خاک کمتر از آب نیست!

گروه اجتماعی 
تخریب خاک یکی از جدی‌ترین چالش‌های محیط‌زیستی و کشاورزی در ایران محسوب می‌شود و تأثیرات آن نه‌تنها بر روی تولیدات کشاورزی، بلکه بر اقتصاد، امنیت غذایی و حتی پدیده‌هایی مانند ریزگرد‌ها نیز اثرگذار است. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، شرایط اقلیمی متنوع و فعالیت‌های انسانی، از تخریب خاک در مقیاسی وسیع رنج می‌برد و این در حالی است که تخریب و فرسایش خاک هزینه اقتصادی بالایی نیز به همراه دارد و آن‌طور که منوچهر گرجی، رئیس انجمن علوم خاک در گفت‌و‌گو با «رسالت» مطرح می‌کند، ایران از این بابت سالانه ۵٦ میلیارد دلار خسارت متحمل می‌شود که به‌اندازه کل درآمد ارزی کشور در طول سال است! رئیس انجمن علوم خاک تأکید می‌کند که «وقتی خاک مدیریت نشود، آب هم در معرض نابودی قرار می‌گیرد. تا زمانی که به خاک رسیدگی نکنیم، امکان ندارد مشکل آب کشور حل شود. حداقل حدود ٨٠ درصد آب در بخش کشاورزی و برای تولید محصول به مصرف می‌رسد که بستر آن خاک است. اگر خاک حاصلخیز باشد با نیمی از آبی که اکنون برای تولید محصول کشاورزی استفاده می‌شود، می‌توان انواع محصولات را تولید کرد، به‌این‌ترتیب بین ٣٠ تا ۵٠ درصد مصرف آب کاهش می‌یابد، این در حالی است که حتی اگر ١٠ تا ١۵ درصد مصرف آب کشاورزی نیز کاهش یابد، مشکل آب تا حد زیادی حل خواهد شد.»
مشروح این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید. 
 باوجود خطراتی که خاک را تهدید می‌کند، چرا کمترین مطالبه‌گری را به خود اختصاص می‌دهد و اساسا موضوع آسیب به خاک و فرسایش آن کمتر از مسئله آب در معرض دید افکار عمومی و حتی مسئولان قرار دارد، آیا اهمیت خاک از آب کمتر است؟ 
آب ‌برای مردم و مسئولین ملموس است، به‌ویژه در کشور ما که از نظر جغرافیایی در منطقه خشک و نیمه‌خشک واقع‌شده است. البته در سایر نقاط جهان نیز به همین صورت است و خاک مغفول مانده اما در 30 سال گذشته اغلب کشور‌ها به موضوع خاک توجه کرده‌اند، با‌این‌حال هنوز اهمیت این موضوع در کشور ما درک نشده، شاید به این خاطر که همه ما هرروز با آب سروکار داریم، ولی خاک جلوی چشممان نیست. از طرفی مسئولان شناختی از مقوله خاک ندارند و به میزان اهمیت آن واقف نیستند. شاید قصور از جانب متخصصین این حوزه است که در تشریح این امر برای مردم و مسئولین ناتوان عمل کرده‌اند. البته طی 10 سال گذشته در انجمن علوم خاک گام‌های برداشته‌شده و در قالب نامه‌نگاری با مسئولین و در مصاحبه با رسانه‌ها عمق این بحران شرح داده‌شده است. موضوع دیگری هم که باید مورد‌توجه قرار داد این است که در حوزه آب از ٧٠ سال پیش قانون وضع‌شده، ولی در مورد خاک تازه از سال ٩٨ قانونی به تصویب رسیده است. با توجه به اینکه حساسیت خاک در نظر افکار عمومی و مسئولان کمتر است، حدود ١4- ١3 سال طول کشید تا بالاخره به تصویب برسد. آنچه می‌تواند خاک را همچون آب در معرض دید همگان قرار دهد، توجه و مطالبه گری رسانه‌ها است. همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند، «فرسایش خاک در کشور بر اثر سهل‌انگاری‌ها و بدعمل‌کردن‌ها و ندانم‌کاری‌ها؛ چیزی نیست که بعد بشود به‌آسانی جبرانش کرد. قضیه‌  خاک از قضیه  آب مهم‌تر است.» آب را می‌توان از طریق بارش‌ها و اگرچه با هزینه سنگین از طریق شیرین‌سازی آب دریا تأمین کرد، ولی خاک اگر از بین برود، نمی‌توان کاری کرد. حتما شنیده‌اید که تشکیل یک سانتی‌متر خاک ٣٠٠ سال زمان می‌برد، حال اینکه خاک ما مستمر در حال فرسایش و تخریب است. اگر این خاک از بین برود، ما یک سرمایه بسیار عظیمی را از دست خواهیم داد و دیگر هم قابل جبران نخواهد بود. 
