چگونه تقویت لجستیک، دیپلماسی اقتصادی را قدرتمندتر می‌سازد؟

نقش زیرساخت در دیپلماسی اقتصادی

گروه اقتصادی 
در دنیای امروز، مفهوم توسعه تنها محدود به رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی نیست؛ بلکه توانایی کشورها در برقراری ارتباط مؤثر و پایدار با محیط منطقه‌ای و بین‌المللی، یکی از ارکان اصلی پیشرفت تلقی می‌شود. در این میان، زیرساخت‌های لجستیکی به‌عنوان شریان‌های اصلی تبادل کالا، خدمات، اطلاعات و سرمایه، نقشی بنیادین در شکل‌گیری اقتصادهای پایدار و پویا ایفا می‌کنند. کشورهایی که توانسته‌اند از این زیرساخت‌ها به‌درستی بهره‌برداری کنند، نه تنها تجارت خارجی خود را توسعه داده‌اند، بلکه دیپلماسی اقتصادی‌شان را نیز به ابزاری مؤثر در جهت تثبیت جایگاه سیاسی و امنیتی در منطقه و جهان تبدیل کرده‌اند. جمهوری اسلامی ایران با قرار گرفتن در قلب منطقه‌ای استراتژیک و پیونددهنده سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا، از امتیاز ژئوپلیتیکی منحصربه‌فردی برخوردار است. حضور در مسیر کریدورهای بین‌المللی، از جمله کریدور شمال-جنوب، شرق-غرب و اتصال به طرح بزرگ کمربند و جاده چین، فرصت‌هایی بی‌بدیل برای تبدیل کشور به مرکز ثقل ترانزیت منطقه فراهم کرده است. اما این موقعیت ژئواستراتژیک، زمانی می‌تواند به مزیت واقعی اقتصادی بدل شود که در کنار آن، زیرساخت‌های حمل‌ونقل، گمرک، پایانه‌های صادراتی، شهرک‌های لجستیکی و خدمات زنجیره تأمین، به‌گونه‌ای هدفمند، هوشمند و منسجم توسعه یابند. در سال‌های اخیر، علی‌رغم تحریم‌های اقتصادی و چالش‌های مالی، نشانه‌هایی از توجه سیاست‌گذاران به نقش زیرساخت‌های لجستیکی در توسعه صادرات منطقه‌ای و تعمیق دیپلماسی اقتصادی دیده می‌شود. برنامه‌های توسعه‌محور برای تقویت حمل‌ونقل ریلی، ارتقاء بنادر جنوبی، اتصال استان‌های مرزی به شبکه‌های بین‌المللی و تسهیل فرآیندهای گمرکی، گام‌هایی در مسیر بهینه‌سازی اکوسیستم صادراتی کشور بوده‌اند. با این حال، دستیابی به جایگاهی درخور در تجارت منطقه‌ای، مستلزم حرکت‌های هوشمندانه‌تر، گسترده‌تر و منسجم‌تر است. از سوی دیگر، در شرایطی که کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران، با شتاب در حال توسعه تعاملات اقتصادی با یکدیگر و با قدرت‌های جهانی هستند، غفلت از توسعه زیرساخت‌های لجستیکی می‌تواند منجر به تضعیف قدرت چانه‌زنی منطقه‌ای و کاهش سهم کشور از بازارهای پیرامونی شود. بر همین اساس، تقویت زیرساخت‌های لجستیکی نه‌تنها یک انتخاب، بلکه ضرورتی راهبردی برای حفظ منافع صادراتی و آینده‌نگری است. در این گزارش، سعی شده است با نگاهی کارشناسانه، به بررسی اهمیت توسعه زیرساخت‌های لجستیکی در تقویت دیپلماسی اقتصادی و افزایش سهم کشور از صادرات منطقه‌ای پرداخته شود. همچنین تلاش شده تا راهکارهایی عملیاتی برای استفاده حداکثری از ظرفیت‌های موجود، برطرف‌سازی چالش‌ها و تقویت پیوند میان سیاست خارجی و ظرفیت‌های اقتصادی کشور ارائه شود. 
 زیرساخت لجستیکی؛ پیش‌نیاز صادرات پایدار
زنجیره تأمین مؤثر، بدون زیرساخت مناسب شکل نمی‌گیرد. برای کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران که سهم قابل‌توجهی از صادرات آن به کشورهای همسایه و منطقه اختصاص دارد، وجود شبکه لجستیکی هوشمند، سریع، ایمن و کم‌هزینه، نقشی کلیدی در پایداری صادرات ایفا می‌کند. اما زیرساخت لجستیکی تنها محدود به جاده و بندر نیست. توسعه لجستیک شامل ارتقای تجهیزات تخلیه و بارگیری، استانداردسازی ناوگان، راه‌اندازی شهرک‌های لجستیکی در نقاط مرزی، توسعه خطوط ریلی و اتصال مناطق محروم به شبکه سراسری حمل‌ونقل، دیجیتال‌سازی فرآیندهای گمرکی و بهره‌برداری از فناوری‌های نوین در انبارداری هوشمند است.
 نقش زیرساخت در دیپلماسی اقتصادی
دیپلماسی اقتصادی بدون قدرت لجستیکی، دچار ضعف عملکردی خواهد شد. توانمندی در صادرات منظم و سریع، خود نوعی امتیاز سیاسی محسوب می‌شود. کشوری که می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان نیازهای بازارهای منطقه‌ای را پاسخ دهد، در تعاملات اقتصادی دست بالاتر را خواهد داشت. اتصال ایران به کریدورهای مهمی مانند شمال-جنوب، شرق-غرب و راه ابریشم جدید، فرصت‌ طلایی برای تبدیل زیرساخت به ابزار سیاست خارجی است. امروز نه‌تنها کشورهایی نظیر چین، هند و روسیه، بلکه کشورهای آسیای میانه و قفقاز نیز به دنبال مشارکت با ایران در مسیرهای لجستیکی هستند. بنابراین تقویت این مسیرها، هم‌افزایی اقتصادی برای کشور به همراه خواهد داشت.
 اثر توسعه لجستیک بر صادرات منطقه‌ای
یکی از دلایل اصلی عدم استفاده کامل از ظرفیت صادراتی به همسایگان، کمبود امکانات لجستیکی است. در بسیاری از مواقع، کالاهای ایرانی با تأخیر یا هزینه بالایی به مقصد می‌رسند که این مسئله، رقابت‌پذیری را کاهش داده است. در مقابل، کشورهایی مانند ترکیه با سرمایه‌گذاری هدفمند در حمل‌ونقل زمینی، ریلی و هوایی، توانسته‌اند سهم بیشتری از بازارهای منطقه‌ای را از آن خود کنند. برای تغییر این روند، باید سیاست‌گذاری لجستیکی با محور صادرات طراحی شود؛ نه تنها حمل‌ونقل داخلی. برای توسعه صادرات منطقه‌ای نیز ایجاد مراکز تجمیع و توزیع کالا در استان‌های مرزی، توسعه سامانه‌های ردیابی کالا، تسهیل عبور مرزی و انعقاد قراردادهای حمل‌ونقل بین‌المللی از جمله اقدامات ضروری هستند. همچنین می‌توان از ظرفیت مناطق آزاد، به‌عنوان پایگاه‌های صادراتی بهره گرفت. در همین راستا، تمرکز بر اتصال بنادر جنوبی به کشورهای شمالی و شرقی از طریق خطوط ریلی نیز می‌تواند جریان صادرات را متحول کند. راه‌اندازی ترمینال‌های مشترک با کشورهای همسایه و ایجاد شرکت‌های حمل‌ونقل بین‌المللی مشترک، نیز بخشی از این برنامه‌هاست.
