جامعه به مرهمهایی همچون شیخ حسین نیاز دارد
پیر روضه
جواد شاملو
شیخ از وقتی یادم است شخصیت خاص خودش را داشته است. یک مدل حرف زدن، یک مدل روضه خواندن، یک مدل گریه کردن. از وقتی هم که یادم است پامنبریهای خودش را داشته و باز از وقتی که یادم میآید یکی از خاصترین مجلسهای تهران را در لیالی قدر برگزار کرده. شیخ حسین در تمام این سالها هیچ وقت سیاسی نبود. انقلابی بود اما هیچ گاه با برچسب یک سخنران سیاسی بالای منبر نرفت و هویت سیاسی خاصی را به خود نپذیرفت. این انتخاب او و امثال اوست. شیخ حسین و روحانیونی مثل او هیچ گاه سخنی در تضعیف نظام نگفتهاند اما هیچ گاه نیز ورود مستقیم به مسائل سیاسی نداشتهاند. این یک انتخاب است. برخی باید اینگونه باشند. جامعه نیاز دارد به افرادی که در نقطه مورد اجماع و وفاق مؤمنان میایستند. افرادی که همراهیشان با انقلاب و نظام روشن است اما جهدی در راستای فریاد کردن مواضع سیاسی ندارند و ذاتا هم سیاسی نیستند. آنها خیمهای را شکل میدهند که سلایق مختلف را پوشش دهد و ذیل آن، مرزبندیها کمرنگتر باشد. وجود آنها به معنای نفی یا مذمت مجالس و سخنرانان و عالمان و مداحان سیاسی نیست، آنها کار خودشان را میکنند و دیگران هم کار خودشان را. جامعه نیاز دارد به افرادی همچون شیخ حسین که بتوانند آزادانه با همه ارتباط بگیرند. در هر رشتهای، همچون افرادی مورد نیاز جوامعی مثل جامعه ماست که از تعدد سلایق، نظرات، طیفها، جریانها و گسلها بهرهمند است و در بسیاری مواقع از این تنوع و تکثر رنج میبرد و آسیب میبیند. جامعه ما ذاتا متکثر است؛ یعنی حتی یک رنگترین اقشار و طیفها نیز در درون خود به سرعت گرفتار مرزبندی و تعارضها و تضادها میشوند. در چنین احوالی باید باشند کسانی که روی نخ تسبیح جامعه تأکید کنند و بر مسائل دیگر تأکید کمتری داشته باشند و البته رفتار و گفتارشان تعارضی هم با انقلاب و نظام و آرمانهای آن نداشته باشد. یکی از مهمترین نخ تسبیحهای جامعه ما سیدالشهداء علیهالسلام، اشک بر ایشان و عزاداری برای ایشان. شیخ حسین انصاریان در مقام یک منبری، روی این اصل تکیه کرده و ترجیح داده پیر روضه بماند. او در برهههای مختلف کلامی در تقویت مخالفان نظام، فتنهگران و معاندان و کلامی در تضعیف بزرگان و شهیدان و آرمانهای نظام نگفته. بلکه برعکس، همواره در مقام تجلیل از شهدا و بزرگان نظام برآمده.
