شور عمومی، مردم را به هم نزدیک می‌کند

انقلابی‌گری و جمع شور و صبر

 رهبر معظّم انقلاب اسلامی، در سخنرانی اخیر خود، بر اهمّیّت شور و هیجان عمومی برای مواجهه با دشمن و تهدیداتش تأکید کردند و فرمودند: «شور و هیجان عمومی مردم لازم است. امروز ملّت ایران یک شور و هیجانی دارد، بخصوص جوانها شور و هیجان دارند؛ این چیز خیلی خوبی است، این چیز خیلی لازمی است، امّا بی‌صبری مضر است. اینکه بی‌صبری کنند، دائم پا به زمین بکوبند که آقا چرا نشد، چرا نکردید، چرا اقدام نشد و مانند اینها، این مضر است. یعنی بدانیم که کدام کار، کار درستی است، کدام کار، کار مضرّی است.» ۱۴۰۴/۴/۲۵
اوّلین سؤالی که می‌توان مطرح کرد و باید به آن اندیشید این است: چرا این شور و هیجان مردمی لازم است و چه نتایجی دارد؟
نقش مردم در رویارویی جاری
اوّلین و شاید مهم‌ترین پاسخ به این سؤال، در نقش مردم نهفته است. مردم، در این رویارویی و نبرد، نقشی محوری و تعیین‌کننده دارند. دشمن، در برنامه‌ی شومی که در سر داشت و همچنان دارد، روی موضوع «گسست اجتماعی» و «تقابل مردم با نظام جمهوری اسلامی ایران» حساب ویژه‌ای باز کرده بود و در دوره‌ پساجنگ نیز همچنان می‌کوشد این خط را به انواع و اقسام روش‌های مختلف و حتّی کثیف دنبال کند.توجّه و تأمّل در این موضوع نشان می‌دهد نگرش و رفتار عمومی ایرانیان یکی از مؤلّفه‌های محوری و تعیین‌کننده در این نبرد است و در فهرست دلایلی که باعث شد دشمن تا اینجای کار ناکام بماند، عنصر «مردم» جزو عناصر کلیدی و سرنوشت‌ساز بود. توجّه به این نکته اساسی به‌تنهایی برای پاسخ به سؤال فوق کافی به نظر می‌رسد، هر‌چند دلایل متعدّد و مهمّ دیگری نیز وجود دارد که در ادامه به آن پرداخته می‌شود.
  روحیّه و وحدت ملّی
شور عمومی، مردم را به هم نزدیک می‌کند و شکاف‌های سیاسی، قومی، طبقاتی و مانند این‌ها را کاهش می‌دهد. یک ملّت متّحد، در برابر جنگ روانی دشمن و فروپاشی داخلی مقاوم‌تر است.  دشمن، در تمام این سال‌ها، کوشیده است با دامن زدن به دوقطبی‌های کاذب و وزن دادن به مسائل فرعی و امور حاشیه‌ای، اتّحاد و انسجام ایرانیان را تضعیف کند؛ چنین تضعیفی، به‌خودیِ‌خود، بر قدرت کشور و اقتدار آن اثر منفی می‌گذارد. متأسّفانه برخی نگرش‌ها و رفتارهای غلط نیز، خواسته یا ناخواسته، در خدمت این سیاست دشمن قرار گرفتند و به شکاف‌های اجتماعی دامن زدند. برخی تحلیلگران معتقدند برآورد دشمن از وضعیّت اجتماعی ایران و شکاف‌های آن، یکی از دلایل قابل توجّه در تصمیم به تجاوز بود؛ برآوردی که البتّه بلافاصله پس از تهاجم، غلط بودن و سطحی بودن آن آشکار شد و بار دیگر ثابت شد که دشمن ارزیابی و شناخت درستی از مردم ایران ندارد. از این منظر، حفظ شور و هیجان عمومی به عنوان یک عامل بازدارنده و مؤلّفه‌ای مهم در محاسبات دشمن، مسئله‌ای درخور توجّه است.
  برتری روانی بر دشمن
مردمی باانگیزه دشمن را از نظر روانی تضعیف می‌کنند و عزم شکست‌ناپذیرشان باعث عقب‌نشینی دشمن می‌شود. اگرچه قدرت آفندی ایران در حوزه‌ موشکی نقشی مستقیم و بی‌نظیر در مهار تجاوز دشمن صهیونیستی داشت، امّا آنچه این توان نظامی و فیزیکی را تکمیل کرد عزم ملّی و نحوه مواجهه‌ مردم با دشمن متجاوز بود؛ مسئله‌ای که از دید رسانه‌ها و تحلیلگران غربی هم دور نماند. روزن آمریکایی «نیویورک‌تایمز» به‌تازگی در این خصوص نوشت: «پیش‌بینی می‌شد ایران در تابستان با آشوب داخلی مواجه شود، امّا جنگ و فراخوان ترامپ و نتانیاهو به مردم ایران برای قیام علیه نظامشان نتیجه‌ی عکس داد.» برخی تحلیلگران مسائل ایران، قبل از حملات اسرائیل پیش‌بینی می‌کردند که ایران در تابستان شاهد آشوب خواهد بود، امّا به نظر می‌رسد حمله‌ اخیر نتیجه‌ای معکوس از خود بر جای گذاشت. درخواست‌های ترامپ و نتانیاهو از ایرانیان برای قیام علیه نظام، بعد از آغاز حملات، حتّی با واکنش برخی از منتقدان حکومت مواجه شد و آن‌ها گفتند نمی‌توانند چنین اقدامی را تأیید کنند. یک ایرانی در‌این‌باره می‌گوید: «مردم نمی‌پذیرند که تغییرات داخلی توسّط دولت‌های خارجی هدایت شود. این بر خلاف غرور ملّی من است که کشوری بیاید به سرزمین من تجاوز کند و به سایت‌های هسته‌ای من حمله کند؛ در نهایت، همین برنامه‌ هسته‌ای هم بخشی از سرزمین و خاک من است.»
