چرا حماس با طرح ترامپ موافقت کرد
مقاومت هوشمند
گروه بینالملل
نتانیاهو بر آن بود تا با رد طرح ترامپ از سوی حماس، از آن بهعنوان سند صلح ناپذیری مقاومت بهره گرفته و به توجیه ادامه جنگافروزی و کشتار در غزه بپردازد، حالآنکه اقدام حماس، فضای داخلی را بهشدت علیه نتانیاهو خواهد کرد و موجب افزایش اعتراضات جریانهای سیاسی، نظامیان و ساکنان اراضی اشغالی میگردد که خود دستاوردی بزرگ در جنگ ترکیبی حماس میباشد.بر اساس گزارشهای منتشره حماس پاسخ خود به طرح 20 مادهای ترامپ را به میانجیگران داده است. در این پاسخ حماس ضمن پذیرش کلیت طرح ترامپ خواستار برخی توضیحات در باب برخی بندها شده و در نهایت نیز بر تشکیل ساختاری فلسطینی برای اداره غزه تأکید کرده است. این اقدام از سوی حماس در حالی صورت گرفته است که در باب آن چند سؤال مطرح است. پذیرش این طرح از روی ضعف بوده و نشانه پیروزی نظامی رژیم صهیونی در غزه است؟ آیا حماس از مواضع خود عدول کرده است؟ اهداف حماس از پذیرش این طرح چه بوده است؟ آیا طرح ترامپ به نتیجه خواهد رسید؟ چه عواملی در تحقق این طرح تأثیرگذار خواهد بود؟
آرمانی که همچنان ادامه دارد
حماس در طول سالها ازجمله در دو سال جنگ غزه همواره بر لزوم پایان درد و رنج فلسطینیها و پذیرش حقوق آنها از سوی جامعه جهانی تأکید داشته و طوفان الاقصی نیز بخشی از این اقدامات بوده است. پایان حمله نظامی، خروج نظامیان صهیونیستی از غزه و نیز ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه و تشکیل ساختاری برگرفته از خواست و نظر فلسطینیها اصولی بوده که حماس همواره بر آن تأکید داشته است و در پذیرش طرح ترامپ نیز بر آن به زبانی دیگر تأکید کرده است. بر این اساس میتوان گفت که چارچوبهای فکری و عملی حماس تغییری نداشته و صرفا تاکتیک آنها در تحقق این مهم دگرگونیهایی داشته است.
ترامپ که در معادله اوکراین و ایران ناکام مانده اکنون به دنبال نمایش یک پیروزی در غرب آسیاست تا ضمن خرج کردن از آن در عرصه داخلی بخت خود را برای جایزه صلح نوبل بار دیگر آزمایش کند. حماس با شناخت دقیق از این مسئله و پذیرش اولیه طرح تلاش کرده تا حد ممکن از یکجانبهگرایی ترامپ به اهداف رژیم صهیونی بکاهد که این نیز درایت مقاومت را نشان میدهد.
بالندگی حماس پس از 2 سال جنگ
هرچند که رسانههای صهیونی و غربی برآنند تا پذیرش طرح ترامپ از سوی حماس را نشانه تضعیف و نتیجهبخش بودن عملیاتهای نظامی، تحریمها و محاصره انسانی غزه نشان دهند، اما حقیقت آن است که اعتمادبهنفس حماس در پذیرش طرح و اعلام شروطی برای آن در کنار توضیح خواستن برای برخی مفاد طرح، بیانگر بالندگی حماس است که در کنار اقتدار نظامی در حوزه دیپلماتیک نیز ظرفیت طراحی و پیگیری حقوق ملت فلسطین را دارد. این پذیرش، مسئولیتپذیری حماس در قبال مردم را نشان میدهد که در کنار سلاح از مؤلفههای دیپلماتیک برای رفع درد و رنج فلسطینیها بهره میگیرد.
