تمهیدات لازم برای حراست از جنگلها مقابل آتش در فصل گرما بررسی شد
فصل نزاع نابرابر آتش و جنگل
سالهاست که به دلیل دگرگونیهای اقلیمی، الگوی آتشسوزیها تغییر کرده و بهسادگی حریقی رخ میدهد و سطح گستردهای را نابود میکند. وزش باد گرم، گرمایش زمین، کاهش بارندگیها و عوامل انسانی در سالهای اخیر صدمات بسیاری را بر جنگلها وارد کرده است. به همین علت، آتشسوزیهای جنگلی که زمانی رویدادهای طبیعی پراکنده محسوب میشدند، حالا در سراسر جهان، هم از نظر تناوب و هم از نظر گستره، بیشتر شدهاند. ایران نیز از این مقوله مستثنی نیست و آتشسوزیها معمولا از اواخر بهار آغاز شده و تا اوایل پاییز ادامه مییابند، آن هم در شرایطی که امکانات هوابرد و سیستمهای حرفهای خاموشی آتش جنگل بهرغم همه شعارها در طول سالهای گذشته هرگز سازماندهی نشده و نشانهای از فعالیت آنها دیده نمیشود!
برهمین اساس کمبود نیروی انسانی آموزشدیده، نبود تجهیزات کافی اطفای حریق برای پایش، پیشبینی، پیشگیری، اعلام و اطفای آتش سوزی ازجمله مواردی است که همواره هشدار کارشناسان را برانگیخته است. در کنار اینها، نبود برنامهریزی دقیق توسط سازمانهای مربوطه و نبود همکاری و هماهنگی بین سازمانی و یا نبود مدیریت یکپارچه و فقدان سیستم نظارتی پایدار نیز از جمله مشکلاتی است که قدرت حریق را در عرصههای جنگلی بیشتر میکند.
حساسیت لازم نسبت به خطرات ناشی از آتشسوزی جنگلها وجود ندارد
امید نصیبی، نماینده نورآباد ممسنی در گفتوگو با «رسانهها» با اشاره به این موضوع میگوید: «کمبود تجهیزات بسیار پراهمیت است. بهدلیل صعبالعبور بودن برخی مناطق جنگلی، استفاده از نیروی انسانی کافی نیست و لازم است تجهیزات پیشرفتهتری، مانند بالگردهای آبپاش، در این مناطق بهصورت مستقر و دائمی وجود داشته باشند. بهعنوان مثال، نباید شرایط بهگونهای باشد که برای اطفای حریق در استان فارس، هلیکوپتر از کرمان اعزام شود؛ زیرا تا زمان رسیدن آن، بخش اعظم منطقه طعمه حریق شده است. با وجود اینکه برخی تجهیزات مانند دمندهها در اختیار استان قرار گرفته، اما این تجهیزات کافی نیست. لازم است تعداد نیروهای حفاظتی، بهویژه در مناطق پرخطر، افزایش یابد.»
او تأکید میکند: «در نگاه برخی مسئولان، اولویتها بهگونهای تنظیم شدهاند که مسائل محیطزیستی به حاشیه رانده شدهاند. حساسیت لازم نسبت به خطرات ناشی از آتشسوزی جنگلها وجود ندارد. فضای کشور عمدتا تحتتأثیر موضوعات سیاسی و اقتصادی است و محیطزیست بهعنوان دغدغهای جدی تلقی نمیشود. درحالیکه بیتوجهی به این مسائل، تبعاتی بسیار گستردهتر و بلندمدتتر از بسیاری از مسائل روز دارد. امکانات باید به تناسب خطر توزیع شود. در مناطقی که پتانسیل بالایی برای آتشسوزی دارند، حضور مستمر تجهیزات و نیروهای آموزشدیده، دیگر یک انتخاب نیست بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است.»
مشکلات مالی و بوروکراتیک برای استفاده از هلیکوپترها
محمد درویش، فعال محیط زیست هم در مصاحبهای با خبرنگار مهر به کمبود امکانات انفرادی مثل دمنده، کولهپشتی پاششی، آتشکوب و لباسهای اطفای مشکلات مالی و بوروکراتیک برای استفاده از هلیکوپترها اشاره کرده و تأکید میکند که سازمان حفاظت از محیط زیست به اشتباه اطفای حریق را بیصرفه اقتصادی میداند. به گفته درویش، کانادایر (هواپیمای آبپاش) ارزانتر و مناسبتر از هلیکوپتر است، اما به دلیل سیاستهای نادرست تا کنون تهیه نشده است. در خیلی از مناطق کشور، به دلیل نبود امکانات، برای رسیدن به محل آتشسوزی جنگلها و مراتع کوهسیاه، از حیوانات مثل الاغ و اسب استفاده میشود. بسیاری از داوطلبان در تلاش برای مهار آتشسوزیهای جنگلی به دلیل نبود امکانات کافی، جان خود را از دست دادهاند. برای مثال، در آتشسوزیهای سه سال پیش در کرمانشاه، سه فعال محیط زیست به نامهای بلال امینی، مختار خندانی و یاسین کریمی هنگام تلاش برای خاموش کردن آتش در منطقه حفاظتشده «بوزین مرخیل» در آتش محاصره شده و جان خود را از دست دادند.