امروز بسیاری از کشور‌های جهان در موضوع مدیریت و حفاظت خاک برنامه‌هایی را اجرایی کرده‌اند و از ده‌ها سال قبل قوانینی را در این حوزه به تصویب رسانده‌اند. از طرفی در قانون خاک بر شناسایی و تهیه نقشه‌های خاک در بازه زمانی ۵‌ساله تأکید شده است. اما چنین نقشه‌هایی در برخی کشور‌ها ٧٠ سال قبل تهیه و انواع خاک‌ها را شناسایی کرده‌اند. تازه در برنامه هفتم قیدشده که سالانه صد هزار هکتار خاک شناسایی و نقشه‌ها تهیه شود. اما معنا و مفهوم این صد هزار هکتار این است که در صورت اجرا، ٢٠٠ سال طول می‌کشد تا نقشه خاک تهیه شود. این قوانین در کشور ما هیچ‌گاه صد درصد اجرایی نشده ولی به فرض اجرا و صرف ٢٠٠ سال زمان، نمی‌توان خاک را حفظ و مدیریت کرد. مادامی‌که انواع خاک‌های کشور را شناسایی نکرده‌ایم، امکان مدیریت وجود ندارد و تا مدیریت نشود، نمی‌توان خاک را حاصلخیز نگه داشت و مانع فرسایش آن شد. اختصاص بودجه نیز در این بخش حائز اهمیت است و باید تمامی ابعاد خاک و نه‌فقط مسئله فرسایش را مورد‌توجه قرار داد، نحوه مدیریت و چگونگی برخورد با خاک و نحوه بهره‌برداری از آن کمتر در رسانه‌ها بازتاب یافته و یا از زبان مسئولان مطرح‌شده و طبیعتا این موارد به کشاورزان نیز آموزش داده نشده و یا وزارت راه نیز در اجرای پروژه‌های خود، نحوه رفتار با خاک را نیاموخته است، این‌ها همه در حالی است که از تصویب قانون خاک، ٧ سال می‌گذرد، ولی هنوز هیچ یک از بند‌های آن اجرایی نشده است. 
 حتی علیرغم اینکه گفته‌شده فرسایش خاک کشور ١٧ تن در هکتار یعنی ٤ برابر استاندارد جهانی است و در قانون خاک بحث فرسایش به‌خوبی مطرح‌شده اما از سال ٩٨ که این قانون تصویب‌شده، آن‌گونه که باید اجرایی نشده، چرا؟
این پرسش را شما به‌عنوان رسانه باید از مسئولان بپرسید، به سراغ نمایندگان مجلس بروید و سؤال کنید که چرا اجرای این قانون را مطالبه نمی‌کنند. بسیاری از مصائب ما ریشه در عدم توجه به خاک دارد. به‌عنوان‌مثال اگر خاک حاصلخیز باشد، مشکل آب، محیط‌زیست، ریزگرد، رسوبات، سد‌ها و سیل کاهش پیدا می‌کند و حتی از بار بیماری‌ها کاسته خواهد شد. در غیر این صورت با کاهش حاصلخیزی خاک، تولید محصول کاهش می‌یابد و امنیت غذایی در معرض تهدید قرار می‌گیرد. از طرفی وقتی خاک مدیریت نشود، آب هم در معرض نابودی قرار می‌گیرد. یکی از مهم‌ترین دلایل کم‌آبی، ذخیره نشدن آب‌های زیرزمینی و هدررفت آب ناشی از فرسایش خاک است. دلیل افزایش دفعات بروز سیل در سال‌های اخیر، تخریب و فرسایش خاک است و در برخی مناطق کشور، اراضی دیگر توان نگهداری و ذخیره‌سازی آب‌های جاری را ندارد. تا زمانی که به خاک رسیدگی نکنیم، امکان ندارد مشکل آب کشور حل بشود. حداقل حدود ٨٠ درصد آب در بخش کشاورزی و برای تولید محصول به مصرف می‌رسد که بستر آن خاک است. اگر خاک حاصلخیز باشد با نیمی از آبی که اکنون برای تولید محصول کشاورزی استفاده می‌شود، می‌توان انواع محصولات را تولید کرد. به‌این‌ترتیب بین ٣٠ تا ۵٠ درصد مصرف آب کاهش می‌یابد، این در حالی است که حتی اگر ١٠ تا ١۵ درصد مصرف آب کشاورزی نیز کاهش یابد، مشکل آب تا حد زیادی حل خواهد شد. 
البته در مورد آمار فرسایش خاکی که ارائه کردید، باید بگویم این رقم اغراق‌آمیز است و برخلاف تصور، ما در موضوع فرسایش، رتبه اول را به خود اختصاص نداده‌ایم و هیچ‌کس تاکنون نتوانسته ثابت کند که ایران بیشترین فرسایش را در دنیا دارد، اتفاقا بین کشور‌ها در موضوع فرسایش خاک مقایسه‌ای صورت نپذیرفته. ما فقط می‌دانیم ایران همانند برخی کشور‌های دیگر فرسایش خاک بالایی را به خود اختصاص داده است. 
رقم موثقی که روی آن کار تحقیقاتی انجام‌شده، بین 5/1 و در‌نهایت دو میلیارد تن در سال است. عدد ١٧ تنی که گفتید اگر در کل مساحت کشور ضرب شود، بیش از ٤ میلیارد تن است که عددی غلو شده است. حتی برخی منابع به ٣٠ تن در هکتار هم اشاره‌کرده‌اند که نادرست است. یکی از اساتید دانشگاه رقم بالاتری را عنوان کرده و اعتقاد دارد با ارائه این رقم، مسئولان اهمیت این موضوع را بیشتر درک می‌کنند. اما باید در نظر داشت که آمار ۵ تن در هکتار هم بسیار زیاد است و اگر بخواهیم به‌درستی مدیریت کنیم، خاک ما باید نیم تن در هکتار فرسایش داشته باشد. بنابراین چنانچه آمار فرسایش، ۵ تن در هکتار هم باشد،10برابر بیشتر از فرسایش مجاز است، این به معنای کم شدن عمق خاک و از‌دست‌رفتن حاصلخیزی آن است و آلودگی آب‌ را به‌دنبال دارد و رسوبات چنین خاکی، سد‌ها را پر می‌کند. طبق آمار وزارت نیرو سالانه هفت‌دهم درصد یعنی در حد 4٠٠- 3٠٠ میلیون تن رسوب وارد سد‌ها می‌شود و مخازن سازه‌هایی که با هزینه‌های گزافی ساخته‌شده، به‌جای آب، مملو از رسوب است. متأسفانه این خسارتی است که بر کشور تحمیل‌شده. وزارت کشاورزی آمریکا مطالعه‌ای انجام داد که نتایج آن ازسال ٢٠١١ اعلام شد؛ مبتنی بر نتایج این مطالعه، به ازای هر تن فرسایش خاک، ٢٨ دلار به این کشور خسارت وارد می‌شود و این خسارت بخش‌های متعددی از کاهش سلامت و حاصلخیزی خاک و تولید محصول تا آلودگی آب‌و‌هوا و هدررفت آب را شامل می‌شود. اگر ما همین موضوع را برای کشور خودمان معیار قرار دهیم، سالانه با حدود ٢ میلیارد تن فرسایش خاک مواجهیم، یعنی سالی ۵٦ میلیارد دلار خسارت متحمل می‌شویم که به‌اندازه کل درآمد ارزی کشور در طول سال است اما کسی به این مسئله توجهی ندارد. 
