تدابیری که باید برای عدم محرومیت معلولان از گردشگری اندیشید

معلولان؛ ضلع مغفول در صنعت گردشگری

مریم موسوی
صنعت گردشگری با سرعت عجیبی رو‌به‌رشد است. طبق آخرین گزارش سازمان جهانی گردشگری ملل متحد، میزان گردشگری بین‌المللی در جهان به ۹۶ درصد در سطح پیش از همه‌گیری کرونا در جهان بازگشته و از ژانویه تا ژوئیه ۲۰۲۴، به حدود ۷۹۰ میلیون نفر رسیده است که نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۲۳، افزایش ۱۱ درصدی را نشان می‌دهد. پیش‌بینی می‌شود تعداد گردشگران بین‌المللی در سال ٢٠٣٠ به 8/1 میلیارد نفر برسد. با‌این‌وجود سهم گردشگری دسترس‌پذیر از این تعداد چه میزان است؟ چند نفر از کسانی که با انواع ناتوانی در حال زیستن در کره زمین هستند می‌توانند آثار باستانی در مصر، ایران یا چین را از نزدیک تماشا کنند؟ چه تعداد از این افراد در هتل‌های بزرگ و زنجیره‌ای دنیا اقامت داشته‌اند و یا به‌راحتی سوار هواپیما شده‌اند؟ 
طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی ۱۰ درصداز جمعیت جهان دارای نوعی معلولیت هستند؛ که البته با رشد جمعیت شهروندان سالمند و نیازهای مشابه آن‌ها، این نسبت در سال‌های آینده افزایش قابل‌توجهی خواهد داشت. با دانستن این آمار، «کافی است نگاهی به مفهوم گردشگری برای همه یا گردشگری در دسترس داشته باشیم که در سال ۲۰۰۹ مطرح شد؛ مفهومی برای اینکه همه انسان‌ها بدون توجه به سن، نژاد، معلولیت جسمی و ذهنی بتوانند در میان کشورها سفر و جهان را کشف کنند. مفهوم دسترس‌پذیر بودن نیز ذیل همین مفهوم یا در راستای آن مطرح می‌شود تا بتوانیم به گردشگری پایدار نزدیک شویم.» (1)
افراد دارای معلولیت از ویلچر یا هر وسیله دیگری برای حرکت کردن استفاده می‌کنند، افرادی که دچار نا‌بینایی یا کم‌بینایی هستند، افرادی که ازنظر شنوایی مشکلاتی دارند، سالمندان و زنان باردار برای گذران زندگی روزمره، به خدمات خاص و ویژه‌ای نیاز دارند و مفاهیمی نظیر شهر دسترس‌پذیر، ایستگاه دسترس‌پذیر، رستوران دسترس‌پذیر، خانه دسترس‌پذیر و گردشگری دسترس‌پذیر همگی به مقوله مناسب‌سازی و  ارائه خدمات لازم به افرادی با نیاز ویژه اشاره دارند. آن‌هم در شرایطی که برآوردهای سازمان ملل نشان می‌دهد جمعیت سالمندان در سال ۲۰۵۰ دو برابر خواهد شد و به بیش از ۱/۵ میلیارد نفر می‌رسد. بنابراین سالمندان و افراد دارای معلولیت برای اینکه بتوانند از فضاها استفاده و از یک مجموعه گردشگری بازدید کنند به زیرساخت‌هایی چون رمپ‌های مناسب ورودی، امکانات و تجهیزات نیاز دارند.
تغییرات یا اصلاحاتی که باید در یک مکان ایجاد شود تا بتوان آن مکان را دسترس‌پذیر نامید، الزاما اقدامی سخت یا پرهزینه نیست و گاهی با کار‌هایی ساده می‌توان یک مکان را دسترس‌پذیر کرد. خیلی دور نیست زمانی که معیار انتخاب یک مقصد گردشگری تنها بر اساس میزان دسترس‌پذیری باشد. وقتی خانواده یا گروهی از دوستان قصد سفر دارند، احتمالا در میان آن‌ها افرادی با مجموعه‌ای از نیاز‌های ویژه هم حضور خواهند داشت، ازاین‌رو در ارائه خدمات گردشگری باید شرایط معلولان جسمی و حرکتی یا نا‌شنوایان و نا‌بینایان را در نظر گرفت. 