حال برخی ما به استناد یک دیدار، بدون آنکه اطلاعی از ماهیت و محتوای آن داشته باشیم، بنا به محکومیت این پیرغلام اباعبدالله الحسین علیهالسلام گذاشتهایم. گویی فراموش کردهایم جامعه از نظر فرهنگی تا چه حد متکثر شده و نسلهای جدید چقدر از ادبیات و گویش ما دور شدهاند و عامه مردم که در رنج معیشتاند تا چه حد از دعواهای سیاسی دلزدهاند. کجاست سعه صدر مولای متقیان، که جنایتکار رذلی همچون مغیرة بن شعبه به محضرش میرفت و به خود اجازه میداد به مظهر عدل و عقل مشورت بدهد؟
شیخ از وقتی یادم است شخصیت خاص خودش را داشته است. یک مدل حرف زدن، یک مدل روضه خواندن، یک مدل گریه کردن. از وقتی هم که یادم است پامنبریهای خودش را داشته و باز از وقتی که یادم میآید یکی از خاصترین مجلسهای تهران را در لیالی قدر برگزار کرده. شیخ حسین در تمام این سالها هیچ وقت سیاسی نبود. انقلابی بود اما هیچ گاه با برچسب یک سخنران سیاسی بالای منبر نرفت و هویت سیاسی خاصی را به خود نپذیرفت. این انتخاب او و امثال اوست. شیخ حسین و روحانیونی مثل او هیچ گاه سخنی در تضعیف نظام نگفتهاند اما هیچ گاه نیز ورود مستقیم به مسائل سیاسی نداشتهاند. این یک انتخاب است. برخی باید اینگونه باشند. جامعه نیاز دارد به افرادی که در نقطه مورد اجماع و وفاق مؤمنان میایستند. افرادی که همراهیشان با انقلاب و نظام روشن است اما جهدی در راستای فریاد کردن مواضع سیاسی ندارند و ذاتا هم سیاسی نیستند. آنها خیمهای را شکل میدهند که سلایق مختلف را پوشش دهد و ذیل آن، مرزبندیها کمرنگتر باشد. وجود آنها به معنای نفی یا مذمت مجالس و سخنرانان و عالمان و مداحان سیاسی نیست، آنها کار خودشان را میکنند و دیگران هم کار خودشان را. جامعه نیاز دارد به افرادی همچون شیخ حسین که بتوانند آزادانه با همه ارتباط بگیرند. در هر رشتهای، همچون افرادی مورد نیاز جوامعی مثل جامعه ماست که از تعدد سلایق، نظرات، طیفها، جریانها و گسلها بهرهمند است و در بسیاری مواقع از این تنوع و تکثر رنج میبرد و آسیب میبیند. جامعه ما ذاتا متکثر است؛ یعنی حتی یک رنگترین اقشار و طیفها نیز در درون خود به سرعت گرفتار مرزبندی و تعارضها و تضادها میشوند. در چنین احوالی باید باشند کسانی که روی نخ تسبیح جامعه تأکید کنند و بر مسائل دیگر تأکید کمتری داشته باشند و البته رفتار و گفتارشان تعارضی هم با انقلاب و نظام و آرمانهای آن نداشته باشد. یکی از مهمترین نخ تسبیحهای جامعه ما سیدالشهداء علیهالسلام، اشک بر ایشان و عزاداری برای ایشان. شیخ حسین انصاریان در مقام یک منبری، روی این اصل تکیه کرده و ترجیح داده پیر روضه بماند. او در برهههای مختلف کلامی در تقویت مخالفان نظام، فتنهگران و معاندان و کلامی در تضعیف بزرگان و شهیدان و آرمانهای نظام نگفته. بلکه برعکس، همواره در مقام تجلیل از شهدا و بزرگان نظام برآمده.
حال برخی ما به استناد یک دیدار، بدون آنکه اطلاعی از ماهیت و محتوای آن داشته باشیم، بنا به محکومیت این پیرغلام اباعبدالله الحسین علیهالسلام گذاشتهایم. گویی فراموش کردهایم جامعه از نظر فرهنگی تا چه حد متکثر شده و نسلهای جدید چقدر از ادبیات و گویش ما دور شدهاند و عامه مردم که در رنج معیشتاند تا چه حد از دعواهای سیاسی دلزدهاند. کجاست سعه صدر مولای متقیان، که جنایتکار رذلی همچون مغیرة بن شعبه به محضرش میرفت و به خود اجازه میداد به مظهر عدل و عقل مشورت بدهد؟

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
بریکس از دریچه آینده اقتصاد جهان
-
حضور در بریکس فرصتهای کمنظیری را خلق خواهد کرد
-
موتور محرکه پیشرفت استفاده از توان دانشبنیانها در بستر تولید است
-
فرصتی بزرگ برای توسعه چندجانبهگرایی
-
ترامپ ماسک خود را برداشت!
-
روایتگری یکجانبه از جنگ اوکراین
-
از سوگواری تا اختلال سوگواری
-
پیر روضه
-
رفتار دوگانه اروپا در مسئله ایران
-
کاهش وابستگی ارزی با تجارت کالایی