  پشتیبانی از نبرد
وقتی مردم باانگیزه و پُرشور باشند، بر تمام ابعاد نبرد اثر می‌گذارند. باید توجّه داشت که این تنها یک نبرد نظامی نبوده و نیست؛ نبرد و رویارویی با دشمن متجاوز همچنان در ابعاد مختلف دیپلماسی، اقتصادی، امنیّتی، رسانه‌ای و مانند این‌ها در جریان است. شور و انگیزه‌ مردمی و در میدان بودن آن‌ها، به طور مستقیم بر اغلب این ابعاد اثر می‌گذارد و سرنوشت رویارویی را رقم می‌زند.یکی از ابعاد اصلی و مهمّ این نبرد «تاب‌آوری اجتماعی» است. کشوری که مردم آن از تاب‌آوری بیشتر و بالاتری برخوردار باشند، قطعاً بهتر می‌تواند در میدان نبرد نظامی هم حاضر شود و فعّالیّت کند. همدلی اجتماعی و همراهی مردم با یکدیگر از جمله‌ی جلوه‌های این تاب‌آوری است که مردم ایران عزیز در این میدان خطیر از خود بُروز دادند و فصل درخشانی را در تاریخ این کشور رقم زدند. این همدلی و شور اجتماعی دست ایران را در میدان دیپلماسی هم پُرتر می‌کند. وقتی یک دیپلمات در صحنه‌ای جهانی حاضر می‌شود، بسیار مهم است که از پشتیبانی ملّی و مردمی برخوردار باشد. این سرمایه باعث پشت‌گرمی و اقتدار نماینده‌ کشور می‌شود و او به اعتبار و پشتوانه‌ این سرمایه می‌تواند در برابر زیاده‌خواهی‌ها و زورگویی‌ها بِایستد و از حقوق کشور و ملّت خود دفاع کند.
  تقویت امنیّت
احساس مسئولیّت در تأمین امنیّت ملّی یکی از جلوه‌ها و نتایج شور و هیجان مردمی در وضعیّت حاضر است. تجاوز اخیر و ماجراهای مربوط به آن نشان داد مردم نقش و اثری مستقیم و بی‌بدیل در تأمین امنیّت کشور دارند؛ همان‌طور که بسیاری از توطئه‌ها و خرابکاری‌ها با کمک و مشارکت مستقیم مردم برملا و خنثیٰ شد. بنابراین، هم متولّیان و مسئولان متوجّه شدند که حذف و نادیده‌انگاری مردم از مقوله‌ «تأمین امنیّت» اشتباه و ناشدنی است، و هم مردم دریافتند که باید در این زمینه احساس مسئولیّت کنند و عملاً در میدان باشند.
مروری بر فرازونشیب‌های پس از انقلاب نشان می‌دهد که هر‌جا مردم به طور گسترده و فراگیر درگیر موضوع «امنیّت» بوده‌اند، دشمن مجال کمتری برای عرضِ‌اندام و ضربه زدن پیدا کرده و هر‌جا مردم به هر دلیلی نقش کم‌رنگی داشته‌اند، دشمن در خباثت خود موفّق‌تر عمل کرده است.
 شور و هیجان، منهای بی‌صبری
همان‌طور که رهبر انقلاب نیز بلافاصله پس از تأکید بر لزوم حفظ شور و هیجان مردمی هشدار دادند، آفت این حسّ‌وحال «بی‌صبری» است. «بی‌صبری» یکی از نتایج عدم کنترل احساسات و شور و هیجان است و در هر زمان و شرایطی مضر است، امّا در شرایط خاصّ فعلی بیش از همیشه باید به آن توجّه داشت و مراقب بود که دچار آن نشد.رهبر انقلاب سال‌ها پیش نیز نسبت به این آفت هشدار داده بودند: «دچار شتاب‌زدگی و بهانه‌گیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه‌ ــ من، شما آقایان ــ در شهرها، در خُطَب نماز جمعه، در بین طلّاب، فضلا، حوزه‌های علمیّه باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بی‌صبری و شتاب‌زدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی دارد، همه چیز باسرعت انجام نمی گیرد. یک وقتی یک نفری آمد خدمت امام و به ایشان از وضع دولت شکایت کرد ــ آن وقت بنده رئیس‌جمهور بودم ــ یک چیزی گفت؛ امام به او یک جمله‌ای گفتند که من یادم نمی رود، گفتند «آقا! اداره‌ کشور سخت است»؛ بنده که خودم رئیس‌جمهور بودم، وقتی امام این را گفتند واقعاً از ته دل این را تصدیق کردم. خیلی از کارها حتماً باید بشود و باید برای آن آماده شد و باید کمر همّت بست، منتها تا رسیدن به آنجا یک مقداری فرصت لازم است. این شتاب‌زدگی و پا به زمین کوبیدن و احساس اینکه دیر شد، احساس خوبی نیست.» ۱۳۹۷/۱۲/۲۳
بنابراین، مردم به طور عام و جوانان به طور خاص باید مراقب این آفت باشند و بدون شک صاحبان تریبون و رسانه که مخاطب عمومی دارند، مسئولیّتی سنگین‌تر در این مقوله دارند؛ باید شور و هیجان عمومی را حفظ کرد و در‌عین‌حال مراقب بی‌صبری‌ها که اغلب ناشی از بی‌اطّلاعی و ارزیابی‌های نادقیق است نیز بود.
 انقلابی‌گری و جمع شور و صبر