 سهم ناچیز معلولان از صنعت گردشگری کشور 
نکته مهمی که کسب‌و‌کار‌های حوزه گردشگری باید به آن توجه کنند، طول مدت سفر افراد با نیاز ویژه است. این گروه‌ها به‌خاطر شرایطی که دارند معمولا زمانی طولانی‌تر را به نسبت سایر گردشگران در مقصد گردشگری سپری می‌کنند. درنتیجه تعداد شب‌های اقامت در هتل، تعداد وعده‌های غذایی موردنیاز و حتی تعداد اماکنی که از جاذبه‌های مقصد محسوب می‌شود، در سبد سفر این گروه بیش از دیگر گروه‌هاست و باید تسهیلاتی را برای این بخش در نظر گرفت اما مبتنی بر گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، سیاست‌گذاری در حوزه توسعه گردشگری داخلی دسترس‌پذیر در دهه‌های اخیر ناموفق بوده است و گردشگری را نمی‌توان به‌عنوان محصولی با‌کیفیت و در دسترس برای عموم جامعه قلمداد کرد. به همین علت افراد دارای معلولیت تقریبا هیچ استفاده‌ای از خدمات گردشگری نمی‌کنند و در وضعیت موجود سهم معلولان از صنعت گردشگری کشور بسیار ناچیز است، درصورتی‌که یک بازار بالقوه بزرگ وجود دارد که صنعت گردشگری تقریبا به‌طور کامل از آن غفلت کرده است. اگر بستر لازم برای ورود این جمعیت به بازار گردشگری و سفر فراهم شود، می‌تواند تحول عمده‌ای در این حوزه ایجاد کند، در همین حال کارشناسان معتقدند، گردشگری دسترس‌پذیر فرصت شرکت در فعالیت‌های گردشگری را برای همه افراد اعم از سالم و معلول با معلولیت دائم و موقت، سالمندان، زنان باردار و خانواده‌های دارای فرزند کوچک فراهم می‌آورد. 
 کمبود مراکز اقامتی‌ دارای رمپ یا بالابر مجزا 
فردی را تصور کنید که با اختلال مادرزادی استخوان‌زایی نا‌کامل یا استئوژنز ایمپرفکتا متولدشده و از ویلچر استفاده می‌کند، فردی که علیرغم شرایط جسمانی تمایل به سفر دارد. طبیعتا تور‌های گردشگری باهدف کسب درآمد، بلیت سفر را به او و تمامی افراد دارای معلولیت می‌فروشند، ولی معمولا خدماتی برای آن‌ها در نظر نمی‌گیرند! از طرفی مقوله مناسب‌سازی فضا‌ها و سایت‌های گردشگری، اماکن و معابری که در شهر‌ها در مسیر رسیدن به فضا‌های گردشگری قرار دارند، مورد‌ غفلت واقع‌شده است. برای اقامت در هتل نیز، باید اتاقی در طبقه همکف به افراد دارای ویلچر اختصاص داد و یا شرایط عبور و مرور این افراد برای حضور در آسانسور و رسیدن به اتاق را تسهیل کرد. اما به این موارد نیز توجهی نمی‌شود. 
هتل‌ها معمولا با پله از سطح زمین فاصله می‌گیرند و تعداد مراکز اقامتی‌ای که رمپ یا بالابر مجزا داشته باشند، زیاد نیست. ماجرای رستوران‌ها و جاذبه‌های توریستی در کنار بی‌توجهی‌های مردم در سطح شهر، همانند توقف و پارک کردن اتومبیل جلوی پل‌ها، بخشی از نکاتی است که در سفر برای افرادی که از ویلچر استفاده می‌کنند، مشکلاتی را ایجاد می‌کند. حتی نیروی انسانی هم خدمات ویژه‌ای به این افراد ارائه نمی‌کنند و معمولا تورلیدر‌ها خود را موظف نمی‌دانند به مسافری که از ویلچر استفاده می‌کند، خدماتی مناسب با شرایط او ارائه دهند.
 مراکز اقامتی، فاقد تابلو‌های اطلاع‌رسانی  به خط بریل 
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، نزدیک به ۲۹۰ میلیون فرد دارای آسیب بینایی در مناطق مختلف جهان وجود دارد که حدود یک‌پنجم این جمعیت را نابینایان و مابقی را افراد کم‌بینا تشکیل می‌دهند. در کشور ما نیز هزار و ۲۰۹ فرد دارای آسیب بینایی تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند که ۱۳/۵ درصد معلولان کشور را شامل می‌شوند. برای این افراد نیز مانند کسانی که از ویلچر استفاده می‌کنند، سفر کردن راحت نیست. چراکه در اغلب مراکز اقامتی، از تابلو‌های اطلاع‌رسانی (تابلوهایی که مسیر و شماره اتاق‌ها و چگونگی استفاده از ابزار را نشان می‌دهد) به خط بریل خبری نیست. در کنار این موضوع، وسایلی نظیر چای‌ساز و قهوه ساز در هتل‌ها باید طراحی ساده‌ای داشته باشند و با حداقل فعالیت بتوان از آن‌ها استفاده کرد، درحالی‌که این‌گونه نیست. از طرفی، یکی از موارد دیگری که سفر را برای افراد نابینا تسهیل می‌کند، امکان حضور آن‌ها در سطح شهر بدون احساس خطر است. اینکه چراغ‌های راهنمایی از سوت مخصوص نا‌بینایان استفاده کنند. معابر خالی از مانع باشد تا این افراد بتوانند در خیابان قدم بزنند و مترو یا اتوبوس و هر خدماتی که در سطح شهر وجود دارد، برای این گروه هم قابل‌استفاده باشد. 
 نبود مترجم زبان اشاره ایرانی، بزرگ‌ترین مشکل ناشنوایان در صنعت گردشگری
طبق آمار سازمان جهانی بهداشت، بیش از ۵ درصد مردم جهان یعنی ٤٦٦ میلیون نفر دارای ناتوانی‌های مربوط به شنوایی هستند و در کشور ما ۳۸۹ هزار و ۸۷۶ فرد مبتلا به انواع معلولیت شنوایی تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند. دسترس‌پذیری امکانات و تسهیلات گردشگری برای این گروه نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. چراکه نمی‌توانند اطلاعات لازم و یا خطرات احتمالی را از راه شنوایی کسب کنند. داشتن چراغ هشدار‌دهنده روی در‌های مترو و اتوبوس که از قبل بسته شدن این گروه را متوجه خود سازد، یکی از روش‌های مناسب‌سازی است. چراغ هشدار‌دهنده در هتل‌ها و هر مکان اقامتی نیز می‌تواند استفاده شود. یعنی زنگی که روی در‌ها نصب است به لامپی برای هشدار متصل باشد که هم‌زمان با فشار دادن زنگ، لامپ نیز روشن شود. در مورد این گروه، توصیه‌ای که به کسب‌و‌کار‌های گردشگری می‌شود، استفاده از کارکنانی است که مشکلات شنوایی دارند و از زبان اشاره استفاده می‌کنند. چراکه این کارکنان به‌راحتی می‌توانند با مسافر ناشنوا ارتباط بگیرند و بخشی از نیاز‌های آنان را رفع کنند.
آن‌طور که حامد عابدین‌زاده، مدیرعامل شبکه ملی تشکل‌های مردم‌نهاد افراد دارای معلولیت شنوایی می‌گوید: «راهنمای گردشگری مسلط به زبان اشاره نداریم و برخی گمان می‌کنند با زبان فارسی می‌توان به اشاره هم حرف زد در‌حالی‌که این دو با هم متفاوت است. بزرگ‌ترین مشکل نا‌شنوایان در صنعت گردشگری نبود مترجم زبان اشاره ایرانی است. وقتی تور گردشگری برگزار می‌شود و راهنمای گردشگری صحبت می‌کند، همراه خود مترجم زبان اشاره ندارند. متأسفانه کسانی که به زبان اشاره تسلط داشته باشند و در‌عین‌حال بتوانند راهنمای گردشگری هم باشند نداریم. از طرفی باید حمایت مالی برای آموزش این افراد وجود داشته باشد ولی چنین چیزی در بودجه‌ها نیز تعریف‌نشده است و حق‌وحقوقی برای مترجمان زبان اشاره وجود ندارد.»
