راه و رسم تنظیم‌گری

کتاب «تنظیم‌گری پلتفرمی: مصادیق، رویکردها و راه‌حل‌ها» به قلم پرادیپ نینان توماس، در سال ۲۰۲۳، از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شد. در این نوشتار به معرفی کامل کتاب و شرح مباحث مطرح شده در فصول این اثر مکتوب می‌پردازیم.
 مشخصات نویسنده
به گزارش زاویه،پرادیپ نینان توماس دانشیار دانشکده ارتباطات در دانشگاه کوئینزلند استرالیا، محقق و چهره آکادمیک شناخته‌شده بین‌المللی است که در موضوعاتی مانند ارتباطات و تغییرات اجتماعی، اقتصاد سیاسی ارتباطات، رسانه‌ها و مذهب و رسانه‌های هندی مطالب زیادی منتشر کرده است. وی مقالات و کتاب‌های متعددی در حوزه‌های مذکور به رشته تحریر در آورده است.
 ساختار کتاب
نویسنده در فصل آغازین، با عنوان «سه دلیل برای تنظیم‌گری پلتفرمی»، مقدمه‌ای روشنگرانه و سه دلیل قانع‌کننده را برای کنکاش در این گفتمان انتقادی به خواننده ارائه می‌دهد. فصل دوم، «مقدمه‌ای بر قدرت پلتفرمی»، به‌عنوان پایه‌ای عمل می‌کند که مفاهیم اساسی و پویایی سکوها در آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. این کتاب سپس نگاهی دقیق‌تر به رویکردهای منطقه‌ای در زمینه تنظیم‌گری دارد؛ فصل سوم ذیل عنوان «اتحادیه اروپا، تنظیم‌گری پلتفرمی و حق فراموش‌شدن» و فصل چهارم با عنوان «تنظیم‌گری پلتفرمی در ایالات‌متحده آمریکا» بر بررسی تنظیم‌گری پلتفرم‌ها در مناطق مذکور تمرکز دارد. نویسنده در فصول پنجم و ششم تحت عناوین «انگیزه‌های متضاد دولت تجسسی: مالیات برابری در هند» و «بررسی پلتفرم‌های دیجیتال کمیسیون مصرف‌کننده و رقابت استرالیا (ACCC)» به مطالعه‌ای موردی درباره کشورهای هند و استرالیا می‌پردازد و درنهایت، در فصل هفت تحت عنوان «تنظیم‌گری پلتفرمی: چالش‌ها و فرصت‌ها»، به بررسی چالش‌ها و فرصت‌های فراگیر در حوزه تنظیم‌گری پلتفرم اشاره می‌کند.
 مقدمه
پرادیپ نینان توماس در مقدمه کتاب خود بر این باور است که در یکی دو دهه گذشته، تعداد انگشت‌شماری از پلتفرم‌های قدرتمند و انحصاری بر دنیای دیجیتال تسلط داشته‌اند. این پلتفرم‌ها بر تعاملات اجتماعی، جستجوهای آنلاین و فعالیت‌های تجارت الکترونیکی ما تأثیر گذاشته‌اند. فیس‌بوک روابط اجتماعی و ارتباطاتمان را تسهیل می‌کند، گوگل آنچه را که در اینترنت جستجو می‌کنیم از اخبار گرفته تا منو رستوران‌ها و قیمت محصولات را کنترل می‌کند و آمازون بر خریدهای آنلاین ما تسلط دارد. این موارد تنها برخی از پلتفرم‌هایی هستند که زندگی ما را احاطه کرده‌اند. اقتصاد جهانی مبتنی بر احساسات مردم است که از سوی پلتفرم‌های قدرتمند مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد. آن‌ها از الگوریتم‌ها و جلوه‌های شبکه برای جمع‌آوری و فروش داده‌های شخصی به تبلیغ‌کنندگان استفاده می‌کنند. به‌این‌ترتیب، تبلیغ‌کنندگان نه‌تنها اقدامات اقتصادی فعلی، بلکه آینده را نیز هدف قرار می‌دهند. برخی از این پلتفرم‌ها در نشت داده‌هایی که بر سرنوشت سیاسی احزاب اصلی در ایالات‌متحده و رأی برگزیت در بریتانیا تأثیر گذاشته است، دست داشته‌اند و اکنون از نقش آن‌ها در این رویدادها آگاه هستیم. چنانچه بنیامین براتون (۲۰۱۵) استدلال می‌کند که پلتفرم‌ها در سیستم محاسباتی جهانی بسیار مهم هستند. آن‌ها بخشی از پشته[۱] هستند که از لایه‌های مختلف نرم‌افزار و سخت‌افزار ساخته‌شده است. پشته اشکال و قوانین فیزیکی و غیر فیزیکی زیادی دارد. ما باید هر روز در یک دنیای متصل با آن‌ها مواجه شویم.
