فقر راهبردی و اقتدار تزئینی اروپا!
شبکه یورونیوز طی روزهای منتهی به برگزاری انتخابات پارلمانی اروپا، گزارشها و اخبار متعددی را دال بر اقتدار اقتصادی و امنیتی اتحادیه اروپا منتشر کرد .یکی از این موارد، سخنرانی اخیر امانوئل ماکرون ،رئیسجمهور فرانسه در خصوص تسلط این کشور و دیگر بازیگران ارشد اروپایی بر صحنه جنگ اوکراین و تصمیمگیری آنها از منظر یک «کنشگر قدرتمند »در این معادله چندمجهولی و پیچیده بوده است.
رئیسجمهور فرانسه اخیرا به مناسبت هشتادمین سالگرد عملیات آزادسازی نورماندی و پیاده شدن چتربازان متفقین به پرسشهای خبرنگاران در زمینههای مختلف و بهطور مشخص درباره کمک به اوکراین، جنگ در نوار غزه و خطر پیروزی راست افراطی در انتخابات پارلمانی اروپا پاسخ داد.
ماکرون که از قصد دولت متبوعش برای فرستادن هواپیماهای جنگنده میراژ مدل ۵-۲۰۰۰ به اوکراین و همچنین آموزش ۴ هزار و ۵۰۰ خلبان اوکراینی خبر داد.ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و جو بایدن، رئیسجمهور ایالاتمتحده در کنار جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا ازجمله رهبران دعوتشده به مراسم هشتادمین سالگرد آزادسازی نورماندی در جنگ جهانی بودند. این جمله مطرحشده از سوی ماکرون، بارها از یورونیوزو دیگر رسانههای تصویری اروپا پخش شد:
«به مناسبت سفر پیش روی ولودیمیر زلنسکی به فرانسه، تحویل میراژ ۵-۲۰۰۰ به کییف را اعلام خواهیم کرد. فرانسه همچنین قصد دارد خلبانهای ارتش اوکراین را در خاک خود آموزش دهد.»
نکته جالبتوجه اینکه ماکرون در ادامه سخنانش، مدعی شده که کشورش خواستار تشدید منازعه میان روسیه و اوکراین نبوده و اقدامات حمایتی اخیر از کییف را نیز در راستای ارتقای توانایی اوکراین در مواجهه با روسها در منطقه دونباس( شرق اوکراین ) صورت میدهد. بااینحال، عزم فرانسویها برای تشکیل یگان تاکتیکی ( ناظر بر جنگ اوکراین ) و آموزش صریحتر و گستردهتر خلبانان و نیروهای اوکراینی، نشان میدهد که قصد پاریس از ورود بیمحابا به این عرصه، مهار کردن تنش میان طرفین نبوده و بالعکس، فرانسویها دست بهنوعی انتحار امنیتی در دل ناتو زدهاند.
علیرغم سیاستگذاری رسانهای و تبلیغاتی غرب و القای کنشگری فعال ناتو در جنگ اوکراین، بر همگان مسجل است که اقدام اخیر پاریس و برخی بازیگران ارشد پیمان آتلانتیک شمالی در ورود جدیتر به جنگ اوکراین، نوعی واکنش نسبت به شکست میدانی و فرامتنی زلنسکی و البته ناتو در برابر روسیه است. به عبارت بهتر، تاکتیکهای جدید طراحی و اجراشده از سوی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی، منبعث از ابتکار عمل در میدان و فرامتن آن نبوده و بالعکس، واکنشی عجولانه و سریع نسبت به تحقق شکست اوکراین در جنگ با روسهاست.
بهتر است به سال 2022 میلادی بازگردیم:جایی که هنری کيسینجر، استراتژیست مشهور آمریکایی قبل از مرگ خود و در بحبوحه جنگ اوکراین، به سیاستمداران آمریکایی و اروپایی در خصوص فرسایشی شدن جنگ اوکراین و عواقب آن بر غرب هشدار داد. این هشدار کيسینجر، از سوی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی جدی گرفته نشد ! حتی کار بهجایی رسید که کيسینجر به زلنسکی و مقامات آمریکایی-اروپایی پیشنهاد داد در ازای به رسمیت شناختن الحاق کریمه به روسیه و ارائه تعهدی محکم به مسکو دال بر عدم عضویت اوکراین در پیمان ناتو، جنگ را در همان نقطه ( 6 ماه پس از وقوع آن در سال 2022 میلادی) پایان دهند. اما لندن، واشنگتن، پاریس و برلین مدعی بودند مهار میدانی روسیه توسط اوکراین و ناتو بهخوبی در حال انجام است و فرسایشی شدن نبرد منجر به تشدید بحران اقتصادی و تقلیل توان نظامی و میدانی روسها خواهد شد. این پیشفرضها در سال 2024 میلادی نهتنها به وقوع نپیوسته، بلکه شاهد گسترش دامنه تصرفات روسها در آودیوکا، خارکیف و باخموت و حتی مناطق غیر شرقی اوکراین هستیم. ناتو در این نقطه حساس و سرنوشتساز، از تسلیم شدن در جنگ هراسان بوده و در مقابل، حتی یک تاکتیک مؤثر و کمهزینه جهت تغییر موازنه نبرد ندارد.
درست در چنین آشفتهبازاری( علیه ناتو و اتحادیه اروپا) رسانههای غربی و در رأس آنها یورونیوز از اقتدار مثالزدنی خود در خلق و مدیریت تاکتیکهای مؤثر و جریان ساز در عرصه میدان و دیپلماسی خبر میدهند! این روایتگری بهاندازهای تکرار شده که برخی شهروندان اروپایی که کمتر در جریان تحولات میدانی شرق اوکراین و جنگ جاری میان کییف و مسکو هستند، تصور میکنند جنگ با کشته شدن میلیونها سرباز روسی و حتی تصرف بخشی از خاک روسیه توسط اوکراین به پایان رسیده است! اقتدار تزئینی و وارونهای که مقامات اروپایی در رسانههای خود ترسیم میکنند، نماد دیگری از استیصال و فقر راهبردی -امنیتی اروپائیان در قرن بیست و یکم است. این فقر راهبردی، خود را در بزنگاههای حساس و شرایط دشوار ( مانند جنگ اوکراین) بهخوبی نشان میدهد....
رئیسجمهور فرانسه اخیرا به مناسبت هشتادمین سالگرد عملیات آزادسازی نورماندی و پیاده شدن چتربازان متفقین به پرسشهای خبرنگاران در زمینههای مختلف و بهطور مشخص درباره کمک به اوکراین، جنگ در نوار غزه و خطر پیروزی راست افراطی در انتخابات پارلمانی اروپا پاسخ داد.
ماکرون که از قصد دولت متبوعش برای فرستادن هواپیماهای جنگنده میراژ مدل ۵-۲۰۰۰ به اوکراین و همچنین آموزش ۴ هزار و ۵۰۰ خلبان اوکراینی خبر داد.ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و جو بایدن، رئیسجمهور ایالاتمتحده در کنار جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا ازجمله رهبران دعوتشده به مراسم هشتادمین سالگرد آزادسازی نورماندی در جنگ جهانی بودند. این جمله مطرحشده از سوی ماکرون، بارها از یورونیوزو دیگر رسانههای تصویری اروپا پخش شد:
«به مناسبت سفر پیش روی ولودیمیر زلنسکی به فرانسه، تحویل میراژ ۵-۲۰۰۰ به کییف را اعلام خواهیم کرد. فرانسه همچنین قصد دارد خلبانهای ارتش اوکراین را در خاک خود آموزش دهد.»
نکته جالبتوجه اینکه ماکرون در ادامه سخنانش، مدعی شده که کشورش خواستار تشدید منازعه میان روسیه و اوکراین نبوده و اقدامات حمایتی اخیر از کییف را نیز در راستای ارتقای توانایی اوکراین در مواجهه با روسها در منطقه دونباس( شرق اوکراین ) صورت میدهد. بااینحال، عزم فرانسویها برای تشکیل یگان تاکتیکی ( ناظر بر جنگ اوکراین ) و آموزش صریحتر و گستردهتر خلبانان و نیروهای اوکراینی، نشان میدهد که قصد پاریس از ورود بیمحابا به این عرصه، مهار کردن تنش میان طرفین نبوده و بالعکس، فرانسویها دست بهنوعی انتحار امنیتی در دل ناتو زدهاند.
علیرغم سیاستگذاری رسانهای و تبلیغاتی غرب و القای کنشگری فعال ناتو در جنگ اوکراین، بر همگان مسجل است که اقدام اخیر پاریس و برخی بازیگران ارشد پیمان آتلانتیک شمالی در ورود جدیتر به جنگ اوکراین، نوعی واکنش نسبت به شکست میدانی و فرامتنی زلنسکی و البته ناتو در برابر روسیه است. به عبارت بهتر، تاکتیکهای جدید طراحی و اجراشده از سوی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی، منبعث از ابتکار عمل در میدان و فرامتن آن نبوده و بالعکس، واکنشی عجولانه و سریع نسبت به تحقق شکست اوکراین در جنگ با روسهاست.
بهتر است به سال 2022 میلادی بازگردیم:جایی که هنری کيسینجر، استراتژیست مشهور آمریکایی قبل از مرگ خود و در بحبوحه جنگ اوکراین، به سیاستمداران آمریکایی و اروپایی در خصوص فرسایشی شدن جنگ اوکراین و عواقب آن بر غرب هشدار داد. این هشدار کيسینجر، از سوی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی جدی گرفته نشد ! حتی کار بهجایی رسید که کيسینجر به زلنسکی و مقامات آمریکایی-اروپایی پیشنهاد داد در ازای به رسمیت شناختن الحاق کریمه به روسیه و ارائه تعهدی محکم به مسکو دال بر عدم عضویت اوکراین در پیمان ناتو، جنگ را در همان نقطه ( 6 ماه پس از وقوع آن در سال 2022 میلادی) پایان دهند. اما لندن، واشنگتن، پاریس و برلین مدعی بودند مهار میدانی روسیه توسط اوکراین و ناتو بهخوبی در حال انجام است و فرسایشی شدن نبرد منجر به تشدید بحران اقتصادی و تقلیل توان نظامی و میدانی روسها خواهد شد. این پیشفرضها در سال 2024 میلادی نهتنها به وقوع نپیوسته، بلکه شاهد گسترش دامنه تصرفات روسها در آودیوکا، خارکیف و باخموت و حتی مناطق غیر شرقی اوکراین هستیم. ناتو در این نقطه حساس و سرنوشتساز، از تسلیم شدن در جنگ هراسان بوده و در مقابل، حتی یک تاکتیک مؤثر و کمهزینه جهت تغییر موازنه نبرد ندارد.
درست در چنین آشفتهبازاری( علیه ناتو و اتحادیه اروپا) رسانههای غربی و در رأس آنها یورونیوز از اقتدار مثالزدنی خود در خلق و مدیریت تاکتیکهای مؤثر و جریان ساز در عرصه میدان و دیپلماسی خبر میدهند! این روایتگری بهاندازهای تکرار شده که برخی شهروندان اروپایی که کمتر در جریان تحولات میدانی شرق اوکراین و جنگ جاری میان کییف و مسکو هستند، تصور میکنند جنگ با کشته شدن میلیونها سرباز روسی و حتی تصرف بخشی از خاک روسیه توسط اوکراین به پایان رسیده است! اقتدار تزئینی و وارونهای که مقامات اروپایی در رسانههای خود ترسیم میکنند، نماد دیگری از استیصال و فقر راهبردی -امنیتی اروپائیان در قرن بیست و یکم است. این فقر راهبردی، خود را در بزنگاههای حساس و شرایط دشوار ( مانند جنگ اوکراین) بهخوبی نشان میدهد....
![فقر راهبردی و اقتدار تزئینی اروپا!](/content/newspaper/Version10882/0/Page3/newspaperimgl_10882_3.jpg?width=1500&crop=0,33,330,1078)