آیا جمهوری‌خواهان در حال سناریوسازی دوباره هستند؟

شوک درمانی ترامپ با چاشنی ترور

فخرالدین اسدی
تحلیلگر حوزه روابط بین الملل 

    انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 میلادی، نقطه آشکارساز دخالت اف بی آی و نهادهای اطلاعاتی آمریکا در آن آوردگاه سیاسی محسوب می شود. هرچند آژانس امنیت ملی آمریکا و نهادهای تابعه آن ابایی از مداخله پنهان در انتخابات ( خصوصا با توجه به ساختار پیچیده کالج الکترال) ندارند، اما کمتر پیش می آمد که این مداخله گرایی جنبه ای آشکار پیدا کند! ماجرا از این قرار بود که در ماه مه سال 2016 میلادی، دفتر بازرس کل وزارت امور خارجه گزارشی در مورد اقدامات ایمیل وزارت خارجه، از جمله اقدامات کلینتون، منتشر کرد. در ماه ژوئن همان سال، جیمز کومی رئیس اف بی آی مدعی شد تحقیقات این سازمان به این نتیجه رسیده که کلینتون «بسیار بی‌احتیاط» بوده‌ اما قصد مجرمانه ای برای ارتکاب این بی احتیاطی نداشته است. دموکراتها با این تصور که گزارش اف بی آبی نقطه پایانی بر مناقشات ایجاد شده بر سر افشای ایمیل های محرمانه هیلاری کلینتون بوده است، بر روی مبارزات انتخاباتی خود متمرکز شدند.
 از اف بی آی تا زمین گلف! 
درست در ۲۸ اکتبر ۲۰۱۶، چند روز قبل از برگزاری انتخابات ماه نوامبر ، جیمز کومی در اقدامی غیرقابل پیش بینی و ناگهانی، به کنگره اطلاع داد که اف‌بی‌آی آغاز به جستجوی ایمیل‌های تازه کشف شده از حساب کاربری هیلاری کلینتون کرده‌است. اعلام از سرگیری تحقیقات در خصوص خبط امنیتی وزیر خارجه اسبق آمریکا، منجر به از بین رفتن برتری او در ایالات خاکستری و حساسی مانند ویسکانسین، پنسیلوانیا و میشیگان شد. در نهایت، ترامپ با پاس گلی که کومی و مقامات پلیس فدرال به او دادند، با  اختلافی اندک توانست رقیب دموکرات خود را در ایالات کلیدی شکست دهد و بر خلاف پیش بینی نظرسنجی ها رئیس جمهور آمریکا شود.هر چند رئیس وقت اف بی آی بعدها به یکی از منتقدان ترامپ تبدیل شد، اما دموکراتهاکماکان  با گذشت هشت سال همچنان وی را عامل اصلی شکست خود در انتخابات سال 2016 میلادی قلمداد می کنند.در مقابل، جمهوری خواهان از اقدام کومی استقبال کرده و آن را مصداق یک شوک حساب شده و مداخله ایجابی ( به سود حزب جمهوریخواه ) دانستند. 
شوک درمانی جدید جمهوری خواهان 
اکنون ترامپ جایگاه قبلی خود را در اف بی آی از دست داده و امیدی به تکرار این "شوک درمانی" از سوی نهادهای امنیتی آمریکا ندارد.در مقابل، وی بازی با کلید واژه ای خطرناک تحت عنوان ترور را آغاز کرده که از سخنرانی جنجالی وی در ایالت پنسیلوانیا آغاز و اکنون به تیراندازی در زمین گلف وی کشیده شده است! ترامپ تجربه خوبی از ترور ناموفق و البته مشکوک قبلی خود در ایالت پنسیلوانیا دارد. پس از آن واقعه، محبوبیت وی در میان رای دهندگان مستقل افزایش یافت و بایدن( نامزد قبلی دموکراتها) را کاملا در نظرسنجی های ایالتی و عمومی به حاشیه راند. فراتر از آن، دو روز پس از ترور وی در پنسیلوانیا، کنگره حزب جمهوری خواه برگزار شد و حتی هم حزبی های منتقد او نیز نتوانستند تحت تاثیر فضای ناشی از ترور رئیس جمهور سابق آمریکا، کمترین هجمه ای
 به وی و مواضعش وارد سازند. البته این بازی تکمیل نشد و کناره گیری جوبایدن از رقابت های انتخاباتی و جایگزینی کامالا هریس معادله را تغییر داد.
 ارتباط ترور ترامپ و نظرسنجی های ایالتی 
طی هفته های اخیر، کامالا هریس در نظرسنجی ها  فاصله خود را با ترامپ بیشتر کرده و حتی در ایالاتی مانند فلوریدا و اوهایو
( که ترامپ در انتخابات سال 2020 در آنها پیروز شده بود)، اختلاف آرای خود و نامزد حزب جمهوری خواه را به حداقل رسانده است. در چنین شرایطی انتشار خبر ترور ناموفق دوباره ترامپ، کاملا هدفمند و در راستای منافع حزب جمهوری خواه بوده است. هدف  ترامپ، اثبات خود به عنوان چهره ای کاریزماتیک و مهار ناپذیر  است که دشمنان زیادی در آمریکا دارد و مخالفانش قصد حذف فیزیکی وی را دارند. این روایت سازی  تبدیل به فرمول اصلی جمهوری خواهان در مواجهه با دموکراتها شده است. رئیس جمهور سابق آمریکا و اطرافیانش در طراحی این بازی دوباره، آرای مردد و مستقل را در انتخابات پیش رو هدف قرار داده اند. در اکثر نظرسنجی های صورت گرفته ، حدود 5 تا 10 درصد از شرکت کنندگان تاکید کرده اند که تعلق خاطری به ترامپ یا هریس نداشته و تصمیم نهایی خود را  در حمایت از هیچ یک از نامزدهای دو حزب سنتی آمریکا اتخاذ نکرده اند. در صورتی که اکثر این آرای مردد به سبد رای ترامپ و جمهوری خواهان واریز شود، برتری هریس در ایالات حساس و سرنوشت ساز پایان می یابد   ودر نتیجه، سناریوی سال 2016 در ماهها و هفته های واپسین رقابت های انتخاباتی آمریکا تکرار می شود.در مقابل، دموکراتها نیز چاره ای جز محکوم کردن ترورهای ناموفق صورت گرفته علیه ترامپ را نداشته و همین مسئله، رونق بیشتری به بازی طراحی شده توسط رقبای کنونی کاخ سفید می دهد. آنچه در این میان ابتر می ماند، واقعیت و پشت پرده ماجرای ترورهای مستمر و مبتدیانه ایست که علیه نامزد حزب جمهوری خواه صورت می گیرد. ترامپ به دنبال شوک درمانی سیاسی است و هیچ چیز مثل کلید واژه ترور نمی تواند او را در این مسیر کمک کند.
 ابهاماتی که حل نخواهد شد 
در حالی که هنوز ابهامات قبلی در خصوص ترور ترامپ در پنسیلوانیا و واکنش های مبهم و معنادار محافظان امنیتی وی به این اقدام در اذهان باقیست، اکنون مخاطبان انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر با سناریوی دیگری مواجه شده اند! این همان چیزی است که جمهوری خواهان می خواهند:تمرکز زدایی از نظرسنجی های ایالتی و عمومی و معطوف شدن رای دهندگان به ترامپ و شخصیت سیاسی او! مشخص نیست که چنین سیاستی بتواند این بار نیز به کمک کمپین انتخاباتی جمهوری خواهان بیاید یا خیر اما آنچه مسلم است، حداقل در روند فعالیتهای انتخاباتی دموکراتها سکته ایجاد می کند. هریس و همراهانش ناچار خواهند بود بخشی از توان رقابتی خود در انتخابات را صرف مواجهه با تبعات و حواشی ناشی از ترور ترامپ کنند. حتی آنها نمی توانند ترورهای صورت گرفته را ساختگی بخوانند زیرا ممکن است این موضسع گیری سلبی طی هفته های آتی به ضرر آنها تمام شود. پیروزی یا شکست ترامپ و کمپین انتخاباتی جمهوری خواهان در این بازی پرریسک، طی هفته های آتی مشخص خواهد شد.
شوک درمانی ترامپ با چاشنی ترور