حماس و معادله جنگ ترکیبی
نکته مهم آنکه حماس با پذیرش این طرح فاز دیگری از جنگ ترکیبی علیه رژیم صهیونی را اجرا کرده است. نتانیاهو بر آن بود تا با رد طرح ترامپ از سوی حماس، از آن بهعنوان سند صلح ناپذیری مقاومت بهره گرفته و به توجیه ادامه جنگافروزی و کشتار در غزه بپردازد. حالآنکه اقدام حماس، فضای داخلی را بهشدت علیه نتانیاهو خواهد کرد و موجب افزایش اعتراضات جریانهای سیاسی، نظامیان و ساکنان اراضی اشغالی میگردد که خود دستاوردی بزرگ در جنگ ترکیبی حماس میباشد.ادبیات گفتاری حماس در پاسخ به طرح ترامپ نشان میدهد که مقاومت بهخوبی زبان ترامپ را متوجه شده و تلاش کرده با تحریک آن امتیازاتی را برای ملت فلسطین کسب نماید. تعریف و تمجید از ترامپ در پاسخ حماس را میتوان اقدامی برای سوق دادن ترامپ به اعمال فشار بر رژیم صهیونی، کوتاه آمدن در برابر خواستههای حماس در پاسخ به طرح و نیز افزایش کمکهای انسانی به غزه دانست. ترامپ که در معادله اوکراین و ایران ناکام مانده، اکنون به دنبال نمایش یک پیروزی در غرب آسیاست تا ضمن خرج کردن از آن در عرصه داخلی بخت خود را برای جایزه صلح نوبل بار دیگر آزمایش کند. حماس با شناخت دقیق از این مسئله و پذیرش اولیه طرح، تلاش کرده تا حد ممکن از یکجانبهگرایی ترامپ به اهداف رژیم صهیونی بکاهد که این نیز درایت مقاومت را نشان میدهد.
حفظ فضای افکار عمومی جهان
صحنه جهانی از سیاسیون و دولتها گرفته تا افکار عمومی و مجامع جهانی، تماماً در حمایت از فلسطین و ضدیت با رژیم صهیونی است که ناوگان آزادی، سخنرانیهای صورت گرفته در نشست سازمان ملل، تظاهرات مردمی، جنایتکار جنگی دانستن رژیم صهیونی از سوی نهادهای حقوق بشری و بینالمللی دستاوردهایی است که مقاومت غزه درصحنه جهانی کسب کرده است. پذیرش طرح ترامپ که نشانگر صلحطلبی حماس است زمینهساز استمرار حفظ این فضا میشود که بعد دیگری از جنگ حماس علیه رژیم صهیونی را تشکیل میدهد.
ابهامات در اجرای طرح ترامپ
هرچند که ترامپ در فضای تبلیغاتی سعی دارد تا خود را ناجی صلح معرفی و از طرح خود بهعنوان یک فتح الفتوح یاد کند، اما حقیقتی که حماس نیز از آن آگاه است ابهامات موجود در اجرای طرح است. از یکسو شخصیت نتانیاهو بر اساس جنگ و کشتار برای حفظ قدرت است و از سوی دیگر سران غرب و تسلیح کنندگان رژیم صهیونی نیز ارادهای برای مقابله با این رژیم نشان ندادهاند. چنانکه در واکنش آنها به طرح ترامپ و حماس این امر را میتوان مشاهده کرد که صرفاً بر آزادی اسرای صهیونیست تأکید داشته و هیچ تحدید و اعمال فشاری علیه رژیم صهیونیستی برای پذیرش این طرح نداشتهاند و چنان وانمود کردهاند که طرف متجاوز حماس است و نه این رژیم. تا زمانی که اراده سیاسی واقعی در غرب برای حمایت از فلسطین و صلح و مقابله با رژیم صهیونی ایجاد نشده طرح ترامپ بیشتر در حد یک بیانیه باقی خواهد ماند بهویژه آنکه اولویت غرب صرفاً در حد آزادی اسرای صهیونیست است. با توجه به این واقعیت است که حماس طرح مذکور را پذیرفته است تا از دادن بهانه به دست دشمن جلوگیری کرده و فضای جهانی را همچنان علیه رژیم صهیونی و حامیانش حفظ نماید.
