سعدی جامعترین شخصیت ادبیات فارسی و از مهمترین ظرفیتهای قدرت نرم ایران است
شاعری برای همیشه تاریخ
جواد شاملو
قدرت نرم مؤلفههای گوناگونی دارد و ما در ایران شخصیتی داریم که میتواند به طور همزمان در چند مؤلفه گوناگون قدرت نرم برای ایران نقش ایفا کند. یکی از مؤلفههای قدرت نرم برای هر کشوری، زبان آن کشور است. هرچقدر افراد بیشتری در جهان با زبان یک کشور آشنا باشند یا به آموختن آن علاقه نشان دهند، هژمون فرهنگی آن کشور بالاتر خواهد بود. برای مثال ترکیه یا کره جنوبی همزمان با افزایش صادرات فرهنگی خود به جهان، با افزایش علاقه جهانی به آموختن زبانهای کرهای و ترکی مواجه شدند. چرا؟ چون افراد با دیدن سریالهای ترکیهای یا موزیکویدئوهای کیپاپ به زبان این آثار علاقهمند میشوند. یکی از مهمترین شخصیتهای زبانی ما سعدی است. سعدی تقریبا تمام ظرفیتهای زبان فارسی را زنده کرد. در قالبهای مختلف شعر سرود و مرصعترین نثر را به نمایش گذاشت و اساسا هر کاری که بتوان با کلمات فارسی انجام داد را سعدی انجام داد. سعدی مهمترین مبلغ زبان فارسی در طول تاریخ است؛ اگر تمام کتابهای فارسی را از دست بدهیم و تنها کلیات سعدی باقی بماند؛ زبان فارسی از دست نرفته است! باید توجه داشت ما از شعرای بزرگی همچون فردوسی و حافظ اشعار بینظیری داریم اما از آنها نثر نداریم. همچنین از نویسندگان بیبدیلی همچون ابوالفضل بیهقی و ناصرخسرو و خواجهنظامالملک، متون ارزشمندی داریم اما آنها یا اصلا شاعر نبودهاند و یا در قوت شاعری به گرد پای شیخ اجل نمیرسند. این جامعیت به شعر و نثر را جز در نغمهسرای خوشالحان گلستان و بوستان نمیتواند یافت. گلستان و بوستان سعدی نه تنها شاهکارهایی ادبی، بلکه بهترین متون آموزشی برای غیرفارسیزبانان هستند. ساختار منظم، جملهبندی روان و استفاده از ضربالمثلهای حکیمانه، این آثار را به متونی جهانی تبدیل کرده که میتوانند در کنار آثار شکسپیر یا گوته در دانشگاههای جهان تدریس شوند.
مؤلفه دیگر قدرت نرم هنر است. در عصر حاضر، با رواج گوشیهای هوشمند و ویاودیها و جهانیشدن عرصه فرهنگ جز به مدد دیپلماسی هنر و صادرات هنری نمیتوان برند ملی داشت و به قدرت نرم رسید. بسیاری از مردم جهان در طول زندگی خود هرگز موفق به سفرهای بینالمللی نمیشوند اما آثار تولیدشده توسط کشورهای دور و نزدیک را از طرق مختلف میبینند یا میشنوند یا میخوانند. سعدی علاوهبر یک سخندان بزرگ، یک هنرمند است. کار سعدی کنار هم چیدن اعجابآور واژهها نیست؛ آنچه سعدی را متمایز میکند رسیدن به یک فرم هنری بیمانند در شعر فارسی است که شعر او را به مصداق اتم عبارت «رستاخیز کلمات» تبدیل میکند. سعدی میراث شعر فارسی را به تمامه از قدمای خود دریافت میکند و آن را بهترین وجه برای پسینیان خود به ارث میگذارد. امکان ندارد کسی در سرتاسر گیتی ادعای آشنایی یا هنر شعر را داشته باشد اما قله آن را نشناسد. شیخ شاب میگوید:
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهنآلوده یوسف ندریده...
چه میکند شاعر در این بیت؟ مصراع نخست هارمونی آوایی دلنشینی دارد. کوی با روی و محروم با معروف تجانس دارد و در عین حال از یک تضاد غمانگیز روایت میکند. اما در مصراع دوم برای نخستین بار، برداشت عجیب و غریبی از داستان حضرت یوسف ارائه میکند. وقتی به داستان دروغ برادران یوسف مبنی بر کشته شدن یوسف توسط گرگها فکر میکنیم، ذهنها به سمت ناجوانمردی برادران، مظلومیت یوسف و غم هجران یعقوب میرود. ذهن کسی تا پیش از سعدی به سمت گرگهای بیابان نرفته بود که متهم شدند اما طعم تن یوسف را نچشیدند. سعدی اینگونه به عمق جان مخاطب میچشاند که چقدر سخت است آدم به چیزی شناخته شود که از آن بیبهره است... اوج توانایی در زبان و توانایی در خیال را میتوان در همین یک بیت دید. سعدی هنرمندی است که بدون خواندن او، هرچقدر هم که داعیه هنرشناسی داشته باشیم، باز گرگ دهنآلوده یوسف ندریدهایم!
مؤلفه دیگر قدرت نرم حکمت است. کشورهای کهنسال و دارای تمدن به حکمای خود معروفاند؛ همچون کنفوسیوس در چین. سعدی نیز در آثار خود به التذاذ هنری و جلوهنمایی زبانی بسنده نمیکند بلکه با آجرهای کلمات دانشگاهی از معارف بنا میسازد که تنها یک دانشکده دارد و آن زندگیشناسی است.
نه مرد است آن به نزدیکِ خردمند
که با پیلِ دمان پیکار جوید
بلی مرد آن کس است از رویِ تحقیق
که چون خشم آیدش، باطل نگوید
این دو بیتی تنها از نظر زبانی فاخر نیست؛ مفهومی را هم در ذهن خواننده خود میکارد؛ مفهومی که زنده است. هر زمان خواننده این ابیات خشمگین شود و تصمیم بگیرد بد و بیراه نثار این و آن کند، این ابیات سعدی در ذهن او به جنب و جوش خواهد افتاد. آن روزی که مردم جهان با شنیدن نام ایران یاد سعدی شیراز بیفتند، ایران صاحب بزرگترین زرادخانه فرهنگی جهان خواهد بود.
قدرت نرم مؤلفههای گوناگونی دارد و ما در ایران شخصیتی داریم که میتواند به طور همزمان در چند مؤلفه گوناگون قدرت نرم برای ایران نقش ایفا کند. یکی از مؤلفههای قدرت نرم برای هر کشوری، زبان آن کشور است. هرچقدر افراد بیشتری در جهان با زبان یک کشور آشنا باشند یا به آموختن آن علاقه نشان دهند، هژمون فرهنگی آن کشور بالاتر خواهد بود. برای مثال ترکیه یا کره جنوبی همزمان با افزایش صادرات فرهنگی خود به جهان، با افزایش علاقه جهانی به آموختن زبانهای کرهای و ترکی مواجه شدند. چرا؟ چون افراد با دیدن سریالهای ترکیهای یا موزیکویدئوهای کیپاپ به زبان این آثار علاقهمند میشوند. یکی از مهمترین شخصیتهای زبانی ما سعدی است. سعدی تقریبا تمام ظرفیتهای زبان فارسی را زنده کرد. در قالبهای مختلف شعر سرود و مرصعترین نثر را به نمایش گذاشت و اساسا هر کاری که بتوان با کلمات فارسی انجام داد را سعدی انجام داد. سعدی مهمترین مبلغ زبان فارسی در طول تاریخ است؛ اگر تمام کتابهای فارسی را از دست بدهیم و تنها کلیات سعدی باقی بماند؛ زبان فارسی از دست نرفته است! باید توجه داشت ما از شعرای بزرگی همچون فردوسی و حافظ اشعار بینظیری داریم اما از آنها نثر نداریم. همچنین از نویسندگان بیبدیلی همچون ابوالفضل بیهقی و ناصرخسرو و خواجهنظامالملک، متون ارزشمندی داریم اما آنها یا اصلا شاعر نبودهاند و یا در قوت شاعری به گرد پای شیخ اجل نمیرسند. این جامعیت به شعر و نثر را جز در نغمهسرای خوشالحان گلستان و بوستان نمیتواند یافت. گلستان و بوستان سعدی نه تنها شاهکارهایی ادبی، بلکه بهترین متون آموزشی برای غیرفارسیزبانان هستند. ساختار منظم، جملهبندی روان و استفاده از ضربالمثلهای حکیمانه، این آثار را به متونی جهانی تبدیل کرده که میتوانند در کنار آثار شکسپیر یا گوته در دانشگاههای جهان تدریس شوند.
