رنج ابدی حیوانات در باغ‌وحش‌ها

گروه اجتماعی- حسن طباطبایی
مراکزی که ادعا می‌شود محل نگهداری حیوانات‌اند و به زادوولد آن‌ها کمک می‌کنند، حالا به شکنجه‌گاهی برای حیوانات تبدیل شده‌اند. وضعیت‌ نگران‌کننده باغ‌وحش‌ها، کنشگران محیط‌زیست را به واکنش واداشته و تاکنون بارها به وضعیت نامطلوب حیوانات در باغ‌‌وحش‌ها و استاندارد نبودن این فضاها اعتراض کرده‌اند، بااین‌حال مقام‌های سازمان حفاظت‌ محیط‌زیست اقدام مؤثری انجام نداده‌اند. 
اخیرا گزارش‌هایی مبنی بر «مرگ سه حیوان و پرنده شامل میرکت (دم عصایی)، فلامینگو و غاز در باغ‌وحش تهران منتشر شده است. پیش‌ازاین نیز، مرگ ببر سیبری، گوزن زرد ایرانی، شامپانزه آفریقایی و شتر بدون کوهان (لاما) در این باغ‌وحش گزارش شده بود. طبق آماری که دو سال پیش منتشر شد، تلفات حیوانات در باغ‌وحش‌های کشور طی ۱۳ سال گذشته نشان داده است که تا سال ۱۴۰۱ دست‌کم ۳۰ بار تلفات حیوانات وحشی از ۱۴ باغ‌وحش، دلفیناریوم و باغ پرندگان ایران خبری شده و شامل مرگ ۵۲ حیوان وحشی و دست‌کم هزار تا ۳ هزار پرنده وحشی در دو باغ پرندگان است.»(1)
 شرایط نگهداری از حیوانات اسفبار است
بر اساس آمار‌ها حدود ٧٠ مرکز نگهداری حیوانات، باغ پرندگان و باغ‌وحش در ٣١ استان کشور وجود دارند. یعنی به‌طور میانگین در هر استان بیش از دو مرکز برای نگهداری جانوران زنده فعالیت می‌کنند، این در شرایطی‌است که خبری از استانداردسازی باغ‌وحش‌ها با معیارهای جهانی نیست و آن‌طور که معاون محیط‌زیست طبیعی سازمان محیط‌زیست اذعان کرده: «هیچ باغ‌وحشی در ایران شرایط عالی و امتیاز بالا ندارد.» کمبود بودجه، فقدان نیروی متخصص و نبود سیاست‌های کارآمد باعث سلب آزادی حیوانات شده و در همه باغ‌وحش‌ها شرایط نگهداری از حیوانات اسفبار است. 
اگرچه پیوسته تأکید می‌شود که نظارت بر باغ‌وحش‌ها افزایش‌یافته و بر مراکزی که حداقل استانداردهای مطلوب و جهانی را نداشته باشند سخت‌گیری‌های بیشتر اعمال می‌شود اما منابع مطلع می‌گویند که گزارش‌های مسئولان سازمان محیط‌زیست معمولا با هماهنگی کامل مسئولان این مراکز و بدون درنظرگرفتن شرایط بحرانی نگهداری حیوانات نوشته می‌شوند. 
یکی از مدافعان حقوق حیوانات دراین‌باره می‌گوید: «سازمان حفاظت محیط‌زیست به‌عنوان سازمان متولی، به کیفیت استاندارد‌ باغ‌وحش‌ها ورود نکرده و تذکرات جدی نمی‌دهد. کارشناسان این سازمان باید مرتب به این مراکز سر بزنند، دوربین‌های مربوطه را چک کرده و در صورت لزوم باغ‌وحش را تعطیل کنند اما متأسفانه سازمان محیط‌زیست اقدام مؤثری انجام نمی‌دهد و مجوز احداث باغ‌وحش، واردات حیوانات و نگهداری از آن‌ها صادر می‌شود بدون این‌که برای این‌ کار قوانین و پروتکل خاصی در دستور کار باشد. ازاین‌رو، هیچ‌کدام از باغ‌وحش‌های موجود در کشور استانداردها و پروتکل‌های موردنیاز برای نگهداری حیوانات را ندارند. نه ازنظر فضا و نه خوراک و نه رسیدگی و مراقبت که حتما باید توسط افراد آموزش دیده انجام شود. مطلقا هیچ استانداردی رعایت نمی‌شود. خیلی از افرادی که در ماجرای تجارت حیوانات نقش دارند و از آن حمایت می‌کنند، تلاش دارند وجود باغ‌وحش را برای تحقیقات زیستی ارزشمند، مثبت جلوه بدهند اما واقعیت این است که این مراکز، شکنجه‌گاه و در مواردی قتلگاه حیوانات هستند.»