عابدین‌زاده بیان می‌کند: «اگر در کنار آثار تاریخی بارکدی وجود داشته باشد ناشنوا می‌تواند آن را اسکن کرده و اطلاعات هر اثر را بخواند. ناشنوایان از این حق دسترس‌پذیری محروم شده‌اند. درباره این موضوع چندین بار مکاتبه کرده‌ایم اما کسی پاسخگو نبوده است. زبان اول ناشنوا اشاره است و زبان فارسی زبان دوم آن‌هاست. صحبت با زبان اول برای آن‌ها آسان‌تر است. حتی لهجه‌ها برای افراد ناشنوا باید ترجمه شود. زبان فارسی برای ناشنوایان پیچیده است. انجمن تلاش کرده که راهنما تربیت کند، اما چون هزینه‌ها سنگین است از آن استقبال نمی‌شود و دولت هم حمایت نمی‌کند.» 
 نمونه‌ای از فعالیت‌ها در حوزه گردشگری دسترس‌پذیر 
اولین جایزه مقصد گردشگری دسترس‌پذیر در سال ٢٠١٩ از سوی سازمان جهانی گردشگری به کشور پرتغال داده شد. این کشور توانسته است در بین تمامی مقاصد گردشگری دنیا بالا‌ترین استاندارد‌ها را برای مناسب‌سازی خدمات گردشگری برای افرادی با انواع ناتوانی کسب کند. توجه به این موضوع، اهمیت گسترش این نوع از گردشگری را نشان می‌دهد. شهر‌های سیدنی در استرالیا، وین در اتریش و بارسلونا در اسپانیا برخی دیگر از شهر‌هایی هستند که به‌عنوان مقاصدی نسبتا دسترس‌پذیر برای افرادی با ناتوانی‌های مختلف معرفی می‌شوند. برگزاری تور‌های مناسب برای گروه‌هایی با نیاز ویژه، مناسب‌سازی هتل‌ها، تجهیز رستوران‌ها و غیره فعالیت‌هایی است که در این مقاصد برای حرکت بیشتر به سمت دسترس‌پذیری انجام می‌شود. در ایران نیز فعالیت میز ملی گردشگری دسترس‌پذیر با هدف توسعه گردشگری سالمندان و افراد دارای معلولیت از دو سال گذشته در معاونت گردشگری آغازشده. دسترس‌پذیر کردن و تأمین زیرساخت‌های لازم در تأسیسات گردشگری و احیای حق سفر و گردشگری برای این قشر از جامعه، هدف فعالیت میز است. پیش‌تر «سید مصطفی فاطمی»، مدیرکل دفتر توسعه گردشگری داخلی همان‌ موقع تأکید کرده بود که این میز با تعریف ضوابط، آيین‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها، قانون، تعریف شاخص‌های اقتصادی، ایجاد بستر‌های حمایتی و تسهیل‌گری جهت ریل‌گذاری سریع به‌سوی دستیابی به ایجاد امکان سفر برای این قشر مهم جامعه مؤثر عمل کند. «علی‌اصغر شالبافیان»، معاون گردشگری کشور، نیز همین چند ماه قبل با اشاره به فعالیت میز اعلام کرده بود اداره کل سرمایه‌گذاری مکلف شده است در زمان ارزیابی و تخصیص اعتبار این مسئله را مورد‌توجه قرار دهد و اعضای میز گردشگری دسترس‌پذیر این فرصت را داشته باشند تا با ادارات کل، موضوعات و مطالبات را مطرح کنند.  سید مهدی صادقی، فعال اجتماعی حوزه معلولیت تشکیل میز گردشگری دسترس‌پذیر در وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی را یک گام روبه‌جلو توصیف می‌کند، و به «پیام ما» می‌گوید: «کار این میز بررسی قوانین و مقررات حوزه گردشگری از همه انواع است تا بتواند علاوه‌بر رایزنی در این زمینه در نظارت و ارزیابی دسترس‌پذیر بودن اماکن کمک کند و هم ضوابط و شیوه‌نامه‌هایی برای فعالیت مجموعه‌های جدید تدوین کند. شیوه‌ای که در این میز فعال است، شیوه‌ای تحقیقی است تا اماکن موجود به نشان گردشگری دسترس‌پذیر مجهز و پروژه‌های نمونه معرفی شوند. این شیوه کمک می‌کند فضای شهر رقابتی شده و این مفهوم گسترش پیدا کند.» 
او تأکید می‌کند نکته دیگری که در میز گردشگری دسترس‌پذیر دنبال می‌شود، آموزش است: «گردشگری دسترس‌پذیر باید فرهنگ‌سازی هم شود و علاوه‌بر تأمین زیرساخت، کارکنان مجموعه‌های گردشگری باید با گردشگری دسترس‌پذیر، نوع رفتاربا افراد دارای معلولیت و سالمندان آشنا باشند. خیلی مراکز ممکن است مناسب‌سازی شده باشند، اما کارکنان رفتار صحیح را ندانند.»
صادقی معتقد است دسترس‌پذیر بودن، علاوه‌بر اینکه برای افراد دارای معلولیت و سالمندان منفعت دارد‏، برای مجموعه‌ها هم منفعت خواهد داشت؛ زیرا خانواده‌های با افراد دارای معلولیت ترجیح می‌دهند به مراکزی مراجعه کنند که دسترس‌پذیر است و این سود اقتصادی هم برای مجموعه در بازار رقابت است. 
سوای این موضوع چند سالی است که برخی از گروه‌ها در اشکال مختلف به این موضوع پرداخته‌اند. انجمن فرهنگی، ورزشی و گردشگری پارس یکی از سمن‌هایی (سازمان‌های مردم‌نهاد) است که در مورد گسترش مفهوم مناسب‌سازی برای گروه‌هایی با شرایط خاص به‌ویژه معلولین تلاش می‌کند. یکی از فعالیت‌هایی که این سمن انجام می‌دهد، برگزاری سمینار و اطلاع‌رسانی راجع به اهمیت این موضوع است. علاوه بر فعالیت‌هایی که تشکل‌های غیردولتی در این زمینه انجام می‌دهند، برخی راهنمایان گردشگری نیز به‌طور تخصصی در زمینه تور‌های مخصوص گروه‌های خاص فعالیت می‌کنند. تور‌های ویژه نا‌بینایان یکی از فعالیت‌های مفید طی این سال‌ها بوده است، در این راستا تور‌های موزه‌گردی برای نا‌بینایان نیز به‌صورت پراکنده برگزارشده است، اما ازآنجایی‌که این موزه‌گردی‌ها از استاندارد‌های کافی برخوردار نبود، به‌مرور تعداد آن کاهش یافت. برای سازمان‌یافته شدن این نوع از فعالیت‌ها لازم است استاندارد‌های مناسبی تهیه و در موزه‌هایی که قرار است میزبان این گروه باشد رعایت شود. برگزاری تور‌های طبیعت‌گردی ماجراجویانه برای افراد دارای معلولیت هم، یکی دیگر از فعالیت‌هایی است که طی سالیان اخیر طرفدارانی پیداکرده است. سعید ضروری، یک راهنمای گردشگری که خود از ویلچر استفاده می‌کند، از آغازگران چنین تور‌هایی بوده است. این تور‌ها مسیر تازه‌ای برای فعالیت گشوده است. البته همه این تور‌ها الزاما تمامی استاندارد‌های لازم را رعایت نمی‌کنند، با‌این‌حال توجه به این مفهوم می‌تواند کمک کند تا به‌مرور کیفیت این خدمات به نیاز واقعی افراد دارای معلولیت نزدیک شود. 
 سخن آخر
به غیر از کسانی که به‌صورت خصوصی و شخصی به توسعه گردشگری برای افراد دارای معلولیت می‌پردازند، بخش دولتی و عمومی هم طی این سال‌ها به اهمیت این موضوع پی برده و ازاین‌رو دسترس‌پذیری، مناسب‌سازی و خدمات ویژه از مفاهیم پرتکرار این‌روزهاست. توجه به گروه‌هایی از مردم که حداقل تا چند دهه گذشته چندان در اولویت نبودند، اکنون در سراسر جهان با سرعت نه‌چندان کمی در حال رشد است. این موضوع هم از سمت افراد و گروه‌هایی که به دنبال حقوق برابر اجتماعی هستند پیگیری می‌شود و هم از سمت صاحبان مشاغل و خدماتی که به دنبال کسب درآمد بیشتر در بازار رقابت جهانی هستند. در این میان مفهوم «گردشگری برای همه»، ذیل سه دسته گردشگری پایدار، گردشگری دسترس‌پذیر و گردشگری اجتماعی شاید وسیع‌ترین مفهوم در این صنعت باشد که افرادی با نیاز ویژه در آن دیده‌شده‌اند. 
پی‌نوشت:
1- پیام ما
 معلولان؛ ضلع مغفول در صنعت گردشگری
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو