سخنی در تحلیل الگوی رأی‌دهی چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

چرا نمی‌توان رأی پزشکیان را قومیتی دانست؟

محمد صادق‌پور
پس از اعلام نتایج چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب آقای مسعود پزشکیان به‌عنوان نهمین رئیس‌جمهور، جمهوری اسلامی ایران، در فضای رسانه‌ای و سیاسی کشور گزاره‌ای مطرح شد که آرای قومی هموطنان ترک، علت پیروزی ایشان در انتخابات بوده است.
در این یادداشت قصد داریم تا با نگاهی به آمار، این گزاره را موردبررسی و تحلیل قرار دهیم.
برای این منظور درصد آرای نامزدها در انتخابات‌های سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ و دور اول و دوم سال ۱۴۰۳، در برخی از شهرها را در جدول ذیل ملاحظه می‌فرمایید.
درصد آرای آقای روحانی در انتخابات‌های سال ۹۲ و ۹۶ میانگین درصدی ۶۰/۸۱ درصد را برای سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل نشان می‌دهد که این میانگین درصدی در دور اول انتخابات سال ۱۴۰۳ به عدد ۷۶/۹۴ برای آقای پزشکیان رسیده است.
برای ساده‌سازی بحث، سایر عوامل را نادیده گرفته و این اختلاف رأی آقای روحانی و پزشکیان را به‌حساب رأی قومیتی(جغرافیایی/منطقه‌ای) می‌گذاریم.
پس در دور اول انتخابات ۱۴۰۳ آقای پزشکیان ۱۶/۱۳ درصد رأی قومیتی(جغرافیایی/منطقه‌ای) داشته است.
نکته۱: رأی قومیتی بارأی جغرافیایی و منطقه‌ای تفاوت دارد اما برای ساده‌سازی آن‌ها را یکی در نظر گرفته‌ایم.
نکته۲: قطعا هر نامزدی در زادگاه خود دارای یک پایگاه رأی جغرافیایی/منطقه‌ای است و با توجه به اینکه آقای پزشکیان چندین دوره رأی اول تبریز در انتخابات مجلس بوده‌اند، این پایگاه رأیی برایشان موسع‌تر است.
نکته۳: قطعا درصدی از آرای آقای جلیلی در خراسان هم به رأی جغرافیایی یا منطقه‌ای تعلق دارد.
 با حذف همه متغیرها و عدم محاسبه درصد رأی منطقه‌ای آقای جلیلی، در بالاترین حالت ممکن در مرحله اول ۱۶/۱۳ درصد آرای آقای پزشکیان، در این استان‌ها را رأی قومیتی(جغرافیایی/منطقه‌ای) تشکیل می‌دهد که از مجموع ۳ میلیون رأی معادل ۴۸۳۹۰۰ رأی می‌باشد.
حال به سراغ مرحله دوم انتخابات می‌رویم؛
در دور دوم میانگین درصدی آرای آقای پزشکیان در ۳ استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی و اردبیل معادل ۸۴/۶۶ می‌باشد که نسبت به دور اول افزایش ۷/۷۲ درصدی داشته است. اما آیا این رأی هم قومیتی بوده است ؟
برای پاسخ به این سؤال به بررسی تغییر روند آرای نامزدها در استان‌های خراسان رضوی و اصفهان و البرز که هیچ ارتباط قومی با سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل ندارند و اتفاقا از پایگاه‌های رأیی اصولگراها در دور اول بوده است می‌پردازیم.
همان‌طور که در  جدول  ذیل ملاحظه می‌کنیدافزایش درصدی آرا در این استان‌ها هم به سود آقای پزشکیان بوده است.
در اصفهان آقای پزشکیان به نسبت دور اول درصد آرایش ۸/۹۲ درصد رشد داشته است حال‌آنکه آقای جلیلی درصد آرایش حدود یک درصد کاهش داشته است.
در البرز آرای آقای پزشکیان ۹/۴ درصد رشد داشته است درصورتی‌که آرای آقای جلیلی فقط ۲ درصد رشد داشته است.
در خراسان رضوی آرای آقای پزشکیان ۱۱/۶ درصد رشد داشته است و آرای آقای جلیلی ۱۰/۸ درصد رشد داشته است.
وقتی درصد آرای آقای پزشکیان در استان‌های خراسان رضوی، اصفهان و البرز رشد بیشتری از آرای آقای جلیلی داشته است، پس افزایش آرای آقای پزشکیان در استان‌های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل را هم نمی‌توان صرفا متأثر از رأی قومیتی دانست و این نشان می‌دهد که در دور دوم مؤلفه‌های دیگری جز قومیت در رأی‌دهی‌ها مؤثر بوده است.
حال اگر بخواهیم این روند و تغییرات آرا در دور اول به دور دوم را نادیده بگیریم و بگوییم الاوبلا در ۳ استان مذکور رأی قومیتی بوده است، ۷/۷۲ درصد دیگر از آرای این سه استان را می‌توان گفت قومیتی بوده است که می‌شود معادل ۲۳۱۶۰۰ رأی، با جمع این عدد و آرای قومیتی دور اول، در بدبینانه‌ترین حالت ممکن و حذف همه متغیر‌های دیگر می‌توان گفت در انتخابات ۱۴۰۳، تعداد ۷۱۵۵۰۰ رأی قومیتی بوده است.
حتی با این فرض نادرست، این تعداد رأی تأثیر قابل‌توجهی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نداشته است و باید آقای پزشکیان را منتخبی ملی دانست.
​​​​​​​​​​​​​​
 چرا نمی‌توان رأی پزشکیان را قومیتی دانست؟