رمزگشایی از هشدار تجاری پکن به بازیگران بینالمللی
چرا ترامپ ناچار به عقبنشینی شد؟
سعید سبحانی
تحلیلگر حوزه روابط بینالملل
عقبنشینی اخیر ترامپ از وضع تعرفهای 145 درصدی علیه کالاهای وارداتی چین و آغاز مذاکرات واشنگتن -پکن باهدف رسیدن به یک توافق تجاری،مصادیق عینی عقبنشینی رئیسجمهور آمریکا از نبرد اقتصادی تمامعیاری است که تعهد داده بود آن را تا پایان ادامه دهد. سؤال اصلی اینجاست که چه عاملی غیر از آشفتگی بازارهای داخلی آمریکا( خصوصا والاستریت) منجر به این عقبنشینی ناخواسته از سوی کاخ سفید شد؟
• هشدار صریح چین
حدود یکماه قبل،هشدار صریح و متفاوت پکن به کشورهایی که در جنگ تعرفهای آمریکا علیه چین با واشنگتن همراهی میکنند، موردتوجه بسیاری از تحلیلگران مسائل اقتصادی، حقوقی و بینالمللی قرار گرفت. این هشدار از این لحاظ متفاوت است که نبرد اقتصادی آمریکا-چین را از وضعیت مستقیم خارج ساخته و دیگر بازیگران بینالمللی را نهفقط بهصورت غیرمستقیم، بلکه بهصورت مستقیم در این معادله پیچیده و چند مجهولی دخیل ساخته است. پکن به کشورهای جهان هشدار داد که هرگونه توافق تجاری با آمریکا که به ضرر چین باشد، با واکنش شدید مواجه خواهد شد. دولت چین تأکید کرد که سیاست«مماشات با متجاوز»نهتنها صلحآمیز نیست، بلکه به بیثباتی جهانی دامن میزند.
• پکن سیاست مماشات با متجاوز را چگونه تفسیر میکند؟
سؤال اصلی اینجاست که مصداق کشورها و بازیگرانی که با واشنگتن در جنگ تعرفهای علیه چین مماشات میکنند چیست؟ آیا بازیگرانی که تحتفشارهای مستمر آمریکا ناچار به کاهش سطح مراودات تجاری خود با پکن میشوند، در چارچوب همین تعریف قرار گرفته و مشمول اهداف جنگ اقتصادی متقابل چین علیه آمریکا میشوند؟! اینها سؤالاتی هستند که هنوز چینیها پاسخ مشخصی در قبال آن ندادهاند اما کلیت این هشدار بیسابقه، میتواند مقدمهای برای ورود پکن به فاز عملیاتی این تهدید باشد. بر اساس این استراتژی، کشورهایی که ( حتی بهصورت جبری) ناگزیر به پذیرش سیاستهای تعرفهای واشنگتن میشوند ، با عواقب و تبعاتی ازجمله افزایش تعرفههای صادراتی و کاهش سطح واردات محصولات ضروری خود از چین مواجه خواهند شد.صورتمسئله تا حدود زیادی شفاف است.همانگونه که ترامپ از کشورهای عضو جامعه جهانی خواسته میان واشنگتن و پکن یک گزینه را انتخاب کنند، چینیها نیز اکنون از آنها خواستهاند انتخاب مشابهی را صورت دهند و البته متوجه تبعات آن نیز باشند. همین مسئله میتواند کشورهای دنیا را بر آن سازد تا بهجای انتخاب میان دو گزینه، به واشنگتن جهت پایان دادن به سیاستهای سلبی خود علیه پکن فشارهایی وارد سازند. نباید فراموش کرد که علیرغم جذابیت خاص بازار آمریکا برای بسیاری از کشورها، آنها قدرت پس زدن و عبور از فرصتهای اقتصادی و تجاری نهفته و آشکار در بازار چین را ندارند.
• از مرحله سکوت تا مرحله تحریم
چینیها قبل از عقبنشینی اخیر ترامپ عملا هشدار دادند که دامنه جنگ اقتصادی واشنگتن علیه خود را به همه دنیا تعمیم خواهند داد و از این طریق، هزینههای کاهش قدرت مانور تجاری خود را متوجه دیگر اعضای جامعه بینالملل خواهند ساخت. از سوی دیگر دونالد ترامپ نیز حداقل تاکنون کمترین انعطافی در خصوص عقبنشینی از جنگ تجاری با چین از خود نشان نداده است. در اینجا، چینیها از استراتژی رصد و سکوت فاصله گرفته و از استراتژی تحریم رونمایی کردهاند. بر این مبنا، هرگونه همراهی کشورها باسیاستهای تعرفهای آمریکا برای آنها هزینهساز خواهد بود و مهمترین مصداق پررنگ این هزینه نیز از دست دادن بازار چین است. ممکن است بهزودی وزارت بازرگانی چین ابعاد عینیتری از چگونگی جریمه و تحریم کشورهای همراه آمریکا در عرصه جنگ تجاری را ترسیم کند.این موضوع برای بسیاری از کشورهای دنیا، خصوصا کشورهایی که دارای بدهی خارجی زیاد به پکن هستند شدیدا غیرقابل تحمل و هزینهساز خواهد بود. این همان سیاست یارگیری چینیها در جنگ اقتصادی با آمریکاست. نباید فراموش کرد که مصدر و آغازگر این جنگ، واشنگتن بوده و از این لحاظ، بازیگران بینالمللی بهطور طبیعی بیش از چین، دولت ترامپ را در این خصوص مورد سرزنش قرار میدهند.
• آیا چین وارد مرحله«بلاک»میشود؟
دغدغه بازیگران بینالمللی به این نقطه ختم نمیشود. ممکن است چینیها علاوه بر تحریم کشورها و شرکتهایی که با آمریکا وارد تجارت یکجانبه میشوند، استراتژی بلاک را در مراحل آتی در پیش گیرند. بلاک نمودی از تحریم ثانویه است. به این معنا که یک کشور نه تنها مستقیما دیگران را تحریم میکند، از شرکای تجاری خود نیز میخواهد کشور یا کشورهای هدف را تحریم کنند. این همان مرحله پایانی جنگ اقتصادی میان چین و آمریکاست که از آن تحت عنوان جنگ جهانی تجارت یاد میشود. در این میان، شرکتهای خصوصی و دولتی در سرتاسر دنیا بهصورت ناخواسته وارد مناقشهای میشوند که در آن، باید در یک جبهه ( با محوریت چین یا آمریکا) قرار گیرند .به عبارت بهتر، در اینجا جنگ سرد اقتصادی میان دو بازیگر شرقی و غربی ، تبدیل به جنگ دو جبهه یا بلوک با یکدیگر خواهد شد. بدیهی است که در چنین مناقشهای، سازمان تجارت جهانی نیز قدرت حکمیت و واسطهگری خود را از دست خواهد داد زیرا این نهاد بینالمللی نیز ناگزیر خود را در جبهه طرفدار چندجانبه گرایی اقتصادی ( جبهه اقتصادی چین) تعریف میکند.
• جنگ اقتصادی در کدام مرحله متوقف میشود؟
دغدغه پایانی، معطوف به زمان و چگونگی توقف جنگ اقتصادی میان آمریکا و چین است. در این میان، دو سناریو وجود دارد:نخستین و خوشبینانه ترین احتمال، توقف جنگ اقتصادی پکن و واشنگتن در مرحله کنونی( مرحله یارگیری و تحریم یکجانبه) است. این احتمال، تنها در صورتی رخ میدهد که مذاکرات اقتصادی طرفین باهدف رسیدن به توافقی متوازن هر چه سریعتر به نتیجه برسد. در این میان، تابآوری بازارهای آمریکا و اروپا نیز نسبت به جنگ تجاری ترامپ با دیگر کشورها( خصوصا چین) کاهش یافته و همین مسئله دستان رئیسجمهور آمریکا را نسبت به قبل بستهتر و قدرت مانور وی در جنگ تعرفهای را محدودتر ساخته است.
دومین احتمال، معطوف به شکلگیری ابعاد منازعه در بالاترین و گستردهترین سطح ممکن است.جایی که طرفین علاوه بر پیشبرد جنگ اقتصادی با یکدیگر، منافع تجاری دیگر کشورها را نیز مستقیما در فضای منازعه دخیل میسازند. هراندازه منازعه رادیکالتر و انگیزههای طرفین برای کنشگری یا واکنش در این جنگ اقتصادی بیشتر شود، کنترل و مدیریت منازعه بهمراتب از مرحله کنونی دشوارتر خواهد شد.
تحلیلگر حوزه روابط بینالملل
عقبنشینی اخیر ترامپ از وضع تعرفهای 145 درصدی علیه کالاهای وارداتی چین و آغاز مذاکرات واشنگتن -پکن باهدف رسیدن به یک توافق تجاری،مصادیق عینی عقبنشینی رئیسجمهور آمریکا از نبرد اقتصادی تمامعیاری است که تعهد داده بود آن را تا پایان ادامه دهد. سؤال اصلی اینجاست که چه عاملی غیر از آشفتگی بازارهای داخلی آمریکا( خصوصا والاستریت) منجر به این عقبنشینی ناخواسته از سوی کاخ سفید شد؟
• هشدار صریح چین
حدود یکماه قبل،هشدار صریح و متفاوت پکن به کشورهایی که در جنگ تعرفهای آمریکا علیه چین با واشنگتن همراهی میکنند، موردتوجه بسیاری از تحلیلگران مسائل اقتصادی، حقوقی و بینالمللی قرار گرفت. این هشدار از این لحاظ متفاوت است که نبرد اقتصادی آمریکا-چین را از وضعیت مستقیم خارج ساخته و دیگر بازیگران بینالمللی را نهفقط بهصورت غیرمستقیم، بلکه بهصورت مستقیم در این معادله پیچیده و چند مجهولی دخیل ساخته است. پکن به کشورهای جهان هشدار داد که هرگونه توافق تجاری با آمریکا که به ضرر چین باشد، با واکنش شدید مواجه خواهد شد. دولت چین تأکید کرد که سیاست«مماشات با متجاوز»نهتنها صلحآمیز نیست، بلکه به بیثباتی جهانی دامن میزند.
• پکن سیاست مماشات با متجاوز را چگونه تفسیر میکند؟
سؤال اصلی اینجاست که مصداق کشورها و بازیگرانی که با واشنگتن در جنگ تعرفهای علیه چین مماشات میکنند چیست؟ آیا بازیگرانی که تحتفشارهای مستمر آمریکا ناچار به کاهش سطح مراودات تجاری خود با پکن میشوند، در چارچوب همین تعریف قرار گرفته و مشمول اهداف جنگ اقتصادی متقابل چین علیه آمریکا میشوند؟! اینها سؤالاتی هستند که هنوز چینیها پاسخ مشخصی در قبال آن ندادهاند اما کلیت این هشدار بیسابقه، میتواند مقدمهای برای ورود پکن به فاز عملیاتی این تهدید باشد. بر اساس این استراتژی، کشورهایی که ( حتی بهصورت جبری) ناگزیر به پذیرش سیاستهای تعرفهای واشنگتن میشوند ، با عواقب و تبعاتی ازجمله افزایش تعرفههای صادراتی و کاهش سطح واردات محصولات ضروری خود از چین مواجه خواهند شد.صورتمسئله تا حدود زیادی شفاف است.همانگونه که ترامپ از کشورهای عضو جامعه جهانی خواسته میان واشنگتن و پکن یک گزینه را انتخاب کنند، چینیها نیز اکنون از آنها خواستهاند انتخاب مشابهی را صورت دهند و البته متوجه تبعات آن نیز باشند. همین مسئله میتواند کشورهای دنیا را بر آن سازد تا بهجای انتخاب میان دو گزینه، به واشنگتن جهت پایان دادن به سیاستهای سلبی خود علیه پکن فشارهایی وارد سازند. نباید فراموش کرد که علیرغم جذابیت خاص بازار آمریکا برای بسیاری از کشورها، آنها قدرت پس زدن و عبور از فرصتهای اقتصادی و تجاری نهفته و آشکار در بازار چین را ندارند.
• از مرحله سکوت تا مرحله تحریم
چینیها قبل از عقبنشینی اخیر ترامپ عملا هشدار دادند که دامنه جنگ اقتصادی واشنگتن علیه خود را به همه دنیا تعمیم خواهند داد و از این طریق، هزینههای کاهش قدرت مانور تجاری خود را متوجه دیگر اعضای جامعه بینالملل خواهند ساخت. از سوی دیگر دونالد ترامپ نیز حداقل تاکنون کمترین انعطافی در خصوص عقبنشینی از جنگ تجاری با چین از خود نشان نداده است. در اینجا، چینیها از استراتژی رصد و سکوت فاصله گرفته و از استراتژی تحریم رونمایی کردهاند. بر این مبنا، هرگونه همراهی کشورها باسیاستهای تعرفهای آمریکا برای آنها هزینهساز خواهد بود و مهمترین مصداق پررنگ این هزینه نیز از دست دادن بازار چین است. ممکن است بهزودی وزارت بازرگانی چین ابعاد عینیتری از چگونگی جریمه و تحریم کشورهای همراه آمریکا در عرصه جنگ تجاری را ترسیم کند.این موضوع برای بسیاری از کشورهای دنیا، خصوصا کشورهایی که دارای بدهی خارجی زیاد به پکن هستند شدیدا غیرقابل تحمل و هزینهساز خواهد بود. این همان سیاست یارگیری چینیها در جنگ اقتصادی با آمریکاست. نباید فراموش کرد که مصدر و آغازگر این جنگ، واشنگتن بوده و از این لحاظ، بازیگران بینالمللی بهطور طبیعی بیش از چین، دولت ترامپ را در این خصوص مورد سرزنش قرار میدهند.
