محدودیت جسمی شهروندان و توسعه شهری پایدار!
امیرحسین روان
حدوداً پانزده درصد از جمعیت جهان با معلولیت زندگی میکنند و آمار بینالمللی نشان میدهد که بیش ازیک میلیارد نفر در سراسر جهان دارای معلولیت هستند و آیا تاکنون رفاه عمومی برای استفاده این طیف از مجامع شهری وجود داشته است؟ و آیا این حد از پرداختن به شهروندان معلول در سراسر دنیا کافی به نظر میرسد؟ رفاه حال عمومی شهروندان که یکی از بزرگترین دغدغههای برنامه ریزان
شهری است چگونه این کاربران را با ارائه خدماتش مشعوف میسازد و آیا یک فرد و یک شهروندی که از لحاظ جسمی دچار نوعی محدودیت است، میتواند بهطور عادی به امورات اجتماعی خود در شهر بپردازد؟ نکته حائز اهمیت این است که یک برنامهریز شهر بایستی با عینک این افراد به شهر بنگرد تا واقعیتهای طراحی آتی برای معابر و حملونقل عمومی، پارک ها، دسترسیهای اختصاصی در مجامع محلی شهر، و فضاهای شهری مبرهن گردند. چهبسا فکر کردن به اینکه از خود این افراد برای مشارکت در تصمیمگیری استفاده شود تا مهمترین و اصلیترین موانع در یک طراحی مطلوب لحاظ گردد، خالی از لطف نیست.
عدم دسترسی به محیطهای مختلف شهری در بسیاری از نقاط شهری، مانعی برای مشارکت این افراد عمل است و بدیهی است که دست افراد دارای معلولیت در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهرها و محلهها دخیل نیست و این افراد با کمبود گسترده دسترسی به محیط های طراحیشده شهری اعم از سینماها، متروها، فرهنگسراها، و... مواجه هستند. از خیابانها و پیادهروها گرفته تا ساختمانها و فضاهای عمومی و خدمات اولیه شهری مانند مراکز بهداشت، آموزش، حملونقل همه و همه نیازمند نوعی تغییر نگرش در اجرای طراحی جهت استفاده اضطراری خواهند بود.البته این بدان معنا نیست که در ورودی بازارها و مراکز خرید سطح شیبدار برای استفاده یک شهروند با صندلی چرخدار وجود ندارد اما مهم این است که آیا این فرد بدون کمک دیگرالن و به خودی خود میتواند شیب بسیار لغزنده و تیزی را که به سختی میتوان روی آن قدم از قدم برداشت را طی کند یا همین موانع عبوری سطح شهر باعث انزوای فردی این اشخاص خواهد شد؟
جمله کلیشههای منفی و نبود فضای متناسب جهت حضور آنان کمک به طرد و به حاشیه راندن افراد دارای معلولیت در شهرها میکند که اگر آنی و کمتر از آنی به نیاز استفاده از فضاهای مناسبسازی شده شهری بیندیشیم، با کمترین تغییرات میتوانیم شهری مناسبسازی شده تری را تصور کنیم که برنامه ریزان شهریاش توسط عموم جامعه ستوده میشوند.
معلولان به دلیل برنامهریزی و تصمیمات طراحی موردی گاهی مجبور به طرد اجتماعی و بیتفاوتی اجتماعی شدهاند. گنجاندن معلولیت در بافتهای توسعه شهری ومحیطهای شهری، زیرساختها، تأسیسات و خدمات میتوانند باعث شود طیف خاصی از جامعه فعال شوند و تداوم مشارکت و شمول همه اعضا جامعه منتج به یکپارچگی توسعه شهری پایدار میگردد.
گاهی برنامهریزی قبلی نیازمند بازنگری جدی است و توسعه رویکردهای برنامهریزی قوی برای شمول و برابری که منعکسکننده تنوع حضور در سنین، جنسیت و فرهنگ است، بهشدت موردنیاز است.معلولیت، دسترسی و توسعه شهری پایدار کاملاً مرتبطند و این نیاز را علیالخصوص برنامه ریزان شهری خوب میشناسند.
نکته مهم برای سیاستگذاران و متصدیان توسعه شهری و همچنین کسانی که در زمینه معلولیت کار میکنند برای بررسی پیشرفت فعلی و در نظر گرفتن فرصتهایی که بایستی برای تغییر در نظر گرفته شوند پایههای توسعه شهری پایدار آینده را مستحکمتر میکند و با این بینش زیرساختها و خدمات شهری برای کلیه قابلدسترستر و کاربرپسند تر خواهند شد و شامل تمام نیازهای مردم، ازجمله افراد دارای معلولیت است.
حتی محرومیت در میان افراد دارای معلولیت در بحث گردشگری شهری حائز اهمیت است و زمانی که گروههای مهمی مانند افراد دارای معلولیت از مشارکت مستثنی شدهاند، شهرهایی که به اقتصاد گردشگری وابسته هستند نیز متضرر خواهند شد.
اسناد بینالمللی مربوط به معلولیت در برنامه جهانی، اقدام در مورد پیشبرد کیفیت زندگی شهری افراد دارای محدودیت جسمی را به عنوان وسیلهای ضروری برای «مشارکت کامل» و «برابری» مطابق با قوانین استاندارد و یکسانسازی فرصت برای افراد دارای معلولیت و دسترسی همه اقشار را مشخصاً تأکید میکند.
افراد دارای معلولیت یا با ادبیات شیواتر افراد دارای محدودیت جسمی، با مواردی مواجه میشوند که منجر به نرخ نامتناسب آسیبدیدگی اجتماعی میشود، و طرد شدن از فضاهایی که برای همگان قابلاستفاده است و یا عدم برخورداری از بعضی مواهب و همه چیزهایی که بسیاری بدیهی میپندارند تأثیر زیادی بر زندگی و روحیه این طیف از ساکنین شهر میگذارد و اهتمام برنامه ریزان را در لحاظ کردن کلیه عوامل مؤثر در بهبود کیفیت زندگی همه اقشار شهری ازجمله شهروندان دارای محدودیت جسمی را میطلبد.
حدوداً پانزده درصد از جمعیت جهان با معلولیت زندگی میکنند و آمار بینالمللی نشان میدهد که بیش ازیک میلیارد نفر در سراسر جهان دارای معلولیت هستند و آیا تاکنون رفاه عمومی برای استفاده این طیف از مجامع شهری وجود داشته است؟ و آیا این حد از پرداختن به شهروندان معلول در سراسر دنیا کافی به نظر میرسد؟ رفاه حال عمومی شهروندان که یکی از بزرگترین دغدغههای برنامه ریزان
شهری است چگونه این کاربران را با ارائه خدماتش مشعوف میسازد و آیا یک فرد و یک شهروندی که از لحاظ جسمی دچار نوعی محدودیت است، میتواند بهطور عادی به امورات اجتماعی خود در شهر بپردازد؟ نکته حائز اهمیت این است که یک برنامهریز شهر بایستی با عینک این افراد به شهر بنگرد تا واقعیتهای طراحی آتی برای معابر و حملونقل عمومی، پارک ها، دسترسیهای اختصاصی در مجامع محلی شهر، و فضاهای شهری مبرهن گردند. چهبسا فکر کردن به اینکه از خود این افراد برای مشارکت در تصمیمگیری استفاده شود تا مهمترین و اصلیترین موانع در یک طراحی مطلوب لحاظ گردد، خالی از لطف نیست.
عدم دسترسی به محیطهای مختلف شهری در بسیاری از نقاط شهری، مانعی برای مشارکت این افراد عمل است و بدیهی است که دست افراد دارای معلولیت در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهرها و محلهها دخیل نیست و این افراد با کمبود گسترده دسترسی به محیط های طراحیشده شهری اعم از سینماها، متروها، فرهنگسراها، و... مواجه هستند. از خیابانها و پیادهروها گرفته تا ساختمانها و فضاهای عمومی و خدمات اولیه شهری مانند مراکز بهداشت، آموزش، حملونقل همه و همه نیازمند نوعی تغییر نگرش در اجرای طراحی جهت استفاده اضطراری خواهند بود.البته این بدان معنا نیست که در ورودی بازارها و مراکز خرید سطح شیبدار برای استفاده یک شهروند با صندلی چرخدار وجود ندارد اما مهم این است که آیا این فرد بدون کمک دیگرالن و به خودی خود میتواند شیب بسیار لغزنده و تیزی را که به سختی میتوان روی آن قدم از قدم برداشت را طی کند یا همین موانع عبوری سطح شهر باعث انزوای فردی این اشخاص خواهد شد؟
جمله کلیشههای منفی و نبود فضای متناسب جهت حضور آنان کمک به طرد و به حاشیه راندن افراد دارای معلولیت در شهرها میکند که اگر آنی و کمتر از آنی به نیاز استفاده از فضاهای مناسبسازی شده شهری بیندیشیم، با کمترین تغییرات میتوانیم شهری مناسبسازی شده تری را تصور کنیم که برنامه ریزان شهریاش توسط عموم جامعه ستوده میشوند.
معلولان به دلیل برنامهریزی و تصمیمات طراحی موردی گاهی مجبور به طرد اجتماعی و بیتفاوتی اجتماعی شدهاند. گنجاندن معلولیت در بافتهای توسعه شهری ومحیطهای شهری، زیرساختها، تأسیسات و خدمات میتوانند باعث شود طیف خاصی از جامعه فعال شوند و تداوم مشارکت و شمول همه اعضا جامعه منتج به یکپارچگی توسعه شهری پایدار میگردد.
گاهی برنامهریزی قبلی نیازمند بازنگری جدی است و توسعه رویکردهای برنامهریزی قوی برای شمول و برابری که منعکسکننده تنوع حضور در سنین، جنسیت و فرهنگ است، بهشدت موردنیاز است.معلولیت، دسترسی و توسعه شهری پایدار کاملاً مرتبطند و این نیاز را علیالخصوص برنامه ریزان شهری خوب میشناسند.
نکته مهم برای سیاستگذاران و متصدیان توسعه شهری و همچنین کسانی که در زمینه معلولیت کار میکنند برای بررسی پیشرفت فعلی و در نظر گرفتن فرصتهایی که بایستی برای تغییر در نظر گرفته شوند پایههای توسعه شهری پایدار آینده را مستحکمتر میکند و با این بینش زیرساختها و خدمات شهری برای کلیه قابلدسترستر و کاربرپسند تر خواهند شد و شامل تمام نیازهای مردم، ازجمله افراد دارای معلولیت است.
حتی محرومیت در میان افراد دارای معلولیت در بحث گردشگری شهری حائز اهمیت است و زمانی که گروههای مهمی مانند افراد دارای معلولیت از مشارکت مستثنی شدهاند، شهرهایی که به اقتصاد گردشگری وابسته هستند نیز متضرر خواهند شد.
اسناد بینالمللی مربوط به معلولیت در برنامه جهانی، اقدام در مورد پیشبرد کیفیت زندگی شهری افراد دارای محدودیت جسمی را به عنوان وسیلهای ضروری برای «مشارکت کامل» و «برابری» مطابق با قوانین استاندارد و یکسانسازی فرصت برای افراد دارای معلولیت و دسترسی همه اقشار را مشخصاً تأکید میکند.
افراد دارای معلولیت یا با ادبیات شیواتر افراد دارای محدودیت جسمی، با مواردی مواجه میشوند که منجر به نرخ نامتناسب آسیبدیدگی اجتماعی میشود، و طرد شدن از فضاهایی که برای همگان قابلاستفاده است و یا عدم برخورداری از بعضی مواهب و همه چیزهایی که بسیاری بدیهی میپندارند تأثیر زیادی بر زندگی و روحیه این طیف از ساکنین شهر میگذارد و اهتمام برنامه ریزان را در لحاظ کردن کلیه عوامل مؤثر در بهبود کیفیت زندگی همه اقشار شهری ازجمله شهروندان دارای محدودیت جسمی را میطلبد.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
معافیتهای مالیاتی سبب جهتگیریهای صحیح اقتصادی میشود
-
عمل به انصاف و عدالت مشکلات را حل میکند
-
یک بیت عاشقانه
-
در اتاق فرمان آمریکا چه میگذرد؟
-
عوامل سقوط رژیم صهیونیستی بیش از پیش نمایان شده است
-
اشغالگری با اسم رمز داعش
-
ایجاد فضای امن اقتصادی با کاهش بار مالیاتی
-
محدودیت جسمی شهروندان و توسعه شهری پایدار!
-
وضعیت انفجاری در جنین
-
پدیده «زن سالمند تنها» چالش کنونی و بحران آینده