آرامش ملت، حمایت از امت

مسعود پیرهادی
رژیم صهیونیستی در طول دهه‌های اخیر بارها و بارها از جمهوری اسلامی ایران سنگین‌ترین ضربات را متحمل شده است؛ ضرباتی که نه فقط معادلات امنیتی آن را بر هم زد، بلکه هژمونی پوشالی‌اش را در برابر افکار عمومی منطقه و جهان فروریخت. اما حقیقت آن است که این رژیم، حیات و بقای خود را نه در صلح و آرامش، بلکه در جنگیدن می‌جوید. تمام مدتی که آتش‌بس رسمی با ایران برقرار بوده، آتش جنگ او در غزه، سوریه، لبنان، یمن و حتی در جغرافیاهای دیگر زبانه کشیده است. این واقعیت به‌روشنی می‌گوید که صهیونیسم، موجودیتی است که اگر جنگ نکند، خواهد مرد؛ پس دائم خود را در شرایط رزمی نگاه می‌دارد تا اهداف شوم خود را پی بگیرد.
در این میانه، ما وظیفه‌ای سنگین بر دوش داریم. درست است که برای سلامت روان و آرامش مردم، باید التهاب را از فضای جامعه دور کرد و بستر معیشت، رشد و آرامش را هموار ساخت، اما این به معنای غفلت در سطح حکمرانی و نظامی نیست. فرماندهان و مدیران این کشور باید همواره خود را در «ایام عملیات» ببینند، چرا که دشمن هیچ‌گاه عملیات خود را متوقف نمی‌کند؛ فقط میدان‌ها را تغییر می‌دهد. حفظ هوشیاری و آمادگی دائمی شرط بقای جمهوری اسلامی در مقابل چنین موجودی است.
اما در کنار این نگاه، نکته‌ای دیگر نیز اهمیت اساسی دارد: توجه به امت اسلامی. جمهوری اسلامی اگر تنها در چارچوب مرزهای ملی محدود شود و از تکلیف خود نسبت به امت اسلامی غفلت کند، نه‌تنها رسالت تاریخی و تمدنی خود را از دست خواهد داد، بلکه جایگاه منحصر به‌فرد خویش را نیز در جهان اسلام تضعیف می‌کند. نگاه تمدنی ایران ایجاب می‌کند که حمایت از مظلومان فلسطین، مردم یمن، سوریه، لبنان و سایر جبهه‌های مقاومت، بخشی جدایی‌ناپذیر از سیاست کلان کشور باشد. این تکلیف نه یک انتخاب سیاسی، که یک وظیفه تاریخی، الهی و تمدنی است؛ غفلت از آن، مساوی است با خالی کردن صحنه به سود دشمنان اسلام و فراموش کردن چرایی انقلاب اسلامی.
با توجه به شرایط امروز ایران، حمایت از امت اسلامی صرفا در حد شعار و بیانیه نمی‌تواند کفایت کند، بلکه نیازمند راهکارهای عملی و متناسب با ظرفیت‌های کشور است.
نخست، تقویت جبهه رسانه‌ای و روایت‌سازی از واقعیت‌های منطقه و افشای جنایات دشمنان امت، ضرورتی فوری است؛ زیرا جنگ امروز بیش از هر چیز جنگ ادراکات است.
دوم، توسعه همکاری‌های اقتصادی و فناورانه با ملت‌ها و دولت‌های همسو می‌تواند پیوندهای امت را از سطح شعار به سطح منافع عینی ارتقاء دهد.
سوم، حمایت از جریان‌های مقاومت در منطقه در چارچوب‌های متنوع سیاسی، حقوقی و حتی لجستیکی، یکی از مهم‌ترین ابزارهای حفظ امنیت ملی و تقویت جایگاه تمدنی ایران است.
چهارم، سرمایه‌گذاری در دیپلماسی وحدت و پیوند میان نخبگان و علمای جهان اسلام، ظرفیت بی‌بدیلی برای جلوگیری از تفرقه و تقویت بنیان امت اسلامی به‌وجود می‌آورد.
به این ترتیب، هم مردم ایران از آرامش و اطمینان خاطر برخوردار می‌شوند و هم امت اسلامی احساس می‌کند که پشتوانه‌ای حقیقی در صحنه جهانی دارند؛ و این همان توازن هوشمندانه‌ای است که آینده تمدنی ایران را تضمین خواهد کرد.
آرامش ملت، حمایت از امت