شوشانا زوبوف (۲۰۱۹) از پشته فراتر می‌رود و روی گوگل تمرکز می‌کند. او در کتاب خود به نام «عصر سرمایه‌داری تجسسی» بیان می‌دارد که پلتفرم‌ها بی‌ضرر نیستند. آن‌ها هسته اصلی چیزی هستند که او «سرمایه‌داری تجسسی» می‌نامد. سرمایه‌داری تجسسی، سیستمی است که از قدرت نابرابر مبتنی بر دانش استفاده می‌کند. سرمایه‌داران تجسسی همه‌چیز را درباره ما می‌دانند، درحالی‌که عملیات آن‌ها طوری طراحی‌شده است که برای ما ناشناخته باشد. آن‌ها دامنه وسیعی از اطلاعات را از ما جمع می‌کنند، اما نه برای ما.
 فصل اول: سه دلیل برای تنظیم‌گری پلتفرمی
پرادیپ نینان توماس در این فصل، به بررسی سه دلیل موجه برای ضرورت تنظیم‌گری پلتفرم‌های دیجیتال می‌پردازد. او به نقل از گفته ون دایک معتقد است که پلتفرم‌ها سیستم‌های قدرتمندی هستند که فناوری، فرهنگ و اقتصاد را ترکیب می‌کنند و بر تولید جهانی از طریق معاملات مختلف در بخش‌های گوناگون جامعه تأثیر می‌گذارند. دلیل نخست در باب ضرورت تنظیم‌گری حاکمیت و تنظیم‌گری الگوریتمی است؛ در این دلیل بر نیاز به تنظیم‌گری پلتفرم‌های دیجیتال به دلیل تأثیر سیستم‌های حکومتی الگوریتمی بر شکل دادن به انتخاب‌ها، رفتارها و گزینه‌های موجود و قدرت قابل‌توجه هوش مصنوعی پیش‌بینی کننده، در کنترل نتایج بالقوه انسانی تأکید می‌شود. دلیل دوم را می‌توان رفتارهای ضد رقابتی غول‌های فناوری دانست؛ این رفتارها نگرانی‌هایی مربوط به تسلط چند پلتفرم جستجو و رسانه‌های اجتماعی و توانایی آن‌ها در تنظیم دستور کار به شیوه‌هایی را نشان می‌دهد که ممکن است رقابت و نوآوری را در نطفه خفه کند.
دلیل سوم، مسئله پرداخت مالیات از سوی شرکت‌های فناوری است. غول‌های فناوری به‌طورمعمول از پرداخت مالیات در حوزه‌های فعالیت خود شانه خالی می‌کنند. این رویه که اغلب از آن با عنوان «مالیات گوگل» یاد می‌شود، نگرانی‌هایی را در مورد مالیات عادلانه و سهم این شرکت‌ها در مناطقی که در آن تجارت می‌کنند، ایجاد کرده است.
