هرگز نباید کل زندگی خودمان را با قسمتهای انتخاب شده زندگی دیگران در فضای مجازی مقایسه کنیم
قفس مقایسه در شبکههای اجتماعی
گروه اجتماعی- حسن طباطبایی
کاربران شبکههای اجتماعی موقعیت خود را با دیگران مقایسه و زیر ذرهبین قرار میدهند. فراگیری رسانههای اجتماعی و نگاه کردن به زندگی از پشت لنز این رسانهها باعث میشود هر آنچه میبینیم فیلتر شده باشد، اما خواه ناخواه این احساس در ما پدید می آید که هر چه که هستیم و هر آنچه داریم، کافی نیست و باید بهتر و کاملتر باشد. گویی از زندگی عقب افتادهایم و دیگران به چیزهایی رسیدهاند که ما هنوز نرسیدهایم!
زندگی بدون شبکههای اجتماعی ممکن نیست و این پلتفرمها به یکی از نیازهای اصلی بشر تبدیل شده؛ به طوریکه امروزه کمتر کسی پیدا میشود که در این شبکهها حضور نداشته و بخش زیادی از وقت خود را در آن سپری نکند، به هنگام بیداری تا زمانی که به خواب میرویم درگیر انواع پیامهای رسانهای هستیم و این پیامها سبک زندگی و نگرش ما را تحت تأثیر قرار میدهند. تأثیرات شبکههای اجتماعی بر ساحتهای گوناگون زندگی به گونهای است که گاه احساس میکنیم در یک فضای واقعی هستیم؛ به طوریکه بسیاری از فعالیتهای روزمره خود را در این فضا انجام میدهیم و اختلال در این شبکهها به اختلال در زندگی روزمره ما منجر میشود و در چنین بستری مقایسه اجتماعی امری اجتنابناپذیر است. البته این مسئله چیزی نیست که با اختراع و ظهور شبکههای اجتماعی ظاهر شده باشد، اما قطعا این رسانهها آن را به سطح کاملا جدیدی رساندهاند.
احمد پوستچی در قامت جامعه شناس عنوان میکند: «دشوار است که در رسانههای اجتماعی حضور داشته باشید، ولی خودتان را با سایر افراد مقایسه نکنید. شما به دلیل حضور در شبکههای اجتماعی تصور میکنید، بدنتان آنقدر که باید خوب نیست، لباسهایتان از مد افتادهاند، خانه شما خیلی مدرن و خاص نیست. شاید حتی فکر کنید که خودتان هم در مجموع کافی و خوب نیستید. هرچه زمان بیشتری را در این رسانههای سپری کنید، اطلاعات بیشتر و جدیدتری از سبک زندگی دیگران بهدست میآورید و این باعث میشود که احساس خوبی نسبت به خودتان نداشته باشید. تمام این موضوعات از مقایسه کردن زندگی دیگران با زندگی خودتان نشئت میگیرد. در شبکههای مجازی و رسانههای اجتماعی معمولا فقط «خوبی»ها و «زیبایی»های زندگی دیگران به اشتراک گذاشته میشود و به ندرت از چالشها و سختیهایی گفته میشود که همه افراد به طور طبیعی در زندگی خود با آنها روبه رو هستند. بنابراین مقایسه خود با تصاویر دستکاری شده و تحریف شده از دیگران (واز همه مهمتر، تصاویر کاملا انتخاب شده!) میتواند نگاهمان را به خودمان تغییر بدهد و نسبت به هر آنچه که داریم بیتفاوت شویم و نمیتوانیم درک کنیم که خودمان در زندگی چه چیزهای باارزشی داریم، چون سرگرم شمردن نداشتههایمان (که دیگران دارند!) هستیم. از آنجایی که در رسانههای اجتماعی، جنبههای منفی زندگی افراد معمولا فیلتر و سانسور میشود و فقط خوبیها و قشنگیها به نمایش گذاشته میشود، شاید شما کمکم تصور کنید دنیا کلا همینطور است و همهچیز خوب و آرام و زیبا پیش میرود و این طرز فکر میتواند بینهایت آسیب زننده باشد. مغز ما عاشق قطعیت است و تمایل دارد در فاز «یا همهچیز یا هیچچیز» عمل کند. ما عکسهای خوشحال دیگران را در اینستاگرام میبینیم و مغزمان تصور میکند آنها، هفت روز هفته همین اندازه شاد، آرام و بیدغدغه هستند، اگرچه حرکت به سمت بهتر شدن خوب است اما نباید کل زندگی خودمان را با قسمتهای انتخاب شده زندگی دیگران در فضای مجازی مقایسه کنیم و خودمان را دچار حسرتزدگی کنیم. زندگی واقعی مجموعهای از روزهای خوب و بد است و احساس غم و ترس و اضطراب هم در زندگی وجود دارد و طبیعی است اما در قالب این برشهای انتخاب شده در فضای مجازی آنها را نمیبینیم.»
مقایسه کردن در شبکههای اجتماعی میتواند زندگی و هویت ما را تغییر بدهد
تئوری مقایسه اجتماعی یک رهیافت جامعه شناسی است که میگوید هر آدمی ارزش فردی خودش را در مقایسه با دیگران میسنجد. بالذات هیچ ضرری ندارد که هر کسی خودش را با دیگران مقایسه کند، اما وقتی تئوری مقایسه اجتماعی را در شبکههای اجتماعی بررسی کنیم، چیزهای تازهای برایمان روشن میشود. مقایسه در شبکههای اجتماعی میتواند زندگی و هویت ما را تغییر بدهد.
پوستچی تاکید می کند: «وابستگی، خاصیت شبکههای اجتماعی است. ابتدا فقط عضو یک شبکه اجتماعی میشوید، بعد دوستانتان را پیدا میکنید یا آدمهای جدید را میشناسید و بالاخره به مرور زمان احساس میکنید که شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین انگیزههای زندگی روزمره و سرگرمی اصلیتان است. زمانی فرا میرسد که این شبکهها تنها راه ورود شما به زندگی افرادی است که میخواهید بیشتر بشناسید و یا رابطهتان را با آنها حفظ کنید. این اتفاق آنقدر نامحسوس رخ میدهد که شاید اصلا متوجه نشوید که شبکههای مجازی چطور زندگیتان را تحت تاثیر جدی خود قرار دادهاند. نسل دهه هشتاد میلادی به بعد را نسل هزاره میگویند. این نسل در استفاده از فناوری از نسل قبلی جلوتر بودند. بعد از آن عصر اینترنت به وجود آمد و حالا استفاده از شبکههای اجتماعی مثل نفس کشیدن و آب خوردن ضرورت زندگی آدمهاست. تاثیر اینترنت و فناوریهای مدرن آنقدر جدی است که حتی گاهی بدن و مغز هم بدون آن عملکردش دچار مشکل میشود. بنابراین همه ما بیش از اندازه برای تصویر ایدهآل هویت مجازی خودمان تلاش میکنیم و میخواهیم بهترین چیزی باشیم که میتوان به دیگران نشان داد و یادمان میرود که زندگی واقعی سه بعدیمان را غنی کنیم. از طرفی مقایسه خود با دیگران در شبکههای اجتماعی میتواند زندگی و هویت ما را تغییر بدهد.»
زندگی مجازی چه بر سر زندگی واقعی ما میآورد؟
این جامعه شناس بیان می کند: «به نظر خوشحال، خندان و مثبت هستیم اما واقعیت چیز وحشتناک دیگری است. ما سعی میکنیم نسخه ایدهآل خودمان باشیم و این تلاش مستمر نابودکننده است. با شبکههای اجتماعی همه ما توانستیم روی جنبههای مهم و اساسی زندگیمان تمسرکز کنیم. ما جنبههای مثبت زندگی را برجسته کردیم و پردهای روی همه چیزهایی کشیدیم که اصلا دوست نداریم کسی متوجه آن شود. ما غم را پنهان کردیم، ناکامی و شکست را پنهان کردیم و همیشه خندیدیم! غذای خوبی که شب قبل خوردیم را نشان بقیه دادیم، عکسهای روتوش شده را برای لایکهای بیشتر نمایش دادیم، لبخندهای شادمانهمان را در جمعهای شاد به بقیه نشان دادیم و بهترین چیزها را نوشتیم و با بقیه همرسان کردیم. خیلی به روی خودمان نیاوردیم که افسرده هستیم، موهایمان آشفته است، دو روز است که غذا نخوردهایم و دعوای بدی را پشت سر گذاشتهایم. حتی اگر قرار بوده خبر بد یا حال بدی را نشان بدهیم این کار را با دقت و توجه زیاد به کلمهها و جملهها انجام دادیم و همه چیز را به تصویر ایدهال خودمان سپردیم. از طرف دیگر، ما مدام در حال پیگیری صفحههای اجتماعی دیگران هستیم و به این فکر میکنیم که مبادا چیزی را نخوانده یا ندیده رد کرده باشیم. کنجکاوی ما برای اینکه بفهمیم دیگران چه میگویند و چه کار میکنند خیلی زیاد است و حواس و توجه ما فقط معطوف به دیگران است. اما این چه ربطی به تئوری مقایسه اجتماعی دارد؟ ما خودمان را با موقعیتهای برتر و ایده آلی که دیگران از خودشان نشان میدهند مقایسه میکنیم و این چیزی است که باعث احساس ناامنی میشود. گویا ما هیچ شانسی نداریم. چطور میتوانیم با کسی برابری کنیم که کامل و بینقص است؟ این همان کاری است که در فضای مجازی انجام میشود؛ آدم ویژهای که خوشحال، موفق، خوشبخت و پیشروست. اگر اینطور نبود هیچ وقت اینستاگرام انواع و اقسام فیلتر تصویر در اختیار ما قرار نمیداد تا عکسهای بینظیری را نشان بقیه بدهیم.»
شبکههای اجتماعی و تاثیرات مخرب
پوستچی با اشاره به پژوهشی درباره زنان و شبکههای اجتماعی در یکی از منابع معتبر علمی (ساینس دایرکت) میگوید: «این پژوهش نتایج جالبی داشت و عملکرد زنان در ١٠ دقیقه پیمایش در شبکههای اجتماعی ثبت شد و سپس نتایج تغییر خلق و خو، واکنشهای منفی بدن و تغییرات چهره نیز در طی این زمان کوتاه مورد بررسی قرار گرفت. هدف پژوهش این بود که نشان بدهد شبکههای مجازی چه تاثیری در خلق و خو و احساس شادی و غم دارند. پژوهشگرها متوجه شدند استفاده از شبکههای اجتماعی در خلق و خوی زنان تاثیر منفی دارد. آن ها
خودشان را با دیگران مقایسه میکنند و این احساس در آن ها ایجاد میشود که باید تغییری در خود ایجاد کنند. ما نمیتوانیم با تفاوتها کنار بیاییم. شاید تا اندازهای حق داشته باشیم. این به ما کمک میکند تا خودمان را حرکت بدهیم و جلو برویم. برای وضع بهتر تلاش کنیم و خوب زندگی کنیم اما اغلب در راهی که میرویم اغراق میکنیم. شاید دیگران واقعا همانقدری که نشان میدهند خوب باشند، ما هم حق داریم برای خوبتر شدن تلاش کنیم اما این نباید باعث شود افسار احساس تمان از دستهایمان خارج شود و به وضعیتی دچار شویم که همهچیز را در هر موقعیت زمانی و مکانی با دیگران مقایسه کنیم. ضرورتی ندارد که از شبکه اجتماعی محبوبمان بیرون بیاییم تا دست از مقایسه برداریم. فقط باید راههای سالمتر استفاده از شبکههای اجتماعی را بیاموزیم و بهجای مقایسه، از سبک زندگی و دستاوردهای دیگران برای بهبود زندگیمان استفاده کنیم. بهجای اینکه شبیه دیگران باشیم، ایدههایی را عملی کنیم که با شرایط زندگی خودمان سازگار است. بهجای ارتقای کیفیت زندگی مجازی به فکر خوب شدن حال واقعیمان باشیم. به نظر نمیرسد که هیچکدام از ما تئوری مقایسه اجتماعی را انکار کنیم و بهتر است آن را بپذیریم اما وقت مقایسه خوب است بهجای تلاش برای نمایش چیزی که نیستیم عادتهای بد، سبک زندگی اشتباه و افکار نامناسب را تغییر بدهیم.»
زندگی همه افراد آنقدرها هم که در فضای مجازی نمایش میدهند، جذاب نیست
«فقط تعداد اندکی از افراد زندگی واقعی خود را در فضای مجازی به نمایش میگذارند، درواقع آنچه اغلب افراد برای دیگران به نمایش میگذارند، گاهی ۱۸۰ درجه با واقعیت زندگی خود آنها متفاوت است.» علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس با بیان این عبارت عنوان می کند: «زندگی همه افراد آنقدرها هم که در فضای مجازی به نمایش میگذارند، لاکچری، عاشقانه و جذاب نیست. بخش بزرگی از زندگیهایی که در شبکه های اجتماعی به نمایش گذاشته میشود فیک و مجازی است. بههیچوجه آنچه که این افراد در صفحات خود به نمایش میگذارند، سبک زندگی واقعی آنها نیست. در فضای مجازی مانند اسمها اکثر فعالیتها و زندگیها نیز مجازی است، درواقع اکثر افراد زیباییهای ظاهر زندگی خود را به نمایش میگذارند و بسیاری از افراد که سواد رسانهای ندارند، حسرت زندگی آنها را میخورند و این امر سبب میشود که احساس کمبود کنند.»
وی با بیان اینکه تعداد زیادی از افراد تلاش میکنند سطح زندگی خود را به دیگرانی برسانند که در شبکه های اجتماعی از آن ها الگوبرداری می کنند، می گوید: «زمانی که موفق نمیشوند از زندگی احساس نارضایتی میکنند. ترویج زندگی لاکچری تأثیر بسزایی در ابتلا به افسردگی دارد؛ در واقع زمانی که فرد نتواند به رؤیاهایی برسد که در فضای مجازی به نمایش گذاشته میشود، احساس ناکامی و افسردگی خواهد کرد. تا زمانی که مردم ما سواد رسانهای خود را ارتقاء ندهند و یا نسبت به یادگیری آن بیتفاوت باشند، میزان تأثیرگذاری رسانههای نوپدید بر زندگی آنها بسیار زیاد خواهد بود. زمانی که مردم با تکیه بر سواد رسانهای به فعالیتهایی که در فضای مجازی منتشر و انجام میشود، مراجعه کنند، میزان تأثیرگذاری آنها بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد.»
شریفی یزدی خاطرنشان می کند: «فضای مجازی یکسری مرزهای نوین را در ارتباطات اجتماعی بهوجود آورده است و امروز کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که از شبکههای اجتماعی استفاده نکند. استفاده از این فضا باعث میشود یکسری رفتارها و افکار تحت تأثیر قرار بگیرند که نباید مورد غفلت باشند. نمیتوانیم منکر تأثیر فضای مجازی بر تولید فرهنگ و سبک زندگی افراد، بشویم. اما این مسئله درحالی اتفاق میافتد که آنچه در فضای مجازی از سوی افراد مختلف ارائه میشود، در اکثر مواقع با واقعیتهای زندگی فاصله زیادی دارد؛ همین مسئله باعث بروز بحرانهای روحی و روانی در بین مخاطبان این شبکه ها میشود، گویا همه میخواهند در این بستر از دیگری در زمینه زیبایی و سبک زندگی الگوبرداری کنند اما وقتی شرایط برایشان فراهم نباشد، سرخورده میشوند.»
کاربران شبکههای اجتماعی موقعیت خود را با دیگران مقایسه و زیر ذرهبین قرار میدهند. فراگیری رسانههای اجتماعی و نگاه کردن به زندگی از پشت لنز این رسانهها باعث میشود هر آنچه میبینیم فیلتر شده باشد، اما خواه ناخواه این احساس در ما پدید می آید که هر چه که هستیم و هر آنچه داریم، کافی نیست و باید بهتر و کاملتر باشد. گویی از زندگی عقب افتادهایم و دیگران به چیزهایی رسیدهاند که ما هنوز نرسیدهایم!
زندگی بدون شبکههای اجتماعی ممکن نیست و این پلتفرمها به یکی از نیازهای اصلی بشر تبدیل شده؛ به طوریکه امروزه کمتر کسی پیدا میشود که در این شبکهها حضور نداشته و بخش زیادی از وقت خود را در آن سپری نکند، به هنگام بیداری تا زمانی که به خواب میرویم درگیر انواع پیامهای رسانهای هستیم و این پیامها سبک زندگی و نگرش ما را تحت تأثیر قرار میدهند. تأثیرات شبکههای اجتماعی بر ساحتهای گوناگون زندگی به گونهای است که گاه احساس میکنیم در یک فضای واقعی هستیم؛ به طوریکه بسیاری از فعالیتهای روزمره خود را در این فضا انجام میدهیم و اختلال در این شبکهها به اختلال در زندگی روزمره ما منجر میشود و در چنین بستری مقایسه اجتماعی امری اجتنابناپذیر است. البته این مسئله چیزی نیست که با اختراع و ظهور شبکههای اجتماعی ظاهر شده باشد، اما قطعا این رسانهها آن را به سطح کاملا جدیدی رساندهاند.
احمد پوستچی در قامت جامعه شناس عنوان میکند: «دشوار است که در رسانههای اجتماعی حضور داشته باشید، ولی خودتان را با سایر افراد مقایسه نکنید. شما به دلیل حضور در شبکههای اجتماعی تصور میکنید، بدنتان آنقدر که باید خوب نیست، لباسهایتان از مد افتادهاند، خانه شما خیلی مدرن و خاص نیست. شاید حتی فکر کنید که خودتان هم در مجموع کافی و خوب نیستید. هرچه زمان بیشتری را در این رسانههای سپری کنید، اطلاعات بیشتر و جدیدتری از سبک زندگی دیگران بهدست میآورید و این باعث میشود که احساس خوبی نسبت به خودتان نداشته باشید. تمام این موضوعات از مقایسه کردن زندگی دیگران با زندگی خودتان نشئت میگیرد. در شبکههای مجازی و رسانههای اجتماعی معمولا فقط «خوبی»ها و «زیبایی»های زندگی دیگران به اشتراک گذاشته میشود و به ندرت از چالشها و سختیهایی گفته میشود که همه افراد به طور طبیعی در زندگی خود با آنها روبه رو هستند. بنابراین مقایسه خود با تصاویر دستکاری شده و تحریف شده از دیگران (واز همه مهمتر، تصاویر کاملا انتخاب شده!) میتواند نگاهمان را به خودمان تغییر بدهد و نسبت به هر آنچه که داریم بیتفاوت شویم و نمیتوانیم درک کنیم که خودمان در زندگی چه چیزهای باارزشی داریم، چون سرگرم شمردن نداشتههایمان (که دیگران دارند!) هستیم. از آنجایی که در رسانههای اجتماعی، جنبههای منفی زندگی افراد معمولا فیلتر و سانسور میشود و فقط خوبیها و قشنگیها به نمایش گذاشته میشود، شاید شما کمکم تصور کنید دنیا کلا همینطور است و همهچیز خوب و آرام و زیبا پیش میرود و این طرز فکر میتواند بینهایت آسیب زننده باشد. مغز ما عاشق قطعیت است و تمایل دارد در فاز «یا همهچیز یا هیچچیز» عمل کند. ما عکسهای خوشحال دیگران را در اینستاگرام میبینیم و مغزمان تصور میکند آنها، هفت روز هفته همین اندازه شاد، آرام و بیدغدغه هستند، اگرچه حرکت به سمت بهتر شدن خوب است اما نباید کل زندگی خودمان را با قسمتهای انتخاب شده زندگی دیگران در فضای مجازی مقایسه کنیم و خودمان را دچار حسرتزدگی کنیم. زندگی واقعی مجموعهای از روزهای خوب و بد است و احساس غم و ترس و اضطراب هم در زندگی وجود دارد و طبیعی است اما در قالب این برشهای انتخاب شده در فضای مجازی آنها را نمیبینیم.»
مقایسه کردن در شبکههای اجتماعی میتواند زندگی و هویت ما را تغییر بدهد
تئوری مقایسه اجتماعی یک رهیافت جامعه شناسی است که میگوید هر آدمی ارزش فردی خودش را در مقایسه با دیگران میسنجد. بالذات هیچ ضرری ندارد که هر کسی خودش را با دیگران مقایسه کند، اما وقتی تئوری مقایسه اجتماعی را در شبکههای اجتماعی بررسی کنیم، چیزهای تازهای برایمان روشن میشود. مقایسه در شبکههای اجتماعی میتواند زندگی و هویت ما را تغییر بدهد.
پوستچی تاکید می کند: «وابستگی، خاصیت شبکههای اجتماعی است. ابتدا فقط عضو یک شبکه اجتماعی میشوید، بعد دوستانتان را پیدا میکنید یا آدمهای جدید را میشناسید و بالاخره به مرور زمان احساس میکنید که شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین انگیزههای زندگی روزمره و سرگرمی اصلیتان است. زمانی فرا میرسد که این شبکهها تنها راه ورود شما به زندگی افرادی است که میخواهید بیشتر بشناسید و یا رابطهتان را با آنها حفظ کنید. این اتفاق آنقدر نامحسوس رخ میدهد که شاید اصلا متوجه نشوید که شبکههای مجازی چطور زندگیتان را تحت تاثیر جدی خود قرار دادهاند. نسل دهه هشتاد میلادی به بعد را نسل هزاره میگویند. این نسل در استفاده از فناوری از نسل قبلی جلوتر بودند. بعد از آن عصر اینترنت به وجود آمد و حالا استفاده از شبکههای اجتماعی مثل نفس کشیدن و آب خوردن ضرورت زندگی آدمهاست. تاثیر اینترنت و فناوریهای مدرن آنقدر جدی است که حتی گاهی بدن و مغز هم بدون آن عملکردش دچار مشکل میشود. بنابراین همه ما بیش از اندازه برای تصویر ایدهآل هویت مجازی خودمان تلاش میکنیم و میخواهیم بهترین چیزی باشیم که میتوان به دیگران نشان داد و یادمان میرود که زندگی واقعی سه بعدیمان را غنی کنیم. از طرفی مقایسه خود با دیگران در شبکههای اجتماعی میتواند زندگی و هویت ما را تغییر بدهد.»
زندگی مجازی چه بر سر زندگی واقعی ما میآورد؟
این جامعه شناس بیان می کند: «به نظر خوشحال، خندان و مثبت هستیم اما واقعیت چیز وحشتناک دیگری است. ما سعی میکنیم نسخه ایدهآل خودمان باشیم و این تلاش مستمر نابودکننده است. با شبکههای اجتماعی همه ما توانستیم روی جنبههای مهم و اساسی زندگیمان تمسرکز کنیم. ما جنبههای مثبت زندگی را برجسته کردیم و پردهای روی همه چیزهایی کشیدیم که اصلا دوست نداریم کسی متوجه آن شود. ما غم را پنهان کردیم، ناکامی و شکست را پنهان کردیم و همیشه خندیدیم! غذای خوبی که شب قبل خوردیم را نشان بقیه دادیم، عکسهای روتوش شده را برای لایکهای بیشتر نمایش دادیم، لبخندهای شادمانهمان را در جمعهای شاد به بقیه نشان دادیم و بهترین چیزها را نوشتیم و با بقیه همرسان کردیم. خیلی به روی خودمان نیاوردیم که افسرده هستیم، موهایمان آشفته است، دو روز است که غذا نخوردهایم و دعوای بدی را پشت سر گذاشتهایم. حتی اگر قرار بوده خبر بد یا حال بدی را نشان بدهیم این کار را با دقت و توجه زیاد به کلمهها و جملهها انجام دادیم و همه چیز را به تصویر ایدهال خودمان سپردیم. از طرف دیگر، ما مدام در حال پیگیری صفحههای اجتماعی دیگران هستیم و به این فکر میکنیم که مبادا چیزی را نخوانده یا ندیده رد کرده باشیم. کنجکاوی ما برای اینکه بفهمیم دیگران چه میگویند و چه کار میکنند خیلی زیاد است و حواس و توجه ما فقط معطوف به دیگران است. اما این چه ربطی به تئوری مقایسه اجتماعی دارد؟ ما خودمان را با موقعیتهای برتر و ایده آلی که دیگران از خودشان نشان میدهند مقایسه میکنیم و این چیزی است که باعث احساس ناامنی میشود. گویا ما هیچ شانسی نداریم. چطور میتوانیم با کسی برابری کنیم که کامل و بینقص است؟ این همان کاری است که در فضای مجازی انجام میشود؛ آدم ویژهای که خوشحال، موفق، خوشبخت و پیشروست. اگر اینطور نبود هیچ وقت اینستاگرام انواع و اقسام فیلتر تصویر در اختیار ما قرار نمیداد تا عکسهای بینظیری را نشان بقیه بدهیم.»
شبکههای اجتماعی و تاثیرات مخرب
پوستچی با اشاره به پژوهشی درباره زنان و شبکههای اجتماعی در یکی از منابع معتبر علمی (ساینس دایرکت) میگوید: «این پژوهش نتایج جالبی داشت و عملکرد زنان در ١٠ دقیقه پیمایش در شبکههای اجتماعی ثبت شد و سپس نتایج تغییر خلق و خو، واکنشهای منفی بدن و تغییرات چهره نیز در طی این زمان کوتاه مورد بررسی قرار گرفت. هدف پژوهش این بود که نشان بدهد شبکههای مجازی چه تاثیری در خلق و خو و احساس شادی و غم دارند. پژوهشگرها متوجه شدند استفاده از شبکههای اجتماعی در خلق و خوی زنان تاثیر منفی دارد. آن ها
خودشان را با دیگران مقایسه میکنند و این احساس در آن ها ایجاد میشود که باید تغییری در خود ایجاد کنند. ما نمیتوانیم با تفاوتها کنار بیاییم. شاید تا اندازهای حق داشته باشیم. این به ما کمک میکند تا خودمان را حرکت بدهیم و جلو برویم. برای وضع بهتر تلاش کنیم و خوب زندگی کنیم اما اغلب در راهی که میرویم اغراق میکنیم. شاید دیگران واقعا همانقدری که نشان میدهند خوب باشند، ما هم حق داریم برای خوبتر شدن تلاش کنیم اما این نباید باعث شود افسار احساس تمان از دستهایمان خارج شود و به وضعیتی دچار شویم که همهچیز را در هر موقعیت زمانی و مکانی با دیگران مقایسه کنیم. ضرورتی ندارد که از شبکه اجتماعی محبوبمان بیرون بیاییم تا دست از مقایسه برداریم. فقط باید راههای سالمتر استفاده از شبکههای اجتماعی را بیاموزیم و بهجای مقایسه، از سبک زندگی و دستاوردهای دیگران برای بهبود زندگیمان استفاده کنیم. بهجای اینکه شبیه دیگران باشیم، ایدههایی را عملی کنیم که با شرایط زندگی خودمان سازگار است. بهجای ارتقای کیفیت زندگی مجازی به فکر خوب شدن حال واقعیمان باشیم. به نظر نمیرسد که هیچکدام از ما تئوری مقایسه اجتماعی را انکار کنیم و بهتر است آن را بپذیریم اما وقت مقایسه خوب است بهجای تلاش برای نمایش چیزی که نیستیم عادتهای بد، سبک زندگی اشتباه و افکار نامناسب را تغییر بدهیم.»
زندگی همه افراد آنقدرها هم که در فضای مجازی نمایش میدهند، جذاب نیست
«فقط تعداد اندکی از افراد زندگی واقعی خود را در فضای مجازی به نمایش میگذارند، درواقع آنچه اغلب افراد برای دیگران به نمایش میگذارند، گاهی ۱۸۰ درجه با واقعیت زندگی خود آنها متفاوت است.» علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس با بیان این عبارت عنوان می کند: «زندگی همه افراد آنقدرها هم که در فضای مجازی به نمایش میگذارند، لاکچری، عاشقانه و جذاب نیست. بخش بزرگی از زندگیهایی که در شبکه های اجتماعی به نمایش گذاشته میشود فیک و مجازی است. بههیچوجه آنچه که این افراد در صفحات خود به نمایش میگذارند، سبک زندگی واقعی آنها نیست. در فضای مجازی مانند اسمها اکثر فعالیتها و زندگیها نیز مجازی است، درواقع اکثر افراد زیباییهای ظاهر زندگی خود را به نمایش میگذارند و بسیاری از افراد که سواد رسانهای ندارند، حسرت زندگی آنها را میخورند و این امر سبب میشود که احساس کمبود کنند.»
وی با بیان اینکه تعداد زیادی از افراد تلاش میکنند سطح زندگی خود را به دیگرانی برسانند که در شبکه های اجتماعی از آن ها الگوبرداری می کنند، می گوید: «زمانی که موفق نمیشوند از زندگی احساس نارضایتی میکنند. ترویج زندگی لاکچری تأثیر بسزایی در ابتلا به افسردگی دارد؛ در واقع زمانی که فرد نتواند به رؤیاهایی برسد که در فضای مجازی به نمایش گذاشته میشود، احساس ناکامی و افسردگی خواهد کرد. تا زمانی که مردم ما سواد رسانهای خود را ارتقاء ندهند و یا نسبت به یادگیری آن بیتفاوت باشند، میزان تأثیرگذاری رسانههای نوپدید بر زندگی آنها بسیار زیاد خواهد بود. زمانی که مردم با تکیه بر سواد رسانهای به فعالیتهایی که در فضای مجازی منتشر و انجام میشود، مراجعه کنند، میزان تأثیرگذاری آنها بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد.»
شریفی یزدی خاطرنشان می کند: «فضای مجازی یکسری مرزهای نوین را در ارتباطات اجتماعی بهوجود آورده است و امروز کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که از شبکههای اجتماعی استفاده نکند. استفاده از این فضا باعث میشود یکسری رفتارها و افکار تحت تأثیر قرار بگیرند که نباید مورد غفلت باشند. نمیتوانیم منکر تأثیر فضای مجازی بر تولید فرهنگ و سبک زندگی افراد، بشویم. اما این مسئله درحالی اتفاق میافتد که آنچه در فضای مجازی از سوی افراد مختلف ارائه میشود، در اکثر مواقع با واقعیتهای زندگی فاصله زیادی دارد؛ همین مسئله باعث بروز بحرانهای روحی و روانی در بین مخاطبان این شبکه ها میشود، گویا همه میخواهند در این بستر از دیگری در زمینه زیبایی و سبک زندگی الگوبرداری کنند اما وقتی شرایط برایشان فراهم نباشد، سرخورده میشوند.»
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
توسعه خطوط ریلی موجب پیشرفت اقتصادی خواهد شد
-
هیچ جا امن نیست
-
برنامههای وزرا در کمیسیونهای مجلس بررسی خواهد شد
-
جنایت صهیونیستها انتها ندارد
-
پنهانکاری صهیونیستها مانع از شکست آنها نمیشود
-
جنایات صهیونیستها علیه اسرای فلسطینی
-
قفس مقایسه در شبکههای اجتماعی
-
گفتاردرمانی اقتصادی در آمریکا
-
شکست شیطان در جبهه شمالی
-
جایگاه حملونقل ریلی در اولویتهای عمرانی کشور