نقش قدرت سخت ایران در مذاکرات مسقط بررسی شد
میدان؛ پشتوانه دیپلماسی برای مذاکره عزتمندانه
دکتر یدالله جوانی
معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
برخلاف هیاهوی مقامات آمریکایی و صهیونیستی، رسانههای غربی، جریان ضدانقلاب و غربگرایان داخلی مرعوب واداده، مبنی بر اینکه ایران در موضع ضعف قرار دارد و باید بر همین اساس، در مذاکرات برای رسیدن به توافق با آمریکا از خود نرمش به خرج دهد، واقعیت صحنه چیز دیگری است؛ واقعیت این است که ترامپ برخلاف رجزخوانیها و گردوخاک به پاک کردنها، قادر به تحقق بخشیدن به بسیاری ازآنچه میگوید، به دلایل مختلف نیست.
تجربه همین چند ماه، انباشتی از ناکامیهایش را در مقابل لافزنیهای از سر قلدری و کیش شخصیت، به نمایش گذاشته است. او بهمحض ورود به کاخ سفید با توهم داشتن جایگاه خدایی، فرمانها و دستورات اجرایی در موضوعهای مختلف برای کنفیکون هر آنچه در مخیله دارد را، یکی پس از دیگری صادر کرد. حرفهایش در خصوص کانادا، کانال پاناما، جنگ غزه و موضوع یمن، پایان بخشی آنی به جنگ اوکراین، تصرف جزیره گرینلند و آقایی اقتصادی با وضع تعرفههای بیحسابوکتاب برای بسیاری از کشورها برخلاف قواعد تجارت آزاد و نظریه جهانیشدن، همگی از حیث نتیجه نیازمند به بازخوانی دارد.
ایران اسلامی مرعوب رجزخوانیها نمیشود
همین سبک رجزخوانیهایش در موضوع ایران، با رویکرد عملیات روانی و اهداف سهگانه مرعوبسازی، مأیوس سازی و اختلافافکنی میان ایرانیان، عدهای را در داخل کشور تحت تأثیر قرار داد. او با صراحت مبتنی بر همان توهم تکیه داشتن بر کرسی خدایی، وظایف و تکالیفی را هم برای جمهوری اسلامی جهت پذیرش تحت پوشش مذاکره و توافق اعلام کرد و با همان صراحت نیز، نتیجه سرباز زدن ایرانیها از توافق را، بمباران ایران دانست.
برخلاف عملیات روانی دشمن، آنچه موجب شکلگیری مقدمات مذاکره شده، عقبنشینی ترامپ زیادهخواه، از فهرست بلند و بالای تکالیف تعینی برای ایران و بسنده کردن به اینکه، ما میخواهیم مطمئن شویم ایران به سمت ساختن بمب اتمی نمیرود! بنابراین برخلاف هیاهوی رسانهای، طرفی که از مواضع قبلی اعلامیاش عدول کرده، نه ایران، بلکه ترامپ است
در چنین شرایطی رهبر حکیم انقلاب اسلامی هم، با شناخت دقیق این صحنه، در چندین نوبت ضمن رد مذاکره با دولت کنونی آمریکا، از سیلی محکم و ضربه متقابل محکم در صورت هرگونه خباثت و اقدام نظامی، سخن گفتند. درنهایت با ردوبدل شدن پیامهای مکتوب میان آمریکا و ایران، توافق بر انجام مذاکره غیرمستقیم با واسطهگری عمان در مسقط از روز شنبه ٢٣ فروردینماه میان دو کشور حاصل شد.
لزوم ارائه روایت منطقی از مذاکرات مسقط
در این خصوص توجه به نکاتی از سوی همگان، برای داشتن روایتی منطقی ازآنچه گذشته، آنچه در حال جریان است و آنچه در آینده امکان پدیدایی دارد؛ از قبیل موارد زیر لازم است:
1-برخلاف عملیات روانی دشمن، آنچه موجب شکلگیری مقدمات مذاکره شده، عقبنشینی ترامپ زیادهخواه، از فهرست بلند و بالای تکالیف تعینی برای ایران و بسنده کردن به اینکه، ما میخواهیم مطمئن شویم ایران به سمت ساختن بمب اتمی نمیرود! بنابراین برخلاف هیاهوی رسانهای، طرفی که از مواضع قبلی اعلامیاش عدول کرده، نه ایران، بلکه ترامپ است.
