران، حاکی از آن است که سیلابهای بزرگ و ویرانگر عموما بلافاصله قبل و پس از دورههای خشکسالی طولانی و شدید به وقوع میپیوندند. پدیده تغییر اقلیم نیز منجر به تشدید این وضعیت شده است.
تغییر الگوی آتشسوزی جنگل ها، به دلیل تغییرات آب و هوایی
اما، نابودی و مرگ تالابها، دریاچهها و انقراض گونههای گیاهی و جانوری هم به خاطر فعالیتهای انسانی است که روند آن با تغییر اقلیم افزایش مییابد. با ادامه این روند تخمین زده میشود که در مدت ۳۰ سال آینده بخش عمدهای از جنگلها نیز از بین خواهند رفت. همچنین خشکسالی منجر به خشک شدن زود هنگام علفهای کف جنگل میشود که وجود یک حریق کوچک حادثه بزرگی را میآفریند. تا اوایل شهریور ماه 1400 حدود ۲۷۰۰ فقره آتشسوزی در جنگلها و مراتع کشور به وقوع پیوسته و هزاران هکتار جنگل و مرتع از بین رفته است.
بر اساس گزارشهای رسمی، در سال ۹۹، بیش از ۲۱ هزار هکتار از جنگلهای ایران بر اثر حریق خاکستر شدند. بیشترین آتشسوزیها در مناطق جنگلی به ویژه ناحیه رویشی زاگرس به وقوع پیوسته است. بنابراین کشوری مانند ایران باید یکی از کشورهای متعهد و پیگیر در حوزه محیطزیست در جهان باشد.
به گفته علی ملکی آهنگران، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی «از ابتدای سال تاکنون ۶۴۲ فقره آتشسوزی در سطح ۱۱ هزار و ۵۴۶هکتار از سطح جنگلها و مراتع کشور رخ داده که نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد بیش از ۲۵۶ درصدی داشته است.» (باشگاه خبرنگاران جوان، 19 تیر 1403)
با وجود آن که در مدت مشابه امسال نسبت به سال قبل تعداد آتشسوزیها افزایش یافته است، سال 1402 را باز هم میتوان سال تلخی برای آتشسوزی منابع طبیعی نسبت به سال 1401 دانست. چرا که در 1401 سال نسبتا آرامتری برای منابع طبیعی از جهت آتشسوزی سپری شد.
طبق اظهارات آهنگران، در سال 1402 ، هزار و ۷۰۴ فقره آتشسوزی به مساحت ۱۲ هزار و ۴۳۰ هکتار در عرصههای منابع طبیعی کشور رخ داده است که بررسی این آمار در مقایسه با سال 1401 نشان میدهد که با افزایش ۸۲ درصدی تعداد آتشسوزیها و ۳۲۳درصدی مساحت آتشسوزیها مواجه بوده ایم. (شرق، 20 فروردین 1403) به گواه تحلیل های کارشناسی الگوی آتشسوزیها تغییر کرده و یکی از عوامل تأثیرگذار بر تغییر این الگو، پدیده تغییرات اقلیمی است و به این ترتیب وزش باد گرم، گرمایش زمین و کاهش بارندگیها در سالهای اخیر صدمات بسیاری را بر جنگلها وارد کرده است.
اما در کنار پدیده گرمایش زمین و تغییر اقلیم، این بیشتر سوء مدیریت در دستگاههای دولتی است که سبب شده سازگاری و تابآوری اجتماع و زیستبوم ایران در مقابله با پدیدههای زیستمحیطی کاسته شود و آسیبپذیری نیز افزایش یابد.
ایران جزء ۱۰ کشور نخست تأثیرگذار و تأثیرپذیر از تغییرات اقلیمی است و علیرغم افزایش سرعت گرمایش جهانی، این کشور برای مواجهه با آثار و تبعات این پدیده آمادگی ندارد. توجه به اثرات تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی امری اساسی و حیاتی است و نیازمند برنامهریزی و اقدامات جدی برای ارتقای سازگاری و تابآوری است. اجرای موفق برنامههای «سازگاری» و «کاهشی» مستلزم سیاستگذاریهای کارآمد است و بدون تغییر در رویکردهای غلط گذشته ممکن نیست. اگر تدابیر کاهشی-سازگاری کارآمد اتخاذ نشود، کشور ایران در آیندهای نزدیک با آثار جدی و غیرقابل بازگشتی مواجه خواهد شد.
