رئیس مکتب ناب
جواد شاملو
در تفاوت واژههای سبیل و طریق و صراط، گفته میشود صراط به معنای طریق منحصره است؛ یعنی تنها مسیر. همانگونه که از طرق مختلفی میتوان به شهر مقدس مشهد رسید اما صراط مشهد، به سمت شرق است؛ تنها به سوی شرق رفتن است که ما را به مشهد میرساند؛ نه شمال و جنوب و غرب. مهمترین دعای این جهان که در فاتحهالکتاب آمده و بر ما واجب است روزی ۱۰ بار در فرائض خود آن را به زبان آوریم، درخواست قرار گرفتن در صراط مستقیم است؛ یعنی رسیدن به مسیری که تنها مسیر است و همه راهها جز آن بیراههاند. اهدنا الصراط المستقیم هر روز به ما یادآوری میکند فقط یک راه است که مقصد میرسد و حتی اندکی انحراف آن، مقصدی جز بیابانهای بیکران هلاکت نخواهد داشت.
وقتی امام جعفر صادق علیهالسلام را رئیس مکتب تشیع و خودمان را شیعه میخوانیم، نباید فراموش کنیم شیعه مکتبی نیست در عرض دیگر مکاتبی که در تاریخ اسلام بهوجود آمدند. شیعه تنها راه است، اسلام ناب همان مکتب جعفری است و دیگر اسلامها بدلاند. سکه بدل هرچند ظاهری شبیه به سکه واقعی دارد، اما بهایی ندارد؛ بهایش هیچ است.وقتی اینگونه به مکتب شیعه بنگریم بهتر در مییابیم امام جعفر صادق علیهالسلام چگونه دین را احیا و از آن صیانت فرمود. امام صادق باید با فعالیت علمی اسلام را از غیر اسلام تفکیک میداد. ایشان باید با کرسی تدریس و بیان حدیث و تربیت شاگرد همان کارستانی را به انجام میرساند که سیدالشهدا سلامالله علیه در کربلا به انجام رساند: جداسازی اسلام از نااسلام.این جداسازی چرا مهم بود؟ امروز ما این چرایی را میفهمیم. این شبها کودکان غزه اگر هنوز کسی برایشان باقی مانده باشد، با پسزمینه صدای انفجارهایی که از دور و نزدیک میشنوند، سؤال میپرسند که مگر پیامبر نفرموده مسلمانان باید یکدیگر را یاری کنند؟ مگر یک میلیارد مسلمان در این جهان زندگی نمیکنند و مگر یک میلیارد، خیلی زیاد نیست؟ پس چرا کسی ما را یاری نمیکند؟ خودمانیم! فجایع غزه فقط غرب را بیآبرو نکرد؛ هویت اسلام منهای عترت را نیز عیان ساخت.
در تفاوت واژههای سبیل و طریق و صراط، گفته میشود صراط به معنای طریق منحصره است؛ یعنی تنها مسیر. همانگونه که از طرق مختلفی میتوان به شهر مقدس مشهد رسید اما صراط مشهد، به سمت شرق است؛ تنها به سوی شرق رفتن است که ما را به مشهد میرساند؛ نه شمال و جنوب و غرب. مهمترین دعای این جهان که در فاتحهالکتاب آمده و بر ما واجب است روزی ۱۰ بار در فرائض خود آن را به زبان آوریم، درخواست قرار گرفتن در صراط مستقیم است؛ یعنی رسیدن به مسیری که تنها مسیر است و همه راهها جز آن بیراههاند. اهدنا الصراط المستقیم هر روز به ما یادآوری میکند فقط یک راه است که مقصد میرسد و حتی اندکی انحراف آن، مقصدی جز بیابانهای بیکران هلاکت نخواهد داشت.
وقتی امام جعفر صادق علیهالسلام را رئیس مکتب تشیع و خودمان را شیعه میخوانیم، نباید فراموش کنیم شیعه مکتبی نیست در عرض دیگر مکاتبی که در تاریخ اسلام بهوجود آمدند. شیعه تنها راه است، اسلام ناب همان مکتب جعفری است و دیگر اسلامها بدلاند. سکه بدل هرچند ظاهری شبیه به سکه واقعی دارد، اما بهایی ندارد؛ بهایش هیچ است.وقتی اینگونه به مکتب شیعه بنگریم بهتر در مییابیم امام جعفر صادق علیهالسلام چگونه دین را احیا و از آن صیانت فرمود. امام صادق باید با فعالیت علمی اسلام را از غیر اسلام تفکیک میداد. ایشان باید با کرسی تدریس و بیان حدیث و تربیت شاگرد همان کارستانی را به انجام میرساند که سیدالشهدا سلامالله علیه در کربلا به انجام رساند: جداسازی اسلام از نااسلام.این جداسازی چرا مهم بود؟ امروز ما این چرایی را میفهمیم. این شبها کودکان غزه اگر هنوز کسی برایشان باقی مانده باشد، با پسزمینه صدای انفجارهایی که از دور و نزدیک میشنوند، سؤال میپرسند که مگر پیامبر نفرموده مسلمانان باید یکدیگر را یاری کنند؟ مگر یک میلیارد مسلمان در این جهان زندگی نمیکنند و مگر یک میلیارد، خیلی زیاد نیست؟ پس چرا کسی ما را یاری نمیکند؟ خودمانیم! فجایع غزه فقط غرب را بیآبرو نکرد؛ هویت اسلام منهای عترت را نیز عیان ساخت.