مؤلفه دیگر قدرت نرم هنر است. در عصر حاضر، با رواج گوشیهای هوشمند و ویاودیها و جهانیشدن عرصه فرهنگ جز به مدد دیپلماسی هنر و صادرات هنری نمیتوان برند ملی داشت و به قدرت نرم رسید. بسیاری از مردم جهان در طول زندگی خود هرگز موفق به سفرهای بینالمللی نمیشوند اما آثار تولیدشده توسط کشورهای دور و نزدیک را از طرق مختلف میبینند یا میشنوند یا میخوانند. سعدی علاوهبر یک سخندان بزرگ، یک هنرمند است. کار سعدی کنار هم چیدن اعجابآور واژهها نیست؛ آنچه سعدی را متمایز میکند رسیدن به یک فرم هنری بیمانند در شعر فارسی است که شعر او را به مصداق اتم عبارت «رستاخیز کلمات» تبدیل میکند. سعدی میراث شعر فارسی را به تمامه از قدمای خود دریافت میکند و آن را بهترین وجه برای پسینیان خود به ارث میگذارد. امکان ندارد کسی در سرتاسر گیتی ادعای آشنایی یا هنر شعر را داشته باشد اما قله آن را نشناسد. شیخ شاب میگوید:
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهنآلوده یوسف ندریده...
چه میکند شاعر در این بیت؟ مصراع نخست هارمونی آوایی دلنشینی دارد. کوی با روی و محروم با معروف تجانس دارد و در عین حال از یک تضاد غمانگیز روایت میکند. اما در مصراع دوم برای نخستین بار، برداشت عجیب و غریبی از داستان حضرت یوسف ارائه میکند. وقتی به داستان دروغ برادران یوسف مبنی بر کشته شدن یوسف توسط گرگها فکر میکنیم، ذهنها به سمت ناجوانمردی برادران، مظلومیت یوسف و غم هجران یعقوب میرود. ذهن کسی تا پیش از سعدی به سمت گرگهای بیابان نرفته بود که متهم شدند اما طعم تن یوسف را نچشیدند. سعدی اینگونه به عمق جان مخاطب میچشاند که چقدر سخت است آدم به چیزی شناخته شود که از آن بیبهره است... اوج توانایی در زبان و توانایی در خیال را میتوان در همین یک بیت دید. سعدی هنرمندی است که بدون خواندن او، هرچقدر هم که داعیه هنرشناسی داشته باشیم، باز گرگ دهنآلوده یوسف ندریدهایم!
مؤلفه دیگر قدرت نرم حکمت است. کشورهای کهنسال و دارای تمدن به حکمای خود معروفاند؛ همچون کنفوسیوس در چین. سعدی نیز در آثار خود به التذاذ هنری و جلوهنمایی زبانی بسنده نمیکند بلکه با آجرهای کلمات دانشگاهی از معارف بنا میسازد که تنها یک دانشکده دارد و آن زندگیشناسی است.
نه مرد است آن به نزدیکِ خردمند
که با پیلِ دمان پیکار جوید
بلی مرد آن کس است از رویِ تحقیق
که چون خشم آیدش، باطل نگوید
این دو بیتی تنها از نظر زبانی فاخر نیست؛ مفهومی را هم در ذهن خواننده خود میکارد؛ مفهومی که زنده است. هر زمان خواننده این ابیات خشمگین شود و تصمیم بگیرد بد و بیراه نثار این و آن کند، این ابیات سعدی در ذهن او به جنب و جوش خواهد افتاد. آن روزی که مردم جهان با شنیدن نام ایران یاد سعدی شیراز بیفتند، ایران صاحب بزرگترین زرادخانه فرهنگی جهان خواهد بود.