 چالش‌ها و موانع پیش‌رو
با وجود تمام ظرفیت‌ها، کشور در توسعه لجستیک با چالش‌هایی مواجه است. از جمله این چالش‌ها ضعف در هماهنگی بین دستگاه‌ها، فرسودگی ناوگان حمل‌ونقل جاده‌ای، بوروکراسی پیچیده گمرکی، کمبود سرمایه‌گذاری در خطوط ریلی و انبارهای پیشرفته، محدودیت دسترسی به فناوری‌های روز دنیا است. شایان ذکر است تا بگوییم که حل این مشکلات، نیازمند عزم ملی، مشارکت بخش خصوصی، تسهیل قوانین و بهره‌گیری از تجربیات موفق منطقه‌ای است. همچنین سرمایه‌گذاری هدفمند در زیرساخت‌های حمل‌ونقل و لجستیک با استفاده از منابع داخلی و سرمایه‌گذاری خارجی، دیجیتال‌سازی فرآیندها در گمرک، حمل‌ونقل، ترخیص و ردیابی کالا، انعقاد توافق‌نامه‌های حمل‌ونقل منطقه‌ای برای تسهیل ورود و خروج کالا، توسعه مناطق لجستیکی مرزی با تمرکز بر استان‌های همجوار با کشورهای هدف، ایجاد مشوق‌های صادراتی برای تشویق صادرکنندگان به بهره‌گیری از مسیرهای رسمی و استاندارد وارتباط منسجم با دیپلماسی رسمی برای هم‌افزایی میان سیاست خارجی و اقتصاد منطقه‌ای از دیگر راهبردهای پیشنهادی و مطرح به باور فعالان و کارشناسان این حوزه است. 
 سخن پایانی
مروری بر روندهای جهانی و تحولات منطقه‌ای به‌روشنی نشان می‌دهد که کشورهایی که به شکل راهبردی و هوشمندانه به توسعه زیرساخت‌های لجستیکی خود پرداخته‌اند، توانسته‌اند همزمان با افزایش ظرفیت صادراتی، نقشی مؤثرتر در معادلات اقتصادی و سیاسی منطقه ایفا کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز، با توجه به موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی، ظرفیت‌های ترانزیتی و منابع غنی انسانی و طبیعی، می‌تواند با تکیه بر توسعه لجستیکی، سهمی شایسته‌تر در بازارهای منطقه‌ای و جهانی داشته باشد. توسعه این زیرساخت‌ها اما تنها یک پروژه فنی یا اقتصادی صرف نیست؛ بلکه نیازمند نگاه فرابخشی، همکاری بین‌نهادی و اراده‌ جدی است. دستیابی به چنین هدفی، مستلزم تدوین برنامه‌های جامع، پایدار و منطبق با اسناد بالادستی است که بتواند در افق میان‌مدت و بلندمدت، مسیر رشد صادرات و اثرگذاری اقتصادی در منطقه را هموار کند. از سوی دیگر، توجه به مناطق مرزی، ایجاد هاب‌های لجستیکی در نقاط کلیدی، تقویت دیپلماسی اقتصادی فعال و استفاده از ظرفیت بخش خصوصی، می‌تواند نقش مهمی در چابک‌سازی نظام صادراتی کشور ایفا کند. لازمه تحقق این اهداف، هدایت سرمایه‌گذاری‌ها، اصلاح فرآیندهای گمرکی و تجارت فرامرزی، تقویت زیرساخت‌های حمل‌ونقل ترکیبی (ریلی، جاده‌ای و دریایی) و همچنین توسعه زیرساخت‌های فناورانه در زنجیره تأمین و توزیع است. در شرایطی که جهان به‌سرعت در حال حرکت به‌سوی اقتصادهای شبکه‌ای و رقابت برای تسلط بر بازارهای نوظهور است، غفلت از این حوزه می‌تواند فرصت‌های طلایی را سلب کند. اما اگر توسعه زیرساخت‌های لجستیکی به‌درستی در دستور کار قرار گیرد، کشور نه‌تنها می‌تواند به یکی از بازیگران کلیدی اقتصاد منطقه تبدیل شود، بلکه قدرت دیپلماسی اقتصادی خود را نیز به سطحی ارتقاء دهد که در معادلات بین‌المللی کنش‌گر باشد. بنابراین، اکنون زمان آن است که توسعه زیرساخت‌های لجستیکی به‌عنوان پیشران صادرات غیرنفتی، ابزار تقویت قدرت اقتصادی و زمینه‌ساز کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد ملی در اولویت برنامه‌ریزی‌های کلان قرار گیرد. چشم‌اندازی که تحقق آن، مستلزم انسجام سیاست‌گذاری، جسارت اجرایی و باور به مزیت‌های بومی است. 
 نقش زیرساخت در دیپلماسی اقتصادی
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو