شوک رسانههای غربی از حماسه موشکی سپاه پاسداران
فراتر از یک پیروزی
فخرالدین اسدی -گروه بینالملل
درحالیکه اکثر رسانههای غربی پس از شهادت سید حسن نصرالله، فرمانده غیور مقاومت اسلامی لبنان مدعی انفعال جبهه مقاومت لبنان و جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با رژیم صهیونیستی شده بودند، وقوع عملیات گسترده ، سهمگین و تأثیرگذار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمق استراتژیک اراضی اشغالی شوک بسیار سختی را به رسانههای غربی طرفدار رژیم صهیونیستی در جنگ غزه وارد ساخت.
ماجرا از جایی آغاز شد که پس از شهادت سید مقاومت، شبکه یورونیوزو دیگر رسانههای غربی ، خبر این جنایت را بازتاب داده و آن را نماد ریسکپذیری و شجاعت صهیونیستهای غاصب در جنگ تلقی کردند! حتی تا ساعاتی قبل از عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در انتقام خون شهید نصرالله ، شهید هنیه و شهید نیلفروشان، این رسانهها از آغاز عملیات زمینی "محدود و هدفمند" خود در جنوب لبنان خبر دادند. بااینحال زمانی که مقاومت لبنان ( خصوصا یگان رضوان) نظامیان صهیونیست ( که قصد ورود به خاک لبنان را داشتند ) زیر آتش سنگین خود قرار داد، رسانههای غربی کمترین سخنی از این مقاومت همهجانبه و موفقیتآمیز به میان نیاوردند. رسانههای غربی درصدد القای این گزاره بودند که ابتکار عمل بهصورت کامل در دستان صهیونیستهاست و معادلات نبرد نه در جبهه مقاومت، بلکه در تلآویو و واشنگتن تعیین میشود. اما عملیات موشکی گسترده سپاه پاسداران که توأم با عملیات استشهادی در قلب تلآویو و عملیات موشکی حزبالله در الجلیل و هدف قرار دادن مقر موساد در اطراف تلآویو بود، جایی برای تنفس مسموم صهیونیستها باقی نگذاشت.قطعا جنگ روانی و تبلیغاتی شبکه رسانهای وابسته به رژیم اشغالگر قدس، آمریکا و اتحادیه اروپا نیز قدرت وارونه نمایی واقعیات جاری در منطقه ( ازجمله شکست میدانی صهیونیستها در جنگ غزه و لبنان ) را نخواهند داشت.
و حالا معادله برعکس است!
شبکه دویچه وله آلمان نیز تا ساعاتی قبل از عملیات غرورآفرین و غیرتمندانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مشغول تصویرسازی از توان بیانتها و گسترده رژیم اشغالگر قدس و در مقابل، تضعیف جبهه مقاومت در قاب رسانه بود. دویچه وله در این خصوص گزارش داده بود:
"ارتش اسرائیل گفته است عملیات زمینی در لبنان ، در هماهنگی با تصمیمات مقامات ارشد سیاسی و نظامی انجام خواهد گرفت و هدف آن نابودی "اهداف و زیرساختهای حزبالله در جنوب لبنان" است."
اما دویچه وله ، کمترین اشارهای به شکست این عملیات در همان شب نخست نکرد! فراتر از آن، این شبکه آلمانی از یکسو نتوانست در برابر ابعاد گسترده عملیات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سکوت کرده یا آن را سانسور کند و از سوی دیگر، با ابطال پیشفرضهای القایی خود به مخاطبانش ، در خصوص ضعف جبهه مقاومت و تسلط رژیم اشغالگر قدس بر میدان جنگ مواجه بود. به عبارتی بهتر، رسانههای اروپایی و آمریکایی که خود جزئی از جریان سلطه محسوب میشوند ،
با چالشی بزرگ تحت عنوان "ابطال روایت سازی "خود از جنگ غزه و تحولات اخیر لبنان مواجه است. این روایت سازی مبتنی بر القای شکستناپذیری صهیونیستها و تسلط آنها بر میدان بود اما اکنون تلآویو وارد دوران تاریک شکست و تباهی گردیده و گریزی از این شکست همهجانبه برای این رژیم کودک کش وجود ندارد.
مثلث شکست مطلق در جنگ غزه
دراین معادله میدانی-رسانه ای، باید مثلث آمریکا-رژیم صهیونیستی-اتحادیه اروپا را مصداق شکستی تمامعیار تلقی کرد.همانگونه که اشاره شد، مقامات اروپایی و آمریکا و شبکههای رسانهای متعلق به جریان سلطه، رسیدن صهیونیستها به اهداف شوم خود در جنگ غزه را قطعی و اجتنابناپذیر تلقی میکردند. هنوز افکار عمومی جهان به یاد دارد که پس از شهادت هزاران فلسطینی، اولاف شولتس، صدراعظم آلمان چگونه نسلکشی آشکار در نوار غزه را مصداق دفاع مشروع صهیونیستها از حقوق خود قلمداد کرد. در آن زمان یورونیوز، با آبوتاب فراوان ادعای شولتس را بهمثابه یک «گزاره صحیح» موردتوجه و تأکید قرار داد. در جریان اعتراضات اخیر دانشجویی در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی نیز رسانههای غربی چنین خیزشی را مصداق عینی یهودستیزی دانسته و در مقابل، از ورود پلیس به دانشگاه و سرکوب و دستگیری دانشجویان معترض حمایت کردند. طی هفتهها و روزهای اخیر، رسانههای غربی بدون آنکه نسلکشی صهیونیستها و جنایات آن را تقبیح کنند، اقداماتی مانند شهادت شهید اسماعیل هنیه و شهید سید حسن نصرالله را مورد تحسین قراردادند! اما اکنون رسانههای غربی بااقتدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حماس، حزبالله لبنان، انصارالله یمن، مقاومت عراق ، جهاد اسلامی و دیگر گروههای غیور تعریفشده در منظومه مقاومت روبهرو هستند. همانگونه که بارها اشارهشده، جبهه مقاومت علاوه بر مواجهه با دشمن صهیونیستی در عرصه عملیاتی و میدانی، در عرصه تبلیغاتی و رسانهای نیز با دشمن صهیونیستی و حامیان غربی آن مشغول مواجهه و نبرد است.
شرکای جرم صهیونیستها
واقعیت امر این است که آمریکا و اتحادیه اروپا ( به همراه نهادهای رسمی ، سیاسی و رسانهای آنها) بازندگان و شکستخوردگان بزرگ جنگ غزه، خصوصا تحولات اخیر در اراضی اشغالی محسوب میشوند. در جریان عملیات انتقامی اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمق استراتژیک اراضی اشغالی، شاهد سکوت توأم باخشم و سردرگمی رسانههای غربی هستیم.در این میان، سؤالات مهمتری ازجمله نقش نهادهای اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای آلمان و فرانسه در میدان نسلکشی غزه و مبادلات پنهانی و غیررسمی غرب و صهیونیستها در حوزه لجستیک و تسلیحاتی وجود دارد که قطعا رسانههای غربی بهواسطه بازی در زمین صهیونیستها و نهادهای قدرت در آمریکا و اروپا ، علاقهای در خصوص پاسخدهی به آنها ندارند! یکی از کار ویژههای شبکه رسانهای غرب، تقلیل سطح اعتراضات ضدصهیونیستی در آمریکا و اروپا و در مقابل، رادیکال و غیرمنطقی جلوه دادن اعتراضات غیورانه دانشجویی است. این دور باطل رسانهای در اروپا درطول سالها و دهههای اخیر، مورد تایید دو جریان سنتی سوسیالدموکرات و محافظهکار بوده است. بااینحال جنگ غزه تبدیل به نقطه عطف تاریخی در آگاهی عمومی مردم کشورهای اروپایی و آمریکا شده واصلیترین خروجی این آگاهی جمعی، درهم شکستن منظومه رسانهای غرب خواهد بود.
