غزه بی‌نان و جهان بی‌انسان

مسعود پیرهادی
در جهان امروز، گاهی درد از زبانِ آمار هم عبور می‌کند. جایی که عددها به گریه می‌افتند و انسان، دیگر نه با گلوله، که با گرسنگی کشته می‌شود. غزه، این روزها تصویر روشنی‌ست از یک نسل‌کشی آرام اما مستمر؛ نسل‌کشی با مُهر سکوتِ جهانی، با امضای بی‌عملی کشورهای اسلامی و با نظاره‌گری سردِ افکار عمومی.
بر پایه گزارش‌های رسمی نهادهای بین‌المللی، بیش از ۹۶٪ جمعیت نوار غزه در وضعیت بحرانی امنیت غذایی قرار دارند و حدود نیم میلیون نفر عملا در آستانه قحطی‌اند.
یونیسف هشدار داده ۷۱هزار کودک و ۱۷هزار مادر نیازمند درمان فوری سوءتغذیه هستند، و تنها طی چند روز اخیر، ده‌ها تن – بیشترشان کودک – از گرسنگی جان باخته‌اند.
این، صورتِ عریان فاجعه است. نه در حاشیه آفریقا، که در قلب سرزمینی که جهان، هر روز آن را در قاب‌های رسانه‌ای‌اش می‌بیند. و باز هم انگار چیزی نمی‌بیند.
سؤال اصلی نه این است که چرا اسرائیل چنین کرده؛ که پاسخ آن، در تاریخ‌ خون‌آلود این رژیم پیداست. پرسش اصلی‌تر آن است که:
«جهان چرا تماشا می‌کند؟»
«مسلمانان چرا فقط محکوم می‌کنند؟»
«نهادهای حقوق بشری چرا فقط هشدار می‌دهند؟»
محکومیت‌های سیاسی، طنین تهیِ تکرارند؛ مثل طبلی بی‌صدا. صدها نشست و بیانیه و قطعنامه صادر شده، اما جز چند حرکت نمایشی نه نان به سفره‌ای رسیده، نه دارویی به زخمی. سازمان ملل آمار می‌دهد، یونیسف هشدار می‌دهد، اما وقتی هیچ کشوری، هیچ اتحادی، هیچ حاکمی، اراده‌ای برای اقدام ندارد، آمارها چه تغییری می‌آورند؟ وقتی حتی کمک‌های بشردوستانه، گروگان سیاست و فشارهای بین‌المللی‌ شده‌اند، چه انتظاری از نان و دارو می‌توان داشت؟
دردناک‌تر از این، غیبت مطلق عمده کشورهای اسلامی‌ست؛ سرزمین‌هایی که نام اسلام را با خود دارند، اما درباره غزه تنها بیانیه اداری صادر می‌کنند.
ملت‌های مسلمان اگر یک‌صدا اراده می‌کردند، آیا غزه این‌گونه تنها می‌ماند؟
آیا نان، همچنان سلاحی برای کشتار می‌شد؟
امروز در غزه، مرگ نه در سنگر، که در صف غذا اتفاق می‌افتد. امروز، کشتار نه در کوچه‌های جنگ، که در سایه بی‌تفاوتی جهان انجام می‌شود.
و این، از هر جنایتی هولناک‌تر است:
آن‌جا که «بی‌تفاوتی» بدل به «هم‌دستی» می‌شود.
اکنون زمان آن است که انسان‌ها دوباره به انسانیت فکر کنند؛ که صدای غزه را به گوش خودشان برسانند؛ که فشار را از پشت صفحه‌های موبایل بیرون بکشند و به خیابان، به سازمان، به رفتار واقعی بدل کنند.
ما مسئولیم، نه فقط به‌عنوان مسلمان، بلکه به‌عنوان انسان.
و فردا که تاریخ این روزها را می‌نویسد، از ما خواهد پرسید:
وقتی غزه از گرسنگی می‌مرد، تو چه کردی؟ فقط تماشا کردی؟
غزه بی‌نان و جهان بی‌انسان