دخالت مستقیم ترامپ و ماسک در امور داخلی آلمان نشانه چیست؟

صدای پای نازی‌ها در اروپا

گروه بین‌الملل  
این روزها مقامات دولت جدید آمریکا( دولت ترامپ) ابایی ازمداخله گرایی در انتخابات سراسری آلمان ندارند. آن‌ها صراحتا از شهروندان آلمانی خواسته‌اند آرای خود را به سود حزب جایگزینی برای آلمان به گردش در آورند. نکته حائز اهمیت اینکه چنین اقدامی نه‌تنها مصداق عینی مداخله در امور داخلی یک کشور از سوی آمریکا محسوب می‌شود، بلکه ترسیم‌کننده نقشه راه واشنگتن مبنی بر احیای نازیسم یا نئونازیسم در آلمان است. اگرچه نازیسم و نئونازیسم تا گذشته‌ای نه‌چندان دور، خط قرمز نهادهای امنیتی و سیاسی غرب محسوب می‌شد اما اکنون شاهد بازتولید این روند از سوی نهادهای پنهان و آشکار قدرت در اروپا هستیم .اگرچه نهادهای امنیتی غرب تصور می‌کنند سازمان‌دهی کردن گروه‌های افراطی مترادف با کنترل‌پذیر کردن آن‌ها ذیل ساختار قدرت خواهد بود اما این تصور خطرناک، هزینه‌های غیرقابل محاسبه‌ای برای کشورهای اروپایی به دنبال دارد. اروپائیان نیز به‌مانند آمریکا قدرت«مدیریت بحران‌های خودساخته»را هرگز نداشته و در آینده نیز نخواهند داشت.
 چه اتفاقی در اروپا رخ می‌دهد؟
چندی پیش  با افشای جلسه سری چهره‌های نئونازی  همراه با اعضای حزب آلترناتیو برای آلمان و حزب دموکرات‌مسیحی، صدراعظم آلمان نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و ایده این گروه برای«مهاجرت مجدد» از آلمان را به‌شدت محکوم کرد.به عبارت بهتر، اکنون دیگر شاهد فعالیت مخفی نئونازی هادر آلمان و اروپا نیستیم و احزاب ظاهرا شناسنامه‌دار در حال لابی‌گری با آن‌ها بر سر تعریف حدودوثغور فعالیت آن‌ها در ساختار سیاسی-اجتماعی غرب هستند. در اینجا نفرت ذاتی تبدیل به‌نوعی معامله سیاسی شده که خروجی آن، چیزی جز سقوط قطعی اتحادیه اروپاو منطقه یورو نخواهد بود. اما نکته بسیار مهم اینکه ایلان ماسک و ترامپ، حتی معتقدند که حزب آلترناتیو برای آلمان و نازی هایی که در بطن آن مشغول به فعالیت هستند، نباید در مسیر تشکیل دولت با هیچ‌یک از دو حزب سوسیال‌دموکرات یا دموکرات مسیحی ائتلاف کنند! 
 سایه نازی‌ها بر برلین 
در این میان، سایه نازی‌ها بیش از هر زمان دیگری بر برلین سنگینی می‌کند! نئونازی‌های آلمان خواستار  اخراج یا اصطلاحا «مهاجرت مجدد» اکسانی شده‌اند که تابعیت آلمان را گرفته‌اند اما به‌زعم آن‌ها در این جامعه ادغام نشده‌اند.البته این‌یک خواسته تازه ( از سوی آن‌ها) نیست اما طرح آن با احزاب رسمی این کشور اروپایی معنا و مفهوم خاصی دارد! برخی احزاب آلمانی رسما در حال امتیازدهی به نئونازی‌ها هستند.اگر تصور شود این معادله   بدون مدیریت دستگاه امنیتی آلمان و حتی برخی دستگاه‌های اطلاعاتی کشورهای اروپایی صورت می‌گیرد، سخت در اشتباه هستیم! رسانه‌های آلمانی هرگز اجازه ندارند از ارتباط خاص نئونازی‌ها با نهادهای نظامی و امنیتی این کشور سخنی به میان بیاورند. طی سال‌های گذشته گزارش‌های معدود و هشداردهنده‌ای در خصوص نفوذ نئونازی‌ها در ارتش ، وزارت دفاع و حتی سازمان امنیت داخلی آلمان منتشرشده است. جریان راست افراطی آلمان در فاصله اندک باقیمانده تا انتخابات زودهنگام در این کشور،  شانس زیادی برای تقویت جایگاه خود دارد . احزاب سیاسی سنتی در آلمان با توجه به این واقعیت، نسبت به ایجاد ارتباطاتی مؤثرتر با این گروه( نازی‌های نوین )  بی‌میل و رغبت نیستند! این ارتباطات از سوی گروه‌هایی صورت می‌گیرد که در مواضع ظاهری خود، بازگشت به قرن گذشته و دوران جنگ جهانی دوم را یک کابوس غیرقابل‌تصور برای مجموعه متبوع خود ( اتحادیه اروپا) قلمداد می‌کنند. این تناقض آشکار منبعث از بحران‌زده بودن اروپای واحد و انهدام بنیان‌های تشکیل‌دهنده آن می‌باشد.در این میان نباید وزنی برای ظاهرسازی پارلمان اروپا و نهادهای ظاهری قدرت در بروکسل و استراسبورگ قائل شد! آشفتگی اتحادیه اروپا مسئله‌ای نیست که رسانه‌ها و جریانات رسمی و حتی غیررسمی قدرت در این مجموعه قادر به تحریف يا انکار آن باشند. 