 همان‌طور که اشاره کردید سالانه میلیاردها دلار براثر فرسایش خاک از دست می‌رود؛ اما یكی از مشكلاتی كه در ارتباط با منابع طبیعی داریم، این است كه یکسری اطلاعات و ارزش‌گذاری‌ها در تولید ناخالص ملی وارد نمی‌شود. ارزش خاک و درخت در این محاسبات وارد نمی‌شود.  به همین دلیل وقتی می‌خواهد جاده‌ای زده شود یا لوله گازی كشیده شود، ارزان‌ترین مسیر این است كه درخت قطع‌شده و لوله گاز عبور داده شود یا خاک تخریب و جاده كشیده شود؛ به این خاطر كه قیمت منابع طبیعی كم است و در ارزش ناخالص ملی در نظر گرفته نمی‌شود. متأسفانه تا‌كنون به ارزش‌گذاری اقتصادی خاکدر كشور توجه نشده است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟ 
بله اگر قیمت‌گذاری کنیم و ارزش درستی برای منابع طبیعی بگذاریم، آنگاه وزارت راه وقتی می‌خواهد محاسباتش را برای ساخت جاده انجام دهد، قیمت خاک را در نظر می‌گیرد و شاید اجرای پروژه گران در‌بیاید و مجبور شود راه‌های دیگری پیدا کند. براین اساس در یکی از مواد قانون خاک، سازمان برنامه‌و‌بودجه موظف است با کمک وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط‌زیست، ارزش اقتصادی خاک را مشخص کند، اما چون این موارد از سوی رسانه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد مطالبه‌گری نمی‌شود، اقدامی هم در این راستا صورت نمی‌گیرد.
 شما پیش‌‌‌‌تر عنوان کرده بودید که در رسانه‌ها به شکل مستمر در مورد فرسایش خاک گفته می‌شود، درصورتی‌که حفاظت از خاک مهم‌تر است. اما چه تفاوتی میان فرسایش و حفاظت وجود دارد و چرا مقوله حفاظت مهم‌تر هست؟
ببینید فرسایش به این معناست که خاک از محل اصلی خودش جدا و به‌وسیله آب و باد جابه‌جا شده و در سایر بخش‌ها از‌جمله سد‌ها رسوب می‌کند. اما حفاظت خاک همان‌طور که از عنوانش پیداست به مفهوم حفظ خاک به‌منظور عدم فرسایش است. بهره‌برداری ما از خاک نیاز به اصلاح دارد و اگر کشاورزان به شکل مستمر و بدون حساب‌و‌کتاب کوددهی داشته باشند، خاک آلوده شده و پس از مدتی امکان دارد خاک سفت شده و محصول ندهد. اگر بقایای گیاهی را بسوزانند و از خاک خارج کنند، در درازمدت حاصلخیزی خاک از دست خواهد رفت و به‌این‌ترتیب فرسایش آغاز می‌شود. اما بالا‌تر از حفظ، مدیریت است. در‌واقع حفاظت خاک جزئی از مدیریت است. بحث ما بیشتر معطوف بر مدیریت است، به این مفهوم که انواع خاک شناسایی و نقشه‌های آن تهیه بشود. ما در جهان بیش از 10هزار نوع خاک داریم و هرکدام از انواع خاک یک نوع مدیریتی می‌طلبد، تا خاک را شناسایی نکنیم، نحوه مدیریت آن نامشخص است.