 فصل دوم: مقدمه‌ای بر قدرت پلتفرم‌ها
پرادیپ نینان توماس در این فصل، نظریه‌های مختلف در مورد تنظیم‌گری پلتفرمی را مورد بررسی قرار می‌دهد برخی از این نظریه‌ها، مخالف تنظیم‌گری هستند و به نگرانی در مورد پتانسیل آن برای جلوگیری از نوآوری و خلاقیت اشاره می‌کنند. در این نظریه‌ها استدلال می‌شود که روش‌های تنظیم‌گری سنتی برای پرداختن به ماهیت تحول‌آفرین جستجو و بسترهای اجتماعی مناسب نیستند. در این فصل همچنین به نقش جامعه مدنی در حمایت از تنظیم‌گری پلتفرمی به‌مثابه کالای عمومی و کاهش خطرات مرتبط با پلتفرم‌های کنترل داده‌های جهانی اشاره می‌شود. درنهایت، نیز نویسنده با استفاده دو مطالعه موردی («مقررات عمومی حفاظت از داده‌های اتحادیه اروپا» (GDPR) و «لایحه ۵ مجمع کالیفرنیا») در حوزه تنظیم‌گری با هدف محدود کردن نفوذ پلتفرم‌ها می‌پردازد. ایده کلی نویسنده در این فصل را می‌توان برشمردن تنظیم‌گری پلتفرمی به‌مثابه کالای عمومی دانست.
 فصل سوم: اتحادیه اروپا، تنظیم‌گری پلتفرم‌‌ها و «حق فراموش‌شدن»
پرادیپ نینان توماس در این فصل به‌طور خاص بر روی مفهومی بدیع و پیچیده، یعنی، «حق فراموش‌شدن» تمرکز می‌کند؛ مفهومی که اتحادیه اروپا در رویکرد گسترده‌اش به تنظیم‌گری غول‌های فناوری به بهترین وجه در مقررات عمومی حفاظت از داده‌های اتحادیه اروپا و قوانین مرتبط با آن مانند قانون خدمات دیجیتال و قانون بازارهای دیجیتال به کار بسته است. ازنظر، نویسنده «حق فراموش‌شدن» را باید در چارچوب پولی شدن داده‌های شخصی و غیرشخصی نگریست؛ سوختی برای سرمایه‌داری پلتفرمی و پایه‌ای برای خلق ثروت از سوی تعداد انگشت‌شماری از انحصارطلبی‌های فناوری بزرگ. این حق به‌صراحت به مصرف‌کنندگان امکان کنترل بر داده‌هایی که تولید می‌کنند را می‌دهد.
این موضوع بحث‌برانگیز، حریم خصوصی را برجسته می‌کند. درحالی‌که این حق را می‌توان به‌عنوان حقی «آرمان‌گرایانه» و تلاشی جسورانه برای بازگرداندن قدرت کنترل بر داده‌ها به شهروندان در نظر گرفت، این فصل همچنین به عملیاتی سازی نسبتاً پیچیده این مفهوم می‌پردازد.
 فصل چهارم: تنظیم‌گری پلتفرم‌ها در ایالات‌متحده
به‌زعم نویسنده، تنظیم‌گری پلتفرم‌ها در ایالات‌متحده به موضوعی تبدیل‌شده است که هر دو حزب سیاسی بزرگ به آن توجه دارند. این چالش، موضوعی پیچیده است؛ چراکه تقریباً همه پلتفرم‌های مهم، به‌جز پلتفرم‌های چینی، در ایالات‌متحده ریشه دارند. از یک‌سو، از منظر جهانی، آمریکا باید از پلتفرم‌های خود و عملیات جهانی آن‌ها محافظت کند و از سوی دیگر، دولت این کشور باید به شواهدی مبنی بر دست‌کاری پلتفرم‌ها در انتخابات و انجام رفتارهای ضد رقابتی در سطح جهانی پاسخ دهد. نویسنده در این فصل اقدامات دولت ایالات‌متحده علیه غول‌های فناوری را موردبحث قرار می‌دهد و به مسائل مربوط به رقابت و حریم خصوصی می‌پردازد. وی همچنین رویکردهای متفاوت کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC) و کمیسیون تجارت فدرال (FTC) در مورد تنظیم‌گری را برجسته می‌کند. درحالی‌که هدف کمیسیون ارتباطات فدرال ترویج رقابت و کاهش قدرت غول‌های فناوری است، باید دید که آیا گام‌های مهمی مشابه آنچه درگذشته با استاندارد اویل و شرکت مخابرات آمریکا انجام شد، برای کنترل یا تجزیه این غول‌ها برداشته خواهد شد؟
راه و رسم تنظیم‌گری