نتانیاهو بر آن بود تا با رد طرح ترامپ از سوی حماس، از آن بهعنوان سند صلح ناپذیری مقاومت بهره گرفته و به توجیه ادامه جنگافروزی و کشتار در غزه بپردازد، حالآنکه اقدام حماس، فضای داخلی را بهشدت علیه نتانیاهو خواهد کرد و موجب افزایش اعتراضات جریانهای سیاسی، نظامیان و ساکنان اراضی اشغالی میگردد که خود دستاوردی بزرگ در جنگ ترکیبی حماس میباشد.بر اساس گزارشهای منتشره حماس پاسخ خود به طرح 20 مادهای ترامپ را به میانجیگران داده است. در این پاسخ حماس ضمن پذیرش کلیت طرح ترامپ خواستار برخی توضیحات در باب برخی بندها شده و در نهایت نیز بر تشکیل ساختاری فلسطینی برای اداره غزه تأکید کرده است. این اقدام از سوی حماس در حالی صورت گرفته است که در باب آن چند سؤال مطرح است. پذیرش این طرح از روی ضعف بوده و نشانه پیروزی نظامی رژیم صهیونی در غزه است؟ آیا حماس از مواضع خود عدول کرده است؟ اهداف حماس از پذیرش این طرح چه بوده است؟ آیا طرح ترامپ به نتیجه خواهد رسید؟ چه عواملی در تحقق این طرح تأثیرگذار خواهد بود؟
آرمانی که همچنان ادامه دارد
حماس در طول سالها ازجمله در دو سال جنگ غزه همواره بر لزوم پایان درد و رنج فلسطینیها و پذیرش حقوق آنها از سوی جامعه جهانی تأکید داشته و طوفان الاقصی نیز بخشی از این اقدامات بوده است. پایان حمله نظامی، خروج نظامیان صهیونیستی از غزه و نیز ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه و تشکیل ساختاری برگرفته از خواست و نظر فلسطینیها اصولی بوده که حماس همواره بر آن تأکید داشته است و در پذیرش طرح ترامپ نیز بر آن به زبانی دیگر تأکید کرده است. بر این اساس میتوان گفت که چارچوبهای فکری و عملی حماس تغییری نداشته و صرفا تاکتیک آنها در تحقق این مهم دگرگونیهایی داشته است.
ترامپ که در معادله اوکراین و ایران ناکام مانده اکنون به دنبال نمایش یک پیروزی در غرب آسیاست تا ضمن خرج کردن از آن در عرصه داخلی بخت خود را برای جایزه صلح نوبل بار دیگر آزمایش کند. حماس با شناخت دقیق از این مسئله و پذیرش اولیه طرح تلاش کرده تا حد ممکن از یکجانبهگرایی ترامپ به اهداف رژیم صهیونی بکاهد که این نیز درایت مقاومت را نشان میدهد.
بالندگی حماس پس از 2 سال جنگ
هرچند که رسانههای صهیونی و غربی برآنند تا پذیرش طرح ترامپ از سوی حماس را نشانه تضعیف و نتیجهبخش بودن عملیاتهای نظامی، تحریمها و محاصره انسانی غزه نشان دهند، اما حقیقت آن است که اعتمادبهنفس حماس در پذیرش طرح و اعلام شروطی برای آن در کنار توضیح خواستن برای برخی مفاد طرح، بیانگر بالندگی حماس است که در کنار اقتدار نظامی در حوزه دیپلماتیک نیز ظرفیت طراحی و پیگیری حقوق ملت فلسطین را دارد. این پذیرش، مسئولیتپذیری حماس در قبال مردم را نشان میدهد که در کنار سلاح از مؤلفههای دیپلماتیک برای رفع درد و رنج فلسطینیها بهره میگیرد.
حماس و معادله جنگ ترکیبی
نکته مهم آنکه حماس با پذیرش این طرح فاز دیگری از جنگ ترکیبی علیه رژیم صهیونی را اجرا کرده است. نتانیاهو بر آن بود تا با رد طرح ترامپ از سوی حماس، از آن بهعنوان سند صلح ناپذیری مقاومت بهره گرفته و به توجیه ادامه جنگافروزی و کشتار در غزه بپردازد. حالآنکه اقدام حماس، فضای داخلی را بهشدت علیه نتانیاهو خواهد کرد و موجب افزایش اعتراضات جریانهای سیاسی، نظامیان و ساکنان اراضی اشغالی میگردد که خود دستاوردی بزرگ در جنگ ترکیبی حماس میباشد.ادبیات گفتاری حماس در پاسخ به طرح ترامپ نشان میدهد که مقاومت بهخوبی زبان ترامپ را متوجه شده و تلاش کرده با تحریک آن امتیازاتی را برای ملت فلسطین کسب نماید. تعریف و تمجید از ترامپ در پاسخ حماس را میتوان اقدامی برای سوق دادن ترامپ به اعمال فشار بر رژیم صهیونی، کوتاه آمدن در برابر خواستههای حماس در پاسخ به طرح و نیز افزایش کمکهای انسانی به غزه دانست. ترامپ که در معادله اوکراین و ایران ناکام مانده، اکنون به دنبال نمایش یک پیروزی در غرب آسیاست تا ضمن خرج کردن از آن در عرصه داخلی بخت خود را برای جایزه صلح نوبل بار دیگر آزمایش کند. حماس با شناخت دقیق از این مسئله و پذیرش اولیه طرح، تلاش کرده تا حد ممکن از یکجانبهگرایی ترامپ به اهداف رژیم صهیونی بکاهد که این نیز درایت مقاومت را نشان میدهد.
حفظ فضای افکار عمومی جهان
صحنه جهانی از سیاسیون و دولتها گرفته تا افکار عمومی و مجامع جهانی، تماماً در حمایت از فلسطین و ضدیت با رژیم صهیونی است که ناوگان آزادی، سخنرانیهای صورت گرفته در نشست سازمان ملل، تظاهرات مردمی، جنایتکار جنگی دانستن رژیم صهیونی از سوی نهادهای حقوق بشری و بینالمللی دستاوردهایی است که مقاومت غزه درصحنه جهانی کسب کرده است. پذیرش طرح ترامپ که نشانگر صلحطلبی حماس است زمینهساز استمرار حفظ این فضا میشود که بعد دیگری از جنگ حماس علیه رژیم صهیونی را تشکیل میدهد.
ابهامات در اجرای طرح ترامپ
هرچند که ترامپ در فضای تبلیغاتی سعی دارد تا خود را ناجی صلح معرفی و از طرح خود بهعنوان یک فتح الفتوح یاد کند، اما حقیقتی که حماس نیز از آن آگاه است ابهامات موجود در اجرای طرح است. از یکسو شخصیت نتانیاهو بر اساس جنگ و کشتار برای حفظ قدرت است و از سوی دیگر سران غرب و تسلیح کنندگان رژیم صهیونی نیز ارادهای برای مقابله با این رژیم نشان ندادهاند. چنانکه در واکنش آنها به طرح ترامپ و حماس این امر را میتوان مشاهده کرد که صرفاً بر آزادی اسرای صهیونیست تأکید داشته و هیچ تحدید و اعمال فشاری علیه رژیم صهیونیستی برای پذیرش این طرح نداشتهاند و چنان وانمود کردهاند که طرف متجاوز حماس است و نه این رژیم. تا زمانی که اراده سیاسی واقعی در غرب برای حمایت از فلسطین و صلح و مقابله با رژیم صهیونی ایجاد نشده طرح ترامپ بیشتر در حد یک بیانیه باقی خواهد ماند بهویژه آنکه اولویت غرب صرفاً در حد آزادی اسرای صهیونیست است. با توجه به این واقعیت است که حماس طرح مذکور را پذیرفته است تا از دادن بهانه به دست دشمن جلوگیری کرده و فضای جهانی را همچنان علیه رژیم صهیونی و حامیانش حفظ نماید.

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه