نقش پنهان آژانسهای توسعه در بازی قدرت!
فعالیت آژانسهای توسعه بینالمللی، گرچه رسماً با نیت کاهش فقر و پیشبرد توسعه پایدار صورت میگیرد، اما اغلب فراتر از این اهداف ظاهری عمل میکند. این نهادها در بسیاری از مواقع به ابزارهایی کارآمد برای اعمالنفوذ سیاسی و فشار بر کشورهای دریافتکننده بدل شدهاند. کمکهای ارائه شده توسط آنها، گاهی بهطور مستقیم به اجرای سیاستهایی مشروط میشود که تنها در جهت تأمین منافع و اهداف استراتژیک کشورهای قدرتمند اهداکننده است. این رویکرد، کمکهای توسعهای را از صرفاً یک عمل بشردوستانه به یک عنصر کلیدی در معادلات قدرت جهانی تبدیل میکند.
اهداف پنهان کمکهای بینالمللی: نفوذ نرم و شرطیسازی
سازمانهای بینالمللی توسعه، همچون USAID (آژانس توسعه بینالمللی ایالاتمتحده)، TIKA (آژانس همکاری و هماهنگی ترکیه)، و AFD (آژانس توسعه فرانسه)، کمکهای مالی و فنی قابلتوجهی را به کشورهای درحالتوسعه ارائه میدهند. این کمکها اغلب با اهداف آشکار و مثبتی مانند ریشهکن کردن فقر، بهبود زیرساختها و حمایت از پیشرفت پایدار توجیه میشوند. اما در واقعیت، این کمکها اغلب با نیت افزایش نفوذ نرم در کشورهای هدف انجام میپذیرند و میتوانند بهعنوان ابزاری قدرتمند برای تحمیل سیاستها بر کشورهای دریافتکننده عمل کنند. این سیاستها معمولاً با منافع سیاسی یا اقتصادی کشورهای اهداکننده همراستا هستند. این رویکرد، که به آن "شرطیسازی" میگویند، به کشورهای قدرتمند اجازه میدهد تا اهداف سیاست خارجی خود را پیش ببرند.
شرطیسازی: اهرمی برای تغییر سیاستها
شرطیسازی به سازوکاری اشاره دارد که در آن دریافت کمکهای مالی یا فنی به انجام اقدامات خاصی از سوی کشور دریافتکننده منوط میشود. این اقدامات میتوانند طیف وسیعی از تغییرات را شامل شوند؛ از اصلاحات اقتصادی (مانند خصوصیسازی صنایع دولتی) و تغییرات سیاسی (مانند تقویت نهادهای دموکراتیک) تا اعمال سیاستهای اجتماعی و زیستمحیطی خاص. در ظاهر، هدف شرطیسازی اغلب بهبود وضعیت کشور دریافتکننده و سوق دادن آن به سمت حکمرانی بهتر یا توسعه اقتصادی است. اما در عمل، این شروط میتوانند به اهرمی برای مجبور کردن کشورها به پذیرش سیاستهای موردنظر اهداکننده تبدیل شوند. اگر کشوری از اجرای این شرایط سر باز زند، پیامدهای آن میتواند شامل قطع یا کاهش کمکها باشد که بهنوبه خود فشار اقتصادی و سیاسی قابلتوجهی را بر کشور هدف وارد میکند. این امر به کشورهای اهداکننده امکان میدهد تا نفوذ قابلتوجهی بر مسیر توسعه و حاکمیت کشورهای دریافتکننده داشته باشند.
نمونههایی از استفاده از کمکها بهعنوان ابزار فشار
در ادامه مواردی ارائه میشود که نشان میدهد چگونه آژانسهای توسعه از کمکهای خود برای وادار کردن کشورهای دریافتکننده به تغییر سیاستها استفاده کردهاند:
USAID در کوبا (2010-2014):
برنامههای پوششی HIV: گزارشهایی مبنی بر استفاده USAID از برنامههای بهداشتی مانند کارگاههای پیشگیری از HIVبهعنوان پوششی برای فعالیتهای مخفیانه و جذب افراد برای فعالیتهای ضد دولتی در کوبا منتشر شده است. این اقدامات نیز در راستای سیاستهای ایالاتمتحده برای تضعیف دولت کوبا بود.
USAID در اوکراین (2014):
ایالاتمتحده از طریق USAID برنامههایی را برای حمایت از اصلاحات دموکراتیک در اوکراین پس از بحران 2014 تأمین مالی کرد. این کمکها مشروط به اجرای اصلاحات قضایی و مبارزه با فساد بود که با منافع غرب برای تقویت نفوذ در برابر روسیه همراستا بود. USAID صراحتاً اعلام کرد که ادامه حمایت مالی به پیشرفت در این اصلاحات بستگی دارد. عدم اجرای این شرایط میتوانست به کاهش یا توقف کمکها منجر شود که برای اوکراین در آن زمان بحرانی بود. این نمونه نشاندهنده استفاده از کمکها بهعنوان اهرمی برای پیشبرد سیاستهای ژئوپلیتیکی است.
