سفر ماکرون به چین و پوتین به هند نشانه چیست؟

دنده عقب متحدان آمریکا

علی تتماج
 ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا باسیاست تحریم _ تهدید برآن بوده تا درنهایت اصلی‌ترین سیاست راهبردی آمریکا یعنی دور سازی کشورها از چین و روسیه را اجرا کند. هرچند که او ادعای رویکردی صلح جویانه را سر می‌دهد و حتی مدعی طرح 28 ماده‌ای برای صلح اوکراین در قبال روسیه و یا دیدار و تعامل با چین است،اما در عمل رویکرد تقابلی آن با این کشورها بر اساس راهبرد امنیت ملی آمریکا در لایه‌های پیدا و پنهان صورت می‌گیرد، چنانکه این روزها رسما تحرکات ژاپن علیه امنیت ملی پکن است که به خواست آمریکا اجرا می‌شود. یکی از مؤلفه‌های رفتاری آمریکا را دور سازی کشورها از روابط با روسیه تشکیل می‌دهد که بخش عمده‌ای از تعرفه‌های تحمیلی علیه کشورها در همین راستا بوده که در لوای واژه اقتصاد برتر آمریکا صورت گرفته است. این طراحی در اشکال مختلف در حالی صورت می‌گیرد که این روزها تحولاتی جریان دارد که عملا بازی آمریکا را به چالش کشیده و نشانگر افول یک‌جانبه‌گرایی آمریکایی و تقویت چندجانبه گرایی جهانی است، به‌گونه‌ای که حتی متحدان آمریکا نیز توان دوری از آن را ندارند. این امر را در عملکرد اخیر ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه در سفر به چین و نیز میزبانی مودی نخست‌وزیر هند از پوتین رئیس‌جمهور روسیه می‌توان مشاهده کرد. 
رمزگشایی از رفتارشناسی فرانسوی‌ها 
حقیقت آن است که رفتارشناسی اروپایی‌ها ازجمله فرانسه نشان می‌دهد که آن‌ها می‌دانند که با از دست دادن منابع روسیه و وابستگی شدید به آمریکا آن‌ها را فلج کرده است، به‌ویژه آن‌که ترامپ از این وضعیت برای باج‌گیری از آن‌ها بهره‌برداری می‌کند که افزایش بودجه ناتو و هزینه‌های جنگ اوکراین نمودی از آن است. این وضعیت عملا اروپایی‌ها را به سمت روابط با چین سوق می‌دهد. در این راستا نیز ماکرون همواره درصدد بوده است که در امور مربوط به چین، موضعی اروپایی و قدرتمندتر نشان دهد، درحالی‌که بااحتیاط از تحریک پکن خودداری می‌کند تا درنهایت باسیاست تعامل و فشار بتوانند امتیازات لازم را از پکن دریافت کنند. ماکرون اکنون به‌ویژه با وضعیت نابسامان سیاسی و اقتصادی در داخل مواجه است که رویکرد به کشورهایی همچون چین می‌تواند عاملی برای خروج از این وضعیت باشد که حلقه تکمیلی آن را نیز دمیدن در جنگ اوکراین برای انحراف افکار عمومی به بحران‌های بیرونی تشکیل می‌دهد.
اروپائیان در صف سفر به چین 
این رویه از سوی سایر کشورهای اروپایی نیز تکرار می‌شود، چنانکه استارمر نخست‌وزیر بریتانیا و مرتس صدراعظم آلمان، نیز در اوایل سال آینده به چین سفر خواهند کرد، درحالی‌که از یک‌سو این کشور را یک رقیب خطرناک معرفی می‌کنند و از سوی دیگر روابط با آن را یک ضرورت می‌دانند. این رویه در سطوح کلان اتحادیه اروپا نیز تکرار شده است، چنانکه سفر ماکرون  پس از سفر پرتنش «اورسولا فون‌درلاین»، رئیس کمیسیون اروپا، در ماه ژوئیه انجام می‌شود؛ سفری که او در آن گفته بود روابط میان اتحادیه اروپا و چین در «نقطه عطفی» قرار دارد. با توجه به این مؤلفه‌ها می‌توان گفت که سفر ماکرون نشئت گرفته از وضعیت نابسامان فرانسه است، درحالی‌که هم‌زمان غربی‌ها در فضای تبلیغاتی با چین هراسی به دنبال مانع‌تراشی بر سر رویکرد سایر کشورها به پکن هستند. به‌عبارتی‌دیگر اروپایی‌ها ازجمله فرانسه دریافته‌اند که عملا بازی در زمین آمریکا نمی‌تواند دستاوردی به همراه داشته باشد، چنانکه ماکرون رسمادرباره خیانت آمریکا به اوکراین و اروپا ابراز نگرانی می‌کند. طراحی پاریس برای احیای سربازی اجباری و داوطلبانه درحالی‌که ناتو تحت امر آمریکا مأموریت تأمین امنیت اروپا را دارد، بُعد دیگر این بی‌اعتمادی را نشان می‌دهد. 
سلطه گری آمریکا بر اروپا تا بدان‌جا پیش رفته که رسمادر راهبرد امنیت ملی آمریکا اروپا به نابودی طی دو دهه آینده محکوم شده، در عین آنکه واشنگتن خواستار همراهی بی‌چون‌وچرای اروپا باسیاست‌های جهانی‌اش شده است که نوعی سلطه گری استعمارگونه است. 
چین عبور از خطوط قرمز خود را برنمی‌تابد 
البته باید در نظر داشت که چین تأکید دارد که پذیرنده عبور هیچ کشوری از خطوط قرمز خود نیست و لذا سفر ماکرون نیز نتوانست ماهیت رفتاری داخلی، منطقه‌ای و جهانی پکن را تغییر دهد. چین هرچند که به دنبال مدیریت تنش با غرب است، اما درنهایت تحقق نظم نوین جهانی و پایان دادن به یک‌جانبه‌گرایی غربی، اساس رفتاری این کشور را تشکیل می‌دهد.تحول مهم دیگر درصحنه جهانی سفر پوتین به هند است. هرچند که هند در سال‌های اخیر با کاهش مناسبات اقتصادی و نظامی با روسیه گرایشات به اروپا و آمریکا را شدت داده و توافقات هسته‌ای و نظامی بسیاری با آن‌ها منعقد کرده و حتی برای جلب رضایت غرب توسعه روابط با رژیم صهیونی را صورت داده، اما حقیقت آن است که این رویکرد عملا با بن بست‌های بسیاری همراه شده است که در کنار تضعیف منافع اقتصادی و سیاسی، تضعیف استقلال جهانی هند و حتی تضعیف پایگاه اجتماعی دولتمردان این کشور را به همراه داشته است. معادلات چنانکه در تصورات هند بوده پیش نرفته است، به‌گونه‌ای که از یک‌سو نسل‌کشی در غزه توسط رژیم صهیونیستی عملا همگرایی دهلی‌نو با این رژیم را با اعتراض‌های گسترده دهلی مواجه کرد، درحالی‌که انزجار جهانی از این رژیم و حامیانش نیز هزینه‌های جهانی هند به‌ویژه در میان کشورهای اسلامی را افزایش داد، چنانکه طرح کریدوری هند، کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی نیز رسما به حاشیه رانده شد.از سوی دیگر روابط با غرب نیز تأثیرات منفی بر استقلال و نقش‌آفرینی جهانی هند داشته است، چرا اروپای درگیر جنگ اوکراین دیگر مؤلفه‌ای برای روابط با هند و تأمین نیازهای آن را ندارد و آمریکا نیز با آمدن ترامپ عملا دهلی‌نو را از یک متحد در ردیف چالش‌های واشنگتن قرار داد، چنانکه تعرفه‌های صددرصدی آمریکا علیه این کشور، استقلال سیاسی و اقتصادی آن را زیر سؤال برد. هم‌زمان نیز پاکستان با رویکرد منطقی به کشورهای منطقه توانسته موقعیتی مناسب‌تر نسبت به هند دست یابد که چندان خوشایند دهلی‌نو نمی‌باشد.
هند به دنبال استقلال در نظام بین‌الملل 
در این شرایط به نظر می‌رسد که هند با تغییر رویکرد و تقویت رویکرد شرق گرایانه به دنبال نمایش استقلال جهانی خویش است که کاهش اختلافات با هند، تقویت همگرایی با اعضای شانگهای و بریکس و رد خواست آمریکا برای قطع رابطه در حوزه نظامی و انرژی با روسیه نمودی از این رفتار است، چنانکه از ابعاد سفر پوتین به هند را توسعه مناسبات اقتصادی دو کشور ازجمله به حوزه انرژی و نیز خریدهای تسلیحاتی ازجمله اس 500 از روسیه اختصاص یافت. توسعه روابط نظامی هند و مسکو در حالی است که اخیرا آمریکا برای دور ساختن دهلی‌نو از روسیه از قرارداد 94 میلیون دلاری سامانه موشکی ضدتانک جاولین (Javelin) و مهمات توپخانه هدایت‌شونده اکسکلیبر (Excalibur) با آن خبر داده بود.
 به‌هرتقدیر میزبانی گرم مودی از پوتین را باید رویکرد استقلال خواهانه هند در صحنه جهانی دانست، هر چند که این امر به‌منزله قطع رابطه با غرب نبوده و هند همچنان بر حفظ روابط با اروپا و آمریکا تأکید دارد. مودی با این میزبانی برآن بوده تا به جهان نشان دهد که هند توانایی بازیگری مستقل درصحنه جهانی را دارد در عین آنکه هم‌زمان نیز پوتین با این سفر شکست تحریم‌های غرب و تقویت رویکرد چندجانبه گرایی جهانی را به رخ اروپا و آمریکا کشید.
دنده عقب متحدان آمریکا