لزوم ساماندهی وضعیت مهاجران در کشور بررسی شد
خروج مهاجران افغان شتاب گرفت
سه سال پیش، در پی قدرت گرفتن طالبان، بسیاری از شهروندان افغانستان کشورشان را ترک کردند. باآنکه آمار دقیقی از تعداد مهاجران افغان در دست نیست، اما مهر سال گذشته برخی رسانهها از ارقامی تکاندهنده که «بین ۵ تا ۸ میلیون» در نوسان است، خبر دادند. بااینحال برخی از آمارها به 10 میلیون نفر هم میرسند و اخیرا عزم پلیس و مرزبانی بر ساماندهی اتباع غیرمجازی است که در چند سال گذشته در داخل کشور رسوبکردهاند. سردار احمدعلی گودرزی، فرمانده مرزبانی فراجا در این زمینه اعلام کرده است، «سیاست بر این هست که تمام اتباع غیرمجاز باید تا پایان سال ایران را ترک کنند و به کشور خود بازگردند. مهماننوازی ما در دنیا زبانزد هست و هزینهای از کسی نگرفتیم و از همه ظرفیتهای کشور چون بهداشت و درمان و سوخت و سوبسید نان و غیره استفاده کردند؛ اما بالاخره این دوستان باید به کشور خودشان برگردند چون مطالبه و حق مردم هست تا بتوانیم ارتقای نظم عمومی را با قدرت بیشتری استمرار ببخشیم.»
ایران یکی از بزرگترین کشورهای پناهندهپذیر در جهان است که البته بیش از ۹۵ درصد مهاجران ساکن آن را صرفا اتباع افغانستان تشکیل میدهند و بهاینترتیب در سالهای اخیر در معرض هجوم کنترل نشده و لجامگسیخته میلیونها تبعه افغان قرار گرفته است. براین اساس در مهرماه 1402 گفتوگو بر سر حضور افغانستانیها و استفاده از هشتگ اخراج مهاجران غیرقانونی شدت گرفت. تا قبل از شروع عملیات طوفانالاقصی، این موضوع ترند شبکه ایکس بود. در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نیز موضوع «ساماندهی» اتباع بیگانه به وعده نامزدها برای جذب آرای مردم بدل شد و مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم مواضعش را درباره مهاجران افغانستانی با شفافیت اعلام کرد. او از «انسداد کامل مرزها و جلوگیری از مهاجرت بیشتر، ساماندهی اتباع غیرایرانی که در کشور حضور دارند، مذاکره با کشورهای اروپایی برای پذیرش بخشی از مهاجران، دریافت هزینه حضور اتباع غیرایرانی از سازمانهای بینالمللی» بهعنوان برنامههای دولت خود نام بردهاست.
به اعتقاد برخی کارشناسان، ایرانِ امروز که خودش با شرایط دشواری دستبهگریبان است باید شرایطی را فراهم کند که جمعیت مهاجران ساکن کشورمان، از ۲ تا ۳ درصد جمعیت ایران بیشتر نباشد.
پیمان حقیقتطلب، کارشناس حوزه مهاجرت دراینباره که «حد مشخص» یا «حداکثر ظرفیت مهاجرپذیری» حال حاضر ایران، چقدر است، به سایت دیدهبان ایران توضیح داده است: شاید اگر فشار طالبان و وضعیت اقتصادی بدتر افغانستانِ پس از طالبان نبود، بهصورت طبیعی بسیاری از مهاجران کاری افغانستانی بهصورت داوطلبانه و خودبهخود از بازار کار ایران خارج میشدند، چون ارزش پول ایران در مقابل ارزش پول افغانستان پایین آمده است و کار در ایران برای بسیاری از افغانستانیها عملا سودآور نیست. اما به هر روی درباره تعداد بهینه حضور مهاجران، شاخصه اصلی تعیینکننده، وضعیت اقتصادی و مشاغل خالی موجود در یک کشور است. در کشورهای حوزه خلیجفارس که هم صنایع نفتی دارند و هم صنایع گردشگری، این رقم در کشورهایی مثل امارات و قطر به حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد جمعیت این کشورها میرسد. در ایران اما شرایط اقتصادی اصلا جالب نیست. اقتصاد ایران پویا نیست و در نتیجه، ظرفیت پذیرش مهاجر کشورمان نیز پایین آمده است و ایران در سهلانگارانهترین حالت، حداکثر توان پذیرش مهاجر بهاندازه ۲ درصد جمعیت ایرانیان را دارد؛ بنابراین به جرئت میتوان گفت که ایرانِ امروز، دیگر ظرفیت پذیرش مهاجر جدید را ندارد.
این درحالی است که در شهر کمجمعیت دلیجان تعداد مهاجران به عدد 15 هزار نفر رسیده و براین اساس بیش از پنج هزار و ۵۰۰ نفر در نامهای به فرماندار این شهر خواستار اخراج «اتباع غیرمجاز» شدند. آنها در این نامه با استناد به مشاهدات روزانه میدانی از سطح شهر و خیابانها و مدارس و درمانگاهها و نانواییها و فروشگاهها و مراکز خرید و پارکها و کارگاهها عنوان کردند شمار مهاجران افغانستانی در این شهر «به عدد وحشتناک ۱۵ هزار و شاید بیشتر رسیده است.» و «بسیاری از فرصتهای شغلی و امکانات دلیجان از آب و برق و گاز گرفته تا نان و دارو و درمان و تا مدرسه و مسکن در اختیار اتباع خارجی مجاز و غیرمجاز قرار گرفته است.»
در سایت کارزار نمونههای بسیاری از «درخواست» برای ایجاد محدودیت بیشتر و اخراج اتباع غیرمجاز به چشم میخورد. یک کارزار بر منع بهکارگیری اتباع بیگانه فاقد مدرک قانونی بهعنوان سرایدار ساختمان تأکید دارد، یا یک نمونه دیگر درخواست «جلوگیری از ورود و افزایش جمعیت این مهاجران است.»
نکته مشترک این کارزارها همان سخنانی است که مقامهای دولتی، برخی از جامعهشناسان مهاجر و رسانهها تکرار کردهاند: کاهش امنیت، از بین رفتن مشاغل و افزایش جرم و جنایت. در برخی مناطق ساکنان حتی به مقابله با مهاجران غیرقانونی برخاستهاند و به همین علت احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی کشور در اظهاراتی گفته است مهاجران «غیرمجاز» باید تا پایان سال خاک ایران را ترک کرده و به کشور خود بازگردند.
فرمانده مرزبانی نیروی انتظامی، هم خطاب به اتباع غیرمجاز افغان که بهصورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند اعلام کرده که این افراد باید تا پایان سال خاک ایران را ترک کنند.
سردار احمدعلی گودرزی عنوان کرده: «ما کشور مهماننوازی هستیم و این افراد مدتهاست از همه امکانات در کشور ما استفاده کردهاند، اما دیگر باید از کشور خارج شوند. این امر، خواسته مردم ماست و در راستای ایجاد امنیت این امر باید محقق شود.»
پیشتر در فروردین امسال، وزارت کشور، در بیانیهای اعلام کرده بود که «مهاجرین افغانستانی باید به سرزمین خود برگردند و افغانستان را آباد سازند.»
در همین حال بنا بر اعلام برخی منابع خبری «طرح دستگیری اتباع غیرمجاز در تهران و رد مرزشان بهصورت سراسری آغاز شده و پلیس محله به محله طرح پاکسازی را انجام میدهد.»
مجید غمخوار، خبرنگار حوادث در تهران، با اشاره به اجرای این طرح در پستی در اکانت خود در شبکه ایکس نوشته است: «شب گذشته هم تمام کارگران غیرمجاز میدان مرکزی میوه و ترهبار تهران جمعآوری شدند. پلیس در تمام قهوهخانهها هم کارگران افغان غیرمجاز را دستگیر و رد مرز میکند.»
در ماههای اخیر گزارشهای زیادی از بازداشت و اخراج اتباع خارجی غیرمجاز در رسانهها منتشر شده و گرچه در این گزارشها به تابعیت این افراد اشاره نمیشود، اما به نظر میرسد بیشتر این افراد از اتباع افغانستان باشند. بهتازگی وزارت امور مهاجرین و عودت کنندگان امارت اسلامی از بازگشت سه هزار و ۳۹۹ مهاجر بهطور داوطلبانه و اجباری از ایران خبر داده است. در همین حال سازمان بینالمللی مهاجرت میگوید در سه ماه اخیر حدود ۸۶۰ هزار افغان از کشورهای همسایه پاکستان و ایران به افغانستان برگشتهاند. همزمان طی این سه ماه حدود ۵۳۰ هزار افغان نیز وارد این دو کشور شدهاند.
این نهاد وابسته به سازمان ملل در گزارشی اعلام کرده است، روزانه هزاران نفر از10 گذرگاه مرزی افغانستان با دو کشور همسایه رفتوآمد میکنند، بیش از نیمی از آنها به سازمان بینالمللی مهاجرت اعلام کردند که اخراج شدهاند. سازمان بینالمللی مهاجرت میگوید رفتوآمد حدود 1.4 میلیون نفر طی سه ماه در 10 گذرگاه مرزی افغانستان با دو کشور همسایه ایران و پاکستان را بررسی کرده است. حدود ۸۱ هزار افغان در نظرسنجی درباره دلایل بازگشت به کشور و یا خروج از آن شرکت کردهاند.
بنا به یافتههای این گزارش ۵۶ درصد افغانهایی که از ایران به کشورشان برگشتند بهصورت اجباری اخراج شدهاند. ۳۹ درصد آنها گفتهاند که به دلایل اقتصادی از ایران برمیگردند.
بیش از ۶۱ درصد افغانهایی که از ایران برگشتند، بیش از یک سال در ایران اقامت داشتند و ۲۱ درصد نیز کمتر از سه ماه در ایران اقامت کردند.
نبود سند سیاستی و برنامههای راهبردی درباره مهاجرت
کارشناسان بر این باورند که مواردی همچون ضعف نهادی و ساختاری در سیاستگذاری، قانونگذاری و مدیریت جریانهای مهاجرتی، نبود سند سیاستی و برنامههای راهبردی درباره مهاجرت، ضعف در ساماندهی مهاجران اخیر به کشور، نبود آمار دقیق و اختلاف زیاد برآوردهای رسمی و غیررسمی از تعداد مهاجران، بازنگشتن، یکدست نبودن مهاجران و تنوعی از الگوها و ویژگیها ازجمله چالشهای مهاجران بینالمللی در کشور به شمار میآیند به همین دلیل پدیده مهاجرت در کشور ما مشکلاتی همچون به همخوردن توازن جمعیتی، افزایش بیکاری و بروز ناامنی را نیز بهدنبال داشته است، زیرا قوانین و تشکیلات اداری موجود نتوانسته پاسخگوی نیاز خیل عظیم اتباع افغان باشد و در عرصه اقتصادی چالشهای گوناگونی را به همراه داشته است. در کنار این موارد، گروهی از صاحبنظران و پژوهشگران حوزه مهاجرت راهحل ساماندهی به این وضعیت آشفته را، ارائه آمار و اطلاعات شفاف از تعداد مهاجران ساکن ایران در کنار فراهم کردن امکان ادغام اجتماعی حضور آنها در جامعه ایرانی میدانند و معتقدند، تکیه صرف بر سیاست «بازگرداندن افغانستانیها» محکوم به شکست است و سیاستگذاران باید از تجربههای جهانی در حوزه مهاجرت درس بگیرند و آنها را بهنفع منافع ملی بومیسازی کنند.
هنوز در بر همان پاشنه قبل میچرخد
چهار دهه از اولین موج حضور افغانستانیها در ایران میگذرد و «آرش نصر اصفهانی»، جامعهشناس در نشست «ضرورت طراحی سیاست مهاجرتی برای ایران و مدل مطلوب آن» اعلام کرده است، هنوز در بر همان پاشنه قبل میچرخد. این درحالیاست که سیاست بازگرداندن پناهندگان افغانستانی که از ابتدا با سختگیری اعمالشده، نهتنها موفق نبوده بلکه بهنوعی میتوان آن را شکستخورده دانست: «سختگیری در ارائه تمام خدمات بهشکل نصفه و نیمه با هدف اینکه افغانستانیها به دیارشان بازگردند. در کنار این، امنیتی کردن موضوع حضور مهاجران طی این سالها یکی از ویژگیهای سیاست مهاجرتی ایران در چهار دهه اخیر بوده که کارفرمایان ایرانی را بهسوی استفاده از این مهاجران بهعنوان نیروی کار ارزان سوق داده است. از طرفی چون استفاده از کمکهای بینالمللی برای تسهیل حل چالشهای حضور مهاجران به روابط ایران با غرب گرهخورده، تا امروز چندان خبری از جذب کمکهای مالی در این زمینه نبوده است.
نصر اصفهانی درباره ویژگیهای سیاست مهاجرتی مطلوب در کنار آگاهی بخشی عمومی گفته است: «باید فرآیند رسمی پذیرش پناهجو راهاندازی شود و مبارزه با شبکههای قاچاق مهاجر و ورود غیررسمی بهصورت جدی پیگیری شود. همچنین، بدون روشن شدن سیاستهای اعطای تابعیت، نمیتوان اوضاع را مدیریت کرد.» به بیان این جامعهشناس، ادغام رسمی مهاجران در جامعه ضروری است. او با انتقاد از رویههای توهینآمیز فعلی برای احراز هویت اتباع گفته است: «سیاستها باید در عرصههای گوناگون ضدتبعیض و در حمایت از مهاجران باشد. همچنین سامانههای احراز هویت اتباع مثل ایرانیان باید در نظر گرفته شود و فرآیندهای اخراج باید بهصورت قانونی و طی مراحلی طراحی شود که شأن و منزلت انسانها را حفظ کنند.»
از تجربههای جهانی درس بگیرید
محمدمهدی دهدار، کارشناس سیاستگذاری مهاجرت، درباره سیاستگذاری در قبال مهاجران در چهار دهه گذشته در ایران بیان کرده است که این مجموعهسیاستها بین دو سر طیف درهای باز و بسته در رفتوآمد بوده است. به گفته او، هرچند مجموعهاقداماتی بنابر اقتضائات دولتی که سر کار بوده برای مسئله مهاجران انجام شده است، اما این اقدامات الزاما سیاستهای مهاجرتی بهمعنای وجود چارچوبی مدون نیست و بیشتر اقداماتی واکنشی تعبیر میشود؛ چراکه همین سیاست بازگشت هم موفق نبوده و نتیجه روشنی نداشته است. دهدار وضع فعلی را مرهون باز بودن دست قدرت برای تصمیمگیریهای لحظهای و بلاتکلیفی مهاجران دانسته و عنوان کرده: «سیاست تعلیق شاید نام بهتری برای نحوه سیاستگذاری در ایران در قبال مهاجران باشد.
یعنی شرایطی که مهاجر در بلاتکلیفی به سر میبرد و نمیداند چه آیندهای در انتظار اوست.» او در نقد سیاستهای موجود مطرح کرده است که فقدان سیاست ادغام مشخص برای مسیر اقامت و تابعیت، ناسازگاری و جامع نبودن این سیاستها در برابر گروههای متفاوت مهاجران، فقدان دادههای شفاف از تعداد دقیق مهاجران در ایران که نارضایتی جامعه میزبان را نیز بهدنبال داشته، همگی از دلایلی است که هنوز سیاستگذاری مطلوب در این حوزه محقق نشده؛ چراکه طراحی سیاست وابسته به تبیین و توصیف وضعیت موجود است.»