اما صرف نظر از کمبود امکانات و خطراتی که نیروهای داوطلب را تهدید میکند، نکته بسیار حائز اهمیت این است که «حریق را صرفا نباید در زمان آتشسوزی دید.» این را رضا اکبری، فعال منابع طبیعی میگوید. او در این زمینه عنوان میکند: «باید در فرآیند مدیریت پیشگیری و اطفای حریق چهار مرحله تعریف کرد؛ پیشبینی و پیشآگاهی، پیشگیری، کشف و اطفا. بعد از همه این مراحل در آخر یک بخش احیا و بازسازی هم داریم.»
او درباره مرحله اول این فرآیند توضیح میدهد: «پیشبینی و پیشآگاهی یعنی قبل از وقوع آتشسوزی، آگاه باشیم و با برقراری تعامل با سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، نقشه ریسک حریق در دسترس باشد. براساس این نقشه باید بدانیم در 24 ساعت آینده در کدام شهرستانها و حتی کدام نقطه حریق خواهیم داشت. سامانه ریسک و پتانسیل حریق، موقعیت نقاطی را که احتمال ریسک بالا، متوسط و ضعیف آتشسوزی دارند، به ما نشان خواهد داد. باتوجهبه این پیشآگاهی درباره مناطق مستعد حریق، باید در 24 ساعت آینده به استانها اطلاع داد تا نیروها مستقر شوند و اگر آتشسوزی اتفاق افتاد، از گسترش آن پیشگیری کنند. موضوع دیگر در این بخش، پهنهبندی حریق است. معمولا رفتار حریق متناسب با فصل، زمان و مکان متفاوت است. بین زمانها و مکانهای آتشسوزی باید تقاطعگیری کرده و اطلاعات این پهنهبندیها را که فراوانی و وسعت حریق در دو دهه اخیر در آنها بیشتر بوده است، در اختیار استانها قرار داد. موضوع دیگر استفاده از ماهواره است که حریق را بهصورت لحظهای به ما نشان بدهد که در بخش پیشبینی و همچنین پیشگیری از گسترش حریق بسیار مؤثر خواهد بود.»
به گفته این فعال منابع طبیعی، در مرحله پیشگیری باید نسبت به ایجاد آتشبر در مناطق بحرانی و مستعد برای جلوگیری از گسترش حریق اقدام کرد و علاوهبراین ترویج، اطلاعرسانی و آموزش همگانی به مردم و جوامع محلی انجام شود.
اکبری درباره مرحله کشف هم میگوید: «در این بخش باید از ظرفیت دیدهبانهای حریق استفاده کرد که در دکلهای موجود در مناطق بحرانی مستقر میشوند و اگر آتشسوزی رخ داد، به عوامل و پایگاههای اطفای حریق هم اعلام میکنند. در این مرحله نیز به پایش ماهوارهای نیاز است، تا اگر حریقی باشد به سرعت شناسایی و به منطقه اعلام شود.»
درحالیکه نبود تجهیزات و همچنین بالگرد در زمان بحران از انتقادات داوطلبان و فعالان محیط زیست است، اکبری با توضیح مرحله اطفا میگوید: «بهرهگیری از ظرفیت بالگرد بسیار کمک کننده است. در حریقهای گسترده و بهویژه در مناطق صعبالعبور باید از این ظرفیت استفاده کرد. این امکانات در کاهش آمار حریق بسیار مؤثر خواهد بود. تجهیزات تخصصی اطفای حریق نیز باید در اختیار استانها قرار بگیرد و سازمانهای مردمنهاد و همیاران طبیعت در زمان آتشسوزی بهصورت خودجوش به منطقه اعزام شوند. این افراد باید آموزش لازم را در این زمینه دیده باشند.»
نگاهی به دلایل آتشسوزی جنگلها
معمولا عوامل متعددی در افزایش آتشسوزی جنگلها در ایران نقش دارند که از آن جمله میتوان به فعالیتهای انسانی، تغییر کاربری اراضی، اقدامات غیرقانونی کشاورزی، کاهش بارندگی، خشکسالیهای طولانی مدت، تغییر اقلیم، ناکارآمدی و بیتفاوتی مسئولان نسبت به مسائل زیست محیطی و نداشتن تجهیزات اطفای حریق مانند هلیکوپترهای پرتاب آب اشاره کرد. تغییرات غیرقانونی کاربری اراضی جنگلی به زمینهای کشاورزی و مسکونی باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و ایجاد شرایطی برای اشتعال سریعتر میشود. برخی از کشاورزان برای افزایش سطح زمینهای کشاورزی، بهطور غیرقانونی اقدام به آتشسوزی در جنگلها میکنند. این اقدامات میتواند به گسترش آتش و تخریب گسترده جنگلها منجر شود.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی عنوان کرده بود، «به طور کلی غالب بودن نقش عامل انسانی در وقوع آتش سوزیها بهویژه مواردی که از روی عمد رخ میدهد و دلایلی که باعث شده جامعه محلی بعضا خود عامل وقوع آتشسوزی باشند یا اینکه حداقل در برابر وقوع آتشسوزی احساس مسئولیت چندانی نداشته باشند، نشان از این دارد که کشور و متولیان امر نتوانستهاند در زمینه آموزش، فرهنگسازی و حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم وابسته به جنگلها و مراتع، اقدامات اثرگذاری داشته باشند. به عبارت بهتر مدیریت پایدار و اجتماع محوردرخصوص منابع طبیعی از طریق پیوند دادن منافع جامعه محلی به منافع حمایت و حفاظت از منابع طبیعی بهویژه در امر مقابله با آتشسوزیها، شکل نگرفته است. ازاین رو هرچند اقدامات متعددی توسط دستگاههای متولی بهویژه سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور جهت مقابله با آتش سوزی ها به انجام رسیده، ولی پیشرفت و موفقیت چندانی در کاهش وقوع آتشسوزیها و تقلیل میزان خسارتها به وجود نیامده است. بخش عمدهای از این عدم موفقیتها در فقدان مدیریت پایدار و اجتماع محور منابع طبیعی و ایجاد تعارض منافع مابین جامعه محلی و برخی دستگاههای دولتی متولی حفظ منابع طبیعی ریشه دارد که از طریق حذف مدیریتهای مردمی و برخوردهای متناقض دولت در بیرون راندن عشایر و ساکنان بومی جنگلها در قالب طرحهای تعادل دام و مرتع و قرق و در مقابل، واگذاری همان اراضی به سرمایهداران غیربومی در قالب بهرهبرداری از معدن و جایگزین نشدن مدیریت کارآمد بهجای آن صورت پذیرفته است. بنابراین روستائیان و عشایر محلی با دیدن چنین تناقضی از یک سو و با بهخطرافتادن معیشت خود از سوی دیگر، دلبستگیشان به منابع طبیعی و تعهدشان به بهرهبرداری پایدار از آنها کاهش مییابد و به نوع دیگری ازجمله ایجاد آتشسوزی شروع به تخریب می کنند.»
تأثیر تغییرات آب و هوا بر آتشسوزی جنگلها
علاوه بر عوامل انسانی ذکر شده، تغییرات اقلیمی و افزایش دمای جهانی منجر به شرایط گرمتر و خشکتر میشود که رطوبت گیاهان را کاهش میدهد و جنگلها را قابل اشتعالتر میکند. تغییرات اقلیمی الگوهای بارش را تغییر داده و منجر به خشکسالیهای طولانیمدت در برخی مناطق و بارانهای غیر فصلی در مناطق دیگر میشود. امواج گرمای شدید در حال حاضر پنج برابر بیشتر از ۱۵۰ سال پیش وجود دارد و انتظار میرود با ادامه گرم شدن سیاره بیشتر شود. افزایش گرما به ایجاد محیط مناسب برای آتشسوزیهای بزرگتر و مکرر جنگلها کمک میکند. مناطقی که خشکسالیهای طولانی را تجربه میکنند، از شرایط بسیار خشک رنج میبرند که پوشش گیاهی را مستعد اشتعال میکند.
این آتشسوزیها به نوبه خود منجر به انتشار گازهای گلخانهای بیشتر میشود و تغییرات اقلیمی را بیشتر تشدید میکند. مناطق دچار خشکسالی با کاهش شدید رطوبت خاک و گیاهان، مستعد آتشسوزی بیشتری میشوند، در حالی که مناطق با بارندگی سنگین ابتدا شاهد رشد گیاهان هستند که در دورههای خشکی به سوخت خشک تبدیل میشوند. همچنین، وقوع بیشتر رویدادهای شدید آب و هوایی مانند طوفانها و رعد و برق منجر به افزایش احتمال آتشسوزی در جنگلها میشود. این آتشسوزیها زیستگاهها را نابود کرده، منجر به مرگ حیوانات و از بین رفتن تنوع زیستی میشوند. گونههای در معرض انقراض با تخریب زیستگاههایشان، خطر انقراض بیشتری را تجربه میکنند.
استراتژیهایی برای کنترل اوضاع
یکی از رویکردهای اساسی کاهش انتشار گازهای گلخانهای، انتقال به منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، بادی و برق آبی است. این منابع انرژی تمیز و پایدار به طور قابلتوجهی انتشار گازهای گلخانهای را کاهش میدهند و در نتیجه تغییرات آب و هوایی و اثرات آن را کاهش میدهند. با کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، میزان انتشار دیاکسید کربن و سایر گازهای مضر کاهش مییابد، که این امر به کاهش گرمایش جهانی و بهبود شرایط زیستمحیطی کمک میکند.
یکی دیگر از شیوههای مؤثر، انجام سوختگیهای کنترل شده برای جلوگیری از تجمع مواد قابل احتراق در جنگلها است که میتواند خطر آتشسوزیهای جنگلی را کاهش دهد. ایجاد آتششکن و فضاهای باز در داخل جنگلها میتواند از گسترش آتشسوزی جلوگیری کرده و امکان دسترسی سریعتر را برای تیمهای آتشنشانی فراهم کند.
علاوه بر موارد ذکر شده، سعید وفا در مقالهای با عنوان «تغییرات اقلیمی و بحران فزاینده آتشسوزی جنگلها در ایران» به نظارت بر سلامت جنگلها با استفاده از فناوریهای مدرن مانند تصاویر ماهوارهای و سنجش از دور اشاره کرده، اقدامی که میتواند به شناسایی مناطق آسیبپذیر و جلوگیری از آتشسوزیهای جنگلی کمک کند: «سرمایهگذاری بر روی فناوری پیشرفته، از جمله تصاویر ماهوارهای و تجزیه و تحلیل دادهها بیدرنگ در شناسایی سریع آتشسوزیها و امکان اقدام سریع موثر است. این سیستمها میتوانند به مقامات محلی و جوامع در اتخاذ اقدامات سریع برای مهار آتشسوزی کمک کنند. علاوه بر این شناسایی مناطق پرخطر و تهیه نقشههای آتشسوزی با استفاده از دادهها و تکنولوژیهای مکانی مانند تصاویر ماهوارهای و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی نیز از اهمیت بالایی در مدیریت و کاهش خسارات ناشی از آتشسوزیهای جنگلی برخوردار است. این نقشهها با پیشبینی گسترش آتش در هر لحظه از زمان، میتوانند به نیروهای اطفای حریق کمک کنند تا استراتژیهای مقابله با آتشسوزی را بهبود بخشند.»
وفا در ادامه این مقاله تأکید کرده است که «کنترل آتشسوزی در شرایط اقلیمی و توپوگرافی ایران بسیار دشوار است، اما با استفاده از نقشههای مناطق پرخطر و تکنولوژیهای نظارتی میتوان تعداد وقوع آتشسوزیها و خسارات ناشی از آنها را به حداقل رساند. در نهایت، همکاریهای بینالمللی میتواند نقش حیاتی در تقویت توانایی ایران برای مقابله با آتشسوزیهای جنگلی داشته باشد. استفاده از تجربه و تجهیزات سایر کشورها به بهبود و کارایی روشهای اطفای حریق کمک کرده و از بروز و گسترش آتشسوزیها جلوگیری میکند. همچنین همکاریهای منطقهای و بینالمللی میتواند به اشتراکگذاری منابع و توانمندیها برای مقابله با آتشسوزیهای جنگلی بینجامد. تشکیل گروههای مشترک منطقهای و بینالمللی برای مدیریت بحرانهای محیط زیستی و برگزاری دورههای آموزشی و تمرینی مشترک به تقویت توانمندیها و افزایش آمادگی ایران در مقابله با این حوادث منتهی خواهد شد.» افزایش روزافزون آتشسوزی جنگلها در ایران موضوعی حیاتی است که نیازمند اقدام فوری است. این آتشسوزیها زیستگاههای طبیعی را ویران کرده، تنوع زیستی و اکوسیستمها را نابود میکند و مشکلات زیستمحیطی و بهداشتی برای جوامع محلی ایجاد میکند. آلودگی هوا و تخریب پوشش گیاهی تغییرات آب و هوایی را تشدید میکند و معیشت افرادی که به جنگل وابسته هستند را تهدید میکند. برای مقابله با این بحران، باید مقررات سختگیرانهتر، استراتژیهای مؤثر اطفای حریق، کمپینهای آگاهی عمومی و شیوههای مدیریت پایدار زمین به کار گرفته شود. بدون تردید، عدم اقدام جدی عواقب طولانیمدت و گستردهای برای محیط زیست خواهد داشت.