 مادامی‌که شناسایی صورت نگیرد، در مسئله مدیریت خاک نیز اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد؟
بله تا زمانی که شناسایی نشده و نقشه‌ها تهیه نشود، حتما مدیریت کامل نخواهد بود. این شناسایی تا عمق دو متری صورت می‌گیرد. در حال حاضر وزارت جهاد کشاورزی از ارائه الگوی کشت سخن می‌گوید ولی سؤال این است که بدون شناسایی خاک، چگونه می‌توان الگوی کشت ارائه کرد؟ در تمامی کشور‌های جهان این بحث علمی است و روی آن کارکرده‌اند ولی مسئولین ما از این مسئله غافل هستند. گلایه ما از وزارت جهاد کشاورزی است که کوتاهی کرده و شخص وزیر باید در این زمینه وقت بگذارد. در بسیاری از کشور‌ها رؤسای جمهور برای خاک وقت می‌گذارند و حتی یک‌زمانی یکی از رؤسای جمهور آمریکا اعلام کرده بود: هرکس خاک را تخریب کند، زندگی خود را تخریب کرده. این در حالی است که وزیر جهاد کشاورزی ما حاضر نیست به این حوزه ورود کند! 
 اتفاقا شما پیش‌تر عنوان کرده بودید که مسئول حفظ خاک اراضی کشاورزی، معاونت آب‌وخاک وزارت جهاد‌ کشاورزی است اما باید تابلوی این معاونت را کند و تابلوی معاونت آب نصب کرد زیرا تا به امروز هیچ‌گونه فعالیتی برای حفظ منابع خاک بخش کشاورزی انجام نداده است! 
البته این اظهارات مربوط به چند سال قبل است، زمانی که هنوز قانون خاک هم تصویب نشده بود. اما در حال حاضر قانون به تصویب رسیده و اداره کل خاک در داخل وزارتخانه ایجادشده و آیین‌نامه‌های قانون خاک در هیئت دولت به تصویب رسیده است. از سال گذشته بودجه بسیار کمی هم از طرف سازمان برنامه‌و‌بودجه برای خاک گذاشته‌شده ولی این اقدامات به کُندی صورت می گیرد. بودجه‌ای که در حال حاضر گذاشته شده، اگر تازه به‌صورت صددرصدی تأمین بشود، ٢٠٠ سال طول می‌کشد تا نقشه‌های خاک تهیه شود. بودجه‌هایی که اختصاص می‌یابد باید به نحوی باشد که در بازه زمانی ۵ تا ١٠‌ساله بتوان نقشه‌ها را تهیه کرد. 
 یکی دیگر از چالش‌های خاک که بسیار جدی است، شورشدن خاک است. وقتی اراضی کشاورزی تبدیل به شوره‌زار شوند، کارایی خود را از دست خواهند داد و دیگر امکان کشاورزی در آن‌ها وجود ندارد. این مسئله چه پیامدهایی دارد و آیا مشخص شده است که چه درصدی از اراضی کشاورزی ما تبدیل به شوره‌زار شده است؟
مطابق آماری که مؤسسه خاک مطرح می‌کند، از بین ١٨ میلیون هکتار اراضی کشاورزی، حدود نیمی از این اراضی به درجات مختلفی شور شده‌اند و روز‌به‌روز هم بر شدت این شوری افزوده می‌شود. علت این مسئله استفاده از آب‌های شور در کشت محصولات است. چون کشاورزان ما، منابع آب‌های زیرزمینی را بیش‌از‌حد استفاده می‌کنند، نمک وارد خاک می‌شود و آب وقتی تبخیر می‌شود، نمک آن باقی می‌ماند و به‌مرور اراضی شور‌تر می‌شوند. آب نیز هرقدر پایین‌تر می‌رود، بر میزان شوری افزوده می‌شود. استفاده از این آب در کشت محصولات کشاورزی، خاک را شور‌تر می‌کند و این مسئله خطر بسیار بزرگی به همراه دارد. بسیاری از باغات و مزارع بر اثر شوری در آستانه از‌بین‌رفتن است. در استان‌هایی نظیر کرمان، رفسنجان، کاشان و یزد این مشکل مشهود است و باید به حدی اجازه برداشت از منابع زیرزمینی را داد که آب‌شور نشود. همه این‌ها ضابطه و دستورالعمل دارد و باید اجرایی شود.
 مسئله دیگر مربوط به خاک هرمز است، از زمان دولت یازدهم موضوع فروش خاک هرمز مورد‌توجه قرار گرفت. در‌نهایت قانون ممنوعیت فروش خاک و به‌ویژه برداشت خاک از جزایر خلیج‌فارس در سال ۹۷ مصوب و به همه ارگان‌ها و نهاد‌ها ابلاغ شد، اما آیا این قانون اجرایی شده و خاک به فروش نمی‌رسد؟
ببینید این مصوبه و قانونی که اشاره کردید، یکی از بند‌های قانون خاک است و مبتنی بر آن صادرات و فروش خاک به خارج از کشور ممنوع است. اما در زمانی که آقای حسن روحانی، رئیس‌جمهور بود، مطرح‌شد که خاک را از کشور خارج می‌کنند. همان زمان اعلام کردم اگر از این مسئله مطلع هستید جلوی آن را بگیرید. در بعضی مواقع این‌گونه مسائل، جنبه سیاسی بازی دارد. به این معنا که می‌خواهند حواس مردم را از موضوعی مهم‌تر پرت کنند، موضوع دیگری نظیر فروش خاک را به شکل اغراق‌آمیز مطرح می‌کنند. یک‌زمانی معاونت آب‌و‌خاک وزارت جهاد کشاورزی نیز مسئله صادرات و فروش خاک را بررسی کرد اما سندی دال بر خروج خاک از کشور به دست نیامد. به لحاظ قانونی، فروش خاک کشاورزی ممنوع است و اگر کسی از این مسئله مطلع است باید جلوی آن را بگیرد ولی اگر خاک معدنی موردنظر است، موضوعی مجزاست و ارتباطی به وزارت جهاد کشاورزی ندارد. تا آنجایی که اطلاع دارم اگر صادراتی هم در این بخش اتفاق افتاده، قابل‌توجه نبوده است. ما یک تا دو میلیارد تن فرسایش خاک را رها کرده‌ایم اما مسئله فروش خاک را برجسته کرده‌ایم. فرض کنید یک میلیون تن خاک سالانه صادر می‌شود، این رقم در مقابل یک میلیارد تن، دو هزار برابر است. بنابراین برخلاف اظهاراتی که در رسانه‌ها صورت می‌گیرد، مسئله مهمی نیست. در مورد خاک هرمز هم، بخشی از خاک این منطقه جنبه‌ معدنی و خوراکی دارد و در مواد غذایی استفاده می‌شود. گاه ممکن است وزارت صمت، مجوز فروش بخشی از این خاک را صادر کرده باشد و در برخی موارد توسط گردشگران جابه‌جا می‌شود.
 برخی معتقدند خاک کمیاب جزیره هرمز به صورت طبیعی تحت فرسایش است اما با اقدامات ناآگاهانه گردشگران، روند فرسایش تسریع شده و به این میراث طبیعی آسیب‌های جدی می‌زند، با این حال موضوعی که در روزهای اخیر مطرح شده این است که برداشت اندکی خاک از یک منطقه و بردن آن به نقطه دیگری از کشور چه آسیبی می‌تواند در پی داشته باشد؟ (هرچند، تصاویری نیز وجود دارد که نشان می‌دهد برخی محلی‌ها خود در این روند دست دارند و خاک جزیره را در شیشه بسته‌بندی می‌کنند و به گردشگران می‌فروشند.)
ببینید خاک‌های رنگی هرمز برای مردم جذابیت دارد و همان‌طور که اشاره کردید برخی محلی‌ها خاک جزیره را در شیشه بسته‌بندی کرده و به گردشگران می‌فروشند. اگر این کار در درازمدت ادامه پیدا کند، آثار و تبعات منفی‌ای به‌دنبال دارد. عمق خاک کم‌شده و ممکن است به خاک صدمه بزند و اگر این مسئله در سطح گسترده اتفاق افتاده، باید جلوی آن را بگیرند. بهتر است گردشگران خاک‌ هرمز را که در قالب فرش‌های رنگی درست شده تماشا کنند اما اینکه هر گردشگری مقداری از این خاک را هرچند به‌صورت اندک با خودش جابه‌جا کند، درست نیست و در بلندمدت امکان دارد خاک تخریب شود. هر اقدامی که به جدا شدن خاک منتهی شود، صحیح نیست و باعث فرسایش و تخریب می‌شود. به‌عنوان مثال محصول سیب‌زمینی را که از مغازه خریداری می‌کنید، روی آن خاک است، اگر مجموع این سیب‌زمینی‌ها که از مزرعه خارج شده و در مغازه‌ها به فروش می‌رسد را در نظر بگیرید، می‌بینید که عدد قابل‌توجهی از خاک روی این محصول قرار دارد، خود همین مسئله یک نوع فرسایش و تخریب خاک است،  در درازمدت براثر کشت این محصول، خاک مزارع از بین می‌رود. به‌عنوان مثال اگر در گذشته از یک مزرعه، ٧٠ تن سیب‌زمینی برداشت می‌شد، حالا دیگر این رقم به ٢٠ یا ٣٠ تن کاهش می‌یابد. حتی در برخی مواقع خاک‌های جنگلی را در میدان ونک می‌فروشند. این موضوع را چند سال قبل به سازمان منابع طبیعی گزارش دادم. عده‌ای برای کسب درآمد خاک جنگلی را که حاصلخیز است، می‌فروشند و این موضوع نابودی جنگل را رقم می‌زند، در مورد خاک جزیره هرمز نیز به همین صورت است. 
 برخی معتقدند، افزایش تعداد گردشگران بدون ایجاد مراکز اطلاع‌رسانی، تابلوهای راهنما و برنامه‌های آموزشی محیط‌‌زیستی، باعث شده است بسیاری از مسافران از حساسیت بالای خاک جزیره بی‌اطلاع باشند. در نتیجه، بسیاری از گردشگران خاک جزیره را به‌عنوان یادگاری با خود می‌برند، بی‌آنکه بدانند این کار در بلندمدت به نابودی تدریجی این میراث زمین‌شناختی منجر خواهد شد، از سوی دیگر در بسیاری از مناطق جهان که جاذبه‌های طبیعی منحصربه‌فرد دارند، برداشت منابع طبیعی به‌شدت کنترل و با قوانین سختگیرانه محدود می‌شود. اما در هرمز، هیچ مقررات بازدارنده و نظارت مؤثری برای جلوگیری از برداشت خاک اعمال نمی‌شود، آیا می‌توان عدم اطلاع‌رسانی و نبود قوانین سختگیرانه را در وقوع چنین اتفاقاتی مؤثر دانست؟ 
حتما همین‌طور است. در جزیره هرمز به دلیل ورود گردشگران حتما باید ضوابط خاصی اعمال و در‌عین‌حال تابلو‌هایی نصب و هشدار‌هایی داده شود تا گردشگران به‌راحتی خاک را با خود جابه‌جا نکنند. البته شاید این خاک رنگی برای کشاورزی مناسب نباشد و جابه‌جایی آن تأثیر چندانی نداشته باشد، بنابراین در اعمال ضوابط باید این‌گونه مسائل را هم در نظر گرفت. از طرفی یک قانون را نمی‌توان در تمامی بخش‌ها اجرایی کرد، چون محیط و شرایط مناطق با یکدیگر متفاوت است. در جهان نیز متناسب با شرایط و محیط هر منطقه یکسری قوانین و ضوابطی را اعمال می‌کنند.      
خاک کمتر از آب نیست!