 عدم رعایت حداقل استانداردهای لازم
در ابتدای امسال معاون محیط‌زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست خبر داده که ۲۵ باغ‌وحش از ۷۰ باغ‌وحش ایران رتبه‌بندی شدند. در مهر ۱۴۰۳، مدیرکل حفاظت و مدیریت حیات‌وحش سازمان محیط‌زیست اعلام کرد که تنها ۴۴ باغ‌وحش از ۷۰ باغ‌وحش ایران رتبه‌بندی شده‌اند. بااین‌حال، یک ماه بعد رئیس اداره‌   حفاظت و مدیریت حیات‌وحش تهران از پایان‌یافتن رتبه‌بندی تمام باغ‌وحش‌های کشور با استفاده از۷۰ شاخص خبر داد. این درحالی‌است که برخی از رسانه‌ها از پایان نیافتن رتبه‌بندی خبر می‌د‌هند. این تناقض‌ها نشان‌دهنده‌  مشکلات ساختاری در سیستم مدیریت و نظارت بر باغ‌وحش‌ها و تأکیدی بر ضعف در سیاست‌گذاری و اجرای قوانین است. نتیجه‌  این ناهماهنگی‌ها، ادامه  وضعیت وخیم باغ‌وحش‌ها و عدم رسیدگی به شرایط زیستی حیوانات است که موجب افزایش تلفات و کاهش کیفیت زندگی آن‌‌ها شده است.
سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات می‌گوید: «معمولا در باغ‌وحش‌ها حیوان را به چشم کالایی می‌بینند که صرفا سوددهی آن مدنظر است. هیچ هدف‌گذاری مشخصی از سوی سازمان محیط‌زیست انجام نشده و تنها جنبه تفریح، سرگرمی و سودآوری آن مورد‌توجه است. در تمامی باغ‌وحش‌ها آزادی حیوانات سلب می‌شود و شرایط نگهداری به‌غایت اسفبار است. بنابراین به باغ‌وحش‌ها به چشم یک بنگاه اقتصادی نگاه می‌شود، حال اینکه نگهداری از حیوانات با هر منظوری که اتفاق بیفتد، یک علم است و این علم تقریبا در هیچ رشته‌ای نه در دام‌پزشکی و نه در جانورشناسی در ایران تدریس نمی‌شود. لذا این علم به‌صورت تحقیقی در ایران مطرح نیست. هیچ تخصص و مهارتی هم برای دست‌اندرکاران واردات حیوانات وحشی و باغ‌وحش‌داران وجود ندارد و آموزشی هم داده نمی‌شود. صرفا یکسری افراد هستند که با پول این‌کار را می‌کنند. در همین باغ‌وحش صفادشت، بارها حیوانات تلف شده‌اند. زرافه‌ای که پیش‌تر آوردند، تلف شد. آهو‌های ایرانی را جابه‌جا کردند، همه تلف شدند و باز هم این اتفاق تکرار شده است چون قانون مدون و دستورالعملی برای کنترل کیفیت و نظارت بر اجرا وجود ندارد.» 
باغ‌وحش‌ها و چالش‌های مرتبط با آن موضوعی است که مانند بسیاری از موارد مشابه در تمام کشورهای دنیا جریان دارد. مسائلی از قبیل آزمایش روی حیوانات، تجارت و قاچاق آن‌ها نیز در همین حوزه قرار می‌گیرند. این موضوعات از مباحث دامنه‌دار است و احتمال دارد هرگز توافقی هم بر سر آن‌ها حاصل نشود اما فعالان حقوق حیوانات تلاش می‌کنند معضلاتی که نگهداری حیوانات در باغ‌وحش‌ها برای آن‌ها به وجود می‌آورند را پررنگ کنند. در مقابل نیز افرادی هستند که با این موضوع مخالفند. 
 باغ‌وحش فرصتی برای حفظ گونه‌های در معرض انقراض؟
شبیه‌سازی محیط آشنای زندگی برای انواع گونه‌های جانوری در اغلب کشورهای جهان از مبانی ضروری برای راه‌اندازی این مراکز است، بنابراین باغ‌وحش‌ها در سراسر دنیا بهانه دعوای قدیمی حامیان حقوق حیوانات با حامیان برقراری چنین محیط‌هایی است. محیطی که در آن معمولا حیوانات در قلمروی غیربومی و با حداقل امکانات مساحتی و زیستی نگهداری می‌شوند تا انسان‌ها «تفریح» کنند. 
هرچند برخی حامیان وجود باغ‌وحش‌ها معتقدند بسیاری از حیوانات در قلمرو طبیعی خود همانند گونه‌های مختلف دیگر به دست شکارچیان به‌مرور منقرض می‌شوند و باغ‌وحش فرصتی برای حفظ این گونه‌های در معرض انقراض است، موضوعی که حداقل در مورد باغ‌وحش‌های ما صادق نیست. ضمن آنکه همیشه این سؤال مطرح است که چرا به‌جای دربند کردن حیوانات، مدعیان نگرانی برای حقوق این گونه‌ها از قلمروی طبیعی آن‌ها محافظت نمی‌کنند؟
امیرعطا جولایی، در مقاله‌ای با عنوان «سوءاستفاده از حیوانات در باغ‌وحش» نوشته است: «مصرف‌زدگی و سودسالاری کار را به نقطه‌ای بی‌بازگشت می‌رساند و یک پرسش، مبنای باز شدن هر باغ‌وحشی در سراسر دنیا را زیر سؤال می‌برد: به چه دلیل باید حیوانات را از محیط مالوف خود جدا کنیم تا انسان‌ها از دیدن آن‌ها از نزدیک سود ببرند؟ این جز نقض غرض زورمداران مدعی برقراری صلح و حمایت از حقوق اقلیت‌ها و حیوانات و محیط‌زیست است؟ انقراض انواع گونه‌های جانوری و گیاهی کم بود؛ حالا تن بدهیم به خارج کردن حیوانات از شاکله  وجودی و زیست‌بوم خود برای بهره بردن لحظه‌ای و برداشتن عکس یادگاری.»
چهارم آذر ۱۴۰۲، در روزنامه«رسالت» مطلبی منتشر شد با عنوانِ «باغ‌وحش به سود حیات‌وحش»؟ در این متن صدرا اعظمی، مدافع حقوق حیوانات، عنوان کرده است: «شرایط نگهداری از حیوانات در باغ‌وحش‌ها اسفناک است... اغلب قفس‌ها غیراستاندارد هستند. نه‌تنها حیوانات فضای کافی برای جنب‌وجوش و تحرک ندارند، بلکه بازدیدکنندگان هم به‌سختی می‌توانند حیوانات را تماشا کنند. حیوانات هم در این مراکز بی‌رمق‌اند. مشخص است که غذا و پروتئین به میزان کافی به حیوانات داده نمی‌شود و آن‌ها مدام در حال چرت زدن هستند‌. وضعیت در محل نگهداری پرندگان نیز به خاطر وجود تعداد زیاد موش‌ها در داخل قفس اسفبار است... شرایط تغذیه، آب‌وهوا، شرایط زندگی و محیطی‌شان هیچ تناسبی با شرایط زندگی در طبیعت ندارد و به بهانه  آموزش و پژوهش حیوانات را یک‌عمر از زندگی در طبیعت محروم می‌کنیم. این ادعا دروغ است، چون تمامی این فضاها برای سرگرمی ایجاد شده‌اند و نگاه به آن‌ها کاملا اقتصادی است.»
زاد و ولد این حیوانات و فروش دوباره‌شان را هم نمی‌بایست ازنظر دور داشت. امیرعطا جولایی معتقد است: «این چرخه  بازاری ادامه می‌یابد، تا جایی که خلقیات حیوان و نوع ارتباط گرفتنش با محیط به‌کلی دگرگون می‌شود. این در شرایطی‌است که در نقاطی از جهان تلاش بر این است که در عین حفظ حیوانات در زیستگاه مالوف، برای پول‌سازی آدم‌ها را در شرایطی تماما محافظت‌شده به دیدار آنان بفرستند. به‌این‌ترتیب که با سواری‌هایی مخصوص از میان حیوانات می‌گذرند و حتی برای وحوش غذا پرت می‌کنند. لابد فیلم‌هایش را که در فضای مجازی پرطرفدار هم هستند دیده‌اید. این میانه‌ای‌ است بین میل انسان به دیدار از حیوانات و صرف نیرو برای صیانت از جانوران. بگذارید یک مثال بزنم: در ابتدای دهه‌  ۱۳۹۰ در شهرستان ساری باغ‌وحشی افتتاح شد که به فاصله‌  کمتر از یک سال براثر سوء مدیریت و ناتوانی در حفظ گونه‌های مختلف جانوری، درش تخته شد. مشاهده‌  محیطیِ نگارنده در تابستان سال ۱۳۹۱ می‌تواند نمونه‌ای به دست بدهد از وحشت جاری در این صنعت. خرس قهوه‌ای چهل‌وچند ساله‌ای افسرده و بی‌حال در گوشه‌  قفسش افتاده بود. پیدا بود که در اثر عدم رسیدگی و بی‌تابی ناشی از گرمای هوا و بی‌تناسبی با زیستگاه شرجی شمال ایران، نه از توحش غریزی‌اش چیزی باقی‌مانده بود و نه از جاذبه‌  طبیعی‌ای که بنا بود گردشگران را به وجد بیاورد. روباهی هم بود که آن روزها تصاویر بی‌قراری و اضطرابش در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شد که لحظه‌ای آرام و قرار ندارد، و مدام دور قفس خود می‌دود. سگ‌ها یک‌جور، پرندگان یک‌جور دیگر. جهت آشناسازی محیط برای حیوانات هیچ تدبیری اندیشیده نشده بود. اخبار آزارنده  باغ‌وحش‌ها در این سال‌ها یکی دو تا نبوده است. حتی سوسیس‌های فاسد و کپک‌زده به خورد حیوانات داده‌اند و به افسردگی شدید حیوانات در این باغ‌وحش بی‌اعتنایی شده است.» 
 باغ‌وحش‌ها به طبیعت خدمت نمی‌کنند
نگرانی‌های فزاینده در مورد رفاه حیوانات در باغ‌وحش‌ها همواره مطرح بوده است، یکی از نگرانی‌های اصلی، بحث محدودیت و فضای محدود است. شاهین سپنتا، در قامت دام‌پزشک استدلال می‌کند که «نگهداری حیوانات در محوطه‌های کوچک، رفتار‌های طبیعی آن‌ها را محدود کرده و می‌تواند منجر به استرس فیزیکی و روانی شود. حیوانات اغلب نمی‌توانند آزادانه پرسه بزنند یا در فعالیت‌هایی شرکت کنند که معمولا در طبیعت انجام می‌دهند و این می‌تواند به کسالت، ناامیدی و حتی پرخاشگری منجر شود. نگرانی دیگر عدم اجتماعی شدن مناسب برای گونه‌های خاص است. برخی از حیوانات برای رفاه خود نیاز به تعامل با دیگر همنوعان دارند، اما در باغ‌وحش‌ها ممکن است به‌تنهایی نگهداری شوند یا فقط با اعضای گونه خود ارتباط محدودی داشته باشند. این انزوا می‌تواند برای سلامت روان و کیفیت کلی زندگی آن‌ها مضر باشد. ضمن آنکه اغلب باغ‌وحش‌ها سرگرمی را بر رفاه حیوانات ترجیح می‌دهند. نمایش‌هایی که شامل حیوانات آموزش دیده یا نمایشگاه‌های تعاملی می‌شود ممکن است استرس بیشتری بر حیوانات درگیر وارد کند، زیرا آن‌ها مجبور به انجام رفتار‌های غیرطبیعی برای سرگرمی انسان هستند. باتوجه به این نگرانی‌ها، بسیار مهم است که باغ‌وحش‌ها به‌طور مستمر استاندارد‌های رفاه حیوانات خود را ارزیابی و بهبود بخشند، موضوعی که مغفول مانده است و اساسا در کشور ما دانش فنی ایجاد باغ‌وحش وجود ندارد که بخواهیم به رعایت استاندارد‌ها توجه کنیم.»
این دام‌پزشک بیان می‌کند: «جانمایی بسیاری از باغ‌وحش‌های کشور درست انجام نشده است. نقشه‌ای که برای ایجاد بخشی از باغ‌وحش‌ استفاده شده یا بدون در نظر گرفتن الگوهای متداول ترسیم شده یا اینکه با استانداردهای روز دنیا همخوانی ندارد. درواقع ایران دانش فنی و تکنولوژی ایجاد باغ‌وحش را در اختیار ندارد. اداره یک باغ‌وحش نیازمند کادری ورزیده است که روی تغذیه، بهداشت، اصلاح نژاد، رفتارشناسی حیوانات، بیولوژی حیات‌وحش و غیره تسلط کافی داشته باشند. درحالی‌که در ایران برای یک فرد آموزش ندیده حکم فعالیت در باغ‌وحش‌ صادر می‌شود که این مسئله سبب ورود آسیب به حیوانات و مرگ آن‌ها می‌شود.»
باغ‌وحش‌هایی که از نگاه دوستداران حیات‌وحش شکنجه‌گاه حیوانات است، کارکردهای دیگری در جهان دارد. سپنتا در این رابطه عنوان می‌کند: «باغ‌وحش‌ها در دنیا بیشتر باهدف آموزش و انس مردم، دانش آموزان و دانشجویان با طبیعت و آموزش مباحث و مقوله‌های زیست‌شناختی و غیره در دنیا احداث می‌شوند. حتی گونه‌های در معرض خطر دنیا در باغ‌وحش‌ها نگهداری می‌شوند و جمعیت سرریز آن‌ها به طبیعت رها می‌شود. زیرا ازنظر علمی چنین امکانی وجود دارد اما در نیم‌قرن اخیر هر باغ‌وحشی که در کشور ما ایجاد شده، درنهایت به ورشکستگی و ازکارافتادگی منجر و به پروژه‌های شکست‌خورده تبدیل‌شده است و به‌جای آنکه جمعیت مازاد باغ‌وحش‌ به طبیعت منتقل شود و باغ وحش‌داری به طبیعت خدمت کند، کفه ترازو به سمتی رفته که گونه‌های حیوانات قاچاق شده، برای باغ‌وحش‌ها خریداری و درنهایت با بدترین شرایط از آن‌ها نگهداری می‌شود. حیوانات در باغ‌وحش‌ها دچار مرگ زودرس می‌شوند و صاحبان این اماکن، ناگزیرند تعداد دیگری حیوان خریداری کنند. در باغ‌وحشی که حیوانات بیمار و افسرده در آن وجود دارند، کارکردهای تفریحی و آموزشی باغ‌وحش هم از دست می‌رود زیرا مردم با صحنه‌هایی مواجه می‌شوند که روز خانواده را خراب می‌کند.» 
پی‌نوشت:
1- آمار درج‌شده در خبرگزاری تسنیم
رنج ابدی حیوانات  در باغ‌وحش‌ها