دهدار در ادامه بهضرورت ایجاد دانش سیاستگذاری مهاجرت اشاره و عنوان کرده است: «دانشگاهها باید بهسمت ایجاد رشته سیاستگذاری مهاجرت و مطالعات مهاجرت حرکت کنند و از انباشت تجربه بزرگ بشری در این حوزه استفاده کنند.
اینکه بدانیم که کشورهایی که شبیه ما با موج مهاجرتهای انبوه مواجه بودهاند، مثل ترکیه که میزبان جمعیت بزرگ سوریها یا کشورهای اروپایی بعد از جنگ بوسنی چطور در قبال مهاجران سیاستگذاری کردهاند، میتواند بسیار راهگشا و آموزنده باشد.» او البته بهضرورت بومیسازی سیاستهای مهاجرتی تأکید و گفته است سیاستگذار نباید بهسوی تقلید برود: «باید بهطور بومی و سازگار با وضعیت فعلی مهاجران در ایران با استفاده از تجربه جهانی برای ایجاد سیاست مطلوب اقدام شود.»
هسته سیاستگذاری باید تمرکز بر ادغام مهاجران در جامعه ایران باشد
این کارشناس سیاستگذاری حوزه مهاجرت با اشاره به اینکه ایران در حال حاضر میزبان جمعیت بزرگی از مهاجران افغانستانی است، مطرح کرده هسته سیاستگذاری باید تمرکز بر ادغام مهاجران در جامعه ایران باشد: «ما با جمعیت بزرگی از نسل دوم، سوم و چهارم افغانستانیها مواجهیم که بهطور طبیعی و نه با تلاش دولت یا حاکمیت در جامعه ادغام شدهاند. بهاینترتیب، درواقع ایرانی هستند و سیاستگذار نمیتواند آنها را از بستر جامعهای که در آن رشد کرده و جامعهپذیر شدهاند، براند. سیاستگذار باید بین مهاجر نخبه و نیروی کار ساده، نیروی کار ماهر و فرد آواره یا پناهنده و مهاجر قانونی و غیرقانونی تمایز قائل شود و واقعیتهای جامعه ذینفعان و انگیزهها را بشناسد: «روشن شدن مسیر تابعیت، انواع ویزای مهاجران بنابه ویژگی آنها و البته وضعیت اقتصادی کشور یعنی درخواست کارفرما برای کمبود نیروهای کار در حوزههای مختلف باید شفاف و دادهمحور باشد تا بتوان به سیاستگذاری مطلوبی برای مدیریت چالشهای حوزه مهاجران دست یافت.»
تصمیمات کوتاهمدت و مقطعی در مواجهه با مهاجران
«مهاجرت یک مسئله جدید یا مختص ایران نیست و بسیاری از کشورها درگیر آن هستند، زیرا مهاجرت یک موضوع جهانی است که مزایا و معایبی دارد و میتواند تبدیل به فرصت یا تهدید شود.» سردار اصغر بلوکیان، مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی سازمان ملی مهاجرت وزارت کشور با اشاره به این موضوع، موقعیت جغرافیایی ایران و همسایگی با دو کشور بحرانزای افغانستان و عراق را زمینهساز تشدید این پدیده دانسته و اظهار کرده است: «بهعنوان کسی که از سال ۱۳۶۲ در حال فعالیت در حوزه افغانستان و اتباع هستم باید اشاره کنم که در طول این ۴۰ ساله برنامهریزی بلندمدت و قطعی برای موضوع مهاجران وجود نداشته است و همواره تصمیمات کوتاهمدت و مقطعی در مواجهه با مهاجران صورت میگرفت که همین موجب بینظمی و بهره نبردن از ظرفیتهای مهاجران شده است.»
مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی سازمان ملی مهاجرت وزارت کشور با اشاره بهضرورت تشکیل سازمان ملی مهاجرت برای ساماندهی این پدیده مطرح کرده است: «در کشوری که بیش از پنج میلیون نفر مهاجر دارد باید یک تشکیلاتی وجود داشته باشد تا به ساماندهی مهاجران بپردازد، تاکنون پرونده بیش از سه میلیون نفر در سامانه «سیام» اداره کل امور اتباع و مهاجران سازمان ملی مهاجرت ثبت شده است که با تعداد حدود دو میلیون نفر از افرادی که به صورت غیرمجاز در ایران هستند و در این سامانه ثبتنشدهاند، میتوان برآورد کرد که بیش از پنج میلیون نفر از مهاجران افغانستانی در ایران حضور دارند.»
بلوکیان با اشاره به انجام ۱۷ بار آمایش جمعیتی در بین مهاجران از سال ۱۳۸۱ تاکنون خاطرنشان کرده: «موضوع نگرانکننده افراد مجردی هستند که بهصورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند و در تلاشیم که این افراد جمعآوری و به کشور خود بازگردانده شوند و نزدیک به سه تا چهار میلیون نفر افغانستانی نیز همراه با خانواده در ایران زندگی میکنند.»
کارشناسان حوزه مهاجرت معتقدند، بیشترین بخش مهاجران افغانستانی که میتوانند برای ما خطرآفرین باشند، مهاجران غیرقانونی هستند. این گروه باید ساماندهی شوند و برای کسانی که کارت سرشماری دریافت کردهاند، شرایط کار، زندگی و اشتغال فراهم کرد. باید نسبت به مهاجران غیرقانونی و فاقد مدرک سختگیریهای بیشتری اعمال و ضمن کنترل مرزها با باندهای قاچاق که ورود غیرقانونی را تسهیل میکنند، برخورد جدیتری داشت.
ایران یکی از بزرگترین کشورهای پناهندهپذیر در جهان است که البته بیش از ۹۵ درصد مهاجران ساکن آن را صرفا اتباع افغانستان تشکیل میدهند و بهاینترتیب در سالهای اخیر در معرض هجوم کنترل نشده و لجامگسیخته میلیونها تبعه افغان قرار گرفته است. براین اساس در مهرماه 1402 گفتوگو بر سر حضور افغانستانیها و استفاده از هشتگ اخراج مهاجران غیرقانونی شدت گرفت. تا قبل از شروع عملیات طوفانالاقصی، این موضوع ترند شبکه ایکس بود. در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نیز موضوع «ساماندهی» اتباع بیگانه به وعده نامزدها برای جذب آرای مردم بدل شد و مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم مواضعش را درباره مهاجران افغانستانی با شفافیت اعلام کرد. او از «انسداد کامل مرزها و جلوگیری از مهاجرت بیشتر، ساماندهی اتباع غیرایرانی که در کشور حضور دارند، مذاکره با کشورهای اروپایی برای پذیرش بخشی از مهاجران، دریافت هزینه حضور اتباع غیرایرانی از سازمانهای بینالمللی» بهعنوان برنامههای دولت خود نام بردهاست.
به اعتقاد برخی کارشناسان، ایرانِ امروز که خودش با شرایط دشواری دستبهگریبان است باید شرایطی را فراهم کند که جمعیت مهاجران ساکن کشورمان، از ۲ تا ۳ درصد جمعیت ایران بیشتر نباشد.
پیمان حقیقتطلب، کارشناس حوزه مهاجرت دراینباره که «حد مشخص» یا «حداکثر ظرفیت مهاجرپذیری» حال حاضر ایران، چقدر است، به سایت دیدهبان ایران توضیح داده است: شاید اگر فشار طالبان و وضعیت اقتصادی بدتر افغانستانِ پس از طالبان نبود، بهصورت طبیعی بسیاری از مهاجران کاری افغانستانی بهصورت داوطلبانه و خودبهخود از بازار کار ایران خارج میشدند، چون ارزش پول ایران در مقابل ارزش پول افغانستان پایین آمده است و کار در ایران برای بسیاری از افغانستانیها عملا سودآور نیست. اما به هر روی درباره تعداد بهینه حضور مهاجران، شاخصه اصلی تعیینکننده، وضعیت اقتصادی و مشاغل خالی موجود در یک کشور است. در کشورهای حوزه خلیجفارس که هم صنایع نفتی دارند و هم صنایع گردشگری، این رقم در کشورهایی مثل امارات و قطر به حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد جمعیت این کشورها میرسد. در ایران اما شرایط اقتصادی اصلا جالب نیست. اقتصاد ایران پویا نیست و در نتیجه، ظرفیت پذیرش مهاجر کشورمان نیز پایین آمده است و ایران در سهلانگارانهترین حالت، حداکثر توان پذیرش مهاجر بهاندازه ۲ درصد جمعیت ایرانیان را دارد؛ بنابراین به جرئت میتوان گفت که ایرانِ امروز، دیگر ظرفیت پذیرش مهاجر جدید را ندارد.
این درحالی است که در شهر کمجمعیت دلیجان تعداد مهاجران به عدد 15 هزار نفر رسیده و براین اساس بیش از پنج هزار و ۵۰۰ نفر در نامهای به فرماندار این شهر خواستار اخراج «اتباع غیرمجاز» شدند. آنها در این نامه با استناد به مشاهدات روزانه میدانی از سطح شهر و خیابانها و مدارس و درمانگاهها و نانواییها و فروشگاهها و مراکز خرید و پارکها و کارگاهها عنوان کردند شمار مهاجران افغانستانی در این شهر «به عدد وحشتناک ۱۵ هزار و شاید بیشتر رسیده است.» و «بسیاری از فرصتهای شغلی و امکانات دلیجان از آب و برق و گاز گرفته تا نان و دارو و درمان و تا مدرسه و مسکن در اختیار اتباع خارجی مجاز و غیرمجاز قرار گرفته است.»
در سایت کارزار نمونههای بسیاری از «درخواست» برای ایجاد محدودیت بیشتر و اخراج اتباع غیرمجاز به چشم میخورد. یک کارزار بر منع بهکارگیری اتباع بیگانه فاقد مدرک قانونی بهعنوان سرایدار ساختمان تأکید دارد، یا یک نمونه دیگر درخواست «جلوگیری از ورود و افزایش جمعیت این مهاجران است.»
نکته مشترک این کارزارها همان سخنانی است که مقامهای دولتی، برخی از جامعهشناسان مهاجر و رسانهها تکرار کردهاند: کاهش امنیت، از بین رفتن مشاغل و افزایش جرم و جنایت. در برخی مناطق ساکنان حتی به مقابله با مهاجران غیرقانونی برخاستهاند و به همین علت احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی کشور در اظهاراتی گفته است مهاجران «غیرمجاز» باید تا پایان سال خاک ایران را ترک کرده و به کشور خود بازگردند.
فرمانده مرزبانی نیروی انتظامی، هم خطاب به اتباع غیرمجاز افغان که بهصورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند اعلام کرده که این افراد باید تا پایان سال خاک ایران را ترک کنند.
سردار احمدعلی گودرزی عنوان کرده: «ما کشور مهماننوازی هستیم و این افراد مدتهاست از همه امکانات در کشور ما استفاده کردهاند، اما دیگر باید از کشور خارج شوند. این امر، خواسته مردم ماست و در راستای ایجاد امنیت این امر باید محقق شود.»
پیشتر در فروردین امسال، وزارت کشور، در بیانیهای اعلام کرده بود که «مهاجرین افغانستانی باید به سرزمین خود برگردند و افغانستان را آباد سازند.»
در همین حال بنا بر اعلام برخی منابع خبری «طرح دستگیری اتباع غیرمجاز در تهران و رد مرزشان بهصورت سراسری آغاز شده و پلیس محله به محله طرح پاکسازی را انجام میدهد.»
مجید غمخوار، خبرنگار حوادث در تهران، با اشاره به اجرای این طرح در پستی در اکانت خود در شبکه ایکس نوشته است: «شب گذشته هم تمام کارگران غیرمجاز میدان مرکزی میوه و ترهبار تهران جمعآوری شدند. پلیس در تمام قهوهخانهها هم کارگران افغان غیرمجاز را دستگیر و رد مرز میکند.»
در ماههای اخیر گزارشهای زیادی از بازداشت و اخراج اتباع خارجی غیرمجاز در رسانهها منتشر شده و گرچه در این گزارشها به تابعیت این افراد اشاره نمیشود، اما به نظر میرسد بیشتر این افراد از اتباع افغانستان باشند. بهتازگی وزارت امور مهاجرین و عودت کنندگان امارت اسلامی از بازگشت سه هزار و ۳۹۹ مهاجر بهطور داوطلبانه و اجباری از ایران خبر داده است. در همین حال سازمان بینالمللی مهاجرت میگوید در سه ماه اخیر حدود ۸۶۰ هزار افغان از کشورهای همسایه پاکستان و ایران به افغانستان برگشتهاند. همزمان طی این سه ماه حدود ۵۳۰ هزار افغان نیز وارد این دو کشور شدهاند.
این نهاد وابسته به سازمان ملل در گزارشی اعلام کرده است، روزانه هزاران نفر از10 گذرگاه مرزی افغانستان با دو کشور همسایه رفتوآمد میکنند، بیش از نیمی از آنها به سازمان بینالمللی مهاجرت اعلام کردند که اخراج شدهاند. سازمان بینالمللی مهاجرت میگوید رفتوآمد حدود 1.4 میلیون نفر طی سه ماه در 10 گذرگاه مرزی افغانستان با دو کشور همسایه ایران و پاکستان را بررسی کرده است. حدود ۸۱ هزار افغان در نظرسنجی درباره دلایل بازگشت به کشور و یا خروج از آن شرکت کردهاند.
بنا به یافتههای این گزارش ۵۶ درصد افغانهایی که از ایران به کشورشان برگشتند بهصورت اجباری اخراج شدهاند. ۳۹ درصد آنها گفتهاند که به دلایل اقتصادی از ایران برمیگردند.
بیش از ۶۱ درصد افغانهایی که از ایران برگشتند، بیش از یک سال در ایران اقامت داشتند و ۲۱ درصد نیز کمتر از سه ماه در ایران اقامت کردند.
نبود سند سیاستی و برنامههای راهبردی درباره مهاجرت
کارشناسان بر این باورند که مواردی همچون ضعف نهادی و ساختاری در سیاستگذاری، قانونگذاری و مدیریت جریانهای مهاجرتی، نبود سند سیاستی و برنامههای راهبردی درباره مهاجرت، ضعف در ساماندهی مهاجران اخیر به کشور، نبود آمار دقیق و اختلاف زیاد برآوردهای رسمی و غیررسمی از تعداد مهاجران، بازنگشتن، یکدست نبودن مهاجران و تنوعی از الگوها و ویژگیها ازجمله چالشهای مهاجران بینالمللی در کشور به شمار میآیند به همین دلیل پدیده مهاجرت در کشور ما مشکلاتی همچون به همخوردن توازن جمعیتی، افزایش بیکاری و بروز ناامنی را نیز بهدنبال داشته است، زیرا قوانین و تشکیلات اداری موجود نتوانسته پاسخگوی نیاز خیل عظیم اتباع افغان باشد و در عرصه اقتصادی چالشهای گوناگونی را به همراه داشته است. در کنار این موارد، گروهی از صاحبنظران و پژوهشگران حوزه مهاجرت راهحل ساماندهی به این وضعیت آشفته را، ارائه آمار و اطلاعات شفاف از تعداد مهاجران ساکن ایران در کنار فراهم کردن امکان ادغام اجتماعی حضور آنها در جامعه ایرانی میدانند و معتقدند، تکیه صرف بر سیاست «بازگرداندن افغانستانیها» محکوم به شکست است و سیاستگذاران باید از تجربههای جهانی در حوزه مهاجرت درس بگیرند و آنها را بهنفع منافع ملی بومیسازی کنند.
هنوز در بر همان پاشنه قبل میچرخد
چهار دهه از اولین موج حضور افغانستانیها در ایران میگذرد و «آرش نصر اصفهانی»، جامعهشناس در نشست «ضرورت طراحی سیاست مهاجرتی برای ایران و مدل مطلوب آن» اعلام کرده است، هنوز در بر همان پاشنه قبل میچرخد. این درحالیاست که سیاست بازگرداندن پناهندگان افغانستانی که از ابتدا با سختگیری اعمالشده، نهتنها موفق نبوده بلکه بهنوعی میتوان آن را شکستخورده دانست: «سختگیری در ارائه تمام خدمات بهشکل نصفه و نیمه با هدف اینکه افغانستانیها به دیارشان بازگردند. در کنار این، امنیتی کردن موضوع حضور مهاجران طی این سالها یکی از ویژگیهای سیاست مهاجرتی ایران در چهار دهه اخیر بوده که کارفرمایان ایرانی را بهسوی استفاده از این مهاجران بهعنوان نیروی کار ارزان سوق داده است. از طرفی چون استفاده از کمکهای بینالمللی برای تسهیل حل چالشهای حضور مهاجران به روابط ایران با غرب گرهخورده، تا امروز چندان خبری از جذب کمکهای مالی در این زمینه نبوده است.
نصر اصفهانی درباره ویژگیهای سیاست مهاجرتی مطلوب در کنار آگاهی بخشی عمومی گفته است: «باید فرآیند رسمی پذیرش پناهجو راهاندازی شود و مبارزه با شبکههای قاچاق مهاجر و ورود غیررسمی بهصورت جدی پیگیری شود. همچنین، بدون روشن شدن سیاستهای اعطای تابعیت، نمیتوان اوضاع را مدیریت کرد.» به بیان این جامعهشناس، ادغام رسمی مهاجران در جامعه ضروری است. او با انتقاد از رویههای توهینآمیز فعلی برای احراز هویت اتباع گفته است: «سیاستها باید در عرصههای گوناگون ضدتبعیض و در حمایت از مهاجران باشد. همچنین سامانههای احراز هویت اتباع مثل ایرانیان باید در نظر گرفته شود و فرآیندهای اخراج باید بهصورت قانونی و طی مراحلی طراحی شود که شأن و منزلت انسانها را حفظ کنند.»
از تجربههای جهانی درس بگیرید
محمدمهدی دهدار، کارشناس سیاستگذاری مهاجرت، درباره سیاستگذاری در قبال مهاجران در چهار دهه گذشته در ایران بیان کرده است که این مجموعهسیاستها بین دو سر طیف درهای باز و بسته در رفتوآمد بوده است. به گفته او، هرچند مجموعهاقداماتی بنابر اقتضائات دولتی که سر کار بوده برای مسئله مهاجران انجام شده است، اما این اقدامات الزاما سیاستهای مهاجرتی بهمعنای وجود چارچوبی مدون نیست و بیشتر اقداماتی واکنشی تعبیر میشود؛ چراکه همین سیاست بازگشت هم موفق نبوده و نتیجه روشنی نداشته است. دهدار وضع فعلی را مرهون باز بودن دست قدرت برای تصمیمگیریهای لحظهای و بلاتکلیفی مهاجران دانسته و عنوان کرده: «سیاست تعلیق شاید نام بهتری برای نحوه سیاستگذاری در ایران در قبال مهاجران باشد.
یعنی شرایطی که مهاجر در بلاتکلیفی به سر میبرد و نمیداند چه آیندهای در انتظار اوست.» او در نقد سیاستهای موجود مطرح کرده است که فقدان سیاست ادغام مشخص برای مسیر اقامت و تابعیت، ناسازگاری و جامع نبودن این سیاستها در برابر گروههای متفاوت مهاجران، فقدان دادههای شفاف از تعداد دقیق مهاجران در ایران که نارضایتی جامعه میزبان را نیز بهدنبال داشته، همگی از دلایلی است که هنوز سیاستگذاری مطلوب در این حوزه محقق نشده؛ چراکه طراحی سیاست وابسته به تبیین و توصیف وضعیت موجود است.»
دهدار در ادامه بهضرورت ایجاد دانش سیاستگذاری مهاجرت اشاره و عنوان کرده است: «دانشگاهها باید بهسمت ایجاد رشته سیاستگذاری مهاجرت و مطالعات مهاجرت حرکت کنند و از انباشت تجربه بزرگ بشری در این حوزه استفاده کنند.
اینکه بدانیم که کشورهایی که شبیه ما با موج مهاجرتهای انبوه مواجه بودهاند، مثل ترکیه که میزبان جمعیت بزرگ سوریها یا کشورهای اروپایی بعد از جنگ بوسنی چطور در قبال مهاجران سیاستگذاری کردهاند، میتواند بسیار راهگشا و آموزنده باشد.» او البته بهضرورت بومیسازی سیاستهای مهاجرتی تأکید و گفته است سیاستگذار نباید بهسوی تقلید برود: «باید بهطور بومی و سازگار با وضعیت فعلی مهاجران در ایران با استفاده از تجربه جهانی برای ایجاد سیاست مطلوب اقدام شود.»
هسته سیاستگذاری باید تمرکز بر ادغام مهاجران در جامعه ایران باشد
این کارشناس سیاستگذاری حوزه مهاجرت با اشاره به اینکه ایران در حال حاضر میزبان جمعیت بزرگی از مهاجران افغانستانی است، مطرح کرده هسته سیاستگذاری باید تمرکز بر ادغام مهاجران در جامعه ایران باشد: «ما با جمعیت بزرگی از نسل دوم، سوم و چهارم افغانستانیها مواجهیم که بهطور طبیعی و نه با تلاش دولت یا حاکمیت در جامعه ادغام شدهاند. بهاینترتیب، درواقع ایرانی هستند و سیاستگذار نمیتواند آنها را از بستر جامعهای که در آن رشد کرده و جامعهپذیر شدهاند، براند. سیاستگذار باید بین مهاجر نخبه و نیروی کار ساده، نیروی کار ماهر و فرد آواره یا پناهنده و مهاجر قانونی و غیرقانونی تمایز قائل شود و واقعیتهای جامعه ذینفعان و انگیزهها را بشناسد: «روشن شدن مسیر تابعیت، انواع ویزای مهاجران بنابه ویژگی آنها و البته وضعیت اقتصادی کشور یعنی درخواست کارفرما برای کمبود نیروهای کار در حوزههای مختلف باید شفاف و دادهمحور باشد تا بتوان به سیاستگذاری مطلوبی برای مدیریت چالشهای حوزه مهاجران دست یافت.»
تصمیمات کوتاهمدت و مقطعی در مواجهه با مهاجران
«مهاجرت یک مسئله جدید یا مختص ایران نیست و بسیاری از کشورها درگیر آن هستند، زیرا مهاجرت یک موضوع جهانی است که مزایا و معایبی دارد و میتواند تبدیل به فرصت یا تهدید شود.» سردار اصغر بلوکیان، مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی سازمان ملی مهاجرت وزارت کشور با اشاره به این موضوع، موقعیت جغرافیایی ایران و همسایگی با دو کشور بحرانزای افغانستان و عراق را زمینهساز تشدید این پدیده دانسته و اظهار کرده است: «بهعنوان کسی که از سال ۱۳۶۲ در حال فعالیت در حوزه افغانستان و اتباع هستم باید اشاره کنم که در طول این ۴۰ ساله برنامهریزی بلندمدت و قطعی برای موضوع مهاجران وجود نداشته است و همواره تصمیمات کوتاهمدت و مقطعی در مواجهه با مهاجران صورت میگرفت که همین موجب بینظمی و بهره نبردن از ظرفیتهای مهاجران شده است.»
مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی سازمان ملی مهاجرت وزارت کشور با اشاره بهضرورت تشکیل سازمان ملی مهاجرت برای ساماندهی این پدیده مطرح کرده است: «در کشوری که بیش از پنج میلیون نفر مهاجر دارد باید یک تشکیلاتی وجود داشته باشد تا به ساماندهی مهاجران بپردازد، تاکنون پرونده بیش از سه میلیون نفر در سامانه «سیام» اداره کل امور اتباع و مهاجران سازمان ملی مهاجرت ثبت شده است که با تعداد حدود دو میلیون نفر از افرادی که به صورت غیرمجاز در ایران هستند و در این سامانه ثبتنشدهاند، میتوان برآورد کرد که بیش از پنج میلیون نفر از مهاجران افغانستانی در ایران حضور دارند.»
بلوکیان با اشاره به انجام ۱۷ بار آمایش جمعیتی در بین مهاجران از سال ۱۳۸۱ تاکنون خاطرنشان کرده: «موضوع نگرانکننده افراد مجردی هستند که بهصورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند و در تلاشیم که این افراد جمعآوری و به کشور خود بازگردانده شوند و نزدیک به سه تا چهار میلیون نفر افغانستانی نیز همراه با خانواده در ایران زندگی میکنند.»
کارشناسان حوزه مهاجرت معتقدند، بیشترین بخش مهاجران افغانستانی که میتوانند برای ما خطرآفرین باشند، مهاجران غیرقانونی هستند. این گروه باید ساماندهی شوند و برای کسانی که کارت سرشماری دریافت کردهاند، شرایط کار، زندگی و اشتغال فراهم کرد. باید نسبت به مهاجران غیرقانونی و فاقد مدرک سختگیریهای بیشتری اعمال و ضمن کنترل مرزها با باندهای قاچاق که ورود غیرقانونی را تسهیل میکنند، برخورد جدیتری داشت.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
مطالبات مهم جامعه کارگری
-
استمرار رشد صنعت نیازمند بهروزرسانی ماشینآلات فرسوده است
-
خروج مهاجران افغان شتاب گرفت
-
ضربه ایران!
-
تحقق جهان مقاومت به مقاومت جهانی
-
تلاطــم در لانه عنکبوت
-
پیشنیازهای رشد صنعت
-
کارزار تحمیل جنگ فرسایشی اوکراین بر روسیه
-
وحشت صهیونیستها از یگان رضوان
-
بانوان نیازمند فضای مستقل برای خودشان هستند