چرخه توقعات، ورزشکاران افتخارآفرین را وارد گرداب حواشی کرده و آینده حرفه‌ای آنان را به مخاطره می‌اندازد

کاپ قانون‌پذیری

محمدعلی صادقی
رویداد‌های ورزشی محلی و کوچک، حواشی فرهنگی یا اجتماعی قابل توجه و جالبی دارند که درس‌، ملاحظات یا نتیجه‌گیری‌های بسیار دقیقی می‌توان از آن‌ها برداشت کرد، تا چه رسد به بازی‌های المپیک که میدان تزاحم و رقابت در همه سا‌حت‌های زندگی بشر است. سیاست، فرهنگ، اقتصاد و حوزه‌های اجتماعی را می‌توان مبنایی برای کشف حقایق و ملاحظات قرارداد. یکی از این ملاحظات حکایت تضاد بین فرهنگ ورزشی و ورزش فرهنگی‌ در کشورمان ایران است. اندکی پس از پایان مسابقه رده‌بندی تکواندوی بانوان و کسب مدال ارزشمند و تاریخی برنز توسط ورزشکار میهن‌مان، چراغ سبز ورود به دانشگاه ایشان توسط مسئولان نشان داده شد. با پذیرش اینکه ورزشکاران افتخارآفرین ما باید همواره در حمایت کشور باشند، مهم است که این حمایت، از چارچوب‌های قانونی بیش از اندازه تخطی نکند. چراکه در این صورت مفهوم حاکمیت قانون برای مردم خدشه‌دار خواهد شد. علاوه‌بر این وجود بسترهای حمایتی غیرقانونی از ورزشکاران برای خود آن‌ها نیز موجب حاشیه‌سازی می‌شود. می‌دانیم و در این سال‌ها دیده‌ایم که چگونه یک ورزشکار موفق و حرفه‌ای بر اثر حاشیه‌سازی‌ها تبدیل به مهره‌ای سیاسی می‌شود و دست‌های ناپیدا در جهت اهداف خود او را عقب و جلو می‌کنند. 
حاکمیت قانون از باور به قانون بر می‌خیزد. نادیده گرفتن قانون به اندک‌بهانه‌ای، باعث می‌شود نگرش جامعه به قانون به صورت یک پدیده مزاحم که باید هر طور شده آن را دور زد در بیاید. اگر باور به قانون وجود داشته باشد، ورزشکار ما در ازای کسب مقام در مسابقات المپیک درخواست ورود به دانشگاه نمی‌کند و مسئول ما هم متوجه است که نمی‌تواند در مواجهه با هر درخواستی، بایسته‌های قانونی را قابل اغماض جلوه دهد. چنانکه در مورد اخیر نیز این اتفاق رخ نداد و بر ضرورت رعایت قانون پافشاری شد که این تصمیم عقلانی قابل تحسین است.
نباید پنداشته شود مسئولان در مواجهه با درخواست این ورزشکار میهن‌دوست، بخل یا تنگ‌نظری به خرج داده‌اند. بار دیگر یادآوری می‌کنیم ورود ورزشکار به چرخه توقعات یعنی ورود او به گردآب حاشیه‌ها! از سوی دیگر باید یادمان باشد سجمله «همه در برابر قانون یکسان‌اند» یک شعار نیست؛ هدفی است که ملت ما برای آن انقلاب کرد! شاید گفته شود خب قانون خیلی جاهای دیگر هم رعایت نمی‌شود؛ اما پرواضح است که همین توجیه، دومینوی قانون‌گریزی را به راه‌ انداخته است.
در اینجا می‌توان به برخی مصادیق جهانی در همین سری از المپیک اشاره کرد. 
نماینده کشور بلژیک و دارنده مدال برنز در رشته تکواندو، سارا الشعائری، مراکشی الاصل  است. او نیز همانند مبینای ما تنها ۱۹ سال سن داشته و حتی هر دو مطابق اطلاعات مندرج در وبسایت رسمی المپیک پاریس، در یک ماه متولد شده‌اند. الشعائری در عین قهرمانی تکواندو، دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه بروکسل است. یعنی او در عین تحصیل به ورزش حرفه‌ای پرداخته است. اینکه کسی در رشته ورزشی موفق باشد اما تحصیلات عالیه در رشته مورد علاقه را به تعویق بیندازد، تصمیمی است که او گرفته و در جای خود می‌تواند تصمیم بسیار درستی هم باشد. اما به هر رو نباید تصور این موضوع در میان جوانان شکل گیرد که ورزش می‌تواند جای تحصیل و تحصیل جای ورزش را بگیرد. حاکمیت قانون یعنی حتی در مخیله‌ات هم نگنجد که سزای تلاش در باشگاه ورزشی همانند سزای تلاش پشت میز مطالعه و تحقیق است. فتح یک قله، نمی‌تواند همزمان فتح دو قله باشد. هیچ قله‌ای به قله دیگر پل ندارد.
 کاپ قانون‌پذیری