بازگشت سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه روسیه

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا دیروز اعلام کرد که اگر مسکو در مذاکرات با اوکراین برای حل و فصل جنگ و دستیابی به توافق صلح، پیشرفتی نشان ندهد، تعرفه‌ها و سایر اقدامات را علیه روسیه اعمال خواهد کرد. هرچند ترامپ توضیحات بیشتری درباره «سایر اقدامات» ارائه نداده، اما مهلت ۵۰ روزه به روسیه را به ۱۰ روز تقلیل داده است که با توجه به پیام وی، از دیروز شروع شده است.
قیمت نفت در پی اظهارات ترامپ، بیش از سه درصد رشد کرد. ارزش پول روسیه در برابر دلار آمریکا از ۲۴ جولای(دوم مرداد) تا امروز با افت ۴/۳ درصدی، به ۸۱/۹۰ روبل رسیده است.
همچنین بازار بورس روسسه نیز از ۲۴ جولای تاکنون ۳/۴ درصد ریزش کرده است. تضعیف روبل به ارزان‌تر شدن کالاهای روسیه در بازار جهانی منجر شده و متعاقبا رقابت‌پذیری صادراتی این کشور را بهبود می‌بخشد و متعاقب آن، درآمدهای ناشی از صادرات نفت مسکو که به دلار محاسبه می‌شود را افزایش خواهد داد.
الکسی آنتونوف از کارگزاری «آلور» روسیه می‌گوید: ابهامات پیرامون تحریم‌های جدید آمریکا همچنان رویکرد سرمایه‌گذاران روس را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.
به نوشته رویترز، به لطف سیاست پولی سختگیرانه بانک مرکزی روسیه و امیدواری به تعدیل تنش‌ها بین مسکو و آمریکا پس از مذاکرات ماه فوریه در عربستان سعودی، ارزش روبل در برابر دلار امسال بیش از ۴۵ درصد افزایش یافته است.
به گزارش ایرنا افزایش ارزش روبل، درآمد شرکت‌های کامودیتی روسیه، از غول‌های نفت و گاز گرفته تا صادرکنندگان فلزات و کود شیمیایی، را کاهش داد. این شرکت‌ها حدود ۶۰ درصد بازار بورس این کشور را تشکیل می‌دهند که به دلیل تحریم‌ها، برای سرمایه‌گذاران غربی به نوعی منطقه ورود ممنوع محسوب می‌شود.
پس از آنکه روبل شروع به‌ ریزش کرد، سهام برخی شرکت‌های صادراتی افزایش یافت به طوری که سهام غول نفت و گاز روسیه یعنی «روس‌نفت» از آغاز هفته جاری بیش از ۲ درصد رشد کرد و تولیدکننده نیکل «نورنیکل» نیز دیروز بیش از پنج درصد جهش داشت.
علاوه بر این،‌ تصمیم بانک مرکزی روسیه در
 ۲۵ جولای مبنی بر کاهش نرخ بهره اصلی همزمان با تسهیل تورم، به کاهش ارزش روبل کمک کرده است. روبل ضعیف‌تر از بودجه فدرال که هدف اصلی اقدامات تحریمی و تنبیهی ترامپ علیه روسیه است، پشتیبانی می‌کند زیرا ارزش درآمدهای انرژی مبتنی بر روبل روسیه افزایش پیدا می‌کند حتی اگر درآمدها به واسطه تحریم‌های جدید کاهش پیدا کند.
عواید صادرات انرژی، ۲۷ درصد از درآمد بودجه فدرال روسیه را در نیمه نخست امسال تشکیل داد. این رقم نسبت به پارسال و همچنین سال پیش از آن حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است.
به نوشته رویترز، گرچه بازار از تضعیف روبل برابر دلار و رسیدن نرخ برابری آن به حدود 
۹۰ روبل استقبال می‌کند اما ریزش چشمگیر به سمت ۱۰۰ روبل و فراتر از آن، برای اقتصاد مضر محسوب می‌شود.
برخی تحلیلگران از نوامبر ۲۰۲۴ میلادی به عنوان مثالی برای توضیح این خسارت یاد کرده‌اند. در آن برهه پس از اعمال تعرفه‌های جدید آمریکا، روبل روسیه به شدت برابر دلار تضعیف شد. روبل حد فاصل ۲۲ تا ۲۷ نوامبر پارسال، ۱۱ درصد ارزش خود را دست داد.
تحلیلگران شرکت خدمات مالی روسیه «فینام» می‌گویند که سرمایه‌گذاران روس برای خرید ارز خارجی به عنوان سپری در مقابل ریسک کاهش درآمدهای صادراتی، صف می‌کشند. به گفته آنها، در صورتی که ترامپ تعرفه‌های ثانویه علیه خریداران نفت روسیه از جمله چین و هند اعمال کند، نگرانی سرمایه‌گذاران را می‌توان تا حدی منطقی دانست. زیرا بسته تحریمی‌ که جو بایدن، رئیس جمهوری سابق آمریکا به عنوان هدیه(!) خداحافظی علیه مسکو اعمال کرد، دقیقا به کاهش ارزش روبل منجر شد.
با بازگشت دونالد ترامپ به مرکز توجهات جهانی، جهان بار دیگر با نسخه‌ای ناپایدار، تهدیدمحور و مبتنی بر فشارهای اقتصادی از دیپلماسی آمریکایی روبرو شده است. هشدار اخیر ترامپ مبنی بر اعمال تعرفه‌های جدید و «اقدامات دیگر» علیه روسیه در صورت عدم پیشرفت مسکو در مذاکرات صلح با اوکراین، نه‌تنها بازتابی از رویکرد سنتی او در تعامل با رقبای ژئوپلیتیکی واشنگتن است، بلکه نشانه‌ای از سیاستی است که همزمان اقتصاد جهانی، بازارهای مالی و نظم نوین بین‌الملل را به چالش می‌کشد. تحلیل این موضوع مستلزم فهمی هم‌زمان از اقتصاد سیاسی روسیه، الگوهای رفتاری سرمایه‌گذاران، نقش نفت در بودجه کرملین، و تأثیرات احتمالی بر روابط روسیه با بازیگران غیرغربی همچون چین و هند است.
۱. تهدید ترامپ؛ امتداد سیاست‌های فشار حداکثری
تهدیدات ترامپ علیه روسیه – که این بار در پوشش دیپلماسی صلح مطرح شده – از جنبه سیاسی، بیش از آنکه امید به نتیجه‌گیری در مذاکرات را افزایش دهد، می‌تواند به تقویت گفتمان امنیتی در مسکو و تسریع در همگرایی با محور شرقی منجر شود. سابقه برخورد ترامپ با چین، کره شمالی، ایران و حتی متحدان اروپایی در دوره اول ریاست‌جمهوری او نشان می‌دهد که ابزار اقتصادی – به‌ویژه تعرفه و تحریم – در واقع بخشی از زبان سیاسی اوست؛ نه تنها به قصد تنبیه، بلکه با هدف بازسازی ساختارهای وابستگی و تبعیت جهانی از هژمونی آمریکا.
در مورد روسیه، این تهدید حتی در غیاب بازگشت رسمی ترامپ به قدرت، بازتابی از آینده‌ای بالقوه است که در آن واشنگتن با ابزار اقتصاد جهانی، مجدداً دست به مهندسی تعادل قوا خواهد زد. از همین رو واکنش فوری بازار نفت و ارز روسیه، پیش‌درآمدی بر یک سناریوی پرریسک است که صرفاً وابسته به گفتار نیست، بلکه آماده اجرایی شدن است.
۲. واکنش بازار: نفت بالا، روبل پایین – یک تضاد معنادار
افزایش بیش از سه درصدی قیمت نفت پس از اظهارات ترامپ، شاهدی روشن بر آن است که بازار جهانی انرژی هنوز به‌شدت سیاسی باقی مانده است. با اینکه نفت روسیه از مجرای تحریم‌های غرب خارج شده، اما حضور آن در بازارهای آسیایی، تعادل عرضه و تقاضا را در سطح جهانی تحت تأثیر قرار می‌دهد. افزایش قیمت نفت در این شرایط به دلیل افزایش ریسک‌های ژئوپلیتیکی ارزیابی می‌شود، نه کاهش عرضه.
در همین حال، کاهش ۴/۳ درصدی روبل روسیه در برابر دلار و افت بازار بورس روسیه نشان‌دهنده نگرانی عمیق سرمایه‌گذاران از آینده درآمدهای ارزی کشور و افزایش احتمالی فشارهای خارجی است. این واکنش اگرچه در ظاهر به نفع صادرکنندگان روس است – چراکه ارزش دلاری صادرات افزایش می‌یابد – اما در صورت نوسان شدید یا ادامه‌دار، می‌تواند فضای مالی داخلی را ناپایدار کرده و هزینه‌های وارداتی را افزایش دهد.
۳. روبل ضعیف‌تر؛ یک تیغ دولبه
در نگاه اول، تضعیف روبل برای دولتی که بودجه آن به شدت به درآمدهای دلاری حاصل از صادرات انرژی وابسته است، یک فرصت تلقی می‌شود. وقتی قیمت نفت در بازار جهانی بالا می‌رود و روبل در برابر دلار کاهش می‌یابد، دولت روسیه به‌طور نسبی درآمد بیشتری (به روبل) کسب می‌کند. این وضعیت می‌تواند در کوتاه‌مدت به پایداری بودجه عمومی کمک کند، اما در بلندمدت با افزایش تورم، نارضایتی اجتماعی و فرار سرمایه همراه خواهد شد.
نکته کلیدی آن است که دولت روسیه دیگر به منابع مالی غربی دسترسی ندارد و بنابراین حفظ ثبات داخلی مستلزم مدیریت بسیار دقیق منابع داخلی، قیمت کالاها و خدمات عمومی، و حفظ اعتماد عمومی به روبل است. کاهش بیش‌از‌حد ارزش روبل، می‌تواند تأثیری روانی بر طبقه متوسط روسیه گذاشته و آن‌ها را به تبدیل دارایی‌های ریالی به ارزهای خارجی و دارایی‌های غیرنقدی تشویق کند؛ اتفاقی که از منظر دولت، یک بحران است.
۴. نقش چین و هند؛ شریک یا نقطه آسیب‌پذیری؟
تهدید به اعمال «تعرفه‌های ثانویه» علیه خریداران نفت روسیه، نشانه‌ای از بازگشت دیپلماسی فشار حداکثری به سبک دولت ترامپ است. در صورتی که این تعرفه‌ها علیه چین یا هند – دو مشتری اصلی نفت روسیه – اعمال شود، نه‌تنها روابط این کشورها با واشنگتن تیره‌تر می‌شود، بلکه با ایجاد محدودیت در صادرات روسیه، وابستگی درآمدی کرملین نیز به خطر خواهد افتاد.
هرچند چین تاکنون در برابر تهدیدات اقتصادی آمریکا مقاومت کرده و از فرصت خرید ارزان نفت روسیه استفاده کرده است، اما در شرایطی که روابط واشنگتن – پکن وارد مرحله‌ای بحرانی شود، همراهی چین با روسیه می‌تواند در سطحی محدود و مشروط باقی بماند. به بیان دیگر، چین منافع ملی خود را بر اتحاد راهبردی ترجیح می‌دهد و اگر هزینه خرید نفت روسی به دلیل تعرفه‌های فرامرزی افزایش یابد، ممکن است به‌تدریج به سمت تأمین‌کنندگان دیگر متمایل شود.
۵. نگاه داخلی: سیاست پولی بانک مرکزی روسیه و کنترل بحران
بانک مرکزی روسیه در سال جاری با اتخاذ سیاست پولی سخت‌گیرانه و افزایش نرخ بهره تلاش کرده تا کنترل تورم را در دست بگیرد و ارزش روبل را تثبیت کند. اما تصمیم اخیر در ۲۵ جولای برای کاهش نرخ بهره نشان می‌دهد که اولویت اکنون به‌سمت تحریک اقتصاد داخلی و حمایت از تولیدکنندگان داخلی بازگشته است. این چرخش، اگرچه در کوتاه‌مدت به تضعیف روبل انجامید، اما به شرکت‌های صادرات‌محور کمک کرده تا بتوانند سهم بیشتری از بازار جهانی کسب کنند.
در واقع، روسیه در حال حرکت روی یک طناب باریک است؛ از یک سو باید با فشارهای خارجی مقابله کند و از سوی دیگر، در داخل ثبات قیمتی و رشد اقتصادی را تضمین کند. ابزار سیاست پولی در این میان، یک سلاح دوسویه است که می‌تواند هم به احیای اعتماد عمومی کمک کند و هم اگر نادرست استفاده شود، زمینه‌ساز فروپاشی ریالی شود.
۶. بازار سرمایه روسیه؛ معلق میان تحریم و سوداگری
بازار سرمایه روسیه طی یک دهه اخیر همواره تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیکی و تحریم‌های غربی بوده است. اکنون نیز افت ۳/۴ درصدی این بازار طی چند روز گذشته نشان‌دهنده حساسیت شدید نسبت به تحولات سیاسی بیرونی است. از طرف دیگر، رشد ارزش سهام برخی غول‌های صادراتی مثل روس‌نفت و نورنیکل، حاکی از آن است که سرمایه‌گذاران داخلی به دنبال پناهگاهی امن برای حفظ دارایی‌های خود هستند و شرکت‌های دلاری، جذاب‌ترین گزینه محسوب می‌شوند.
این روند دوگانه نشان می‌دهد که بازار سرمایه روسیه از یک‌سو دچار فرسایش اعتماد عمومی است، و از سوی دیگر به‌نوعی بازی سوداگرانه بدل شده است که در آن، واکنش به نوسانات نرخ ارز، سوددهی شرکت‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. در این فضای ملتهب، هرگونه تنش خارجی، می‌تواند زنجیره اعتماد را فروبپاشد.
۷. پیامدهای جهانی تهدیدات اقتصادی ترامپ
تهدید ترامپ علیه روسیه، محدود به مرزهای این کشور نخواهد ماند. اگر بازار جهانی انرژی دوباره دچار اختلال شود – چه از رهگذر افزایش قیمت نفت یا تغییر در مسیر صادرات روسیه – جهان با موج جدیدی از بی‌ثباتی مالی روبه رو خواهد شد. در شرایطی که بسیاری از کشورهای غربی با تورم مزمن و رکود نسبی دست و پنجه نرم می‌کنند، افزایش قیمت حامل‌های انرژی می‌تواند نارضایتی اجتماعی و هزینه‌های سیاسی را در این کشورها افزایش دهد.
از سوی دیگر، احتمال تشدید درگیری در اوکراین در صورت شکست مذاکرات صلح، می‌تواند زنجیره‌های تأمین جهانی – به‌ویژه در بخش کشاورزی، انرژی و فلزات – را مختل کرده و بر اقتصاد جهانی اثرگذار باشد. در واقع، تهدید ترامپ اگرچه در ظاهر معطوف به حل بحران اوکراین است، اما در عمل می‌تواند خود به عاملی برای تشدید بحران بدل شود.
نتیجه‌گیری: آینده‌ای شکننده در برابر موج‌های سیاسی
در مجموع، وضعیت اقتصادی روسیه در واکنش به تهدیدات اخیر ترامپ، نشان می‌دهد که ساختارهای اقتصادی این کشور همچنان تا حد زیادی به متغیرهای خارجی وابسته‌اند. در عین حال، توان تطبیق سیستم مالی روسیه با شرایط جدید و تجربه آن در مدیریت تحریم‌ها، باعث شده تا مسکو تاکنون از یک فروپاشی کامل پرهیز کند. با این حال، آینده این مسیر به عوامل متعددی بستگی دارد؛ از جمله:
-میزان واقعی بودن تهدید ترامپ و احتمال پیروزی مجدد او در انتخابات ۲۰۲۴؛
-واکنش چین، هند و دیگر مشتریان نفتی روسیه به تحریم‌های ثانویه؛
-توان کرملین در مدیریت بودجه، حفظ اعتماد عمومی و کنترل تورم؛
-نتیجه مذاکرات صلح با اوکراین و شکل‌گیری سازوکارهای جدید دیپلماسی انرژی.
بازگشت سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه روسیه