• آیا چین وارد مرحله«بلاک»میشود؟
دغدغه بازیگران بینالمللی به این نقطه ختم نمیشود. ممکن است چینیها علاوه بر تحریم کشورها و شرکتهایی که با آمریکا وارد تجارت یکجانبه میشوند، استراتژی بلاک را در مراحل آتی در پیش گیرند. بلاک نمودی از تحریم ثانویه است. به این معنا که یک کشور نه تنها مستقیما دیگران را تحریم میکند، از شرکای تجاری خود نیز میخواهد کشور یا کشورهای هدف را تحریم کنند. این همان مرحله پایانی جنگ اقتصادی میان چین و آمریکاست که از آن تحت عنوان جنگ جهانی تجارت یاد میشود. در این میان، شرکتهای خصوصی و دولتی در سرتاسر دنیا بهصورت ناخواسته وارد مناقشهای میشوند که در آن، باید در یک جبهه ( با محوریت چین یا آمریکا) قرار گیرند .به عبارت بهتر، در اینجا جنگ سرد اقتصادی میان دو بازیگر شرقی و غربی ، تبدیل به جنگ دو جبهه یا بلوک با یکدیگر خواهد شد. بدیهی است که در چنین مناقشهای، سازمان تجارت جهانی نیز قدرت حکمیت و واسطهگری خود را از دست خواهد داد زیرا این نهاد بینالمللی نیز ناگزیر خود را در جبهه طرفدار چندجانبه گرایی اقتصادی ( جبهه اقتصادی چین) تعریف میکند.
• جنگ اقتصادی در کدام مرحله متوقف میشود؟
دغدغه پایانی، معطوف به زمان و چگونگی توقف جنگ اقتصادی میان آمریکا و چین است. در این میان، دو سناریو وجود دارد:نخستین و خوشبینانه ترین احتمال، توقف جنگ اقتصادی پکن و واشنگتن در مرحله کنونی( مرحله یارگیری و تحریم یکجانبه) است. این احتمال، تنها در صورتی رخ میدهد که مذاکرات اقتصادی طرفین باهدف رسیدن به توافقی متوازن هر چه سریعتر به نتیجه برسد. در این میان، تابآوری بازارهای آمریکا و اروپا نیز نسبت به جنگ تجاری ترامپ با دیگر کشورها( خصوصا چین) کاهش یافته و همین مسئله دستان رئیسجمهور آمریکا را نسبت به قبل بستهتر و قدرت مانور وی در جنگ تعرفهای را محدودتر ساخته است.
دومین احتمال، معطوف به شکلگیری ابعاد منازعه در بالاترین و گستردهترین سطح ممکن است.جایی که طرفین علاوه بر پیشبرد جنگ اقتصادی با یکدیگر، منافع تجاری دیگر کشورها را نیز مستقیما در فضای منازعه دخیل میسازند. هراندازه منازعه رادیکالتر و انگیزههای طرفین برای کنشگری یا واکنش در این جنگ اقتصادی بیشتر شود، کنترل و مدیریت منازعه بهمراتب از مرحله کنونی دشوارتر خواهد شد.
تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
لازمه جهانیسازی تجهیزات پزشکی داخلی تقویت سیستم تنظیمکننده است
-
تکمیل وتوسعه زنجیره ارزش یک الزام اقتصادی است
-
تجهیزات پزشکی ایرانی در مسیر جهانیشدن
-
تکنیک خلق گزارههای کاذب در مذاکرات
-
رژیم اسرائیل به دنبال امحای استعماری فلسطین است
-
چرا ترامپ ناچار به عقبنشینی شد؟
-
سالمندی فصلی از فصلهای زندگی
-
جنجالهای ناتمام مهاجرتی ترامپ
-
وقتی کانادا چشم به اتحادیه اروپا میدوزد!
-
مسیر توسعه پایدار انرژیهای پاک



