رفتار دوگانه اروپا در مسئله ایران

سران کشورهای انگلیس،آلمان و فرانسه طی هفته‌های اخیر ادبیات وقیحانه‌ای را در قبال فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته‌اند. بخش اعظمی از این وقاحت،منبعث از توانایی بالقوه اروپائیان در استناد به مکانیسم ماشه است.اسنپ‌بک (Snapback) یا همان مکانیسم ماشه بخشی از برجام بود که در آن کشور‌های اروپایی اجازه داشتند درصورتی‌که ایران را ناقض برجام تشخیص دهند روند بازگشت تحریم‌های بین‌المللی علیه آن را آغاز کنند. مکانیسمی که البته صرفا تا ۱۸ اکتبر سال آینده معتبر است و پس‌ازآن کشور‌های عضو برجام اجازه استفاده از آن را نخواهند داشت؛ بنابراین شاید بتوان حدس زد که دلیل فشار تروئیکای اروپایی به ایران در این روز‌ها چیست.واقعیت امر این است که تروئیکای اروپایی
 به دلیل عدم پایبندی حداقلی نسبت به تعهدات اقتصادی و اعتباری خود در توافق برجام، عملا تفاوتی با آمریکا( به‌عنوان بازیگری که رسما از برجام خارج شده است ) ندارند. ازاین‌رو استناد احتمالی آن‌ها به مکانیسم ماشه مترادف با استفاده آن‌ها از یک «حق نامشروع» خواهد بود. در چنین شرایطی دلیلی تنها یک راه
 پیش روی کشورمان خواهد بود:افزایش هزینه‌های استناد تروئیکای اروپایی به این حق نامشروع.جمهوری اسلامی ایران بارها به تروئیکای اروپایی در خصوص باج‌گیری از تهران با اهرم مکانیسم ماشه هشدار داده‌اند. این هشدارها قطعا نه‌تنها پای میز مذاکرات با سه کشور اروپایی ( که موازی با مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا برگزار می‌شود)،بلکه در مواضع صریح و آشکار دیپلمات‌ها و دستگاه سیاست خارجی کشورمان باید ظهور و بروز پیدا کند. خروج از ان پی تی،اخراج بازرسان آژانس،حق استناد به برنامه هسته‌ای تسلیحاتی و پنهان‌سازی ذخایر اورانیوم غنی‌شده ازجمله اقدامات و گزینه‌هایی است که تهران در صورت فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های چندجانبه شورای امنیت سازمان ملل متحد قدرت اعمال آن‌ها را خواهد داشت. آنچه وقاحت اروپائیان را در برهه کنونی و ماه‌های آتی مهار خواهد ساخت،مدارا یا امتیازدهی به مثلث بی تعهد اروپایی نبوده و نخواهد بود. قطعا قدرت سخت ایران مهم‌ترین عامل تضمین کننده در این مسیر تلقی می‌شود. اروپائیان سیاست‌ها و راهبردهای خود را بر مبنای «هزینه»و«فایده»می‌چینند،از این روکاهش فایده و افزایش هزینه‌های راهبردی غرب تنها اهرم قابل استناد و توجهی است که ما باید آن را در برابر کنشگری احتمالی سه کشور فرانسه،انگلیس و آلمان حفظ کنیم.در این میان گزاره‌ای وجود دارد که باید به‌کرات برای تروئیکای اروپایی مطرح و ملکه ذهن آن‌ها گردد،این‌که استراتژی باج‌گیری از ایران هیچ‌گاه با قرینه و واکنشی تحت عنوان باج‌دهی ایران به اروپائیان مواجه نخواهد شد.استراتژی مقاومت فعال به‌مراتب کارآمدتر از چیزی است که در ذهن سران اروپایی می‌گذرد. بهتر است اروپائیان چنین مواجهه و تقابل تمام‌عیاری را با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی امتحان نکنند.
رفتار دوگانه اروپا در مسئله ایران