٢-اگر ایران مذاکره را با آمریکا بهصورت غیرمستقیم پذیرفت، دلیلش اولاً عقبنشینی ترامپ از آن زورگوییهای قلدرمآبانه بود، ثانیاً مذاکره با این مختصات با دولتهای اروپایی بهصورت مستقیم و با دولت آمریکا بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در دولتهای قبلی و ازجمله دولت شهید رئیسی دارای سابقه است و ثالثاً، این نوع مذاکره برای شفافسازی ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران بر اساس فتوای رهبر حکیم انقلاب اسلامی باهدف رفع اتهامات از یکسو و تلاشی برای رفع تحریمهای ظالمانه از دیگر سوی میباشد. البته در خصوص رفع تحریمها، تجربه نشان داده دل بستن به رفع تحریمها از طریق مذاکره به دلایل مختلف، نتیجهای جز فرصتسوزی ندارد؛ لکن چون تصور بخشی از جامعه نتیجهبخش بودن مذاکره برای برداشته شدن تحریمها میباشد، بهطورقطع حاکمیت با حفظ خطوط قرمز، به چنین مذاکرهای صرفا در موضوع هستهای و آنهم باهدف اثبات ماهیت صلحآمیز فعاليتهاي خود در این خصوص تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رضایت میدهد.
٣-تصمیم به مذاکره با آمریکا، با توجه به نکات پیشگفته، محصول خرد جمعی در مجموعه حاکمیت است. باید مراقب دوقطبی سازیهای کاذب دشمنان آگاه و دوستان دلسوز ناآگاه بود.
۴-وقتی ایران موضوع مذاکره(فقط هستهای)، محل مذاکره و کشور میانجی را برخلاف خواسته طرف مقابل تعیین میکند و او هم میپذیرد، معنایش دست برتر ایران از یکسو، و نیاز طرف مقابل به اصل مذاکره فارغ از نتیجه در مقطع فعلی است. بنابراین مردم، رسانههای داخلی و مسئولان بهویژه تیم مذاکرهکننده، باید پیش از مذاکرات، حین و پس از مذاکرات، مراقب عملیات روانی دشمن حیلهگر باشند. بر همین اساس، لازم است سخنگوی تیم مذاکرهکننده ایرانی، بههنگام روایتهای اولیه از نتایج مذاکره با در نظر گرفتن منافع ملی، به اطلاع مردم کشورمان برساند.
۵-نکته پایانی آن است که، مذاکره از موضع قدرت و عزت است. این مهم هم، محصول همان خرد جمعی در حاکمیت است. این یکصدایی را باید پاس داشت. هدف مذاکره سودمند بهویژه برای حفظ صنعت هستهای بهصورت قطعی و رفع تحریمهای ظالمانه بهصورت احتمالی است. روی این اهداف باید ایستادگی کرد. مردم ایران عزیز که میدانند، دشمن و همه دنیا هم بداند که، میدان و قدرت نظامی جمهوری اسلامی، پشتوانه قابلاعتماد واتکای دیپلماسی ایرانی و تیم مذاکرهکننده در مسقط است. نه از تهدیدهای دشمن و خطونشان کشیدنها و چنگ و دندان نشان دادنهایش ترسی وجود دارد، و نه در صورت حماقت و انجام خباثت، به نتیجه دلخواه میرسد. البته دشمن هم این مهم را میداند که رویارویی با ملت عاشورايی و امامحسینی ایران، چه آثار، نتایج و پیامدهای وحشتناکی را برایش در منطقه راهبردی غرب آسیا، در پی خواهد داشت.
معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
برخلاف هیاهوی مقامات آمریکایی و صهیونیستی، رسانههای غربی، جریان ضدانقلاب و غربگرایان داخلی مرعوب واداده، مبنی بر اینکه ایران در موضع ضعف قرار دارد و باید بر همین اساس، در مذاکرات برای رسیدن به توافق با آمریکا از خود نرمش به خرج دهد، واقعیت صحنه چیز دیگری است؛ واقعیت این است که ترامپ برخلاف رجزخوانیها و گردوخاک به پاک کردنها، قادر به تحقق بخشیدن به بسیاری ازآنچه میگوید، به دلایل مختلف نیست.
تجربه همین چند ماه، انباشتی از ناکامیهایش را در مقابل لافزنیهای از سر قلدری و کیش شخصیت، به نمایش گذاشته است. او بهمحض ورود به کاخ سفید با توهم داشتن جایگاه خدایی، فرمانها و دستورات اجرایی در موضوعهای مختلف برای کنفیکون هر آنچه در مخیله دارد را، یکی پس از دیگری صادر کرد. حرفهایش در خصوص کانادا، کانال پاناما، جنگ غزه و موضوع یمن، پایان بخشی آنی به جنگ اوکراین، تصرف جزیره گرینلند و آقایی اقتصادی با وضع تعرفههای بیحسابوکتاب برای بسیاری از کشورها برخلاف قواعد تجارت آزاد و نظریه جهانیشدن، همگی از حیث نتیجه نیازمند به بازخوانی دارد.
ایران اسلامی مرعوب رجزخوانیها نمیشود
همین سبک رجزخوانیهایش در موضوع ایران، با رویکرد عملیات روانی و اهداف سهگانه مرعوبسازی، مأیوس سازی و اختلافافکنی میان ایرانیان، عدهای را در داخل کشور تحت تأثیر قرار داد. او با صراحت مبتنی بر همان توهم تکیه داشتن بر کرسی خدایی، وظایف و تکالیفی را هم برای جمهوری اسلامی جهت پذیرش تحت پوشش مذاکره و توافق اعلام کرد و با همان صراحت نیز، نتیجه سرباز زدن ایرانیها از توافق را، بمباران ایران دانست.
برخلاف عملیات روانی دشمن، آنچه موجب شکلگیری مقدمات مذاکره شده، عقبنشینی ترامپ زیادهخواه، از فهرست بلند و بالای تکالیف تعینی برای ایران و بسنده کردن به اینکه، ما میخواهیم مطمئن شویم ایران به سمت ساختن بمب اتمی نمیرود! بنابراین برخلاف هیاهوی رسانهای، طرفی که از مواضع قبلی اعلامیاش عدول کرده، نه ایران، بلکه ترامپ است
در چنین شرایطی رهبر حکیم انقلاب اسلامی هم، با شناخت دقیق این صحنه، در چندین نوبت ضمن رد مذاکره با دولت کنونی آمریکا، از سیلی محکم و ضربه متقابل محکم در صورت هرگونه خباثت و اقدام نظامی، سخن گفتند. درنهایت با ردوبدل شدن پیامهای مکتوب میان آمریکا و ایران، توافق بر انجام مذاکره غیرمستقیم با واسطهگری عمان در مسقط از روز شنبه ٢٣ فروردینماه میان دو کشور حاصل شد.
لزوم ارائه روایت منطقی از مذاکرات مسقط
در این خصوص توجه به نکاتی از سوی همگان، برای داشتن روایتی منطقی ازآنچه گذشته، آنچه در حال جریان است و آنچه در آینده امکان پدیدایی دارد؛ از قبیل موارد زیر لازم است:
1-برخلاف عملیات روانی دشمن، آنچه موجب شکلگیری مقدمات مذاکره شده، عقبنشینی ترامپ زیادهخواه، از فهرست بلند و بالای تکالیف تعینی برای ایران و بسنده کردن به اینکه، ما میخواهیم مطمئن شویم ایران به سمت ساختن بمب اتمی نمیرود! بنابراین برخلاف هیاهوی رسانهای، طرفی که از مواضع قبلی اعلامیاش عدول کرده، نه ایران، بلکه ترامپ است.
٢-اگر ایران مذاکره را با آمریکا بهصورت غیرمستقیم پذیرفت، دلیلش اولاً عقبنشینی ترامپ از آن زورگوییهای قلدرمآبانه بود، ثانیاً مذاکره با این مختصات با دولتهای اروپایی بهصورت مستقیم و با دولت آمریکا بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در دولتهای قبلی و ازجمله دولت شهید رئیسی دارای سابقه است و ثالثاً، این نوع مذاکره برای شفافسازی ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران بر اساس فتوای رهبر حکیم انقلاب اسلامی باهدف رفع اتهامات از یکسو و تلاشی برای رفع تحریمهای ظالمانه از دیگر سوی میباشد. البته در خصوص رفع تحریمها، تجربه نشان داده دل بستن به رفع تحریمها از طریق مذاکره به دلایل مختلف، نتیجهای جز فرصتسوزی ندارد؛ لکن چون تصور بخشی از جامعه نتیجهبخش بودن مذاکره برای برداشته شدن تحریمها میباشد، بهطورقطع حاکمیت با حفظ خطوط قرمز، به چنین مذاکرهای صرفا در موضوع هستهای و آنهم باهدف اثبات ماهیت صلحآمیز فعاليتهاي خود در این خصوص تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رضایت میدهد.
٣-تصمیم به مذاکره با آمریکا، با توجه به نکات پیشگفته، محصول خرد جمعی در مجموعه حاکمیت است. باید مراقب دوقطبی سازیهای کاذب دشمنان آگاه و دوستان دلسوز ناآگاه بود.
۴-وقتی ایران موضوع مذاکره(فقط هستهای)، محل مذاکره و کشور میانجی را برخلاف خواسته طرف مقابل تعیین میکند و او هم میپذیرد، معنایش دست برتر ایران از یکسو، و نیاز طرف مقابل به اصل مذاکره فارغ از نتیجه در مقطع فعلی است. بنابراین مردم، رسانههای داخلی و مسئولان بهویژه تیم مذاکرهکننده، باید پیش از مذاکرات، حین و پس از مذاکرات، مراقب عملیات روانی دشمن حیلهگر باشند. بر همین اساس، لازم است سخنگوی تیم مذاکرهکننده ایرانی، بههنگام روایتهای اولیه از نتایج مذاکره با در نظر گرفتن منافع ملی، به اطلاع مردم کشورمان برساند.
۵-نکته پایانی آن است که، مذاکره از موضع قدرت و عزت است. این مهم هم، محصول همان خرد جمعی در حاکمیت است. این یکصدایی را باید پاس داشت. هدف مذاکره سودمند بهویژه برای حفظ صنعت هستهای بهصورت قطعی و رفع تحریمهای ظالمانه بهصورت احتمالی است. روی این اهداف باید ایستادگی کرد. مردم ایران عزیز که میدانند، دشمن و همه دنیا هم بداند که، میدان و قدرت نظامی جمهوری اسلامی، پشتوانه قابلاعتماد واتکای دیپلماسی ایرانی و تیم مذاکرهکننده در مسقط است. نه از تهدیدهای دشمن و خطونشان کشیدنها و چنگ و دندان نشان دادنهایش ترسی وجود دارد، و نه در صورت حماقت و انجام خباثت، به نتیجه دلخواه میرسد. البته دشمن هم این مهم را میداند که رویارویی با ملت عاشورايی و امامحسینی ایران، چه آثار، نتایج و پیامدهای وحشتناکی را برایش در منطقه راهبردی غرب آسیا، در پی خواهد داشت.

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
معادن؛ فرصتسوزی در سایه سوداگری و خامفروشی
-
اتخاذ تضامین همراستا با منافع ملی پیشنیاز ادامه مذاکرات است
-
جمهوری اسلامی ایران اهل گفتوگو بر اساس منافع متقابل است
-
خشم دشمن از هویت مستقل اسلامی
-
میدان؛ پشتوانه دیپلماسی برای مذاکره عزتمندانه
-
حمایت ملی از گفتوگوهای مسقط
-
رنج خانوادههای کودکان اوتیستیک
-
مقابله جمعی با جنگ تعرفهای آمریکا
-
لزوم بازخوانی فرمان مسکن امام خمینی (ره)
-
تجدیدپذیرها؛ ظرفیت مغفول توسعه پایدار