کارشناسان هشدار می‌دهند؛

کشاورزی ناپایدار و تهدید خاک

تخریب خاک یکی از خسارت‌بارترین رخداد‌ها برای سرزمین است و برخلاف آب‌و‌هوا غیرقابل تجدید است. اگرچه جنس خاک و زمین جزو عوامل طبیعی تخریب به‌شمار می‌روند، اما عوامل دیگری هم این موضوع را تشدید می‌کنند و باعث افزایش فرسایش خاک می‌شوند. یکی از مهم‌ترین این دلایل بارگذاری شدید در بخش کشاورزی است. طبیعتا اقدامات کشاورزی فشرده به تخریب خاک منجر می‌شود، وقتی گیاهان را فصل‌به‌فصل بدون وقفه رشد می‌دهیم، به‌تدریج خاک را  از مواد مغذی تخلیه می‌کنیم. این پدیده را خستگی خاک می‌نامند. در این مورد کود‌ها به بازیابی حاصلخیزی خاک کمکی نمی‌کنند؛ چه‌بسا استفاده نادرست یا افراطی از سموم و مواد شیمیایی منجر به آلودگی خاک می‌شود. این استفاده به‌خودی‌خود به بحث امنیت غذایی نیز لطمه می‌زند. 
به روایت کارشناسان آب‌و‌خاک، عمده مشکل در بروز پدیده «فرسایش خاک» مربوط به کشاورزی دیم است: «این نوع کشت بیش از ظرفیت سرزمین اتفاق می‌افتد و بدتر از همه این‌که کشاورزان شخم زمین را در جهت شیب می‌زنند چرا‌که این کار برای آن‌ها آسان‌تر است و سوخت کمتری مصرف می‌کنند. شدت فرسایش در این مناطق زیاد می‌شود و در هنگام بارندگی یا وقوع بارش شدید، خاک باارزش در مراتع و  مناطقی با کشت دیم  شسته می‌شود. این مسئله به‌تدریج نابودی خاک را به دنبال دارد و در این صورت خاک غیرقابل بازگشت است. چراکه همانند آب‌و‌هوا به‌هیچ‌عنوان بازگشت‌پذیر نیست. آلودگی هوا با وزش باد یا بارش باران قابل احیاست و اوضاع هوا عادی می‌شود. در مورد آب نیز با وقوع سیلاب یا به‌روزرسانی طبیعت دوباره وضعیت کمبود آب از بین می‌رود و شرایط به حالت عادی و طبیعی بازمی‌گردد. در مورد خاک وضعیت به‌مراتب نگران‌کننده‌تر است. چون خاک تجدید‌پذیر نیست و با فرسایش آبی و تبدیل‌شدن به رسوبات به درون رودخانه‌ها می‌رود یا در فرسایش بادی تبدیل به ریزگرد و گرد‌و‌غبار می‌شود و به شهر‌ها و مناطق دیگر وارد می‌شود. در‌نهایت این خاک دیگر به حالت اولیه برنمی‌گردد و این تخریب به‌مرور منجر به از‌دست‌رفتن مراتع و زمین‌های قابل‌کشت می‌شود.» 
پیش‌تر علی مریدی از کارشناسان حوزه خاک در این مورد اظهار نگرانی کرده و گفته است: «نابودی خاک مستقیما به امنیت غذایی ما ارتباط پیدا می‌کند. نکته مهم این است که ما همیشه مساحت ایران را یک میلیون و 648 هزار کیلومترمربع در نظر می‌گیریم و این تصور برای ما وجود دارد که ایران کشور وسیعی است و به‌تبع آن از دید سرزمینی، تمام کشور را پوشیده از خاک حاصلخیز درجه‌یک تصور می‌کنیم. درحالی‌که ازنظر بعد کشاورزی و مرتعی، خاک ما خاک کلاس یک نیست. استمرار این روند باعث می‌شود، براثر فرسایش، خاک باکیفیت و حاصلخیز ما از بین برود. معمولا مراتع و فعالیت  کشت و کار در ایران در خاک باکیفیت انجام می‌شود. اگر این خاک صیانت و حفاظت نشود، چه از بعد فرسایش و چه از بعد آلودگی به‌مرور از بین خواهد رفت و اثر مستقیم آن‌هم این است که سال بعد به دلیل وقوع سیلاب و بارش‌های تند آن خاک و مرتع و کشت را نخواهیم داشت و درنهایت چرای دام اتفاق نمی‌افتد و خاک به‌مرور در اراضی دیم از بین می‌رود و سال‌های بعد این شرایط بر عملکرد گیاهان اثر می‌گذارد و سرزمین غیرقابل کشت و غیرقابل استفاده می‌شود. این یک نوع خسارت است که غیرقابل بازگشت است و مستقیمابه امنیت غذایی ما مربوط است و امنیت غذایی ما را تهدید می‌کند. بعد دیگر این‌که خاکی که دارد در ایران فرسایش پیدا می‌کند، چند کیلومتر پایین‌تر در پایاب رودخانه‌ها وارد خانه وزندگی مردم می‌شود. سیلاب و گل‌ولایی که این سال‌ها در مناطق مختلف کشور شاهد آن هستیم، محصول همین فرسایشی است که در بالادست اتفاق می‌افتد. ما با از بین بردن خاک، نه‌تنها طبیعت را  به نابودی کشاندیم و به حالت غیرقابل برگشت تبدیل کردیم بلکه باعث شده‌ایم خاکی که رطوبت را  درخود نگه می‌داشت و بارندگی را مدیریت می‌کرد، ازبین رفته است.» 
 امنیت غذایی انسان‌ها با حاصلخیزی خاک رابطه‌ای مستقیم دارد
خاک، اکوسیستمی متشکل از موجودات، مواد معدنی و اجزای آلی است که از طریق رشد گیاهان غذای انسان و حیوانات را تأمین می‌کند. خاک نیز مانند انسان‌ برای سالم بودن به تأمین متعادل و متنوع  موادمغذی در مقادیر مناسب نیاز دارد. سیستم‌های کشاورزی با هر برداشت، مواد مغذی خود را از دست می‌دهند و اگر خاک به‌طور پایدار مدیریت نشود، حاصلخیزی خاک به‌تدریج از بین می‌رود و خاک‌ها گیاهانی با موادمغذی بسیار کم تولید می‌کنند.
امنیت غذایی انسان‌ها با حاصلخیزی خاک رابطه‌ای مستقیم دارد. از دست دادن عناصر غذایی خاک یکی از فرآیندهای اصلی تخریب خاک است که تغذیه را تهدید می‌کند. فرسایش خاک یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های کنونی است که سلامت، امنیت غذایی، صلح و محیط‌ ‌زیست را تهدید می‌کند. 
در طول ۷۰ سال گذشته، سطح ویتامین‌ها و مواد مغذی در غذا به شدت کاهش‌یافته است. به گزارش سازمان ملل ۲ میلیارد نفر در سراسر جهان از کمبود ریزمغذی‌ها رنج می‌برند که به‌عنوان گرسنگی پنهان شناخته می‌شود زیرا تشخیص آن دشوار است. 
تخریب خاک باعث می‌شود برخی از خاک‌ها با کمبود مواد مغذی مواجه شوند و ظرفیت خود را برای حمایت از محصولات از دست بدهند که البته کشاورزی بی‌رویه و ناپایدار در این زمینه سهم اثرگذاری دارد. 
بر اساس آمارهای جهانی خاستگاه حدود ۹۵ تا ۹۹ درصد غذا و هر آنچه انسان برای بقای خود به آن نیاز دارد، خاک است. 
حدود ۴۰ درصد از خاک‌های کشاورزی در جهان تاکنون فرسوده شده‌ درحالی‌که زمین‌های کشاورزی حدودا ۷۰ درصد از مساحت این سیاره را تشکیل می‌دهند. به گفته سازمان خواربار و کشاورزی  ملل متحد، ممکن است ظرف ۶۰ سال آینده خاک قابل‌کشت تمام شود و در حال حاضر جهان نیمی از خاک سطحی خود را در ۱۵۰ سال گذشته ازدست‌داده و تلفات درحال افزایش است.  
آن‌طور که علی مریدی، کارشناس حوزه خاک می‌گوید: «در کشور ما نیز خاک باارزش در آستانه از دست رفتن است و ما به‌درستی از خاک خود صیانت نمی‌کنیم و قدر آن را نمی‌دانیم. درحالی‌که 20 درصد موجودات زنده دنیا در خاک هستند و 40 درصد این موجودات وابسته به خاک‌اند. درصورتی‌که خاک از بین برود، رقم خیلی بالایی ازنظر تنوع زیستی  از بین می‌رود. اگر تنوع زیستی از بین برود اساسا زندگی استمرار‌پذیر نیست و تعادل زیستی  از دست می‌رود.
 متأسفانه استفاده نادرستی از خاک داشتیم و اکنون هم داریم همان روش غلط را به‌رغم همه برنامه‌ها و هشدارها ادامه می‌دهیم. تبعات این استفاده غلط دارد نمود پیدا می‌کند و در همین دشت‌های اطراف تهران و بسیاری از شهرهای دیگر فرونشست‌های عظیم و شیارهای بزرگی در زمین شکل گرفته است که غیرقابل جبران است. آبخوان‌ها وقتی نشست کردند دیگر محال است احیا شوند. هرچقدر هم در آب صرفه‌جویی شود، چون خاکی وجود ندارد و خُلل و فُرَج خاک از بین رفته، دیگر آبی در آن سرزمین ذخیره نخواهد شد.» 
به روایت این کارشناس، «در مناطق دشتی که شیب زمین‌ها کم است و امکان کشت‌و‌کار بیشتر است، تخریب خاک بیشتر ناشی از فعالیت‌های کشاورزی است. این‌که چه عاملی مؤثرتر است به پهنه جغرافیایی ربط دارد. اما درنهایت وقتی همه عوامل تخریب را بررسی می‌کنیم می‌بینیم، ما آن صیانت کافی را  از سرزمین و منابع نداشته‌ایم و خاک خود را به‌راحتی ازدست‌داده‌ایم. ما به سود لحظه‌ای روی آورده‌ایم که زودگذر است و آینده‌ را در نظر نمی‌گیریم. بخشی از این اتفاق به فرهنگسازی، آموزش و آگاهی‌رسانی مربوط است. کشاورزان و مردم ما هنوز در حوزه محیط‌ زیست به آن بلوغ و آموزش لازم نرسیده‌اند که اهمیت این موضوع را بدانند.»
او در ادامه با اشاره به این‌که بخشی از خساراتی که به خاک وارد می‌شود و کیفیت خاک را ازبین می‌برد بحث استفاده از سموم کشاورزی و مواد شیمیایی است که منجر به آلودگی خاک خواهد شد، می‌گوید: «استفاده نادرست یا زیاد از سموم و مواد شیمیایی منجر به آلودگی خاک می‌شود. این استفاده به‌خودی‌خود به بحث امنیت غذایی نیز ضربه می‌زند
كه از بعد سلامت غذایی بسیار مؤثر هستند. سمومی که غیراستاندارد باشند، از طریق خاک و گیاهان مستقیما به انسان آسیب می‌رسانند و سلامت ما را تهدید می‌کنند. از طرفی می‌توانند با مصرف گیاه به‌وسیله حیوانات آن‌ها را آلوده کنند و با مصرف گوشت حیوانات انسان‌ها آسیب ببینند. بنابراین سموم وارد چرخه غذایی ما می‌شوند و صدمات جبران‌ناپذیری به‌دنبال دارند. اگر خاک ‌آلوده شود متأسفانه به این سادگی پاکسازی نمی‌شود و مستقیم به سفره ما وارد می‌شود. یک‌سری از آلودگی‌ها مثل سرب و فلزات سنگین خیلی سریع جذب بافت گیاهان می‌شوند. وقتی گیاه را مصرف می‌کنیم گویی مقدار زیادی سرب مصرف کرده‌ایم. بنابراین آلودگی وارد بدن می‌شود.» 
 کمتر از یک درصد خاک زراعی، مواد آلی دارد
سال ۱۳۹۹ بود که وزیر وقت کشاورزی اعلام کرد، ۶۰ درصد از خاک زراعی ایران کمتر از  یک درصد مواد آلی دارد و محتوای ارگانیک در بخش عظیمی از خاک سرزمین بسیار پایین است. پایین بودن محتوای ارگانیک خاک به این معناست که میکروارگانیسم‌ها در خاک کاهش یافته‌اند. 
منصور سهرابی، اکولوژیست و پژوهشگر بوم‌شناسی و محیط زیست درباره اهمیت میکروارگانیسم‌ها می‌گوید: «میکروارگانیسم‌ها  با تنوع بسیاری کە دارند در تمام حیات روی زمین نقش اساسی دارند. اهمیت آن‌ها در خاک بسیار زیاد است. در یک قاشق چای‌خوری خاک سطحی، حدود یک میلیارد سلول میکروسکوپی فردی و حدود ۱۰۰۰۰ گونه مختلف وجود دارد. این ارگانیسم‌ها وظایف بسیاری از جملە باروری محصول، پاکسازی محیط از آلاینده‌ها، تنظیم ذخایر کربن و تولید/ مصرف بسیاری از گازهای گلخانه‌ای مهم، مانند متان و اکسیدهای نیتروژن را دارند. ارزش‌گذاری اقتصادی خاک‌ها تا حد زیادی به‌دلیل جمعیت‌های میکروبی خاک است که عملکردهای کلیدی خاک را ارائه می‌کنند.»
 خاک سالم برای کشاورزی باید ۳ تا ۶ درصد محتوای ارگانیک داشته باشد ریزمغذی‌ها؛ ویتامین‌ها و املاح معدنی مهمی هستند و همچون میکروارگانیسم‌ها در سلامت خاک و محصولات نقش مهمی دارند. سهرابی دراین‌باره نیز چنین عنوان می‌کند: «آن‌ها مواد مغذی ضروری گیاه هستند که به مقدار کمی در بافت خاک یافت می‌شوند، اما نقش مهمی در رشد و نمو گیاه دارند. بدون این مواد مغذی، تغذیه گیاه به خطر می‌افتد و منجر به کاهش بالقوه در بهره‌وری گیاه می‌شود. از ۱۷ عنصر ضروری برای رشد گیاه، هشت عنصر شامل بور، کلر، مس، آهن، منگنز، روی، نیکل و مولیبدن ریزمغذی هستند و مطالبق برآورد سازمان ملل ۲ میلیارد نفر در سراسر جهان از کمبود ریزمغذی‌ها رنج می‌برند و این نشان‌دهنده کاهش سلامت خاک است. خاک سالم برای کشاورزی باید بین دست‌کم ۳ تا ۶ درصد محتوای ارگانیک داشته باشد. اما وضعیت خاک در کشورهای مختلف و قاره‌های مختلف جهان بسیار وخیم است. درصد محتوای ارگانیک خاک‌ کشاورزی در سراسر جهان از 0/3 تا 1/48درصد در سراسر جهان در نوسان است. خاک شمال اروپا که در حال حاضر بهترین وضعیت را دارد، 1/48 درصد محتوای ارگانیک دارد. رقمی که بسیار کمتر از ۳ درصد حداقل میزان مواد آلی خاک سالم است.»
به گفته منصور سهرابی هر گونە کمبود ازلحاظ حاصلخیزی خاک به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر امنیت غذایی تأثیرگذار خواهد بود: «بیشتر مناطق ایران ازلحاظ اقلیمی در زمرە خشک و نیمه‌خشک طبقە بندی می‌شوند کە معمولا این مناطق دارای خاک حاصلخیزی نیستند. خاک‌های مناسب و حاصلخیز کشور کمتر از یک‌میلیون هکتار هستند کە روش‌های کشاورزی مرسوم در این خاک‌ها حاصلخیزی آن‌ها را نیز تهدید می‌کند. مابقی خاک ایران کە در آن کشاورزی صورت می‌گیرد ازلحاظ حاصلخیزی متوسط تا نامناسب هستند کە روز بە روز این خاک‌ها ضعیف‌تر شدە و حاصلخیزی کم آن‌ها نیز تهدید می‌شود.»
 ضرورت حرکت به‌سمت کشاورزی پایدار و روش‌های نوین کشت
مطابق نقطه‌نظر این بوم‌شناس، ایران باید به‌سمت کشاورزی پایدار گام بردارد و در برخی مناطق هم از روش‌های نوین کشاورزی از جملە گلخانەهای مدرن و عمودی استفادە کند. ادامە روند فعلی ضمن آن‌کە منابع خاک را با مشکل اساسی مواجە می‌کند تهدیدی سترگ برای منابع آب هم هست. کە نتیجە آن فرسایش بیش‌ازپیش خاک، فرونشست زمین، بیابان‌ز‌ایی بیشتر، تولید کانون‌های ریزگرد و گردوغبار بیشتر است. متأسفانه هنوز در سطح سیاست‌گذاری‌های کلان به‌سوی کشاورزی پایدار گامی برداشته نشده است و بدون کنار گذاشتن رویکرد خودکفایی در محصولات آب بر و تغییر سیاست‌های کلان و جزئی و اتخاذ رویکرد کشاورزی پایدار و زیست‌محیطی امیدی به نجات خاک نخواهد بود.» 
خاک، اساس و زیربنای کشاورزی است و ادامه حیات و بقای انسان، حیوانات و گیاهان بدون آن ممکن نیست و از منابع مهم پالاینده و تصفیه‌کننده طبیعت است. اگر خاک مواد آلی یا محتوای ارگانیک خود را از دست بدهد، خاک‌دانه‌ها متلاشی می‌شوند و توان نفوذ آب‌وهوا در خاک نیز کمتر می‌شود. چنین خاکی حاصلخیزی خود را نیز ازدست می‌دهد و سلامت محصولات را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.
سهرابی معتقد است: کشاورزی‌ ما منطبق  با شرایط اکولوژیک کشور نیست و این بە یک معضل اساسی برای ایران تبدیل شدە است. او خاطرنشان می‌کند: «بعضی از گیاهانی که نیاز به آب فراوان دارند در مناطقی کشت شده‌‌اند که اصولا آب کافی برایشان تأمین نمی‌شود و این به فرسایش زمین‌های کشاورزی در این مناطق افزوده و به‌این‌ترتیب خاک‌های کشاورزی رفته‌رفته حاصلخیزی خود را ازدست‌داده‌اند. روند جهانی تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین با مدیریت نادرست خاک در کشور درآمیخته و چشم‌انداز نگران‌کننده‌ای را رقم‌زده است.
 اگر ارزیابی اراضی در کل مناطق کشور صورت گرفته بود و هر منطقه بر اساس توانایی‌های اقلیمی و خاک بررسی‌شده بود و کاربری و کشت مخصوص به خودش را داشت قطعا مشکل کاهش حاصلخیزی خاک ایجاد نمی‌شد و  مواد مغذی خاک از دست نمی‌رفت.» 
 کشاورزی ناپایدار و تهدید خاک