درحالیکه اکثر رسانههای غربی پس از شهادت سید حسن نصرالله، فرمانده غیور مقاومت اسلامی لبنان مدعی انفعال جبهه مقاومت لبنان و جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با رژیم صهیونیستی شده بودند، وقوع عملیات گسترده ، سهمگین و تأثیرگذار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمق استراتژیک اراضی اشغالی شوک بسیار سختی را به رسانههای غربی طرفدار رژیم صهیونیستی در جنگ غزه وارد ساخت.
ماجرا از جایی آغاز شد که پس از شهادت سید مقاومت، شبکه یورونیوزو دیگر رسانههای غربی ، خبر این جنایت را بازتاب داده و آن را نماد ریسکپذیری و شجاعت صهیونیستهای غاصب در جنگ تلقی کردند! حتی تا ساعاتی قبل از عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در انتقام خون شهید نصرالله ، شهید هنیه و شهید نیلفروشان، این رسانهها از آغاز عملیات زمینی "محدود و هدفمند" خود در جنوب لبنان خبر دادند. بااینحال زمانی که مقاومت لبنان ( خصوصا یگان رضوان) نظامیان صهیونیست ( که قصد ورود به خاک لبنان را داشتند ) زیر آتش سنگین خود قرار داد، رسانههای غربی کمترین سخنی از این مقاومت همهجانبه و موفقیتآمیز به میان نیاوردند. رسانههای غربی درصدد القای این گزاره بودند که ابتکار عمل بهصورت کامل در دستان صهیونیستهاست و معادلات نبرد نه در جبهه مقاومت، بلکه در تلآویو و واشنگتن تعیین میشود. اما عملیات موشکی گسترده سپاه پاسداران که توأم با عملیات استشهادی در قلب تلآویو و عملیات موشکی حزبالله در الجلیل و هدف قرار دادن مقر موساد در اطراف تلآویو بود، جایی برای تنفس مسموم صهیونیستها باقی نگذاشت.قطعا جنگ روانی و تبلیغاتی شبکه رسانهای وابسته به رژیم اشغالگر قدس، آمریکا و اتحادیه اروپا نیز قدرت وارونه نمایی واقعیات جاری در منطقه ( ازجمله شکست میدانی صهیونیستها در جنگ غزه و لبنان ) را نخواهند داشت.
و حالا معادله برعکس است!
شبکه دویچه وله آلمان نیز تا ساعاتی قبل از عملیات غرورآفرین و غیرتمندانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مشغول تصویرسازی از توان بیانتها و گسترده رژیم اشغالگر قدس و در مقابل، تضعیف جبهه مقاومت در قاب رسانه بود. دویچه وله در این خصوص گزارش داده بود:
"ارتش اسرائیل گفته است عملیات زمینی در لبنان ، در هماهنگی با تصمیمات مقامات ارشد سیاسی و نظامی انجام خواهد گرفت و هدف آن نابودی "اهداف و زیرساختهای حزبالله در جنوب لبنان" است."
اما دویچه وله ، کمترین اشارهای به شکست این عملیات در همان شب نخست نکرد! فراتر از آن، این شبکه آلمانی از یکسو نتوانست در برابر ابعاد گسترده عملیات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سکوت کرده یا آن را سانسور کند و از سوی دیگر، با ابطال پیشفرضهای القایی خود به مخاطبانش ، در خصوص ضعف جبهه مقاومت و تسلط رژیم اشغالگر قدس بر میدان جنگ مواجه بود. به عبارتی بهتر، رسانههای اروپایی و آمریکایی که خود جزئی از جریان سلطه محسوب میشوند ،
با چالشی بزرگ تحت عنوان "ابطال روایت سازی "خود از جنگ غزه و تحولات اخیر لبنان مواجه است. این روایت سازی مبتنی بر القای شکستناپذیری صهیونیستها و تسلط آنها بر میدان بود اما اکنون تلآویو وارد دوران تاریک شکست و تباهی گردیده و گریزی از این شکست همهجانبه برای این رژیم کودک کش وجود ندارد.
مثلث شکست مطلق در جنگ غزه
دراین معادله میدانی-رسانه ای، باید مثلث آمریکا-رژیم صهیونیستی-اتحادیه اروپا را مصداق شکستی تمامعیار تلقی کرد.همانگونه که اشاره شد، مقامات اروپایی و آمریکا و شبکههای رسانهای متعلق به جریان سلطه، رسیدن صهیونیستها به اهداف شوم خود در جنگ غزه را قطعی و اجتنابناپذیر تلقی میکردند. هنوز افکار عمومی جهان به یاد دارد که پس از شهادت هزاران فلسطینی، اولاف شولتس، صدراعظم آلمان چگونه نسلکشی آشکار در نوار غزه را مصداق دفاع مشروع صهیونیستها از حقوق خود قلمداد کرد. در آن زمان یورونیوز، با آبوتاب فراوان ادعای شولتس را بهمثابه یک «گزاره صحیح» موردتوجه و تأکید قرار داد. در جریان اعتراضات اخیر دانشجویی در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی نیز رسانههای غربی چنین خیزشی را مصداق عینی یهودستیزی دانسته و در مقابل، از ورود پلیس به دانشگاه و سرکوب و دستگیری دانشجویان معترض حمایت کردند. طی هفتهها و روزهای اخیر، رسانههای غربی بدون آنکه نسلکشی صهیونیستها و جنایات آن را تقبیح کنند، اقداماتی مانند شهادت شهید اسماعیل هنیه و شهید سید حسن نصرالله را مورد تحسین قراردادند! اما اکنون رسانههای غربی بااقتدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حماس، حزبالله لبنان، انصارالله یمن، مقاومت عراق ، جهاد اسلامی و دیگر گروههای غیور تعریفشده در منظومه مقاومت روبهرو هستند. همانگونه که بارها اشارهشده، جبهه مقاومت علاوه بر مواجهه با دشمن صهیونیستی در عرصه عملیاتی و میدانی، در عرصه تبلیغاتی و رسانهای نیز با دشمن صهیونیستی و حامیان غربی آن مشغول مواجهه و نبرد است.
شرکای جرم صهیونیستها
واقعیت امر این است که آمریکا و اتحادیه اروپا ( به همراه نهادهای رسمی ، سیاسی و رسانهای آنها) بازندگان و شکستخوردگان بزرگ جنگ غزه، خصوصا تحولات اخیر در اراضی اشغالی محسوب میشوند. در جریان عملیات انتقامی اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمق استراتژیک اراضی اشغالی، شاهد سکوت توأم باخشم و سردرگمی رسانههای غربی هستیم.در این میان، سؤالات مهمتری ازجمله نقش نهادهای اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای آلمان و فرانسه در میدان نسلکشی غزه و مبادلات پنهانی و غیررسمی غرب و صهیونیستها در حوزه لجستیک و تسلیحاتی وجود دارد که قطعا رسانههای غربی بهواسطه بازی در زمین صهیونیستها و نهادهای قدرت در آمریکا و اروپا ، علاقهای در خصوص پاسخدهی به آنها ندارند! یکی از کار ویژههای شبکه رسانهای غرب، تقلیل سطح اعتراضات ضدصهیونیستی در آمریکا و اروپا و در مقابل، رادیکال و غیرمنطقی جلوه دادن اعتراضات غیورانه دانشجویی است. این دور باطل رسانهای در اروپا درطول سالها و دهههای اخیر، مورد تایید دو جریان سنتی سوسیالدموکرات و محافظهکار بوده است. بااینحال جنگ غزه تبدیل به نقطه عطف تاریخی در آگاهی عمومی مردم کشورهای اروپایی و آمریکا شده واصلیترین خروجی این آگاهی جمعی، درهم شکستن منظومه رسانهای غرب خواهد بود.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه