آخرین دوربرگردان بورل
جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرار است به زودی سفری به پکن داشته باشد تا با مقامات چینی در خصوص مسائل جاری در حوزه روابط بین الملل مذاکراتی صورت دهد. قطعا دو موضوع مهمی که قرار است در آن جوزف بورل با شی جین پنگ و دیگرمقامات پکن گفت و گو کند، یکی جنگ اوکراین و دیگری، نحوه پیشبرد مذاکرات هسته ای میان ایران و اعضای 1+4 است. چندی پیش در جریان سفر امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه به چین نیز طرفین در بیانیه پایانی، از عزم خود برای پیگیری و به نتیجه رساندن مذاکرات احیای برجام سخن گفتند اما در خصوص رویکرد اروپائیان ( نسبت به مذاکرات برجامی) نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی ازکنار آن گذشت.
نخست اینکه اتحادیه اروپا وخصوصا تروئیکای اروپایی در طول مذاکرات سال های اخیر ، به مانعی در مسیر دیپلماسی و احیای برجام تبدیل شده اند. تلاش اروپائیان برای تسلط مولفه های فرامتنی بر متن مذاکرات و بسط تعهدات برجامی ایران و فراتر از آن، لابی گری با تل آویو در مسیر مذاکرات، تاثیر بازدارنده و مخربی بر این روند گذاشته است. پس از بروز اغتشاشات اخیر نیز اروپائیان در صدد تقویت همین مولفه های فرامتنی و غیر حقوقی بوده اند، به گونه ای که حتی در برخی موارد، نارضایتی سازمان ملل متحد را نیز بابت این رویکرد و رفتار نامتوازن برانگیخته اند.
نکته دیگر، به سوابق رفتاری و گفتاری بورل در مسیر مذاکرات بازمی گردد. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نسبت به دو مطالبه بر حق ایران در مذاکرات یعنی لزوم مختومه شدن موارد ادعایی از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی و لزوم ارائه تضمین های اعتباری به شرکتها جهت سرمایه گذاری پروسه محور در کشورمان آگاه بوده و بارها در مذاکرات، نمایندگان تروئیکای اروپایی نیز بر اصیل و منطقی بودن این دو مطالبه از سوی جمهوری اسلامی ایران صحه گذاشته اند.
با این حال،در عمل اروپائیان اقدامی در راستای تحقق این دوخواسته کشورمان صورت نداده اند. جوزف بورل اگر بخواهد صرفا در قالب یک پیامرسان و توجیهگر شرایط سیاسی وارد عمل بشود، قطعا سفر وی به پکن دستاوردی نخواهد داشت. طی ماههای اخیر مقامات اروپایی بارها در پیامهای مستقیم و غیرمستقیم اعلام کردهاند که بهواسطه مخالفت کنگره و شرایط داخلی آمریکا ایران برخی امتیازات را نگیرد و برخی امتیازات را هم در مقابل حتی به طرف آمریکایی بدهد. برخی از این امتیازات مربوط به مطالباتی است که ایران درخصوص رفع محدودیتهای غیرهستهای تاثیرگذار بر اجرای برجام داشته است. محدودیتهایی که بعد از خروج ترامپ از برجام اعمال شده است. تا زمانی که رویکرد اروپاییها ترجمانی از اتخاذ تصمیم واقعی آنها مبنیبر احیای برجام نباشد بیانیههای ظاهرا ایجابی آنها تاثیری در اصل ماجرا نخواهد گذاشت. بورل باید این حقیقت را بپذیرد که برجام ماهیتی حقوقی دارد و تحمیل مطالبات سیاسی و غیر حقوقی آمریکا-اروپا بر بستر مذاکرات وین طی دو سال اخیر منجر به همراهی ایران با این زیاده خواهی نشده و در آینده نیزنخواهد شد!
نکته آخر اینکه بورل باید جایگاه خود را از یک "واسطه گر "به "طرف متعهد" تغییر دهد! مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تا کنون به صورت عامدانه تلاش کرده است نقش خود را به یک پیام رسان یا طرف واسطه گر در مذاکرات احیای برجام تقلیل دهد ، این در حالیست که تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا وفق سند برجام که در سال 2015 میلادی منعقد شده، طرف متعهد محسوب می شوند. اکنون بخش مهمی از بار حقوقی و اقتصادی بی تعهدی هایی
که بر سر توقف تعهدات برجامی غرب به وجود آمده بر دوش اروپائیان است. در چنین شرایطی ، تروئیکای اروپایی و بورل فرصت زیادی برای اصلاح رویکرد مخرب خود در قبال توافق هسته ای و روند احیای آن ندارند. شاید سفر جوزف بورل به چین، به مثابه دوربرگردانی جهت بازگشت اروپا از مسیر نادرست کنونی باشد ، به شرطی که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بتواند از این فرصت استفاده کند!
نخست اینکه اتحادیه اروپا وخصوصا تروئیکای اروپایی در طول مذاکرات سال های اخیر ، به مانعی در مسیر دیپلماسی و احیای برجام تبدیل شده اند. تلاش اروپائیان برای تسلط مولفه های فرامتنی بر متن مذاکرات و بسط تعهدات برجامی ایران و فراتر از آن، لابی گری با تل آویو در مسیر مذاکرات، تاثیر بازدارنده و مخربی بر این روند گذاشته است. پس از بروز اغتشاشات اخیر نیز اروپائیان در صدد تقویت همین مولفه های فرامتنی و غیر حقوقی بوده اند، به گونه ای که حتی در برخی موارد، نارضایتی سازمان ملل متحد را نیز بابت این رویکرد و رفتار نامتوازن برانگیخته اند.
نکته دیگر، به سوابق رفتاری و گفتاری بورل در مسیر مذاکرات بازمی گردد. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نسبت به دو مطالبه بر حق ایران در مذاکرات یعنی لزوم مختومه شدن موارد ادعایی از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی و لزوم ارائه تضمین های اعتباری به شرکتها جهت سرمایه گذاری پروسه محور در کشورمان آگاه بوده و بارها در مذاکرات، نمایندگان تروئیکای اروپایی نیز بر اصیل و منطقی بودن این دو مطالبه از سوی جمهوری اسلامی ایران صحه گذاشته اند.
با این حال،در عمل اروپائیان اقدامی در راستای تحقق این دوخواسته کشورمان صورت نداده اند. جوزف بورل اگر بخواهد صرفا در قالب یک پیامرسان و توجیهگر شرایط سیاسی وارد عمل بشود، قطعا سفر وی به پکن دستاوردی نخواهد داشت. طی ماههای اخیر مقامات اروپایی بارها در پیامهای مستقیم و غیرمستقیم اعلام کردهاند که بهواسطه مخالفت کنگره و شرایط داخلی آمریکا ایران برخی امتیازات را نگیرد و برخی امتیازات را هم در مقابل حتی به طرف آمریکایی بدهد. برخی از این امتیازات مربوط به مطالباتی است که ایران درخصوص رفع محدودیتهای غیرهستهای تاثیرگذار بر اجرای برجام داشته است. محدودیتهایی که بعد از خروج ترامپ از برجام اعمال شده است. تا زمانی که رویکرد اروپاییها ترجمانی از اتخاذ تصمیم واقعی آنها مبنیبر احیای برجام نباشد بیانیههای ظاهرا ایجابی آنها تاثیری در اصل ماجرا نخواهد گذاشت. بورل باید این حقیقت را بپذیرد که برجام ماهیتی حقوقی دارد و تحمیل مطالبات سیاسی و غیر حقوقی آمریکا-اروپا بر بستر مذاکرات وین طی دو سال اخیر منجر به همراهی ایران با این زیاده خواهی نشده و در آینده نیزنخواهد شد!
نکته آخر اینکه بورل باید جایگاه خود را از یک "واسطه گر "به "طرف متعهد" تغییر دهد! مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تا کنون به صورت عامدانه تلاش کرده است نقش خود را به یک پیام رسان یا طرف واسطه گر در مذاکرات احیای برجام تقلیل دهد ، این در حالیست که تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا وفق سند برجام که در سال 2015 میلادی منعقد شده، طرف متعهد محسوب می شوند. اکنون بخش مهمی از بار حقوقی و اقتصادی بی تعهدی هایی
که بر سر توقف تعهدات برجامی غرب به وجود آمده بر دوش اروپائیان است. در چنین شرایطی ، تروئیکای اروپایی و بورل فرصت زیادی برای اصلاح رویکرد مخرب خود در قبال توافق هسته ای و روند احیای آن ندارند. شاید سفر جوزف بورل به چین، به مثابه دوربرگردانی جهت بازگشت اروپا از مسیر نادرست کنونی باشد ، به شرطی که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بتواند از این فرصت استفاده کند!
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه