چالشهای پیشبینیناپذیری
سیدمحمد بحرینیان
اقتصاد ایران طی دهههای اخیر همواره با نوعی بیثباتی و پیشبینیناپذیری همراه بوده است؛ مسئلهای که نهتنها زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار داده، بلکه مسیر توسعه و سرمایهگذاری را نیز با دشواریهای جدی مواجه ساخته است. نوسانات شدید نرخ ارز، تغییرات پیدرپی سیاستهای اقتصادی و سایه تحریمهای خارجی، از مهمترین عوامل این وضعیت به شمار میروند.
نخستین نمود بیثباتی را میتوان در بازار ارز مشاهده کرد. افزایش ناگهانی نرخ ارز یا کاهش غیرمنتظره آن، عملاً برنامهریزی بلندمدت را برای فعالان اقتصادی ناممکن ساخته است. بازرگانان، تولیدکنندگان و حتی مصرفکنندگان، همواره نگران تغییرات فردا هستند؛ تغییری که میتواند سود یک فعالیت اقتصادی را به زیان سنگین تبدیل کند. این وضعیت به کاهش انگیزه سرمایهگذاری و مهاجرت سرمایهها به بازارهای غیرمولد منجر میشود.
دومین چالش، سیاستهای متغیر اقتصادی است. تغییرات سریع در قوانین مالیاتی، بخشنامههای واردات و صادرات، و سیاستهای بانکی، بهویژه بدون پشتوانه کارشناسی کافی، فضای کسبوکار را دچار سردرگمی کرده است. بسیاری از کارآفرینان و شرکتها ترجیح میدهند فعالیت خود را به حداقل برسانند یا به سمت فعالیتهای کوتاهمدت و کمریسک حرکت کنند، چرا که آینده روشن و پایداری در مقابل خود نمیبینند.
عامل مهم دیگر، تحریمهای خارجی و محدودیتهای ناشی از آن است. این تحریمها دسترسی به بازارهای جهانی، منابع مالی بینالمللی و تکنولوژیهای نوین را محدود کردهاند. نتیجه آن، افزایش هزینههای تولید، کاهش رقابتپذیری و فشار مضاعف بر معیشت مردم بوده است. در چنین شرایطی، حتی سیاستهای داخلی کارآمد نیز بهسختی میتوانند اثرگذاری کامل داشته باشند.
از سوی دیگر، تورم مزمن بهعنوان یکی از پیامدهای مستقیم این بیثباتی، قدرت خرید مردم را کاهش داده و نابرابری اجتماعی را تشدید کرده است.
درحالیکه طبقات متوسط و پایین جامعه با دشواریهای روزافزون مواجهاند، گروههای کوچکی از جامعه با بهرهگیری از نوسانات بازار سودهای کلان میبرند؛ و این شکاف اجتماعی، خود به عامل دیگری برای تضعیف اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی تبدیل میشود.راه برونرفت از این چرخه، نیازمند مجموعهای از اصلاحات بنیادین است. ثبات در سیاستگذاری اقتصادی، تقویت شفافیت، مبارزه جدی با فساد و ایجاد فضای قابل پیشبینی برای سرمایهگذاران، از مهمترین گامها به شمار میرود.
اقتصاد ایران ظرفیتهای بزرگی در حوزه انرژی، کشاورزی، گردشگری و نیروی انسانی دارد. اما بهرهگیری از این ظرفیتها درگرو ایجاد اعتماد و ثبات اقتصادی است. تا زمانی که فعالان اقتصادی و مردم نتوانند فردای اقتصاد کشور را حدس بزنند، امید به رشد پایدار همچنان کمرنگ خواهد بود.
اقتصاد ایران طی دهههای اخیر همواره با نوعی بیثباتی و پیشبینیناپذیری همراه بوده است؛ مسئلهای که نهتنها زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار داده، بلکه مسیر توسعه و سرمایهگذاری را نیز با دشواریهای جدی مواجه ساخته است. نوسانات شدید نرخ ارز، تغییرات پیدرپی سیاستهای اقتصادی و سایه تحریمهای خارجی، از مهمترین عوامل این وضعیت به شمار میروند.
نخستین نمود بیثباتی را میتوان در بازار ارز مشاهده کرد. افزایش ناگهانی نرخ ارز یا کاهش غیرمنتظره آن، عملاً برنامهریزی بلندمدت را برای فعالان اقتصادی ناممکن ساخته است. بازرگانان، تولیدکنندگان و حتی مصرفکنندگان، همواره نگران تغییرات فردا هستند؛ تغییری که میتواند سود یک فعالیت اقتصادی را به زیان سنگین تبدیل کند. این وضعیت به کاهش انگیزه سرمایهگذاری و مهاجرت سرمایهها به بازارهای غیرمولد منجر میشود.
دومین چالش، سیاستهای متغیر اقتصادی است. تغییرات سریع در قوانین مالیاتی، بخشنامههای واردات و صادرات، و سیاستهای بانکی، بهویژه بدون پشتوانه کارشناسی کافی، فضای کسبوکار را دچار سردرگمی کرده است. بسیاری از کارآفرینان و شرکتها ترجیح میدهند فعالیت خود را به حداقل برسانند یا به سمت فعالیتهای کوتاهمدت و کمریسک حرکت کنند، چرا که آینده روشن و پایداری در مقابل خود نمیبینند.
عامل مهم دیگر، تحریمهای خارجی و محدودیتهای ناشی از آن است. این تحریمها دسترسی به بازارهای جهانی، منابع مالی بینالمللی و تکنولوژیهای نوین را محدود کردهاند. نتیجه آن، افزایش هزینههای تولید، کاهش رقابتپذیری و فشار مضاعف بر معیشت مردم بوده است. در چنین شرایطی، حتی سیاستهای داخلی کارآمد نیز بهسختی میتوانند اثرگذاری کامل داشته باشند.
از سوی دیگر، تورم مزمن بهعنوان یکی از پیامدهای مستقیم این بیثباتی، قدرت خرید مردم را کاهش داده و نابرابری اجتماعی را تشدید کرده است.
درحالیکه طبقات متوسط و پایین جامعه با دشواریهای روزافزون مواجهاند، گروههای کوچکی از جامعه با بهرهگیری از نوسانات بازار سودهای کلان میبرند؛ و این شکاف اجتماعی، خود به عامل دیگری برای تضعیف اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی تبدیل میشود.راه برونرفت از این چرخه، نیازمند مجموعهای از اصلاحات بنیادین است. ثبات در سیاستگذاری اقتصادی، تقویت شفافیت، مبارزه جدی با فساد و ایجاد فضای قابل پیشبینی برای سرمایهگذاران، از مهمترین گامها به شمار میرود.
اقتصاد ایران ظرفیتهای بزرگی در حوزه انرژی، کشاورزی، گردشگری و نیروی انسانی دارد. اما بهرهگیری از این ظرفیتها درگرو ایجاد اعتماد و ثبات اقتصادی است. تا زمانی که فعالان اقتصادی و مردم نتوانند فردای اقتصاد کشور را حدس بزنند، امید به رشد پایدار همچنان کمرنگ خواهد بود.

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
بخشهای مختلف اقتصادی کشور از مراودات سودمند بینالمللی بهره خواهند برد
-
همسایگی ایران با پانزده کشور ظرفیت مهمی برای دیپلماسی است
-
رونق پروژههای بزرگ مسکن
-
چالشهای پیشبینیناپذیری
-
باید در مقابله با دشمنان آمادگی کامل داشته باشیم
-
بازتعریف جایگاه ایران در نظم اقتصادی جهانی
-
بازار پرخطر لوازمآرایشی و بهداشتی!
-
ارابههای گدعون به گل نشستند
-
سیلی نفتی هندیها به ترامپ
-
هوش مصنوعی عضو جدید تحریریهها