بررسی ها نشان می دهد که مصرف انرژی در ایران به تبعیت از تحولات جمعیتی کشور، فراوانی منابع سوخت های فسیلی و ارزانی حامل های انرژی، افزایش شهرنشینی و رشد صنایع انرژی روند افزایشی قابل توجهی داشته که به تبع آن، میزان انتشار گازهای گلخانه ای نیز افزایش یافته است و باعث تغییرات اقلیمی در کشور می شود. همچنین ایران به دلیل شرایط اکولوژیکی، موقعیت جغرافیایی و قرارگرفتن کشور در کمربند خشک کره زمین، در زمره کشورهای آسیب پذیر ناشی از تغییرات اقلیمی شناخته شده و به شدت تحت تأثیر این پدیده قرار دارد و در آینده نیز بیشتر تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. تغییرات اقلیمی بر جنبه های مختلفی از محیط زیست و همچنین وضعیت اقتصادی – اجتماعی کشور تأثیر خواهد گذاشت، به همین دلیل ملاحظات تغییرات اقلیمی در تمامی سطوح برنامه ریزی موضوعی و مکانی باید موردتوجه قرار گرفته و از ابتدای فرآیندهای برنامه ریزی های کلان کشور به طور عام و برنامه های آمایش سرزمین به طور ویژه بررسی شود.
لزوم کُند کردن نرخ افزایش دمای کره زمین
برای مواجهه با تغییرات اقلیمی دو گونه راهحل وجود دارد. اولین آن، راهحل «کاهشی» است که در آن کاهش عوامل ایجادکننده تغییرات اقلیمی مانند گازهای گلخانهای را مورد هدف قرار میدهد و دومین آن، راهحل «سازگاری» است که در آن تلاش میشود تا شرایط حاصل از تغییرات اقلیمی درک شود و برای مواجهه با آنها اقدامات سازگاری صورت پذیرد تا آسیبپذیری محلی در مقابل تغییرات اقلیمی کاهش یابد. راهحل «کاهشی» در راستای کُند کردن نرخ افزایش دمای کره زمین در آینده گام برمیدارد و راهحل «سازگاری» در پی یافتن راههایی برای ایجاد شرایط مطلوب زندگی و سازگاری با تغییرات اقلیمی در شرایط گرمایش زمین است.
زمانی که ما سیاستهای مربوط به سازگاری را اتخاذ میکنیم در واقع پذیرفتهایم که تغییرات اقلیمی ادامه خواهد یافت و ما باید راهکاری برای کاهش خطرات ناشی از آن پیدا کنیم. «تقویت زیرساختها، بهویژه زیرساختهای مرتبط با انرژی، آب، حملونقل و بهداشت و درمان»، «ارتقاء آمادگی و برنامهریزی برای مقابله با بحرانهای طبیعی ناشی از تغییر اقلیم»، «توسعه سامانههای نوین هشدار مخاطرات جوی و اقلیمی»، «کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و افزایش استفاده از انرژیهای تجدید پذیر»، «بهینهسازی استفاده از منابع آبی»، «توسعه کشاورزی پایدار» و «توسعه راهحلهای مبتنی بر طبیعت، مانند زیرساختهای سبز» میتوانند نقش مهمی در سازگاری با تغییرات اقلیمی داشته باشند.
پی نوشت:
1- قسمتی از مطالعه فرزام پوراصغر سنگاچین است که به سفارس مرکز پژوهش های توسعه و آینده نگری انجام شده است.
سازمان ملل از مدتها قبل آژیر قرمز تغییرات آبوهوا را به صدا درآورده و دبیرکل سازمان جهانی هواشناسی با اعلام اینکه تغییرات اقلیمی ناشی از مصرف سوختهای فسیلی به همراه ظهور الگوی آبوهوایی پدیده النینو، باعث ثبت رکوردهای جهانی طی سال ۲۰۲۳ شده، هشدار میدهد: «احتمال بسیار زیادی وجود دارد» که گرما در سال ۲۰۲۴ رکوردهای جدیدی بر جای بگذارد، به این دلیل که سال بعد از ظهور النینو معمولا گرمتر میشود و مطابق برآوردهای صورت گرفته اگر تغییرات اقلیمی و روند گرم شدن زمین با همین سرعت ادامه یابد تا سال ۲۱۰۰ تابستانهایی با امواج گرمای طولانیتر، شدیدتر و دمای بالاتر از رکوردهای تاریخی میتواند برای نیمی از سال ادامه داشته باشد!
به تازگی این احتمال مطرح شده است که شهرهای ایران در تابستان سال جاری بهطور میانگین گرمای ۱ تا ۲ درجه بیشتر را تجربه خواهند کرد. احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی با اعلام این خبر گفته است: مناطق جنوبی در استانهای فارس و هرمزگان تا شمال شرق در خراسان رضوی و همچنین سمنان، تهران، البرز تا زنجان و مرکزی ۱۰ تا ۳۰ درصد کمتر از نرمال بارش دریافت کردهاند و بهطور مشخص این میزان در استانهای تهران، سمنان و قزوین ۲۵ تا ۳۵ درصد زیر نرمال بوده است. رئيس مرکز ملی اقلیم تأکید کرده بهدلیل کاهش مقدار آب تأمین شده طی سال آبی در استانهای تهران، سمنان و قزوین و کاهش آورد آبی و سطح رودخانهها، خشکسالی در این استانها برای چهارمین سال تداوم پیدا کرده است و وارد مرحله خشکسالی هیدرولوژیک شدهاند بنابراین در جریان تغییرات اقلیمی با در نظر داشتن افزایش دما و کاهش بارش، تخریب عرصههای منابع طبیعی و دیگر منابع حیاتی محتمل است و زیستپذیری به شدت کاهش خواهد یافت.
مطابق داده های آماری، بین سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۸۰ دمای جهانی به میزان ۰/۰۷ درجه سانتیگراد در هر دهه افزایش یافت و از سال ۱۹۸۱ سرعت گرمایش جهانی به ۰/۱۸ درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرد. روند صعودی دما، افزایش دمای کنونی زمین به میزان ۲ درجه سانتیگراد در مقایسه با دوران پیش از صنعتیشدن را بههمراه داشت، اما اقدامات کشورها تناسبی با سرعت گرمایش زمین ندارد.
کاهش فرصت های شغلی
البته باید به این نکته توجه کرد که در بسیاری از موارد علاوه بر اینکه تعریف نادرستی از دو عنوان تغییر اقلیم و گرمایش زمین صورت گرفته، بعضا واژه اقلیم با آب و هوا نیز اشتباه گرفته میشود.
هوا، وضعیت جوی یک منطقه در گوشهای از جهان در یک بازه زمانی کوتاه مدت، از چند ساعت تا چند روز یا حداکثر تا چند هفته است. مانند؛ تعیین حرارت هوا، سرعت وزش باد و رطوبت در یک لحظه زمانی خاص. اما اقلیم، میانگین هوای منطقهای یا جهانی در یک بازه زمانی طولانی مدت (حداقل ۳۰ سال) است. اقلیم از سوی اقلیمشناسان برای اثبات تغییر، در شکل وسیعتری مورد جستوجو و ارزیابی قرار میگیرد.
ناظر بر داده های کارشناسی، تغییر اقلیم، تغییری غیرقابل بازگشت در متوسط شرایط آب و هوایی است و تغییر اقلیم به مجموعهای وسیع از پدیدههای جهانی گفته میشود که دلیل اصلی وقوع آنها استفاده از سوختهای فسیلی و رها شدن گازهای مختلف در اتمسفر زمین است اما به افزایش دمای میانگین کره زمین در بلند مدت گرمایش جهانی گفته میشود.
از پیامدهای گرمایش جهانی، تغییر اقلیم است. دامنه اثرگذاری گسترده این پدیده بر بخشهای مختلف اقتصادی از جمله منابع آب و کشاورزی مشهودتر است.
تغییر اقلیم و گرمتر شدن زمین به سبب تأثیرات گسترده و مخربی که طی سالیان اخیر به زیستبوم وارد آورده است، بزرگترین چالش و تهدیدِ حال حاضر و آینده زمین و حیات انسان محسوب میشود و بیش از هر زمان دیگری زندگی و معیشت مردم را در سرتاسر جهان در معرض خطر جدی قرار داده است؛
گزارشهای پراکندهای از سازمان جهانی بهداشت و سازمانهای مختلف سندیکاهای کارگری نشان میدهد، گرما و تنشهای دمایی فرصتهای شغلی را از بین میبرد. پیش بینی میشود در سال ۲۰۳۰، ۲/۲ درصد از کل ساعاتی که امکان کار در آن وجود دارد در سراسر جهان از دست برود که معادل از دست دادن ۸۰ میلیون شغل تمام وقت است. آمار تأثیر متغیرهای اقلیمی بر سلامت و امنیت کارگران درگیر چالشهای مهمی است. افزایش بلندمدت میانگین دمای جهانی با همین روند بیش از ۱/۵ درجه سانتیگراد خواهد بود، و فعالیتهای کشاورزی و ساختمانی و ساعات و قراردادهای غیر دائم در محاسبات بسیار کم در نظر گرفته میشوند. میدانیم که کارهای کشاورزی و ساختمانی در روزهای ابری و بارانی هم معمولا نیمه تعطیل هستند. این اعداد همینطور در کشورهای خاورمیانه و کشورهای آفریقایی که اغلب تنشهای گرمایی و نبود اصناف و سندیکاهای حامی حقوق کارگری را با هم تجربه میکنند بسیار بیشتر است و همچنان رو به افزایش است.
اما از دست رفتن موقعیتها و ساعات کار نیز موضوع مهم دیگری است، در سال ۲۰۳۰ میزان از دست دادن ساعات کار در سراسر جهان بسیار بیش از این افزایش خواهد یافت. اثر این تأثیر تنش حرارتی بهطور نابرابر در سطح جغرافیایی توزیع شده است. گزارش سازمان جهانی پیش از این از بین رفتن دست کم ۳درصد مشاغل در جنوب آسیا و غرب آفریقا را پیشبینی کرده بود.
تغییر ساعات کار در مناطق مختلف معنای متفاوتی دارد. این تغییر ساعات مفید کاردر جنوب اروپا و آمریکا منجر به کاهش بهرهوری و کیفیت کار میشود. در حالیکه در کشورهایی که بر اساس مدلهای پیشبینی افزایش دما آسیبپذیرتر هستند منجر به از بین رفتن بخش مهمی از مشاغل میشود و کارگران را به سمت عقد قراردادهایی برای کار در شرایطی غیر انسانی هل میدهد. نمونههای آن در برخی کشورهای خلیج فارس در مورد کارگران مهاجر یا در کارگاههای غیرقانونی پرشمار در اندونزی و پاکستان و هند رخ میدهد.
در سال ۱۹۹۵، بخش کشاورزی ۸۵ درصد از ساعات کار را به خود اختصاص داده بود. پیشبینی میشود در سراسر جهان به دلیل استرس گرمایی و کشاورزی احتمالا ۶۰ درصد از ساعات کاری از دست رفته در جهان را تشکیل دهد. افزایش بیشتر دما میتواند برخی از مناطق کشاورزی راغیر مولد کند. این موضوع میتواند منجر به جابهجایی بسیاری از کارگران در بخشهای مختلف و مهاجرت آنها در جغرافیایی متفاوت شود. جمعیت بیش از ۲۵ میلیون حاشیهنشین در کلانشهرهای ایران نمونهای از این دست است. برخی از مناطق به ویژه در خاورمیانه به دلیل شدت بیابانزایی ناشی از خشکسالی بلند مدت عملا قابلیت زیست خود را از دست دادهاند. بنابران این منطقه در برابر تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش زمین در شمار آسیبپذیرترین مناطق است و حتی برآورد شده تا سال ۲۰۳۰ دمای هوا در خاورمیانه بیش از دو برابر میانگین جهانی باشد. برهمین اساس گاردین به نقل از پژوهشگران این حوزه، گوشزد میکند: کاهش انتشار گازهای گلخانهای به مراتب ارزانتر از تغییر ندادن رویههای کنونی تمام میشود. هزینههای کاهش انتشار این گازها تا سال ۲۰۵۰ از طریق روشهایی مثل از رده خارج کردن سوختهای فسیلی و جایگزینیشان با انرژی تجدیدپذیر حدود 6 تریلیون دلار برآورد میشود. این رقم 6 برابر کوچکتر از هزینههای تغییرات اقلیمی تا میانه قرن است که حدود ۳۸ تریلیون دلار برآورد شده است.
براساس مطالعات مورد اجماع دانشمندان اقلیمشناس، آغاز انقلاب صنعتی با مصرف و سوزاندن سوختهای فسیلی – که مقدار زیادی دیاکسید کربن و سایر گازهای گلخانهای را آزاد میکنند – همراه بوده و ما با تغییر سبک کشاورزی و دامداری، حجم بالایی از گازهای گلخانهای را به جو زمین پمپاژ کرده ایم. نتیجه اینکه مقدار بیشتری از حرارتی که باید پس از برخورد با سطح، زمین را ترک میکرد، حالا در جو به دام میافتد و دمای میانگین زمین شروع به افزایش میکند. اما مشکل تنها در تغییر دمای میانگین نیست، این تغییر؛ ماشه سلسله رویدادهایی را فشار میدهد که تمام تعادل زیستی روی زمین را بر هم میزند.
تبخیر سطح آب دریاچههای کشور 15 درصد بیشتر از گذشته
محیط زیست زمین همانند شبکهای درهمتنیده و پیچیده به هم وابسته است و براساس شرایط شکنندهای شکل گرفته است. با تغییرات دما، شاهد تغییر الگوی فصلها، باروری گیاهان، هجوم گونههای ناشناس، تغییر سطح آب دریاها و به زیر آب رفتن نواحی ساحلی همچنین کاهش منابع آب شیرین خواهیم بود.
«گرمایش جهانی سبب تغییر در الگوهای جوی شده و علاوهبر کاهش بارندگی، سبب شده تا سطح آب دریاچههای کشور حدود ۱۵ درصد بیشتر از گذشته تبخیر شود.» این را «احد وظیفه»، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی میگوید. درحالیکه بهطور متوسط میزان بارش کشور در هر سال حدود یک میلی متر کاهش یافته است، عوامل دیگری در این مسئله دخیل هستند که استقرار صنایع آببر در مناطق مرکزی ایران از آن جمله است که بهعنوان یک اشتباه مدیریتی قلمداد میشود.
او عنوان می کند، مرکز کشور حدود ۲۵ درصد سهم آب کشور را دریافت میکند، درصورتیکه بیش از نیمی از جمعیت ایران در این مناطق ساکن هستند. در این شرایط از این به بعد نباید صنایع آببر را در بخشهای مرکزی کشور مستقر کنیم. چراکه اقداماتی مانند انحراف آب از مسیر اصلی، استخراج بیش از حد منابع آبهای زیرزمینی، رعایت نکردن حقابه تالابها و دریاچهها و غیره باعث فرونشست زمین و تغییرات گسترده شده است.
کارشناسان زیستمحیطی پیشاز این بارها نسبت به مشکلات مدیریت آب و تغییر الگوی آب و هوا در کشور هشدار دادهاند.
به گفته آنها، مواردی همچون کاهش بارشها، برداشت غیرمجاز آب و تغییر الگوی آبوهوا، ازجمله عواملی هستند که به خشک شدن دریاچهها منجر شدهاند. این پدیده، مشکلات جدیای را در تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی، و حتی برقتولیدی و تأثیرات بلندمدت بر محیطزیست و اقتصاد کشور به همراه داشته است. به بیان احد وظیفه در ۵۰ سال گذشته بهطور متوسط ۲ درجه دمای هوای کشور افزایش یافته است، یعنی حدود ۱۵ درصد شدت تبخیر بالاتر رفته است، به این معنا که سطح دریاچه در معرض تابش مستقیم خورشید، با سرعت و شدت بیشتری تبخیر میشود.
خشکسالی و سیلاب دو روی سکه تغییر اقلیم
معمولا کشورهای خشک و نیمهخشک و جوامع کمتر توسعه یافته و جوامعی که اقتصادشان بر منابع طبیعی متکی است با بیشترین و شدیدترین پیامدهای زیانبار و اثرات ناشی از این پدیده روبهرو خواهند شد. به این دلیل که ظرفیت پایینتری برای مقاومت و سازگاری دارند و در برابر اثرات ناشی از تغییر اقلیم نسبت به کشورهای توسعه یافته آسیبپذیرترند.
این مسئله، اقلیم ایران را نیز شامل میشود؛ اقلیمی که بیش از ۸۰ درصد آن در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد و میانگین بارندگی آن تقریبا ۲۵۰ میلیمتر، کمتر از یک سوم میانگین بارش در جهان (۸۶۰ میلیمتر) است. در ایران، بارزترین نشانههای تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر، افزایش دمای متوسط، کاهش بارش، بارشهای ناگهانی و سیلآسا، خشکسالی، خالی شدن زود هنگام سدها، افزایش طوفان و بروز پدیدههای گرد و غبار، بوده است. همینکه امروزه این موارد به وضوح قابل رویت هستند، خود گویای این است که اثر گرمایش زمین در ایران شروع شده است و دولت نباید نسبت به این مسئله بیتفاوت باشد، چراکه در صورت بی تفاوتی، رهایی از چنین وضعیتی کار چندان آسانی نخواهد بود.
البته وضعیت کنونی صرفا به تأثیرات گرمایش زمین محدود نمیشود، بلکه همراه است با چندین دهه مدیریت اشتباه و سیاستهای ضد محیط زیست با پیامدهای ناگواری که رد پای آن را میتوان این روزها در ابعاد مختلف جستوجو کرد. سالهاست که خشکسالی در سطح گستردهای از مناطق قابل مشاهده است و تغییرات آب و هوایی، عرضه آب را متغیر و نامطمئن ساخته، به طوریکه بروز خشکسالیها و معضلات کمآبی، احتمال تنش و درگیری بر سر آب را افزایش داده و تحقیقاتی که طی سالهای گذشته در این زمینه شده، نشان میدهد که هر ساله بخشی از ایران پدیده خشکسالی را تجربه میکند.
یکی از موضوعات دیگری که کارشناسان محیط زیست به آن اشاره دارند، مهاجرت روستائیان به حاشیه شهرهاست، که خشکسالیهای متوالی، از دلایلیست که تاکنون به گفته خود مقامات دولتی، از حدود ۶۲ هزار روستا در کشور، دستکم ۳۰ هزار روستا خالی از سکنه شدند.
در چند سال اخیر بارها شاهد وقوع طوفان و بارشهای سیلآسا در مناطق مختلف کشور بودیم ازجمله سیلهای ویرانگری که در مناطقی مانند شیراز، گلستان، مازندران، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی، همدان، زنجان، قزوین، کُردستان، خراسان رضوی، خوزستان و ایلام مرگ تعدادی از شهروندان را به دنبال داشت. بنا بر آمار جدید منتشر شده سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، در ۷۰ سال اخیر ۸۴۴۹ سیل در ایران رخ داده است؛ یعنی هر سه روز یک سیل اتفاق افتاده و مدتهاست آژیر خطر این پدیده برای بسیاری از ساکنان شهرها و روستاها به صدا درآمده است. خشکسالی و سیلاب دو روی سکه تغییر اقلیم هستند. بررسی آمار و اطلاعات بارش و رواناب طی ۶۰ سال گذشته در مناطق خشک و نیمه خشکی همانند ایران، حاکی از آن است که سیلابهای بزرگ و ویرانگر عموما بلافاصله قبل و پس از دورههای خشکسالی طولانی و شدید به وقوع میپیوندند. پدیده تغییر اقلیم نیز منجر به تشدید این وضعیت شده است.
تغییر الگوی آتشسوزی جنگل ها، به دلیل تغییرات آب و هوایی
اما، نابودی و مرگ تالابها، دریاچهها و انقراض گونههای گیاهی و جانوری هم به خاطر فعالیتهای انسانی است که روند آن با تغییر اقلیم افزایش مییابد. با ادامه این روند تخمین زده میشود که در مدت ۳۰ سال آینده بخش عمدهای از جنگلها نیز از بین خواهند رفت. همچنین خشکسالی منجر به خشک شدن زود هنگام علفهای کف جنگل میشود که وجود یک حریق کوچک حادثه بزرگی را میآفریند. تا اوایل شهریور ماه 1400 حدود ۲۷۰۰ فقره آتشسوزی در جنگلها و مراتع کشور به وقوع پیوسته و هزاران هکتار جنگل و مرتع از بین رفته است.
بر اساس گزارشهای رسمی، در سال ۹۹، بیش از ۲۱ هزار هکتار از جنگلهای ایران بر اثر حریق خاکستر شدند. بیشترین آتشسوزیها در مناطق جنگلی به ویژه ناحیه رویشی زاگرس به وقوع پیوسته است. بنابراین کشوری مانند ایران باید یکی از کشورهای متعهد و پیگیر در حوزه محیطزیست در جهان باشد.
به گفته علی ملکی آهنگران، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی «از ابتدای سال تاکنون ۶۴۲ فقره آتشسوزی در سطح ۱۱ هزار و ۵۴۶هکتار از سطح جنگلها و مراتع کشور رخ داده که نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد بیش از ۲۵۶ درصدی داشته است.» (باشگاه خبرنگاران جوان، 19 تیر 1403)
با وجود آن که در مدت مشابه امسال نسبت به سال قبل تعداد آتشسوزیها افزایش یافته است، سال 1402 را باز هم میتوان سال تلخی برای آتشسوزی منابع طبیعی نسبت به سال 1401 دانست. چرا که در 1401 سال نسبتا آرامتری برای منابع طبیعی از جهت آتشسوزی سپری شد.
طبق اظهارات آهنگران، در سال 1402 ، هزار و ۷۰۴ فقره آتشسوزی به مساحت ۱۲ هزار و ۴۳۰ هکتار در عرصههای منابع طبیعی کشور رخ داده است که بررسی این آمار در مقایسه با سال 1401 نشان میدهد که با افزایش ۸۲ درصدی تعداد آتشسوزیها و ۳۲۳درصدی مساحت آتشسوزیها مواجه بوده ایم. (شرق، 20 فروردین 1403) به گواه تحلیل های کارشناسی الگوی آتشسوزیها تغییر کرده و یکی از عوامل تأثیرگذار بر تغییر این الگو، پدیده تغییرات اقلیمی است و به این ترتیب وزش باد گرم، گرمایش زمین و کاهش بارندگیها در سالهای اخیر صدمات بسیاری را بر جنگلها وارد کرده است.
اما در کنار پدیده گرمایش زمین و تغییر اقلیم، این بیشتر سوء مدیریت در دستگاههای دولتی است که سبب شده سازگاری و تابآوری اجتماع و زیستبوم ایران در مقابله با پدیدههای زیستمحیطی کاسته شود و آسیبپذیری نیز افزایش یابد.
ایران جزء ۱۰ کشور نخست تأثیرگذار و تأثیرپذیر از تغییرات اقلیمی است و علیرغم افزایش سرعت گرمایش جهانی، این کشور برای مواجهه با آثار و تبعات این پدیده آمادگی ندارد. توجه به اثرات تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی امری اساسی و حیاتی است و نیازمند برنامهریزی و اقدامات جدی برای ارتقای سازگاری و تابآوری است. اجرای موفق برنامههای «سازگاری» و «کاهشی» مستلزم سیاستگذاریهای کارآمد است و بدون تغییر در رویکردهای غلط گذشته ممکن نیست. اگر تدابیر کاهشی-سازگاری کارآمد اتخاذ نشود، کشور ایران در آیندهای نزدیک با آثار جدی و غیرقابل بازگشتی مواجه خواهد شد.
بررسی ها نشان می دهد که مصرف انرژی در ایران به تبعیت از تحولات جمعیتی کشور، فراوانی منابع سوخت های فسیلی و ارزانی حامل های انرژی، افزایش شهرنشینی و رشد صنایع انرژی روند افزایشی قابل توجهی داشته که به تبع آن، میزان انتشار گازهای گلخانه ای نیز افزایش یافته است و باعث تغییرات اقلیمی در کشور می شود. همچنین ایران به دلیل شرایط اکولوژیکی، موقعیت جغرافیایی و قرارگرفتن کشور در کمربند خشک کره زمین، در زمره کشورهای آسیب پذیر ناشی از تغییرات اقلیمی شناخته شده و به شدت تحت تأثیر این پدیده قرار دارد و در آینده نیز بیشتر تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. تغییرات اقلیمی بر جنبه های مختلفی از محیط زیست و همچنین وضعیت اقتصادی – اجتماعی کشور تأثیر خواهد گذاشت، به همین دلیل ملاحظات تغییرات اقلیمی در تمامی سطوح برنامه ریزی موضوعی و مکانی باید موردتوجه قرار گرفته و از ابتدای فرآیندهای برنامه ریزی های کلان کشور به طور عام و برنامه های آمایش سرزمین به طور ویژه بررسی شود.
لزوم کُند کردن نرخ افزایش دمای کره زمین
برای مواجهه با تغییرات اقلیمی دو گونه راهحل وجود دارد. اولین آن، راهحل «کاهشی» است که در آن کاهش عوامل ایجادکننده تغییرات اقلیمی مانند گازهای گلخانهای را مورد هدف قرار میدهد و دومین آن، راهحل «سازگاری» است که در آن تلاش میشود تا شرایط حاصل از تغییرات اقلیمی درک شود و برای مواجهه با آنها اقدامات سازگاری صورت پذیرد تا آسیبپذیری محلی در مقابل تغییرات اقلیمی کاهش یابد. راهحل «کاهشی» در راستای کُند کردن نرخ افزایش دمای کره زمین در آینده گام برمیدارد و راهحل «سازگاری» در پی یافتن راههایی برای ایجاد شرایط مطلوب زندگی و سازگاری با تغییرات اقلیمی در شرایط گرمایش زمین است.
زمانی که ما سیاستهای مربوط به سازگاری را اتخاذ میکنیم در واقع پذیرفتهایم که تغییرات اقلیمی ادامه خواهد یافت و ما باید راهکاری برای کاهش خطرات ناشی از آن پیدا کنیم. «تقویت زیرساختها، بهویژه زیرساختهای مرتبط با انرژی، آب، حملونقل و بهداشت و درمان»، «ارتقاء آمادگی و برنامهریزی برای مقابله با بحرانهای طبیعی ناشی از تغییر اقلیم»، «توسعه سامانههای نوین هشدار مخاطرات جوی و اقلیمی»، «کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و افزایش استفاده از انرژیهای تجدید پذیر»، «بهینهسازی استفاده از منابع آبی»، «توسعه کشاورزی پایدار» و «توسعه راهحلهای مبتنی بر طبیعت، مانند زیرساختهای سبز» میتوانند نقش مهمی در سازگاری با تغییرات اقلیمی داشته باشند.
پی نوشت:
1- قسمتی از مطالعه فرزام پوراصغر سنگاچین است که به سفارس مرکز پژوهش های توسعه و آینده نگری انجام شده است.