برهمین اساس کمبود نیروی انسانی آموزشدیده، نبود تجهیزات کافی اطفای حریق برای پایش، پیشبینی، پیشگیری، اعلام و اطفای آتش سوزی ازجمله مواردی است که همواره هشدار کارشناسان را برانگیخته است. در کنار اینها، نبود برنامهریزی دقیق توسط سازمانهای مربوطه و نبود همکاری و هماهنگی بین سازمانی و یا نبود مدیریت یکپارچه و فقدان سیستم نظارتی پایدار نیز از جمله مشکلاتی است که قدرت حریق را در عرصههای جنگلی بیشتر میکند.
حساسیت لازم نسبت به خطرات ناشی از آتشسوزی جنگلها وجود ندارد
امید نصیبی، نماینده نورآباد ممسنی در گفتوگو با «رسانهها» با اشاره به این موضوع میگوید: «کمبود تجهیزات بسیار پراهمیت است. بهدلیل صعبالعبور بودن برخی مناطق جنگلی، استفاده از نیروی انسانی کافی نیست و لازم است تجهیزات پیشرفتهتری، مانند بالگردهای آبپاش، در این مناطق بهصورت مستقر و دائمی وجود داشته باشند. بهعنوان مثال، نباید شرایط بهگونهای باشد که برای اطفای حریق در استان فارس، هلیکوپتر از کرمان اعزام شود؛ زیرا تا زمان رسیدن آن، بخش اعظم منطقه طعمه حریق شده است. با وجود اینکه برخی تجهیزات مانند دمندهها در اختیار استان قرار گرفته، اما این تجهیزات کافی نیست. لازم است تعداد نیروهای حفاظتی، بهویژه در مناطق پرخطر، افزایش یابد.»
او تأکید میکند: «در نگاه برخی مسئولان، اولویتها بهگونهای تنظیم شدهاند که مسائل محیطزیستی به حاشیه رانده شدهاند. حساسیت لازم نسبت به خطرات ناشی از آتشسوزی جنگلها وجود ندارد. فضای کشور عمدتا تحتتأثیر موضوعات سیاسی و اقتصادی است و محیطزیست بهعنوان دغدغهای جدی تلقی نمیشود. درحالیکه بیتوجهی به این مسائل، تبعاتی بسیار گستردهتر و بلندمدتتر از بسیاری از مسائل روز دارد. امکانات باید به تناسب خطر توزیع شود. در مناطقی که پتانسیل بالایی برای آتشسوزی دارند، حضور مستمر تجهیزات و نیروهای آموزشدیده، دیگر یک انتخاب نیست بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است.»
مشکلات مالی و بوروکراتیک برای استفاده از هلیکوپترها
محمد درویش، فعال محیط زیست هم در مصاحبهای با خبرنگار مهر به کمبود امکانات انفرادی مثل دمنده، کولهپشتی پاششی، آتشکوب و لباسهای اطفای مشکلات مالی و بوروکراتیک برای استفاده از هلیکوپترها اشاره کرده و تأکید میکند که سازمان حفاظت از محیط زیست به اشتباه اطفای حریق را بیصرفه اقتصادی میداند. به گفته درویش، کانادایر (هواپیمای آبپاش) ارزانتر و مناسبتر از هلیکوپتر است، اما به دلیل سیاستهای نادرست تا کنون تهیه نشده است. در خیلی از مناطق کشور، به دلیل نبود امکانات، برای رسیدن به محل آتشسوزی جنگلها و مراتع کوهسیاه، از حیوانات مثل الاغ و اسب استفاده میشود. بسیاری از داوطلبان در تلاش برای مهار آتشسوزیهای جنگلی به دلیل نبود امکانات کافی، جان خود را از دست دادهاند. برای مثال، در آتشسوزیهای سه سال پیش در کرمانشاه، سه فعال محیط زیست به نامهای بلال امینی، مختار خندانی و یاسین کریمی هنگام تلاش برای خاموش کردن آتش در منطقه حفاظتشده «بوزین مرخیل» در آتش محاصره شده و جان خود را از دست دادند.
اما صرف نظر از کمبود امکانات و خطراتی که نیروهای داوطلب را تهدید میکند، نکته بسیار حائز اهمیت این است که «حریق را صرفا نباید در زمان آتشسوزی دید.» این را رضا اکبری، فعال منابع طبیعی میگوید. او در این زمینه عنوان میکند: «باید در فرآیند مدیریت پیشگیری و اطفای حریق چهار مرحله تعریف کرد؛ پیشبینی و پیشآگاهی، پیشگیری، کشف و اطفا. بعد از همه این مراحل در آخر یک بخش احیا و بازسازی هم داریم.»
او درباره مرحله اول این فرآیند توضیح میدهد: «پیشبینی و پیشآگاهی یعنی قبل از وقوع آتشسوزی، آگاه باشیم و با برقراری تعامل با سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، نقشه ریسک حریق در دسترس باشد. براساس این نقشه باید بدانیم در 24 ساعت آینده در کدام شهرستانها و حتی کدام نقطه حریق خواهیم داشت. سامانه ریسک و پتانسیل حریق، موقعیت نقاطی را که احتمال ریسک بالا، متوسط و ضعیف آتشسوزی دارند، به ما نشان خواهد داد. باتوجهبه این پیشآگاهی درباره مناطق مستعد حریق، باید در 24 ساعت آینده به استانها اطلاع داد تا نیروها مستقر شوند و اگر آتشسوزی اتفاق افتاد، از گسترش آن پیشگیری کنند. موضوع دیگر در این بخش، پهنهبندی حریق است. معمولا رفتار حریق متناسب با فصل، زمان و مکان متفاوت است. بین زمانها و مکانهای آتشسوزی باید تقاطعگیری کرده و اطلاعات این پهنهبندیها را که فراوانی و وسعت حریق در دو دهه اخیر در آنها بیشتر بوده است، در اختیار استانها قرار داد. موضوع دیگر استفاده از ماهواره است که حریق را بهصورت لحظهای به ما نشان بدهد که در بخش پیشبینی و همچنین پیشگیری از گسترش حریق بسیار مؤثر خواهد بود.»
به گفته این فعال منابع طبیعی، در مرحله پیشگیری باید نسبت به ایجاد آتشبر در مناطق بحرانی و مستعد برای جلوگیری از گسترش حریق اقدام کرد و علاوهبراین ترویج، اطلاعرسانی و آموزش همگانی به مردم و جوامع محلی انجام شود.
اکبری درباره مرحله کشف هم میگوید: «در این بخش باید از ظرفیت دیدهبانهای حریق استفاده کرد که در دکلهای موجود در مناطق بحرانی مستقر میشوند و اگر آتشسوزی رخ داد، به عوامل و پایگاههای اطفای حریق هم اعلام میکنند. در این مرحله نیز به پایش ماهوارهای نیاز است، تا اگر حریقی باشد به سرعت شناسایی و به منطقه اعلام شود.»
درحالیکه نبود تجهیزات و همچنین بالگرد در زمان بحران از انتقادات داوطلبان و فعالان محیط زیست است، اکبری با توضیح مرحله اطفا میگوید: «بهرهگیری از ظرفیت بالگرد بسیار کمک کننده است. در حریقهای گسترده و بهویژه در مناطق صعبالعبور باید از این ظرفیت استفاده کرد. این امکانات در کاهش آمار حریق بسیار مؤثر خواهد بود. تجهیزات تخصصی اطفای حریق نیز باید در اختیار استانها قرار بگیرد و سازمانهای مردمنهاد و همیاران طبیعت در زمان آتشسوزی بهصورت خودجوش به منطقه اعزام شوند. این افراد باید آموزش لازم را در این زمینه دیده باشند.»
نگاهی به دلایل آتشسوزی جنگلها
معمولا عوامل متعددی در افزایش آتشسوزی جنگلها در ایران نقش دارند که از آن جمله میتوان به فعالیتهای انسانی، تغییر کاربری اراضی، اقدامات غیرقانونی کشاورزی، کاهش بارندگی، خشکسالیهای طولانی مدت، تغییر اقلیم، ناکارآمدی و بیتفاوتی مسئولان نسبت به مسائل زیست محیطی و نداشتن تجهیزات اطفای حریق مانند هلیکوپترهای پرتاب آب اشاره کرد. تغییرات غیرقانونی کاربری اراضی جنگلی به زمینهای کشاورزی و مسکونی باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و ایجاد شرایطی برای اشتعال سریعتر میشود. برخی از کشاورزان برای افزایش سطح زمینهای کشاورزی، بهطور غیرقانونی اقدام به آتشسوزی در جنگلها میکنند. این اقدامات میتواند به گسترش آتش و تخریب گسترده جنگلها منجر شود.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی عنوان کرده بود، «به طور کلی غالب بودن نقش عامل انسانی در وقوع آتش سوزیها بهویژه مواردی که از روی عمد رخ میدهد و دلایلی که باعث شده جامعه محلی بعضا خود عامل وقوع آتشسوزی باشند یا اینکه حداقل در برابر وقوع آتشسوزی احساس مسئولیت چندانی نداشته باشند، نشان از این دارد که کشور و متولیان امر نتوانستهاند در زمینه آموزش، فرهنگسازی و حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم وابسته به جنگلها و مراتع، اقدامات اثرگذاری داشته باشند. به عبارت بهتر مدیریت پایدار و اجتماع محوردرخصوص منابع طبیعی از طریق پیوند دادن منافع جامعه محلی به منافع حمایت و حفاظت از منابع طبیعی بهویژه در امر مقابله با آتشسوزیها، شکل نگرفته است. ازاین رو هرچند اقدامات متعددی توسط دستگاههای متولی بهویژه سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور جهت مقابله با آتش سوزی ها به انجام رسیده، ولی پیشرفت و موفقیت چندانی در کاهش وقوع آتشسوزیها و تقلیل میزان خسارتها به وجود نیامده است. بخش عمدهای از این عدم موفقیتها در فقدان مدیریت پایدار و اجتماع محور منابع طبیعی و ایجاد تعارض منافع مابین جامعه محلی و برخی دستگاههای دولتی متولی حفظ منابع طبیعی ریشه دارد که از طریق حذف مدیریتهای مردمی و برخوردهای متناقض دولت در بیرون راندن عشایر و ساکنان بومی جنگلها در قالب طرحهای تعادل دام و مرتع و قرق و در مقابل، واگذاری همان اراضی به سرمایهداران غیربومی در قالب بهرهبرداری از معدن و جایگزین نشدن مدیریت کارآمد بهجای آن صورت پذیرفته است. بنابراین روستائیان و عشایر محلی با دیدن چنین تناقضی از یک سو و با بهخطرافتادن معیشت خود از سوی دیگر، دلبستگیشان به منابع طبیعی و تعهدشان به بهرهبرداری پایدار از آنها کاهش مییابد و به نوع دیگری ازجمله ایجاد آتشسوزی شروع به تخریب می کنند.»
تأثیر تغییرات آب و هوا بر آتشسوزی جنگلها
علاوه بر عوامل انسانی ذکر شده، تغییرات اقلیمی و افزایش دمای جهانی منجر به شرایط گرمتر و خشکتر میشود که رطوبت گیاهان را کاهش میدهد و جنگلها را قابل اشتعالتر میکند. تغییرات اقلیمی الگوهای بارش را تغییر داده و منجر به خشکسالیهای طولانیمدت در برخی مناطق و بارانهای غیر فصلی در مناطق دیگر میشود. امواج گرمای شدید در حال حاضر پنج برابر بیشتر از ۱۵۰ سال پیش وجود دارد و انتظار میرود با ادامه گرم شدن سیاره بیشتر شود. افزایش گرما به ایجاد محیط مناسب برای آتشسوزیهای بزرگتر و مکرر جنگلها کمک میکند. مناطقی که خشکسالیهای طولانی را تجربه میکنند، از شرایط بسیار خشک رنج میبرند که پوشش گیاهی را مستعد اشتعال میکند.
این آتشسوزیها به نوبه خود منجر به انتشار گازهای گلخانهای بیشتر میشود و تغییرات اقلیمی را بیشتر تشدید میکند. مناطق دچار خشکسالی با کاهش شدید رطوبت خاک و گیاهان، مستعد آتشسوزی بیشتری میشوند، در حالی که مناطق با بارندگی سنگین ابتدا شاهد رشد گیاهان هستند که در دورههای خشکی به سوخت خشک تبدیل میشوند. همچنین، وقوع بیشتر رویدادهای شدید آب و هوایی مانند طوفانها و رعد و برق منجر به افزایش احتمال آتشسوزی در جنگلها میشود. این آتشسوزیها زیستگاهها را نابود کرده، منجر به مرگ حیوانات و از بین رفتن تنوع زیستی میشوند. گونههای در معرض انقراض با تخریب زیستگاههایشان، خطر انقراض بیشتری را تجربه میکنند.
استراتژیهایی برای کنترل اوضاع
یکی از رویکردهای اساسی کاهش انتشار گازهای گلخانهای، انتقال به منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، بادی و برق آبی است. این منابع انرژی تمیز و پایدار به طور قابلتوجهی انتشار گازهای گلخانهای را کاهش میدهند و در نتیجه تغییرات آب و هوایی و اثرات آن را کاهش میدهند. با کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، میزان انتشار دیاکسید کربن و سایر گازهای مضر کاهش مییابد، که این امر به کاهش گرمایش جهانی و بهبود شرایط زیستمحیطی کمک میکند.
یکی دیگر از شیوههای مؤثر، انجام سوختگیهای کنترل شده برای جلوگیری از تجمع مواد قابل احتراق در جنگلها است که میتواند خطر آتشسوزیهای جنگلی را کاهش دهد. ایجاد آتششکن و فضاهای باز در داخل جنگلها میتواند از گسترش آتشسوزی جلوگیری کرده و امکان دسترسی سریعتر را برای تیمهای آتشنشانی فراهم کند.
علاوه بر موارد ذکر شده، سعید وفا در مقالهای با عنوان «تغییرات اقلیمی و بحران فزاینده آتشسوزی جنگلها در ایران» به نظارت بر سلامت جنگلها با استفاده از فناوریهای مدرن مانند تصاویر ماهوارهای و سنجش از دور اشاره کرده، اقدامی که میتواند به شناسایی مناطق آسیبپذیر و جلوگیری از آتشسوزیهای جنگلی کمک کند: «سرمایهگذاری بر روی فناوری پیشرفته، از جمله تصاویر ماهوارهای و تجزیه و تحلیل دادهها بیدرنگ در شناسایی سریع آتشسوزیها و امکان اقدام سریع موثر است. این سیستمها میتوانند به مقامات محلی و جوامع در اتخاذ اقدامات سریع برای مهار آتشسوزی کمک کنند. علاوه بر این شناسایی مناطق پرخطر و تهیه نقشههای آتشسوزی با استفاده از دادهها و تکنولوژیهای مکانی مانند تصاویر ماهوارهای و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی نیز از اهمیت بالایی در مدیریت و کاهش خسارات ناشی از آتشسوزیهای جنگلی برخوردار است. این نقشهها با پیشبینی گسترش آتش در هر لحظه از زمان، میتوانند به نیروهای اطفای حریق کمک کنند تا استراتژیهای مقابله با آتشسوزی را بهبود بخشند.»
وفا در ادامه این مقاله تأکید کرده است که «کنترل آتشسوزی در شرایط اقلیمی و توپوگرافی ایران بسیار دشوار است، اما با استفاده از نقشههای مناطق پرخطر و تکنولوژیهای نظارتی میتوان تعداد وقوع آتشسوزیها و خسارات ناشی از آنها را به حداقل رساند. در نهایت، همکاریهای بینالمللی میتواند نقش حیاتی در تقویت توانایی ایران برای مقابله با آتشسوزیهای جنگلی داشته باشد. استفاده از تجربه و تجهیزات سایر کشورها به بهبود و کارایی روشهای اطفای حریق کمک کرده و از بروز و گسترش آتشسوزیها جلوگیری میکند. همچنین همکاریهای منطقهای و بینالمللی میتواند به اشتراکگذاری منابع و توانمندیها برای مقابله با آتشسوزیهای جنگلی بینجامد. تشکیل گروههای مشترک منطقهای و بینالمللی برای مدیریت بحرانهای محیط زیستی و برگزاری دورههای آموزشی و تمرینی مشترک به تقویت توانمندیها و افزایش آمادگی ایران در مقابله با این حوادث منتهی خواهد شد.» افزایش روزافزون آتشسوزی جنگلها در ایران موضوعی حیاتی است که نیازمند اقدام فوری است. این آتشسوزیها زیستگاههای طبیعی را ویران کرده، تنوع زیستی و اکوسیستمها را نابود میکند و مشکلات زیستمحیطی و بهداشتی برای جوامع محلی ایجاد میکند. آلودگی هوا و تخریب پوشش گیاهی تغییرات آب و هوایی را تشدید میکند و معیشت افرادی که به جنگل وابسته هستند را تهدید میکند. برای مقابله با این بحران، باید مقررات سختگیرانهتر، استراتژیهای مؤثر اطفای حریق، کمپینهای آگاهی عمومی و شیوههای مدیریت پایدار زمین به کار گرفته شود. بدون تردید، عدم اقدام جدی عواقب طولانیمدت و گستردهای برای محیط زیست خواهد داشت.

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
تعاونیها یکی از بسترهای تجمیع سرمایهاند
-
حوزه معدن، پیشران و تکمیلکننده حلقههای زنجیره اشتغال و توسعه
-
اتحاد حول یک خط قرمز
-
وظایف بشر!
-
هرگونه ثبات در منطقه خط قرمز صهیونیستهاست
-
آیا اردوغان واقعا قدرت را ترکمیکند؟
-
تعاونیها موتور اشتغال پایدار
-
تحول شیلات با زنجیره ارزش دریامحور
-
فصل نزاع نابرابر آتش و جنگل