 بحران در کشور همسایه آلمان
نکته مهم دیگر ، معطوف به ایجاد بحران سیاسی تازه در وین ( پایتخت اتریش) است. کارل نهمر، صدراعظم محافظه‌کار اتریش، پس از شکست مذاکرات ائتلاف سه‌حزبی با حضور لیبرال‌ها و سوسیال‌دموکرات‌ها گفت که در «روزهای آینده» از سمت خود کناره‌گیری خواهد کرد.همین مسئله می‌تواند مولد بحران‌های تازه و ایجاد شرایط مبهمی در این کشور اروپایی باشد. همچنین بر اساس آنچه تحلیلگران مسائل اروپا می‌گویند، این اقدام غافلگیرکننده ممکن است منجر به برگزاری انتخابات زودهنگام در این کشور عضو اتحادیه اروپا شود. همچنین این احتمال نیز وجود دارد که محافظه‌کاران برای تشکیل دولت با راست‌های افراطی که در انتخابات سراسریِ سپتامبر گذشته پیروز شدند، مذاکره کنند.آقای نهمر مدعی است   که او می‌خواست «با ایفای نقش به‌عنوان نیرویی محوری، سنگری در برابر افراطی‌ها بسازد» که به تعبیر او فقط با توصیف مشکلات به حیات سیاسی خود ادامه می‌دهند و به‌هیچ‌وجه در پی رفع مشکلات نیستند.اما چه او بخواهد یا نخواهد، حزب ملی‌گرای افراطی اتریش در مسند قدرت حضور خواهد داشت. 
اعلام کناره‌گیری صدراعظم اتریش تنها یک روز پس از خروج حزب لیبرال اتریش از مذاکرات ائتلاف سه‌حزبی برای تشکیل یک دولت میانه‌رو صورت گرفت. این خروج پس‌ازآن رخ داد که مشخص شد که اختلاف‌نظرها با سوسیال‌دموکرات‌ها در مورد مسائلی همچون مالیات بر دارایی و ارث، حقوق بازنشستگی و نحوه جبران کسری بودجه کشور قابل‌رفع نیست.هدف از شکل‌گیری این ائتلاف، کنار گذاشتن حزب راست افراطی آزادی بود که در انتخابات سپتامبر گذشته با جذب ۲۹ درصد آرا  پیشتاز شد. در آن انتخابات، حزب محافظه‌کار مردم با ۲۶ درصد در رتبه دوم قرار گرفت، درحالی‌که سوسیال‌دموکرات‌ها ۲۱ درصد و لیبرال‌ها ۹ درصد آرا  را به دست آوردند.
 آیا اتریش به‌سوی انتخابات زودهنگام می‌رود؟
هربرت کیکل، رهبر حزب آزادی با انتشار بیانیه‌ای احزاب حاضر در مذاکرات تشکیل دولت ائتلافی را «بازنده» خواند و گفت که «به‌جای برقراری ثبات در کشور، پس از اتلاف سه ماهی که از برگزاری انتخابات می‌گذرد، هرج‌ومرج سیاسی برای کشور به ارمغان آورده‌اند.» در حال حاضر این احتمال وجود دارد که دو حزب محافظه‌کارِ مردم و راست افراطیِ آزادی برای تشکیل دولتی با صدراعظمی هربرت کیکل ترغیب شوند. در صورت عدم تحقق این سناریو اتریش به سمت برگزاری انتخابات زودهنگام حرکت خواهد کرد.برخی محافل خبری، احتمال شکل‌گیری دولتی متشکل از دو حزب مردم و آزادی را پیش‌بینی کرده‌اند.
صدای پای نازی‌ها در اروپا