USAID در بولیوی (2008):
در سال 2008، دولت بولیوی به رهبری اوو مورالس، USAID را متهم به حمایت از گروههای مخالف و تلاش برای بیثبات کردن دولت کرد. این تنشها درنهایت منجر به اخراج USAID از بولیوی در سال 2013 شد. این اقدام بولیوی بهوضوح نشاندهنده واکنش به فشارهای سیاسی و مداخلهای بود که از سوی USAID احساس میکرد.
پیامدهای شرطیسازی
استفاده از کمکها بهعنوان ابزار فشار میتواند پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد. از یکسو این شرایط گاهی به بهبود وضعیت کشورها کمک میکند؛ مثلاً اصلاحات ضد فساد یا سیاستهای زیستمحیطی میتوانند نتایج مثبتی داشته باشند. اما از سوی دیگر، این رویه میتواند استقلال و حاکمیت کشورهای دریافتکننده را تضعیف کند. وقتی کشوری مجبور است سیاستهایی را اجرا کند که با منافع ملیاش همخوانی ندارد، ممکن است تنشهای داخلی یا بیاعتمادی به دولت افزایش یابد. برای مثال، در کوبا و بولیوی، فشارهای USAID به اخراج این آژانس و تیرگی روابط با ایالاتمتحده منجر شد. همچنین، شرطیسازی میتواند به نابرابری در روابط بینالمللی دامن بزند، زیرا کشورهای قدرتمند از منابع مالی خود برای تسلط بر کشورهای ضعیفتر استفاده میکنند.
نتیجهگیری
آژانسهای توسعه بینالمللی کشورهای قدرتمند، اگرچه ظاهراً باهدف کمک به توسعه فعالیت میکنند، اما از کمکهای خود بهعنوان ابزاری برای ایجاد نفوذ و اعمال فشار سیاسی و پیشبرد منافع کشور متبوعشان استفاده میکنند. شرطیسازی کمکها با تهدید به قطع یا کاهش حمایت مالی میتواند کشورهای دریافتکننده را وادار به پذیرش سیاستهایی کند که با اهداف ژئوپلیتیکی یا اقتصادی اهداکنندگان همراستا است. نمونههایی مانند فشار USAID در کوبا، اوکراین و بولیوی، نشاندهنده این واقعیت است که کمکهای توسعهای میتوانند به سلاحی برای نفوذ تبدیل شوند.
اهداف پنهان کمکهای بینالمللی: نفوذ نرم و شرطیسازی
سازمانهای بینالمللی توسعه، همچون USAID (آژانس توسعه بینالمللی ایالاتمتحده)، TIKA (آژانس همکاری و هماهنگی ترکیه)، و AFD (آژانس توسعه فرانسه)، کمکهای مالی و فنی قابلتوجهی را به کشورهای درحالتوسعه ارائه میدهند. این کمکها اغلب با اهداف آشکار و مثبتی مانند ریشهکن کردن فقر، بهبود زیرساختها و حمایت از پیشرفت پایدار توجیه میشوند. اما در واقعیت، این کمکها اغلب با نیت افزایش نفوذ نرم در کشورهای هدف انجام میپذیرند و میتوانند بهعنوان ابزاری قدرتمند برای تحمیل سیاستها بر کشورهای دریافتکننده عمل کنند. این سیاستها معمولاً با منافع سیاسی یا اقتصادی کشورهای اهداکننده همراستا هستند. این رویکرد، که به آن "شرطیسازی" میگویند، به کشورهای قدرتمند اجازه میدهد تا اهداف سیاست خارجی خود را پیش ببرند.
شرطیسازی: اهرمی برای تغییر سیاستها
شرطیسازی به سازوکاری اشاره دارد که در آن دریافت کمکهای مالی یا فنی به انجام اقدامات خاصی از سوی کشور دریافتکننده منوط میشود. این اقدامات میتوانند طیف وسیعی از تغییرات را شامل شوند؛ از اصلاحات اقتصادی (مانند خصوصیسازی صنایع دولتی) و تغییرات سیاسی (مانند تقویت نهادهای دموکراتیک) تا اعمال سیاستهای اجتماعی و زیستمحیطی خاص. در ظاهر، هدف شرطیسازی اغلب بهبود وضعیت کشور دریافتکننده و سوق دادن آن به سمت حکمرانی بهتر یا توسعه اقتصادی است. اما در عمل، این شروط میتوانند به اهرمی برای مجبور کردن کشورها به پذیرش سیاستهای موردنظر اهداکننده تبدیل شوند. اگر کشوری از اجرای این شرایط سر باز زند، پیامدهای آن میتواند شامل قطع یا کاهش کمکها باشد که بهنوبه خود فشار اقتصادی و سیاسی قابلتوجهی را بر کشور هدف وارد میکند. این امر به کشورهای اهداکننده امکان میدهد تا نفوذ قابلتوجهی بر مسیر توسعه و حاکمیت کشورهای دریافتکننده داشته باشند.
نمونههایی از استفاده از کمکها بهعنوان ابزار فشار
در ادامه مواردی ارائه میشود که نشان میدهد چگونه آژانسهای توسعه از کمکهای خود برای وادار کردن کشورهای دریافتکننده به تغییر سیاستها استفاده کردهاند:
USAID در کوبا (2010-2014):
برنامههای پوششی HIV: گزارشهایی مبنی بر استفاده USAID از برنامههای بهداشتی مانند کارگاههای پیشگیری از HIVبهعنوان پوششی برای فعالیتهای مخفیانه و جذب افراد برای فعالیتهای ضد دولتی در کوبا منتشر شده است. این اقدامات نیز در راستای سیاستهای ایالاتمتحده برای تضعیف دولت کوبا بود.
USAID در اوکراین (2014):
ایالاتمتحده از طریق USAID برنامههایی را برای حمایت از اصلاحات دموکراتیک در اوکراین پس از بحران 2014 تأمین مالی کرد. این کمکها مشروط به اجرای اصلاحات قضایی و مبارزه با فساد بود که با منافع غرب برای تقویت نفوذ در برابر روسیه همراستا بود. USAID صراحتاً اعلام کرد که ادامه حمایت مالی به پیشرفت در این اصلاحات بستگی دارد. عدم اجرای این شرایط میتوانست به کاهش یا توقف کمکها منجر شود که برای اوکراین در آن زمان بحرانی بود. این نمونه نشاندهنده استفاده از کمکها بهعنوان اهرمی برای پیشبرد سیاستهای ژئوپلیتیکی است.
USAID در بولیوی (2008):
در سال 2008، دولت بولیوی به رهبری اوو مورالس، USAID را متهم به حمایت از گروههای مخالف و تلاش برای بیثبات کردن دولت کرد. این تنشها درنهایت منجر به اخراج USAID از بولیوی در سال 2013 شد. این اقدام بولیوی بهوضوح نشاندهنده واکنش به فشارهای سیاسی و مداخلهای بود که از سوی USAID احساس میکرد.
پیامدهای شرطیسازی
استفاده از کمکها بهعنوان ابزار فشار میتواند پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد. از یکسو این شرایط گاهی به بهبود وضعیت کشورها کمک میکند؛ مثلاً اصلاحات ضد فساد یا سیاستهای زیستمحیطی میتوانند نتایج مثبتی داشته باشند. اما از سوی دیگر، این رویه میتواند استقلال و حاکمیت کشورهای دریافتکننده را تضعیف کند. وقتی کشوری مجبور است سیاستهایی را اجرا کند که با منافع ملیاش همخوانی ندارد، ممکن است تنشهای داخلی یا بیاعتمادی به دولت افزایش یابد. برای مثال، در کوبا و بولیوی، فشارهای USAID به اخراج این آژانس و تیرگی روابط با ایالاتمتحده منجر شد. همچنین، شرطیسازی میتواند به نابرابری در روابط بینالمللی دامن بزند، زیرا کشورهای قدرتمند از منابع مالی خود برای تسلط بر کشورهای ضعیفتر استفاده میکنند.
نتیجهگیری
آژانسهای توسعه بینالمللی کشورهای قدرتمند، اگرچه ظاهراً باهدف کمک به توسعه فعالیت میکنند، اما از کمکهای خود بهعنوان ابزاری برای ایجاد نفوذ و اعمال فشار سیاسی و پیشبرد منافع کشور متبوعشان استفاده میکنند. شرطیسازی کمکها با تهدید به قطع یا کاهش حمایت مالی میتواند کشورهای دریافتکننده را وادار به پذیرش سیاستهایی کند که با اهداف ژئوپلیتیکی یا اقتصادی اهداکنندگان همراستا است. نمونههایی مانند فشار USAID در کوبا، اوکراین و بولیوی، نشاندهنده این واقعیت است که کمکهای توسعهای میتوانند به سلاحی برای نفوذ تبدیل شوند.

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه