متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «پاسیاد پسر خاک» زندگینامه شهید سیّدعلیاکبر ابوترابیفرد منتشر شد
مجاهد کتوم
در بیستمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، همراه با رویداد ملّی «آزادگان ایران» و گرامی داشت یاد و راه آزادگان سرافراز و بهویژه بزرگداشت سیّد آزادگان، شهید سیّدعلیاکبر ابوترابیفرد، تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «پاسیاد پسر خاک»، جمعهشب، ۷ شهریور ۱۴۰۴ در قزوین پایتخت آزادگان ایران منتشر شد.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
ــ زندگی این مجاهد فی سبیل الله در شمار پرحادثهترین و درسآموزترین زندگیها و حقّا کمنظیر است.
اوّل بار او را در سالهای اوّل دهه پنجاه در منزل خودمان در مشهد زیارت کردم. شهید اندرزگو او را آورده بود و به او ابراز اعتماد کرد. پرسیدم شما با آقای آقاسیدعباس قزوینی که از آشنایان ما در قم بود نسبتی دارید؟ گفت پسر اویم. پسازآن یکبار در همان سالها او را در جلو زندان اوین دیدم و یکبار در جمع نیروهای اعزامی قزوین در ستاد جنگهای نامنظم. و پس از بازگشت از اسارت چند سال با ایشان همکاری نزدیک داشتیم. ولی این حجم و کیفیت مجاهدت عالی را هیچکس نمیتوانست از ظاهر فروتن و کتومِ او حدس بزند.
رحمت و رضوان الهی بر او. نمیتوانم تردید کنم در اینکه او در شمار شهیدان عالیمقام است. این کتاب بسیار خوب و هنرمندانه تنظیم شده است. دست نویسنده درد نکند.
حجتالاسلام سیّدعلیاکبر ابوترابی از فعّالان انقلاب اسلامی در عرصه مبارزات و از رزمندگان دفاع مقدّس است که در سال ۱۳۵۹ به اسارت دشمن بعثی درمیآید. ایشان به مدّت 10 سال در اردوگاههای عراق در اسارت به سر میبرد و به دلیل کمکرسانی به سایر اسرا، به ایشان لقب «سیّد آزادگان» را میدهند.
«سالهای مجاهدت خاموش و دشوار آزادگان عزیز ما در اسارتگاههای عراق، ازجمله مقاطع فراموشنشدنی تاریخ پُرشکوه ما است. لحظهلحظهی آن روزها و شبهای فراموشنشدنی، سرشار از درس و خاطره و افتخار است. و یاد گرامی عالم مجاهد بزرگوار، مرحوم حجتالاسلام آقای سیّدعلیاکبر ابوترابی ــ که اردوگاههای اسارت را به مدرسه بزرگی از تقوا و آگاهی و استقامت تبدیل کرده بود ــ همواره در چشم ملّت ایران گرامی و پایدار است». ۱۳۸۱/۵/۲۴
رفتار ایشان بهگونهای بود که «در میان آزادگان، معلّم معنوی آنها مرحوم ابوترابی» ۱۳۸۲/۹/۲۵ بود. «آدم وقتی این جوانان را میبیند که با چه بیتابیای این مدّت را گذراندند و به ایشان مراجعه کردند و ایشان هم نرم و ملایم و دلنشین برخورد کرده و هرکسی را به فراخور حال خودش جواب داده و همه را بهجای خود نشانده و ملاحظهشان را کرده است، متوجّه میشود که به چنین انسان مسئولی چه گذشته است.» ۱۳۶۹/۶/۲۵ درواقع، «باید بگوییم که بلاتشبیه مثل حضرت زینب سلامالله علیها رفتار کرده است. در دوران اسارت، آن بزرگوار واقعاً همینطور بوده است؛ یعنی رکنی بوده که همه به او پناه میبردند. خیلی سخت بوده است.» ۱۳۶۹/۶/۲۵ لذا ویژگی مهم آقای ابوترابی همین پناه بودن برای جوانان اسیر در زندانهای عراق بوده است. رهبر انقلاب اینگونه از اهمّیّت نقش ایشان یاد میکنند: «من میدانم در این دوران دهساله اسارت، که شما ملجأ این جوانان بودید و به شما مراجعه میکردند، به شما چه گذشته است. واقعاً در زندان اینگونه است. البتّه محیط اسارت با محیط زندان خیلی فرق دارد؛ قاعدتاً بدتر از زندان است. زندانبانان [محیط اسارت] کسانی هستند که مردن زندانی برایشان اصلاً اهمّیّتی ندارد. آنوقتها ما که در زندان بودیم، این زندانبان مأمور بود که نگذارد ما بمیریم؛ اگر هم میخواستیم بمیریم، او نمیگذاشت! این، برایشان وظیفه بود. امّا در محیط اسارت، اینطور نیست؛ چنانچه واقعه مختصری اتّفاق بیفتد، ممکن است با تیر بزنند و بکشند. آنوقت در چنین محیطی، این جوانان در سطوح مختلف فکری و روحیهای، دائم جایی میخواهند که به آن پناه ببرند. آقای ابوترابی همان کسی بوده که همه به او پناه میبردند. واقعاً از درون به انسان خیلی سخت میگذرد و خیلی کاهیده میشود؛ چون کسی که همه به او پناه میبرند، دلش میخواهد که او هم بهجایی پناه ببرد. البتّه آنکسی که اهل تقوا و توجّه به خدا باشد، به خدا پناه میبرد و خدا را پیدا میکند؛ لیکن خیلی سخت است.» 25/۶/1369
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
ــ زندگی این مجاهد فی سبیل الله در شمار پرحادثهترین و درسآموزترین زندگیها و حقّا کمنظیر است.
اوّل بار او را در سالهای اوّل دهه پنجاه در منزل خودمان در مشهد زیارت کردم. شهید اندرزگو او را آورده بود و به او ابراز اعتماد کرد. پرسیدم شما با آقای آقاسیدعباس قزوینی که از آشنایان ما در قم بود نسبتی دارید؟ گفت پسر اویم. پسازآن یکبار در همان سالها او را در جلو زندان اوین دیدم و یکبار در جمع نیروهای اعزامی قزوین در ستاد جنگهای نامنظم. و پس از بازگشت از اسارت چند سال با ایشان همکاری نزدیک داشتیم. ولی این حجم و کیفیت مجاهدت عالی را هیچکس نمیتوانست از ظاهر فروتن و کتومِ او حدس بزند.
رحمت و رضوان الهی بر او. نمیتوانم تردید کنم در اینکه او در شمار شهیدان عالیمقام است. این کتاب بسیار خوب و هنرمندانه تنظیم شده است. دست نویسنده درد نکند.
حجتالاسلام سیّدعلیاکبر ابوترابی از فعّالان انقلاب اسلامی در عرصه مبارزات و از رزمندگان دفاع مقدّس است که در سال ۱۳۵۹ به اسارت دشمن بعثی درمیآید. ایشان به مدّت 10 سال در اردوگاههای عراق در اسارت به سر میبرد و به دلیل کمکرسانی به سایر اسرا، به ایشان لقب «سیّد آزادگان» را میدهند.
«سالهای مجاهدت خاموش و دشوار آزادگان عزیز ما در اسارتگاههای عراق، ازجمله مقاطع فراموشنشدنی تاریخ پُرشکوه ما است. لحظهلحظهی آن روزها و شبهای فراموشنشدنی، سرشار از درس و خاطره و افتخار است. و یاد گرامی عالم مجاهد بزرگوار، مرحوم حجتالاسلام آقای سیّدعلیاکبر ابوترابی ــ که اردوگاههای اسارت را به مدرسه بزرگی از تقوا و آگاهی و استقامت تبدیل کرده بود ــ همواره در چشم ملّت ایران گرامی و پایدار است». ۱۳۸۱/۵/۲۴
رفتار ایشان بهگونهای بود که «در میان آزادگان، معلّم معنوی آنها مرحوم ابوترابی» ۱۳۸۲/۹/۲۵ بود. «آدم وقتی این جوانان را میبیند که با چه بیتابیای این مدّت را گذراندند و به ایشان مراجعه کردند و ایشان هم نرم و ملایم و دلنشین برخورد کرده و هرکسی را به فراخور حال خودش جواب داده و همه را بهجای خود نشانده و ملاحظهشان را کرده است، متوجّه میشود که به چنین انسان مسئولی چه گذشته است.» ۱۳۶۹/۶/۲۵ درواقع، «باید بگوییم که بلاتشبیه مثل حضرت زینب سلامالله علیها رفتار کرده است. در دوران اسارت، آن بزرگوار واقعاً همینطور بوده است؛ یعنی رکنی بوده که همه به او پناه میبردند. خیلی سخت بوده است.» ۱۳۶۹/۶/۲۵ لذا ویژگی مهم آقای ابوترابی همین پناه بودن برای جوانان اسیر در زندانهای عراق بوده است. رهبر انقلاب اینگونه از اهمّیّت نقش ایشان یاد میکنند: «من میدانم در این دوران دهساله اسارت، که شما ملجأ این جوانان بودید و به شما مراجعه میکردند، به شما چه گذشته است. واقعاً در زندان اینگونه است. البتّه محیط اسارت با محیط زندان خیلی فرق دارد؛ قاعدتاً بدتر از زندان است. زندانبانان [محیط اسارت] کسانی هستند که مردن زندانی برایشان اصلاً اهمّیّتی ندارد. آنوقتها ما که در زندان بودیم، این زندانبان مأمور بود که نگذارد ما بمیریم؛ اگر هم میخواستیم بمیریم، او نمیگذاشت! این، برایشان وظیفه بود. امّا در محیط اسارت، اینطور نیست؛ چنانچه واقعه مختصری اتّفاق بیفتد، ممکن است با تیر بزنند و بکشند. آنوقت در چنین محیطی، این جوانان در سطوح مختلف فکری و روحیهای، دائم جایی میخواهند که به آن پناه ببرند. آقای ابوترابی همان کسی بوده که همه به او پناه میبردند. واقعاً از درون به انسان خیلی سخت میگذرد و خیلی کاهیده میشود؛ چون کسی که همه به او پناه میبرند، دلش میخواهد که او هم بهجایی پناه ببرد. البتّه آنکسی که اهل تقوا و توجّه به خدا باشد، به خدا پناه میبرد و خدا را پیدا میکند؛ لیکن خیلی سخت است.» 25/۶/1369

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
غربگرایان اوکراینی نوشدارویی ندارند
-
پاسیاد پسر خاک
-
کارگران غیررسمی پشت خط حمایت
-
اصلاح نظام تربیتمعلم ضرورت امروز، نیاز فردا
-
اموال توقیفی چای دبش کوروش کمپانی و طلاهای بابک زنجانی تعیین تکلیف میشود
-
رونق اقتصادی متکی بر تسهیلات اشتغال است
-
مجاهد کتوم
-
چشم والاستریت به دیوان عالی آمریکا
-
شکار شیاطین توسط فرزندان سنوار
-
اخبار مرگ ترامپ چگونه شایع شد؟
-
پاسدار امید پنهان